ابوالقاسم رحمانی - علی صولتی، گروه جامعه: به هر دلیلی که بیشتر به حوزههای سیاسی و بینالملل مربوط است، کشور همسایه ما یعنی افغانستان سالهاست که گریبانگیر بحرانهای مختلفی اعم از جنگ، بحران حاکمیت، معضل کشت و قاچاق مواد مخدر، دخالت قدرتهای خارجی و تروریسم بینالملل شده و آنچه محل بیشترین آسیبهای ناشی از این تحولات در افغانستان است، درواقع جامعه افغانستان بوده؛ جامعهای خسته از بحرانهای پیدرپی و ناتمام که باعث شده مردم این کشور گرفتار احساس ناامنی و بلاتکلیفی و نسبت به آینده زیستن در خاک خود دلسرد شوند. مجموعه این دلایل طی دههها موجب راه افتادن سیل مهاجرت از افغانستان به خارج از مرزهای خود ازجمله کشورهای همسایه شده و طبیعتا ایران بهعنوان یک همسایه مهم و کانون امنیت در منطقه همواره یکی از مقصدهای محبوب مهاجران افغانستانی بهشمار میرود. ایران اما بهعنوان کشوری که درطول سده اخیر تجربه اندکی در زمینه مهاجرپذیری داشته است، با مشکلات و معضلات نوظهوری درپی بالا رفتن شمار ورود مهاجران به خاک خود مواجه شد و ازجمله این مشکلات، کیفیت خدماتدهی به مهاجران قانونی و غیرقانونی خصوصا کیفیت زندگی اتباع افغانستانی است. فارغ از همه مشکلاتی که ممکن است گریبانگیر اتباع افغانستانی و جامعه مهاجران این کشور در ایران شده باشد، معضل پذیرش و ثبتنام کودکان افغانستانی در مدارس ایران از دو جهت حائز اهمیت است؛ اول آنکه دریافت خدمات آموزش عمومی حق بدیهی هر انسان، فارغ از نژاد و ملیت اوست و دوم اینکه کودکان مهاجران افغانستانی خود هیچ نقشی در مهاجرت و وضعیت کنونیشان نداشتهاند و محرومیتشان از تحصیل هم به ضرر جامعه است و هم بهنوعی ظلم به خود این کودکان بهشمار میرود. با وجود این متاسفانه این کودکان سالها پشت درهای مدارس کشور از تحصیل بازماندند و به دلایل مختلف اعم از نداشتن مدارک کافی و مهاجرت غیرقانونی نمیتوانستند در ایران مشغول تحصیل شوند. همین باعث شده ثبتنام اتباع خارجی در مدارس به یک چالش همیشگی و دنبالهدار در کشور تبدیل شود تا جایی که رهبری در سال 1394 خود مستقیما به این موضوع وارد شدند و صراحتا گفتند: «هیچ کودک افغانستانی، حتی مهاجرانی که بهصورت غیرقانونی و بیمدرک در ایران حضور دارند، نباید از تحصیل بازبمانند و همه آنها باید در مدارس ایرانی ثبتنام شوند.» بهدنبال این دستور، رویکرد ثبتنام اتباع خارجی در مدارس از همان سال با وجود تمامی مشکلات اندکی تسهیل شد اما بروز مشکلاتی در این سالها باعث شده با وجود دستور قاطع رهبری، این کودکان نتوانند مشغول تحصیل در مدارس کشور شوند. ازجمله این مشکلات میتوان به کمبود ظرفیت پذیرش دانشآموزان در مدارس سراسر کشور بهخصوص مناطق حاشیهای که معمولا محل زندگی و اسکان اتباع افغانستانی است، اشاره کرد. خصوصا پس از آغاز حاکمیت طالبان در خاک افغانستان و بهدنبال آن بیشتر شدن آمار مهاجران افغانستانی به ایران که سبب شد ابعاد این مشکل بیشازپیش نمایان شود. ضمن اینکه سال گذشته اداره اتباع خارجی وزارت کشور با صدور بخشنامهای پیرامون تحصیل کودکان مهاجر افغانستانی، علیرغم وجود دستور رهبری محدودیتهای تازهای را برای پذیرش کودکان اتباع خارجی در مدارس وضع کرد که ارائه رسید شرکت در طرح سرشماری، برگه حمایت تحصیلی و کارنامه سالهای قبل ازجمله این محدودیتها بودند. البته سال گذشته بهلطف ارائه خدمات آموزشی به شکل آنلاین بیش از 520 هزار نفر از کودکان افغانستانی با وجود تمامی مشکلات موفق به ثبتنام در مدارس سراسر کشور شدند اما امسال همزمان با شروع ثبتنامها، به سبب حضوری شدن مدارس و بهدنبال آن ظهور مجدد معضل ظرفیت پذیرش دانشآموزان، این کودکان مجددا چالشها و دشواریهایی جدی در امر ثبتنام و تحصیل در مدارس سراسر ایران خواهند داشت. در همین خصوص با چهرهها و کارشناسانی که بیشتر به زوایا و ابعاد معضل پذیرش کودکان اتباع افغانستانی در نظام آموزشی کشور مسلط هستند به گفتوگو پرداختیم تا ضمن ملموس ساختن ابعاد این ماجرا خواستار حل هرچه سریعتر مشکلات مربوط در زمان فعلی و پیش از پایان مهلت ثبتنام در مدارس شویم.
دستوری که موجب بروز انقلاب در وضعیت تحصیل مهاجران افغانستانی شد
حمید بوالی، فعال اجتماعی ایرانی که مدتهاست پیگیر مطالبات مهاجران افغانستانی ساکن ایران است در گفتوگو با «فرهیختگان» درباره پیشینه مشکل تحصیل کودکان اتباع افغانستانی در مدارس ایران و تحولات صورتگرفته در این حوزه میگوید: «درخصوص مساله تحصیل مهاجران افغانستانی در مدارس ایرانی نکات زیادی وجود دارد. تحصیل مهاجران افغانستانی در مدارس ایرانی تاریخ پرفراز و نشیبی است. این مهاجران در سالهای مختلف با سیاستهای مختلف به اشکال گوناگون منع از تحصیل یا مجاز به تحصیل شدند و این روند پرفراز و نشیب در سالهای مختلف و دولتهای مختلف ادامه داشت تا اینکه سال 94 دستوری از رهبر معظم انقلاب منتشر میشود که ایشان در آن خواستار تحصیل همه مهاجران افغانستانی بدون قید و شرط در مدارس ایران میشوند که انقلاب بزرگی در عرصه تحصیل مهاجران افغانستانی در ایران است. من فکر میکنم این یک تصمیم بیسابقه در کشورهای مهاجرپذیر باشد. یعنی اینکه هر کودک افغانستانی که داخل ایران است مجاز به تحصیل بدانید، فارغ از اینکه مدارک قانونی حضور در ایران را کسب کرده یا نکرده باشد. در هرصورت رهبر انقلاب خواستار انجام این سیاست از سوی دستگاههای جمهوری اسلامی ایران شدند که بازتابهای گستردهای هم در رسانههای بینالمللی داشت و بهعنوان یک رفتار انسانی و اسلامی از کشور ایران مورد استقبال مردم، مهاجران و مقامات آن زمان کشور افغانستان واقع شد. حتی رئیسجمهور افغانستان بهصورت مشخص از رهبر انقلاب بابت این دستور تشکر کرد. همانطور که عنوان کردم، تعبیر انقلاب برای این دستور تعبیر گزافی نیست و تا اندازه زیادی فعالان حوزه مهاجران و خود مهاجران تکلیفشان مشخص و خیالشان راحت شد که مساله تحصیل مهاجران افغانستانی در ایران با درایت رهبری حل شده و بعد از آن مشکلی ایجاد نمیشود. در دو سال اول همین اتفاق رخ داد یعنی مهاجران افغانستانی که میخواستند در مدارس ثبتنام کنند تقریبا همگی موفق به ثبتنام شدند و بسیاری از جاهایی که کودکان افغانستانی مجبور بودند در شرایط سخت در آنها تحصیل کنند، تعطیل شدند و آغوش مدارس ایرانی روی کودکان افغانستانی که نقشی در این مهاجرت و تصمیم به حضور در ایران نداشتند، باز شد. بعد از آن انقلابی که در این عرصه رخ داد تا دو سال همهچیز به وفق مراد پیش میرفت و بچهها میتوانستند ثبتنام کنند و مشکلی وجود نداشت. اما از سال سوم بهتدریج کارشکنیها و بند و تبصره و قانون اضافه شد که باعث شد بخشی از کودکان از مدارس جا مانده و با این قید و بندها نتوانند در مدارس ثبتنام کنند. هر سال بنا به سیاستهای انقباضی و انبساطی که اتخاذ میشد این دستور تا اندازهای تحتتاثیر قرار میگرفت ولی درنهایت میتوان گفت این 6 سال تا سال 1400 با کمی اغماض به این دستور عمل شد و کودکانی که مدارک اقامتی را کسب نکرده بودند هم توانستند در مدارس شرکت کنند. البته برخی به دلایل مختلف جا ماندند و گاهی سختگیری یا راحتگیری میشد.»
افزایش 1 تا 1.5 میلیون نفری جامعه مهاجران افغانستانی ساکن ایران در سال گذشته
بوالی در ادامه اوضاع تحصیل مهاجران افغانستانی در مدارس ایران طی سال گذشته را اینگونه تشریح میکند: «در دورههای مختلف نگاههای مختلفی به دستور رهبری میشد ولی اگر سال پیش را بخواهیم لحاظ کنیم با تلاش فعالان این حوزه و تلاش رسانهها ازجمله «فرهیختگان» تقریبا کسانی که میخواستند در مدارس تحصیل کنند، آن برگه حمایت تحصیلی را از وزارت کشور دریافت کردند. همانطور که دوستان مهاجر و فعال میدانند روند ثبتنام کودکان مهاجر در مدارس ایران دارای دو مرحله است. در مرحله اول از وزارت کشور و اداره اتباع باید برگه حمایت تحصیلی را دریافت کنند و در مرحله دوم باید با این برگه حمایت تحصیلی به مدارس آموزشوپرورش مراجعه کرده و ثبتنام شوند. درواقع این یک مسیر دومرحلهای وزارت کشور و وزارت آموزشوپرورش است که سال پیش بخش وزارت کشور به نحوی مناسب، هماهنگ و قابل تقدیر کار خود را انجام داد و برای همه کسانی که تمایل به تحصیل داشتند برگه حمایت تحصیلی صادر شد ولی گاه در آموزشوپرورش و برخی مدارس به مشکل خوردیم. مشکلاتی که گاهی طبیعی مثل ظرفیت نداشتن مدارس یا غیرطبیعی مثل برخوردهای سلیقهای برخی مدیران آموزشوپرورش یا مدیران مدارس در مناطق مختلف بود که مواردی از این نمونهها مشاهده شد ولی درمجموع میتوان گفت سال گذشته سالی تقریبا مثبت و روبهجلو بود. تا امسال که سال پیچیدهای از لحاظ مدیریت مهاجران در داخل ایران است و دارای ملاحظاتی بود که بیان میکنم. ابتدا بهدلیل تحولات سیاسی رخداده در کشور افغانستان طیف وسیعی از مهاجران بهیکباره وارد ایران شدند. حدود یک تا 1.5 میلیون نفر وارد ایران شدند که در مقایسه با سه تا 3.5 میلیون نفری که در داخل ایران بودند رقم جالبتوجهی به حساب میآید. از طرف دیگر دولت ایران تغییر کرد و دولتی مردمی سرکار آمد که در ابتدا هم در سخنان رئیسجمهور و وزیر کشور و هم در صحبتهای رئیس اداره اتباع نکات امیدوارکنندهای نسبت به مدیریت وضع مهاجران افغانستانی در ایران گفته شد و مهاجران افغانستانی را بسیار امیدوار کرد که بالاخره یک دولت انقلابی کار را به دست گرفته و حقوق انسانی و نگاه آرمانگرایانه انقلابی به مهاجران میتواند فضا پیدا کند و وضعیت مهاجران را تغییر دهد. با اعلام تشکیل سازمان مهاجران و منتشر شدن پیشنویس آن و اعلام چندباره رئیسجمهور مبنیبر تشکیل این سازمان مشخص شد این امید زیاد هم بیراه نیست و میتوان انتظار داشت در این دولت اتفاقات بزرگی برای مهاجران افغانستانی رخ دهد.»
چه موانعی بر سر راه تحصیل اتباع خارجی در مدارس ایرانی است؟
این فعال اجتماعی در ادامه درحالی به مشکلات حلنشده ثبتنام اتباع خارجی در مدارس اشاره میکند که حدود 20 روز به آغاز سال تحصیلی جدید باقی مانده است، وی در اینباره توضیح میدهد: «در همین حین یک اتفاق خیلی مثبت به نام سرشماری مهاجران افغانستانی بدون مدرک رخ داد که واقعا یک اقدام انقلابی و آرمانگرایانهای بود و سرنوشت یک تا 1.5 میلیون مهاجری که به داخل ایران وارد شدند بهعلاوه تعداد جالبتوجهی که از قبل داخل ایران بودند و مدارک قانونی را نتوانسته بودند به دست بیاورند تا اندازه زیادی مشخص شد. با کم و زیاد و فراز و نشیب بالاخره این سرشماری انجام شد و حدود دو میلیون و 300 هزار نفر بنا به آمار رئیس اداره اتباع و وزارت کشور در طرح سرشماری شرکت کردند که رقم بسیار جالبتوجهی بود و نشان داد بیشتر مهاجران افغانستانی از این طرح استقبال کرده، مراجعه کرده و خود را معرفی کردهاند و الان با جمعیت بسیار اندکی از مهاجران مواجه هستیم که اطلاعاتی از آنها نداریم و نمیدانیم چه کسی بوده و کجا هستند. الان بانک اطلاعاتی ایران از مهاجران افغانستانی تقریبا بانک کاملی است و به نظرم تحت کنترل هستند. یکی از دلایلی که مسئولان اداره اتباع و وزارت کشور مهاجران را تشویق میکردند که در این طرح شرکت کنند این بود که امکانات تحصیلی بعدا بنا به دراختیار داشتن یا نداشتن این برگه سرشماری و معرفی کردن خود صورت میگیرد. معمولا هر سال اردیبهشتماه اداره اتباع شروع به صدور بخشنامه میکند و اطلاعاتی درباره اینکه دانشآموزان مهاجر چه کنند، ارائه میدهد. البته امسال این کار دیرتر انجام شد ولی با توجه به درگیر بودن اداره اتباع در طرحهای مختلف اعم از طرح سرشماری، واکسن و تمدید کارت آمایش قابلدرک بود که چرا دیر صورت گرفته است. تکلیف مهاجرانی که مدرک داشتند خیلی زود مشخص شد و معلوم شد میتوانند به مدارس مراجعه و ثبتنام کنند. در ماه گذشته بخشنامهای داشتیم که تکلیف دو گروه دیگر از مهاجران افغانستانی مشخص شد. کسانی که سال پیش در مدارس ایران درس میخواندند و کسانی که برگه حمایت تحصیلی دریافت کرده بودند و کسانی که در طرح بازشماری که متفاوت از سرشماری است شرکت کرده بودند، کودکان کلاساولی مشمول طرح بازشماری هم میتوانند ثبتنام کنند. تکلیف این دو گروه مشخص شد اما کماکان از اردیبهشت تا امروز تکلیف کودکانی که در طرح سرشماری شرکت کردهاند و برگه اقامت موقت را گرفتهاند هنوز مشخص نیست. با اینکه حدود 20 روز تا پایان تعطیلات تابستان و شروع سال تحصیلی باقی مانده است، اما امروز تکلیف آن بچههایی که مدرک سرشماری دارند مشخص نیست و اداره اتباع کماکان درباره این بچهها سکوت کرده و هیچ فراخوانی اعلام نشده است. ماجرای امسال پیچیده است و ما با تعداد زیادی از کودکان مهاجر مواجه هستیم و این را میدانیم که خانوادههای مهاجر عموما در مناطق پرتراکم زندگی میکنند و آن مناطق پرتراکم بیشتر مدارس پرتراکم و شلوغی هم دارند. از اینجهت ظرفیت مدارس و برقراری نسبت بین ظرفیت مدارس و این تعداد زیاد دانشآموزان افغانستانی که میخواهند وارد مدارس شوند اولین ملاحظهای است که وجود دارد. البته این ملاحظه قابل درک و فهم است که برخی مناطق و شهرها ظرفیت پذیرش دانشآموز با این حجم و وسعت را ندارند و این مساله واضح و مشخصی است.»
پیشنهادهایی جهت حل فوری معضل تحصیل اتباع خارجی، 20 روز پیش از شروع سال تحصیلی جدید
بوالی در پایان پیشنهادهایی را جهت حل معضل تحصیل کودکان اتباع افغانستانی در سال جدید ارائه میدهد: «نکته دیگر این است که دستوری از رهبری مبنیبر تحصیل همه کودکان مهاجران افغانستانی داریم و این کسانی که سرشماری شدهاند طبیعتا مشمول این دستور میشوند. اینجا فکر میکنم باید گفته شود که چه کار قرار است انجام شود یا امکان اجرای این دستور امسال وجود ندارد یا بعدا اجرا میشود یا صبر کنیم یا اینکه اصلا اجرا نمیشود. اما بهشخصه فکر میکنم این اقدام قدری دیر انجام شود و این دومین نکتهای است که وجود دارد. سومین نکته این است که با لحاظ کردن دو نکته قبل، ظرفیت مردمی قابلتوجهی وجود دارد که وزارت کشور و آموزشوپرورش میتوانند برای تحصیل کودکان مهاجران افغانستانی سمت ظرفیت مردمی بروند، یعنی درنهایت اگر بخواهم جمعبندی کنم در برخی مناطق و پایهها مشکل تراکم جمعیت داریم و فکر میکنم ظرفیت خالی نداشته باشیم، این یک دستور کار فوری از سوی وزارت کشور را میطلبد و پیشنهاد میکنم کلاس اولیهایی که سرشماری شدهاند حداقل به آنها برگههای حمایت تحصیلی داده شود. فکر نمیکنم آنها با مشکل ظرفیت مواجه شوند و میتوانند در مدارس ایرانی تحصیل کنند. کلاس اولیهایی که با هزار امید منتظر امروز بودهاند و لحظهشماری کردهاند تا زمان ثبتنام و حضور در مدرسه برسد، امروز ناامید شدهاند. پیشنهاد دوم این است که با توجه به ظرفیت گروههای مردمی، گروههای جهادی و فعالان حوزه مهاجران سازوکاری ترتیب داده شود که باقی کودکان مهاجران افغانستانی از تحصیل بازنمانند، یعنی با استفاده از ظرفیتهای مختلف اعم از آموزش مجازی، مدارس خودگردان، موسسات مردمنهاد و گروههای غیردولتی که در این حوزه کار میکنند، گروههای جهادی که آماده کمک هستند و همانطور که عرض کردم دانشجویان و فعالان فرهنگی جامعه مهاجر که خیلیهایشان با آمدن طالبان مجبور شدهاند ترک وطن کنند و الان در ایران هستند، تعداد زیادی معلم مهاجر در بین اینها وجود دارند و دولت میتواند کاری کند که هم به دستور رهبری عمل شود و این فرمایش متین انسانی و اسلامی امسال روی زمین نماند و هم مدارس و آموزشوپرورش دچار مشکل ظرفیت و محدودیت جا برای تحصیل آنان نشوند. تصور میکنم برای کودکان کلاس اولی سرشماریشده جا وجود داشته باشد و مشکل چندانی ایجاد نشود و این لازمه ورود سریعتر اداره اتباع و وزارت کشور به ماجراست و درمورد بقیه کودکان هم آنقدر سرزمین ایران و مردم آن ظرفیتهای ویژه برای امر تحصیل مهاجران افغانستانی را دارند که میتوان با یک برنامهریزی سریع و منسجم کاری کرد که هم بار تحصیلی این کودکان روی دوش دولت و آموزشوپرورش نباشد و هم از تحصیل بازنمانند و این افتخار جهانی برای ایران است که درطول این چندسال ایجاد شده و هر جا درباره مهاجران صحبت میکنیم به آن افتخار میکنیم که کودکانی که مدرک ندارند هم تحصیل میکنند، این افتخار و وظیفه انسانی و اسلامی در حق کودکان بیپناهی که به ایران پناه آوردهاند، تحقق یابد.»
تعداد دانشآموزان افغانستانی مشغول تحصیل در مدارس ایران در یک سال گذشته 4 برابر شده است
در قدم بعدی سراغ نادر موسوی، فعال فرهنگی و مدیر مدرسه خودگردان فرهنگ رفتیم که مشغول ارائه خدمات آموزشی به کودکان اتباع افغانستانی است. موسوی درباره پروسه ثبتنام دانشآموزان افغانستانی که بعد از حاکمیت طالبان تعداد آنها در ایران بیشتر شده، به «فرهیختگان» گفت: «متاسفانه تعداد دانشآموزان افغانستانی در ایران خیلی زیاد شده است، سال گذشته هم تعداد دانشآموزان 4 برابر شد و ظرفیت محدود بود، بنابراین مجبور شدیم مکان دیگری را فراهم کنیم اما چون شرایط کرونا هم بود و بچهها چند روز در هفته میآمدند، توانستیم مدیریت کنیم و خوشبختانه به هر نحوی با همکاری خانوادهها، همکاران و بچهها سال را به پایان رساندیم. البته در اردیبهشت سرشماری شروع شد و اکثریت افغانستانیها سرشماری شدند. یکی از اهداف این بود که بچهها دارای مدرک شوند و بتوانیم آنها را در مدارس دولتی ثبتنام کنیم. البته در آخرین دستورالعملی که آمده تا الان تمام دانشآموزانی که تا سالهای گذشته برگه داشتند یا مشمول فرمان رهبری بودند، همگی دوباره ثبتنام میشوند. فقط گفتهاند درمورد دانشآموزانی که جدید آمدهاند و آنهایی که کلاس اولی هستند و دانشآموزان کلاسهای بالاتر که در سرشماری شرکت کردهاند، در یکی، دوهفته آینده تعیینتکلیف میکنیم و مجوز ثبتنام این افراد نیز صادر میشود. امیدواریم مدارس ظرفیت برای ثبتنام داشته باشند. اینکه ظرفیت مدارس در حد پذیرش این تعداد دانشآموز وجود دارد یا خیر، من آماری ندارم که تعداد دانشآموزان جدید چقدر است ولی امیدواریم بتوانیم ثبتنام کنیم. مهاجران هم عموما در حاشیه شهرها زندگی میکنند، در مناطقی که جمعیت بومی آن مناطق بیشتر است. از خیابان انقلاب به بالا تعداد مدارس دولتی کم شده و دوسال پیش که برای اجاره مدرسه دولتی رفتیم گفتند بهسمت بالا مدارس خالی زیاد داریم و ولی سمت پایین چند مدرسه هستند که هنوز دوشیفتهاند، با وجود اینکه اکثر مدارس یکشیفته شدهاند ولی جمعیت بومی ترکیبی از ایرانیها و افغانستانیها هستند. همین مساله مشکل را پیچیده میکند اما امیدواریم تمهیدات لازم سنجیده شود و با سرشماریای که انجامشده یک برنامهریزی مشخص انجام شود تا دانشآموزان بتوانند وارد مدارس دولتی شوند. بچههایی که با سختی و مشقت خود را به ایران رساندهاند و در این اتفاقات ناگوار بیشترین رنج را میبرند ولی خیلیکم رنج آنها دیده میشود و آسیبهای روحی و روانیشان دیده نمیشود. امیدواریم این بچهها وارد مدارس دولتی شوند. برای بچههای مهاجر مدرسه پناهگاه و مرهمی بر رنجهایی است که کشیدهاند. امیدوارم در مهرماه این بچهها بتوانند درکنار دوستان ایرانی خود تحصیل کنند.»
سال گذشته 520 هزار دانشآموز افغانستانی در کنار ایرانیها درس خواندند
این فعال فرهنگی افغانستانی معتقد است امسال ورود یکباره شمار زیاد دانشآموزان افغانستانی به مدارس ایران، شوکی به بدنه آموزشوپرورش ایران وارد خواهد کرد اما امیدوار است این مهم به بهترین نحو انجام گیرد. وی این معضل را در گفتوگو با «فرهیختگان» اینگونه توضیح داد: «در سال گذشته با وجود تمامی مشکلات حدود 520 تا 530 هزار دانشآموز افغانستانی درکنار دانشآموزان ایرانی درس خواندهاند. این عدد بزرگی است و از جمعیت کل دانشآموزان یک کشور بیشتر است. جای سپاسگزاری دارد که کودکان افغانستانی را درکنار کودکان ایرانی آموزش میدهند. کار سختی است که بچههایی با لهجه و فرهنگ قدری متفاوت بخواهند با جامعه ایران سازگار شوند، این زحمات به دوش معلمان ایرانی است. امیدوارم شرایط برای ورود بچههای جدید آماده شود و مثل کسانی که در اینجا تحصیل کردند و سفیران مهربانی و بزرگواری معلمان ایران بودهاند، بتوانند از نعمت دانش و علم بهرهمند شوند. قبلا علیرغم تاکید سیستم یا اداره اتباع یا آموزشوپرورش خیلی از مدارس برای ثبتنام کودکان افغانستانی مقاومت میکردند، الان این دست اتفاقات کمتر شده و اگر مدارس ظرفیت داشته باشند بچهها را میپذیرند. خیلی از مدارس را میشناسم و میدانم که مشکل، ظرفیت است. مدیران مدارس و مسئولان بخش اتباع اداره آموزشوپرورش مناطق تلاش میکنند این بچهها را وارد مدارس کنند. آنها میگفتند با کوچکترین دستاویزی که دارند شرایط ورود بچه را به مدارس فراهم میکنند و دلسوزانه تلاش میکنند و اتفاقا خیلی از بچهها درنتیجه همین تلاشها و با کمترین بهانهای که وجود داشت وارد مدارس دولتی شدهاند و سر کلاس درس رفتهاند. ظرفیت مناطق و مدارس هم اهمیت دارد، امیدوارم شرایط فراهم شود، هرچند میدانم کار سختی است و یکباره شوک بزرگی به سیستم آموزش ایران وارد میکند. طبق برنامهریزی آموزشوپرورش پیشبینی میشود هرسال چقدر کلاس اولی وارد میشوند و ورود یکباره اینها شوکی است که به بدنه آموزش ایران وارد میشود. همانطور که سال گذشته ما دچار شوک شدیم و کارهایی که انجام میدادیم کنار میگذاشتیم و تمرکز بر پیدا کردن معلم داشتیم تا بچهها سر کلاس بروند و از تحصیل محروم نشوند. اواخر آذر شروع کردیم و تا بخواهیم برای دانشآموز معلم پیدا کنیم زمان بسیاری برد. مطمئنا این شوک به آموزشوپرورش وارد میشود و امیدوارم با بردباری و نگاه بلند مسئولان آموزشوپرورش، معلمان و مدیران مناطق مختلف این مساله هم حل شود. من شاهد هستم که چقدر با صبوری و دلسوزانه مسئولان آموزشوپرورش مشکلات دانشآموزان افغانستانی را حل میکنند تا این بچهها بتوانند تحصیل کنند. امیدواریم با هماهنگی این وضعیت بحرانی هم پشت سر بگذاریم تا هیچ کودکی پشت در مدرسه نماند. کودکانی که به اینجا میآیند با رنج فراوانی میآیند و مدرسه برای آنها تنها مدرسه نیست، بلکه مرهمی بر دردها و رنجهایی است که درطول سفر در افغانستان و در ایران میکشند.»