تاریخ : Tue 16 Aug 2022 - 02:28
کد خبر : 73646
سرویس خبری : سیاست

تلاش برای احیای مترسک تحریم

بررسی اهداف توقیف هواپیمای ونزوئلایی 2 روز قبل از سفر مادورو به ایران

تلاش برای احیای مترسک تحریم

تاثیر مشهود لابی صهیونیستی در رای دادگاه این واقعیت را بازنمایی می‌کند که توقیف هواپیما نه با دلایل فنی، بلکه با اهداف کاملا سیاسی صورت گرفته است.

علی مزروعی، خبرنگار گروه سیاست: توقیف یک هواپیمای ونزوئلایی که پنج ایرانی نیز در آن حضور داشتند توسط دولت آرژانتین خبری بود که خردادماه سال‌ جاری و تنها دو روزه مانده تا سفر نیکلاس مادورو رئیس‌جمهور ونزوئلا به ایران در رسانه‌ها منتشر شد. بلافاصله با انتشار این خبر رسانه‌های غربی جوسازی علیه کادر ایرانی این هواپیما را آغاز و حتی ادعای تروریست بودن آنها را مطرح کردند؛ ادعا‌هایی که در قالب یک متن مکتوب بلندبالا به دادگاه آرژانتین نیز ارائه شد. همزمانی این اقدامات ضدایرانی با سفر مادورو به ایران این احتمال را به‌وجود آورده است که توقیف هواپیمای ونزوئلایی یک توطئه از پیش‌طراحی شده باشد. احتمالی که با اظهارات مقامات ونزوئلایی محتمل‌تر نیز به‌نظر می‌رسد. مطابق آنچه خبرگزاری فرانسه گزارش داده است دستور توقیف این هواپیما پس از آن صادر شد که وزیر امنیت آرژانتین مبنای ادعا‌‌ها علیه خدمه ایرانی را اطلاعات دریافتی از یک «سازمان خارجی» عنوان کرد. با در نظر گرفتن سابقه طرح ادعاهای بی‌اساس علیه ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی توسط رژیم‌صهیونیستی و حضور گسترده NGOهای یهودی در آرژانتین، احتمالا حدس زدن کشور مبدأ چنین سازمانی کار سختی نباشد. در ادامه ضمن مرور ماجرای صحیح توقیف هواپیما مهم‌ترین اهداف سیاسی این اقدام را بررسی کرده‌ایم.

روایت واقعی
ونزوئلا حدود یک‌سال پیش یک فروند هواپیمای باری بوئینگ 747 از ایران خریداری می‌کند. نبود نیروی فنی متخصص برای استفاده از این هواپیما در ونزوئلا باعث می‌شود تا براساس قراری بین دو کشور یک تیم ایرانی آموزش نیروی انسانی ونزوئلا را برعهده بگیرند. این تیم ایرانی به سرپرستی استاد خلبان غلامرضا قاسمی طی هفت‌ماه گذشته بیش از 100بار بدون هیچ مشکلی بین مقاصد مختلف آمریکای‌جنوبی جابه‌جا می‌شوند. نکته عجیب این است که بعد از هفت‌ماه و بلافاصله دو روز مانده به سفر رئیس‌جمهور ونزوئلا به ایران اولین مشکل ایجاد و اتهام تروریستی علیه خلبانان ایرانی مطرح می‌شود؛ این هواپیمای باری از مکزیک تجهیزات خودرو را به مقصد آرژانتین حمل می‌کرد و بعد از تخلیه بار در فرودگاه بوئنوس‌آیرس به بهانه تحریم اجازه سوخت‌گیری به هواپیما ونزوئلایی داده نمی‌شود و این هواپیما برای سوخت‌گیری نزدیک‌ترین فرودگاه را انتخاب می‌کند و عازم اروگوئه می‌شود و مجددا با پاسخ تحریم مواجه می‌شود و اجازه نشستن نمی‌یابد، درنتیجه به آرژانتین بازمی‌گردد و کادر پرواز تا تعیین‌تکلیف وضعیت در این کشور اسکان می‌یابند. نیروهای امنیتی آرژانتینی با هجوم به محل اسکان کادر پرواز لوازم الکترونیکی و پاسپورت‌های پنج‌ نیروی ایرانی را ضبط می‌کنند و آنها را به بهانه‌های بدون استناد در محل سکونت خود به بهانه شکایتی که توسط سفارت اسرائیل در آرژانتین، یکی از انجمن‌های یهودیان فعال در آرژانتین و سه نماینده مجلس به دادگاه آرژانتین ارجاع داده شده است، زندانی می‌کنند. این سه نهاد مجموعه‌ای از استدلال‌ها را در قالب یک متن 270 صفحه‌ای به دادگاه ارائه می‌دهند. در ابتدای بررسی این پرونده دولت ونزوئلا و قاضی پرونده رویکرد سیاسی درقبال این پرونده در پیش نمی‌گیرد و قاضی پرونده استدلال‌های این سند را رد می‌کند و کار تا آزادی یکی از ایرانیان نیز جلو می‌رود اما در لحظات پایانی دادستانی آرژانتین تحت‌فشار لابی‌های صهیونیستی خود به پرونده ورود می‌کند و آزادی این نیروی کادر آموزش پرواز را به‌حالت تعلیق درمی‌آورد. در این پرونده 270 صفحه‌ای موارد غیرمتقنی همچون تعداد زیاد کادر آموزش پرواز و سه سفر به سوریه در سال گذشته به‌عنوان دلایل تروریست بودن کادر ذکر شده است. این دلایل در ابتدا با استعلامی که قاضی پرونده از سازمان هواپیمایی آرژانتین می‌گیرد رد می‌شود؛ چراکه برای هواپیمای باری با حجم زیادی از سفرهای طولانی‌مدت بین‌المللی حداقل حضور دو تیم آموزشی ضروری است که این الزام حضور یک‌تیم پنج، 6 نفره را در هواپیما ونزوئلایی توجیه می‌کند. همچنین برای هواپیمایی که طی سال صدها سفر به نقاط مختلف جهان ازجمله اروپا و آمریکا داشته است، سه سفر به سوریه رقم زیادی محسوب نمی‌شود. غیرمستدل بودن دلایلی که برای تروریستی بودن کادر آموزش پرواز ذکر شده است و همچنین تاثیر مشهود لابی صهیونیستی در رای دادگاه این واقعیت را بازنمایی می‌کند که توقیف هواپیما نه با دلایل فنی، بلکه با اهداف کاملا سیاسی صورت گرفته است.

ناکارآمد نشان دادن روابط تحریمی‌ها
سفر رئیس‌جمهور ونزوئلا به ایران بعد از آن صورت گرفت که این دو کشور تحت‌ تحریم‌های آمریکا چندین مبادله اقتصادی به‌ویژه در زمینه انرژی انجام داده بودند. پیش از این سفر، تهران توانسته بود بنزین مورد نیاز ونزوئلا را از پهنه آب‌های اقیانوس آرام عبور دهد و نفتکش‌های خود را با پرچم رسمی ایران به ونزوئلا برساند. دریافت طلا به‌عنوان بهای این معامله از طرف ونزوئلایی باعث شد پیام ناکارآمدی دلار آمریکا در فرآیند تجاری تحریمی‌ها به جهان مخابره شود. این اقدام علاوه‌بر انتقال پیام ناکارآمدی تحریم‌های بانکی آمریکا، واشنگتن را نسبت به استفاده سایر کشورها از این ایده که می‌تواند منجر به تضعیف هرچه بیشتر ارزش دلار آمریکا به‌عنوان ارز رایج دنیا شود، نگران کرد. همچنین ایران با واسطه قرار دادن ظرفیت پالایشگاهی ونزوئلا نفت تحریم‌شده خود را به فرآورده تبدیل و غیرمستقیم به بازارهای جهانی منتقل می‌کرد، مبادله‌ای که متقابلا آورده مالی بیشتری را برای ونزوئلا در بازار جهانی انرژی به‌همراه آورد. انتقال پرتکرار پیام ناکارآمدی تحریم به افکار عمومی دو کشور به‌ویژه ایران طبعا می‌تواند به‌مرور اهرم قدرت نرم برای فشار به تهران را از دست جبهه عبری، غربی خارج کند. توقیف هواپیمای ونزوئلایی و بازداشت کادر ایرانی آن ‌هم دو روز قبل از ورود مادورو به تهران اقدامی است که تا حد زیادی می‌تواند تصویر غلوشده‌ای از کارآمدی تحریم را به‌نمایش بگذارد و مانع از نابودی اهرم نرم برای اعمال فشار به تهران شود.

کار برای ونزوئلا سخت‌تر است
اگرچه توقیف هواپیما باری به‌لحاظ روانی کارکردی مشترک در مقابل تهران و کاراکاس دارد اما به‌لحاظ عملی با شدت بیشتری دامن ونزوئلا را گرفته است. ونزوئلا در شرایط تحریمی شدید و با تورم اقتصادی عظیم درگیر است تا حدی که مبادله با طلا را وارد تبادلات تجاری خود کرده است. طبعا کشوری با چنین موقعیت اقتصادی از تحریم‌های آمریکا آسیب بیشتری خواهد دید. جبهه غربی با توقیف هواپیما ونزوئلایی یک پیام ویژه را به ونزوئلا با این مضمون منتقل کرده است که به‌هیچ‌وجه حاضر نیست از حدود تحریمی خود کوتاه بیاید و در صورت نیاز حداکثر قدرت را علیه کاراکاس به کار خواهد گرفت. قدرت گرفتن تدریجی چهره‌های ضدامپریالیستی در آمریکای لاتین هشدار خطری را به آمریکا و متحدان غربی‌اش منتقل کرده است که وی را ناچار به موضع‌گیری سخت کرده تا با ایجاد هراس در بین دولت‌های چپ‌گرا آنها را به‌سمت ایجاد تعادل در روابط با آمریکا سوق دهد. این واقعیت زمانی آشکارتر می‌شود که توجه کنیم آمریکا ریسک مقابله سخت با ایران را نپذیرفته و حاضر نشده هیچ مانور قدرتی دربرابر عبور نفتکش‌های ایرانی از اقیانوس آرام به مقصد ونزوئلا نشان دهد.