نرگس چهرقانی، خبرنگار گروه سیاست: از زمانی که طالبان در 24مرداد1400 کنترل افغانستان را بهدست گرفت، نوع ارتباط دولت ایران با طالبان مورد بحث قرار گرفته است. یکی از عمدهترین مواردی هم که در این رابطه مطرح میشود، احقاق حقوق ایران ازجمله حقابه رودخانه هیرمند است. دولت موقت طالبان پس از روی کار آمدن در افغانستان، بر پایبندی به معاهده هیرمند درخصوص حقابه ایران تاکید کرده اما در عمل حقابه ایران از هیرمند بهدلیل مشکلاتی ازجمله مسدودسازی مسیر رودخانههای مرزی مشترک، همچنان اختصاص نیافته است. در این مبحث برای بررسی وضعیت رابطه ایران و طالبان درخصوص احقاق حقابه ایران با احمد بخشی، کارشناس مسائل افغانستان و استاد دانشگاه به گفتوگو پرداختیم.
بخشی در ابتدای این گفتوگو به این اشاره کرد که «برای تحلیل روابط ایران و افغانستان باید تحولاتی را که در افغانستان رخ داده و رخ میدهد بررسی کنیم. درمورد خاص حقابه، قولوقرارهایی را درنظر بگیرید که در یکسال گذشته طالبان داده است، قولهایی را در دوره قبلی افغانستان را که به دوره جمهوری یا جمهوریت معروف بود هم درنظر بگیرید یا میتوانید مسائل قبلتری را که از زمان شکلگیری مرز بین ایران و افغانستان طراحی شد و بخشی از آن را که توسط استعمار صورت گرفت هم نظاره کنید.»
او ادامه داد: «حقابه در موضوعات مرز و میزان ورودی آب در دو کشور یکی از اساسیترین مسائل بین دو کشور بوده است، منتها باید متناسب با تحولاتی که اتفاق میافتد، این موضوع مورد بررسی قرار گیرد. یعنی ما نمیتوانیم با قطعیت بگوییم مثلا چون آنها در سالهای قبل اعلام کردند در هر ثانیه 26مترمکعب آب به ما میدهند، الان همان میزان را وصول میکنند. عوامل مختلفی در این مساله دخیل است؛ ورود آب به مرز ایران ممکن است مقطعی باشد. در ورود آب به مرزهای ایران در زمان طالبان باید چند مورد درنظر گرفته شود؛ یکی اینکه این ورود آب ممکن است بدون حسننیت و بهخاطر بارشهای اخیر در افغانستان و سرریز آن باشد، دیگری اینکه ممکن است از روی حسننیت طالبان رخ داده باشد؛ چراکه یکی از شروط دولت ایران برای بهرسمیت شناختن طالبان، احقاق حقابه ایران از رودخانه هیرمند است.»
افغانستان پایدار نیست
احمد بخشی همچنین با اشاره به علت اصلی عدم تعهد افغانستان به معاهده هیرمند در سال1351 گفت: «براساس فرازونشیبهایی که افغانستان داشته، عدم تحقق حقابه ایران ریشه در تحولات و ناپایداری افغانستان دارد. هر دولت متناسب با شرایط خود با این حق ایران برخورد میکند.»
او ادامه داد: «باید درنظر داشته باشیم بهدلیل جنگهای مختلف و دوران طولانی جنگ در افغانستان و عدم نظارت دولت مرکزی، یکسری از کانالهای انحرافی بر آن رود ایجاد شده است. در دولت محمد اشرفغنی و حامد کرزی عمدتا بحث سدسازی روی رودهایی که بهسمت ایران میآید، مطرح شد، چون منطقهای که رودخانه هیرمند در آنجاست، منطقه کمبارشی است. همچنین ولایتهای همجوار با این رود یکسری نیازهایی دارند و شما در مطالبات افکارعمومی آنها خیلی پایبندی به تعهدات بینالمللی را نمیبینید، مثلا میگویند آب هیرمند نباید از افغانستان خارج شود. درنتیجه وقتی همه اینها را درنظر بگیریم، به ذهن متبادر میشود که سیاست افغانستان مقطعی است و هر دولت متناسب با شرایط خود با این معاهده برخورد میکند. نکته دیگر این است که در تمام قراردادها، در دوره پرآبی یک برخورد را میبینیم و در دوره کمآبی یک برخورد دیگر. به این دلیل تحلیل این مساله خیلی ساده نیست.»
رفتار دولت ایران درقبال عدم تعهد طالبان
این کارشناس مسائل افغانستان به اقدامات دولت ایران برای احقاق حقابه هیرمند نیز اشاره کرد و گفت: «نمیشود گفت از هفته گذشته که وزیر نیرو به کابل سفر کرد یا قبلش که سد روی ایران بهدلیل بارش زیاد باز شد، دیگر مشکل حقابه ایران حل میشود. عوامل مختلفی در اجرای معاهده1351 تاثیرگذار است و بهصورت یکبعدی نمیتوانیم بگوییم وزیر نیرو یا وزیر امور خارجه این مساله را حل کرده است. البته این سفرها و روابط قطعا بیتاثیر نیست اما رفتار دولت طالبان، نیازهای افغانستان و بحثهای مربوط به تغییرات آبوهوایی و عوامل مختلفی در این معاهده دخیلند.»
او ادامه داد: «اگر از دوره پهلوی دوم که بحث این معاهده را داشتیم نگاه کنیم، این فرازونشیبها خیلی است، یعنی آنها عملا متعهد به این معاهده نبودند و تحولاتی هم که در افغانستان رخ داد، این معاهده را بینتیجه گذاشت، چون افغانستان از همان زمان تا به الان کلا درگیر جنگ بوده است. عملا افغانستان روی یک دولت آرام یا باثبات را بهخود ندیده است. در مقطعی بهانه دولت افغانستان این بود که کمآبی است و در بالادست این آب کم شده و در مقطعی هم در دوره اشرفغنی سیاست سدسازی مطرح شد و خود اشرفغنی در یک سخنرانی رسمی گفت باید ایران نفت بدهد تا بتواند آب دریافت کند، یعنی شما به رفتار دولتهای مختلف افغانستان که نگاه کنید، متوجه میشوید آنها به قراردادی که ایران و افغانستان دارند نگاه نمیکنند و نمیگویند ایران و افغانستان متناسب با آن قرارداد باید به تعهد خود عمل کنند، بلکه روی مباحث سیاسی بحث میکنند. حتی در زمانی که ثباتی در افغانستان وجود دارد و حقوق و قانونی است، این مباحث مطرح میشود.»
او در پایان به رفتار دولت ایران در مواجهه با عدم ثبات افغانستان اشاره کرد و گفت: «ایران به غیر از حقابه، شروط دیگری برای بهرسمیت شناختن طالبان گذاشته است، در یکسال گذشته این شروط مطرحشده اما هنوز این اتفاق نیفتاده است. ما بهرسمیت شناختن طالبان را تنها منوط به این نمیکنیم که حقابه ما را پرداخت کند اما این میتواند یک ابزار برای احقاق حق ایران در مواجهه با عدم ثبات افغانستان باشد.»