سیدشایان ابهری، خبرنگار گروه سیاست: سیدابراهیم رئیسی، دولت سیزدهم، فرصت مغتنم، ترمیم شکافهای اجتماعی، اپوزیسیون رادیکال، تبدیل فرصت به تهدید، دوقطبیهای مخرب، برخی عناصر رادیکال داخلی، دولت، مِلک طِلق، اقدامات غیرقانونی در حوزه فرهنگ، لغو کنسرت، فشار بر سینما، ایجاد محدودیت غیرمنطقی بر اینترنت، ایجاد چالش برای دولت، صیانت از آزادیهای قانونی و مشروع، برنامه دولت، مقاومت در برابر این دو طیف؛ اینها همه کلیدواژههایی بود که دیروز، از حدود ساعت هشت صبح در ذهنم بالا و پایین میکردم. به این امید که بتوانم با بهخاطر سپردن آنها، پرسش چندجملهای و نسبتا مفصلی را که قرار بود در نشست خبری از رئیسجمهور بپرسم با خود مرور کنم تا در لحظه پرسیدن سوال، مسلطتر به نظر برسم.
آرامآرام که داشتم خودم را آماده حرکت به سمت محل سالن اجلاس سران برای حضور در نشست خبری رئیسجمهور میکردم، این فکر به ذهنم رسید که شاید بهدلیل ملاحظات امنیتی نشود تلفنهمراهم را با خود به داخل سالن ببرم. این شد که احتیاط کردم و قلم و کاغذی داخل کیف گذاشتم که اگر حدسم درست از آب درآمد، دستخالی راهی سالن نشوم. بماند که پیش از ورود به سالن مجبور شدم کیفم را هم تحویل امانات دهم. البته میگویم سرنوشت آن قلم و کاغذ درنهایت چه شد. حدود ساعت هشتونیم بود که درخواست تاکسی اینترنتی دادم. خوشخیالانه با خود حساب کرده بودم که حداکثر ساعت هشتونیم از خانه به سمت محل اجلاس حرکت خواهم کرد و ساعت 9 با نشاندادن کارت شناسایی وارد سالن خواهم شد اما از آنجایی که واقعیتهای زندگی غالبا بهدنبال درسدادن به انسانهای خوشخیال بوده و توجه چندانی به محاسبات آنها ندارد، حدود یک ربع انتظار کشیدم و خبری از تاکسی اینترنتی نشد. یعنی رانندهای حاضر نبود با مبلغ 50هزار تومان من را تا مرکز همایشهای بینالمللی جمهوری اسلامی ایران یا همان سالن اجلاس سران معروف برساند. نکته لازم بهذکر آنکه امروز و تا همین لحظهای که مشغول مطالعه این مطلب هستید، با این مبلغ میتوان بهاندازه یک دبه دوکیلویی، ماست کمچرب خرید، بگذریم از اینکه با چه لطایفالحیلی-البته اگر بشود به آن گفت لطایفالحیل- نرخ تاکسی اینترنتی را به عدد 57هزارو500 تومان رساندم و راننده جوان محترمی درخواستم را قبول کرد، کمتر از پنج دقیقه زمان برد تا به مبدا برسد. بالاخره با حسی پیروزمندانه-بابت پیدا شدن تاکسی اینترنتی- که البته مقدار قابلتوجهی اضطراب با آن ترکیب شده بود، سوار بر تاکسی اینترنتی شده و به سمت محل سالن اجلاس سران راه افتادم. مسیریاب میگفت کمتر از 20دقیقه تا مقصد فاصله دارم، همان هم شد. تمام اضطرابی که داشتم با ورود ماشین به خیابان مجاور سالن اجلاس سران به آرامش تبدیل شد. ساعت از 9 گذشته بود اما تعداد کم ماشینهای نیروی انتظامی مقابل در اصلی مرکز همایشها این حس را القا میکرد که انگار هنوز چند ساعتی تا شروع رسمی نشست باقی مانده. خیابان یمن را با همین خیال شیرین و درحال لذتبردن از منظره کوههای شمال تهران طی میکردیم که یادم آمد تحولات اصلی در ضلع دیگری از مرکز درحال رقمخوردن است. آرامشی که جزئیات کوههای البرز جنوبی را هم برایم دیدنی کرده بود، دوباره تبدیل به همان جنس اضطرابی شد که تا چند دقیقه قبل آزارم میداد.
البته با رسیدن به ضلع شمالی مرکز همایشها معلوم شد این اضطراب هم بیجهت بوده. از تاکسی اینترنتی که پیاده شدم، چهرههای آشنا و فضای پررفتوآمد مجموعه حواسم را متمرکز خود کرد. ساعت حدود 9وربع بود و از در شمالی مجموعه اجلاس سران وارد محوطه شده بودم. کمی که جلوتر رفتم، با چند غرفه موقت مواجه شدم که برای مراجعه خبرنگاران بنا شده بود؛ موقت بودنش را میشد از سازه نهچندان قرص و محکمش حدس زد. داخل غرفه جنبوجوشی بود که حواسم را از جزئیات سازه آن پرت خود کرد. همانطور که گفتم برخی چهرهها آشنا بود و همین باعث میشد یخ فضا در ذهنم بشکند و سرگرم احوالپرسی شوم. شرکتکنندگان یا خبرنگار و مدیر رسانهها بودند یا مسئولان روابطعمومی دولت. تعداد قابلتوجهی از خبرنگاران بعد از مدتها بود که یکدیگر را دوباره در چنین محفلی میدیدند و همین باعث شده بود صدای خوشوبشها بهنحوی بر محیط غالب شود که آدم کمتر متوجه جو امنیتی منطقه میشد.
بعد از دریافت آیدیکارت، گفتند باید تلفنهمراهم را پیش از ورود به محوطه سالن، تحویل امانات بدهم. هرقدر پیشبینیهایم درباره تاکسی اینترنتی اول صبح خوشخیالانه بود، درباره ملاحظات امنیتی نشست خبری واقعبینانه و درست حدس زده بودم. دلشاد به این موفقیت بودم که یادم افتاد سوالی که میخواستم از رئیسجمهور بپرسم در تلفنهمراهم است. پیش از آنکه دستپاچه شوم داخل کیف را گشتم و قلم و کاغذی که صبح از سر احتیاط داخل آن گذاشته بودم را کشف کردم و با حس غرورمندانهای بهدنبال سکویی گشتم تا بهعنوان زیردستی از آن استفاده کنم. مانع پلاستیکی زردرنگ و عریض مقابل پارکینگ مجموعه را که دیدم، با همان حس غرورمندانه به سمتش حرکت کردم و کاغذ را روی آن گذاشتم تا در آرامش، سوالم را از تلفن همراه به کاغذی منتقل کنم که قرار بود تا لحظه مطرحکردن سوال همراهم باشد. دستم را که روی کاغذ گذاشتم متوجه نشانه دیگری شدم که خدا مقابلم قرار داده تا یادم بیاورد پیش از هرگونه احساس غرور، اول باید شاکر لطف او باشم. مانع پلاستیکی زردرنگ و عریض بهقدری کثیف بود که فراموش کردم قرار بود با قلم روی کاغذ چه بنویسم. درنهایت به هر سختی که شده، بهجهت محدودیت کاغذ و غیرقابل استفادهشدن بخشهایی از آن، مجبور شدم همان کلیدواژههایی که از صبح در ذهنم بالا پایین میکردم را روی کاغذ بیاورم تا در بدترین حالت حداقل بدانم قرار است در چه حولوحوشی وقت مردم و رسانهها را بگیرم. بگذریم از اینکه اصلا مهلت به طرح سوال خبرنگار روزنامه «فرهیختگان» نرسید و این کاغذ خاکی و خُلی بهعنوان یادگار نشست خبری رئیسجمهور در روز هفتم شهریور پیشم ماند تا یادم نرود نشست خبری اگرچه از بیرون جذاب و تا حد زیادی شیرین بهنظر میرسد اما بالاخره رسیدن به هر شیرینی و جذابیتی با سختیهایی هرچند کوچک همراه است.
بالاخره بعد از گذشتن از بازرسیهای مرسوم در اینگونه مراسم به سالن محل برگزاری نشست رسیدم. درست است بازرسی ابتدای سالن به روش مرسوم بود ولی شیوه برخورد ماموران امنیتی بهقدری جالب بود که خبرنگاران را با حال خوب به محل نشست راهنمایی میکرد. سالن انتظار بیرون آمفیتئاتر همانطور که انتظار میرفت مملو از خبرنگاران و تصویربرداران رسانههای ایرانی و خارجی بود. بهصورت گروهی مشغول خوشوبش و صرف قهوه و شیرینی بودند تا کمتر متوجه میزان انتظارشان برای ورود به سالن محل برگزاری نشست شوند.
حدود ساعت 10 و نیم بود که درهای سالن باز شد و بهتشخیص مسئولان برگزاری نشست، خبرنگاران پیش از فیلمبرداران و عکاسان وارد سالن شدند. تعدادی از تصویربرداران بهآرامی گلایه کردند. بعد از این گلهمندی بود که یکی از همکاران خبرنگار گفت این بندگان خدا که با صبوری از این پروتکلهای امنیتی تبعیت میکنند، بهدلیل ملاحظات تیم چک و خنثی یکساعت پیش از خبرنگاران در محل حاضر شدهاند. حالا خوان هفتم پیش رویشان هم بدین شکل مجسم شده؛ باید منتظر بمانند تا ابتدا خبرنگارانی که یکساعت بعد از آنها به مرکز همایشها رسیدهاند از مقابل چشمانشان وارد سالن شوند. شنیدن و دیدن همین ماجرای بهظاهر ساده اما برای تصویربرداران پرآبچشم، باعث شد احساس کنم لازم است چندکلمهای از ماجرای همیشگی تصویربرداران با مسئولان برگزاری نشستهای خبری بنویسم تا افرادی که مثل خودم زیاد از جزئیات آنچه برای آنان اتفاق میافتد خبر نداشتهاند، خبردار شوند چه بر آنها میگذرد.
در همین حین که ذهنم درگیر سختیهای شغلی تصویربرداران بود، سخنگوی وزارت خارجه، سخنگوی اقتصادی دولت و سایر مقامات دولتی که در عرصه اطلاعرسانی مشغول هستند یکبهیک وارد سالن شدند. چند دقیقه به ساعت 11 باقیمانده بود که علی بهادریجهرمی، سخنگوی دولت، غلامحسین اسماعیلی، رئیس و محمد جمشیدی، معاون امور سیاسی دفتر رئیسجمهور بهعنوان آخرین مسئولان حاضر در جلسه وارد سالن شدند. ورود اسماعیلی و جمشیدی در سالن به این معنا بود که رئیسجمهور به محل برگزاری نشست رسیده.
از یکی، دو دقیقه پیش از ساعت 11 بود که سکوتی سنگین بر سالن حاکم شد؛ سکوتی که نویددهنده سرموقع برگزار شدن نشست خبری بود. همینطور هم شد. رئیسجمهور بهموقع وارد سالن شد تا دومین نشست خبری خود با این مختصات را آغاز کند. رئیسی نخستین نشست خبری خود با رسانههای داخلی و خارجی را در تاریخ 31 خرداد 1400 یعنی حدودا دوهفته قبل از آنکه بهعنوان رئیسجمهور دولت سیزدهم سوگند یاد کند، تجربه کرد. نشستی که در مجتمع شهید بهشتی قوه قضائیه برگزار شد و خبرنگاران در آن رئیسی را «رئیسجمهور منتخب» خطاب میکردند.
رئیسجمهور ابتدا به پیشنهاد مجری برنامه، بهعنوان مقدمه حدود 40، 45 دقیقه به سخنرانی درباره مهمترین اقدامات دولت سیزدهم طی یکسال گذشته پرداخت. مقدمه نسبتا مفصلی که چندمحور اساسی داشت. رئیسی با اشاره به تجربه مهم سفرهای استانی اعضای کابینه خود طی یکسال گذشته به تبیین اهمیت حضور وزرا میان مردم شهرها و روستاهای مقصد در این سفرهای استانی پرداخت. رئیسجمهور سپس با اشارهای به میراث باقیمانده از سالهای قبل، از تنشهای آبی پیشآمده در کشور گفت و درکنار آن، برنامهها و اقدامات دولت برای جبران مشکلات معیشتی مردم تبیین کرد. رئیسی در اینجا گریزی هم به اقدام دولت در حذف ارز 4200 کالاهای اساسی زد و با توضیح آنکه این اقدام، در راستای تحقق عدالت بوده است، گفت اینکه کار درست انجام شود و عدالت برقرار شود برای دولت اولویت داشته است نه محبوبیت و حفظ رای.
البته در اینجا یاد جزئیات دغدغههای کارشناسان و اقتصاددانانی افتادم که در گفتوگو با گروه سیاسی روزنامه با نگرانی از تبعات حذف ناگهانی ارز 4200 کالاهای اساسی میگفتند. بهیاد دارم دغدغه قریب به اتفاقشان فشار احتمالی سنگینی بود که بعد از حذف تخصیص این ارز به معیشت مردم وارد میشد. بگذریم. مقدمه رئیسجمهور که تمام شد، خبرنگاران یکبهیک با اعلام مجری نشست در جایگاه حاضر شده و تکسوالشان را از رئیسجمهور میپرسیدند. تا اینجای برنامه هنوز امیدوار بودم نام «فرهیختگان» را هم در لیست اعلامی مجری بشنونم. این امیدواری انگیزهای شده بود تا دوباره آن کاغذ پرماجرا را از جیبم درآورده و بهمرور کلیدواژهای بپردازم. اگر اشتباه نکنم یکی، دوبار هم سوال را در ذهنم از رئیسجمهور پرسیدم تا زمانی که نوبتم شد با تسلط حداکثری پشت میکروفن حاضر شوم. متنی که در ذهنم خطاب به رئیسجمهور خواندم این بود:
«جناب رئیسی سلام!
از منظر بسیاری از دلسوزان انقلاب، دولت شما فرصتی مغتنم برای کاهش شکافهای اجتماعی است. این فرصت ممکن است از جانب دوطیف تبدیل به تهدید شود؛ نخست، اپوزیسیون رادیکال که همیشه با تند کردن فضا بهدنبال ایجاد دوقطبیهای مخرب در جامعه هستند و دوم، برخی عناصر رادیکال داخلی که فکر میکنند دولت مِلک طِلق آنهاست و با اقداماتی غیرقانونی در حوزه فرهنگ مثل لغو کنسرت، فشار بر سینما و تلاش برای محدودیتهای غیرمنطقی بر اینترنت میخواهند برای دولت چالش ایجاد کنند.
برنامه شما برای صیانت از آزادیهای مشروع و قانونی مردم چیست؟ چقدر میخواهید و میتوانید دربرابر این دو طیف مقاومت کنید؟»
به هر دلیل قسمت نبود در این نشست خبری مزاحم وقت حضار شویم اما بودند خبرنگارانی که پرسششان با چندمحور موجود در سوال من همپوشانی داشت. همزمان که مشغول تمرین پرسیدن سوالم بودم، نخستین خبرنگار بهنمایندگی از روزنامه جامجم در جایگاه قرار گرفت.
خبرنگار جامجم کمی متفاوت شروع کرد. هم از وقوفش بر اقدامات مثبت دولت در راستای حل مشکلات معیشتی مردم گفت، هم به میراثی که از دولت قبل به رئیسی رسیده، اشاره کرد و هم بعد از عنوانکردن این نکات، خیلی صریح گفت بالاخره این آواربرداری باید یک زمانی تمام شود و عملکرد دولت جدید بعد از آواربرداری قابل سنجش شود و پرسید: «پایان پروژه آواربرداری دولت قبل چه وقت به اتمام میرسد؟» که رئیسجمهور در پاسخ به اقدامات دولت در راستای این آواربرداری اشاره کرد و برنامه دولت سیزدهم برای کاهش شکاف بهوجود آمده میان مردم و دولت را اینطور توضیح داد: «برای برداشتن فاصله بین مردم و دولت به مردم میگویم که از وضعیت آنها مطلع هستم، روزانه و ساعتی. ساعتی بر من نمیگذرد که معیشت مردم برایم مهم نباشد. نشده در کنار سفرهای بنشینم و به این فکر نباشم که مسئولیت من در قبال تامین سفره مردم است. آیا دست آنها به سفره میرسد یا نه؟ منتی بر کسی نیست، این جایگاه خدمتگزاری من است.»
بعد از خبرنگار جامجم این نماینده ایسنا بود که با طرح سوال درباره وعده رئیسجمهور مبنیبر راهاندازی گشت ارشاد مدیران، پرسش خود را مطرح کرد.
رئیسی درباره گشت ارشاد مدیران بدون نام بردن از وزارتخانه یا فرد خاصی با اشاره به اقدام اخیر بازرسی ریاستجمهوری در برکناری و بازداشت مشاور عالی و بازرس ویژه یکی از وزرا، آن اقدام را مصداق موفق گشت ارشاد مدیران عنوان کرد و گفت: «من وعده کردم و عمل کردم و زیر نظر بازرسی ریاستجمهوری این گشت ارشاد برای مدیران تشکیل شد و بعضی از تخلفات بهمحض گزارششدن نتیجهاش در حد برکناری بوده است، حتی در سطح معاون وزیر. موردهایی در رابطه با فساد اعلام شده و خود دولت آنها را به قوهقضائیه معرفی و تحویل داده است. این دستور فقط برای یقهگرفتن نیست، برای این است که اگر دستگاهی توجه نکند، ارشاد و حضور بازرسان آنها را متوجه عملشان کند. دولت مساله نبودن کجی و روابط ناسالم را پیگیری میکند.»
در نشست دیروز، بعضی سوالات خاص بود که با جواب رئیسجمهور به آنها همهمهای هم در سالن بهوجود میآمد. پاسخ رئیسی به سوال خبرنگار تسنیم درباره واکنش دولت به تهدیدات رژیمصهیونیستی درباره فعالیت هستهای ایران یکی از آنها بود. رئیسی در پایان پاسخ چندخطی خود به این پرسش، با ادبیاتی جالبتوجه گفت: «اگر رژیمصهیونیستی میتوانست مقاومت کند چرا شهیدسلیمانی را ناجوانمردانه ترور کردند که قهرمان مبارزه با تروریسم در منطقه بود. چرا از او ترسیدند؟ پس به رژیمصهیونیستی میگویم که فاصله بین تصمیم و اقدام را ببینند که اگر تصمیم به چنین کارهایی بگیرند شاید به آنان مهلت داده نشود که دست به اقدامی ببرند و خواهند دید که در این فاصله چیزی از رژیمصهیونیستی باقی میماند یا نه.»
یکی دیگر از سوالات مهم مطرحشده در نشست روز گذشته پرسش خبرنگار روزنامه خراسان از رئیسجمهور درباره وعده ساخت 4میلیون واحد مسکونی در چهارسال و امکان یا عدم امکان بازگشت دولت از آن وعدهها بود که رئیسی اینطور به آن جواب داد: «این نیاز کشور است که یکمیلیون مسکن در سال ساخته شود. وضعیت امروز در مسکن بهدلیل عقبماندگی سالهای پیش است که باید یکمیلیون مسکن ایجاد میشد و نشد. ۲۰۰هزار مسکن روستایی و ۸۰۰هزار مسکن شهری جزء نیاز کشور است و مصوبه مجلس هم در زمینه قانون مسکن است.»
رئیسجمهور همچنین تاکید کرد: «مسکن زمین میخواهد که در حاشیه شهر زمین دولتی وجود دارد، دوم تسهیلات و سوم مصالح است که مشکلی در آن نداریم و تسهیلات هم دراختیار دولت است و کار آن آغاز شده و در دست ساخت در بخشهای مختلف کشور است. البته معنایش این نیست که همه مسکن را هم خود دولت بسازد. بخش خصوصی را هم باید در این زمینه مشارکت داد، بنابراین ما در این وعده خود تجدیدنظر نمیکنیم و نخواهیم کرد. ما مصمم هستیم که آن را انجام دهیم و آن را قابل اجرا میدانیم. بانک زمین هم داریم.»
رئیسی ادامه داد: «اهمیت موضوع مسکن باعث شد اولین وزارتخانه برای بازید همان مسکن و شهرسازی باشد. درباره اشتغال هم چه در ششماهه دوم ۱۴۰۰ و چه در پنجماه ۱۴۰۱ عددی که داریم ۹۷۰هزار اشتغال است که البته آن را کافی نمیدانیم و زمینه را برای ایجاد اشتغال بیشتر میدانیم.»
از دیگر نکات مهم مطرحشده توسط خبرنگاران رسانههای داخلی میتوان به سوال خبرنگار آفتابیزد درباره کیفیت و سرعت اینترنت، پرسش ایرنا درباره سفرهای استانی و سوال ایلنا از رئیسجمهور درخصوص وضعیت کارگران اشاره کرد. سوالاتی که بهترتیب با اشاره رئیسجمهور به مشکلات زیرساختی، اشراف خود و مسئولان دفتر رئیسجمهور و بهبود وضعیت کارگران در این دولت نسبت به ادوار گذشته پاسخ داده شد.
مهمترین سوالات مطرحشده از سوی خبرنگاران خارجی هم در این چند مورد خلاصه میشد: روند حاکم بر مذاکرات و موضع ایران، کیفیت ارتباط دستگاه سیاست خارجی دولت سیزدهم با کشورهای منطقه و بهطور اختصاصیتر، کلیات درخصوص اجلاس شانگهای و راهگذر شمال-جنوب (مرتبط با روابط تهران-مسکو).
سوالاتی که رئیسجمهور به هرکدام پاسخهایی تقریبا مفصل داد و شاید بتوان مهمترین آنها را نکته رئیسی درخصوص راهحل یمنی-یمنی برای پایان دادن به جنگ ظالمانه علیه مردم این کشور، راهبرد ایران در مواجهه با تحریمهای غرب و سیاست دولت سیزدهم برای خنثیسازی تحریمها دانست.
رسانههای خارجی که خبرنگارانشان فرصت مطرح کردن سوال از رئیسجمهور را پیدا کردند «تیآرتی ترکیه»، «اسپوتنیک روسیه»، «شینهوا چین»، «سیبیاسنیوز آمریکا»، «ایافپی فرانسه»، «تلویزیون ملی قطر» بودند. همچنین «المسیره یمن» که یادمان میآورد یک ملت انقلاب کرده درگیر دفاع مقدس از تمامیت ارضی خود چه دغدغههایی دارد و آرمانش چیست.
زمان اختصاص دادهشده به خبرنگاران برای مطرح کردن سوالاتشان که تمام شد، رئیسی پایانبندی موردنظر خود برای این نشست مهم را به نمایش گذاشت که آن، تاکیدی دوباره بر خطوط قرمز ایران در مذاکرات رفع تحریمها بود. رئیسجمهور ترجیح داد با این جملات خبرنگاران و مهمانان نشست خبری روز گذشته را بدرقه کند: «آنچه در روند مذاکرات مطرح شده است، اول تضمینهای اطمینانآور است، دوم راستیآزمایی عینی و عملی نسبت به رفع تحریمها، سوم رفع تحریمها بهصورت معنادار و پایدار و چهارم بسته شدن ادعاهای سیاسی آژانس است که توسط تیم مذاکرهکننده پیگیری میشود. ادعاهای آژانس درواقع بهانهگیریهای سیاسی است و اساسی ندارد.»