به بهانه پایان دوره اول سفرهای استانی رئیس دولت سیزدهم، با رئیس مجمع نمایندگان استان لرستان، مهرداد ویسکرمی به گفتوگو پرداختیم. پیشنهادهای این نماینده مجلس برای سفرهای دور بعدی رئیسجمهور را در ادامه میخوانید.
سال گذشته رئیس دولت سیزدهم در قالب سفرهای استانی به لرستان آمد و طی این سفر مشکلات لرستان شناسایی شد. باتوجه به اینکه دور اول سفرهای استانی او تمام شده، فکر میکنید دور دوم سفرها باید به چه صورتی باشد؟
اصل اینکه رئیسجمهور سفرهای استانی را بهصورت فشرده و با کمترین هزینه انجام داده، جای تقدیر و تشکر دارد. مخصوصا بهدلیل اینکه او از یک قوه دیگری به قوه مجریه آمد، این سفرهای استانی ضرورت هم داشت. اما به نظرم سفرهای بعدی نهتنها ضرورت ندارد، بلکه نتیجه معکوس هم دارد. سفر اول برای این است که یک ذهنیت شفاف از مشکلات کشور برای رئیسجمهور شکل بگیرد. خب این مشکلات باید یادداشت بشود و از آن به بعد در سه سال آینده دولت، رتق و فتق بشود. اگر بنا باشد، رئیسجمهور دوباره در طول سال آینده به تمام استانها سفر کند، هم انرژی برای پیگیری مصوبات نمیماند، هم از تمرکز و تامل عمیق برای حل مشکلات باز میماند. بهنظرم باید برای تصمیمهای بزرگ تمرکز بیشتری بگذاریم و فکر کنیم، چون صرفا کارهای فیزیکی مشکلات کشور را حل نمیکند.
فکر نمیکنید تمرکز گذاشتن بر حل مشکلات کشور و نظارت میدانی، لازم و ملزوم هستند و باید همزمان انجام شوند؟
باتوجه به اینکه رئیسی در یک سال اول ریاستجمهوری خود به تمامی استانها سفر کرده، سفر دوره اول او کار خوبی بود. اما سفر دور بعدی در خلاف این جهت میشود. فرض کنید خدای ناخواسته، کسانی که مناصب پایینتری از رئیسجمهور دارند، بخواهند با سفرهای بیشتر، از تمرکز او روی مشکلات اصلی کشور بکاهند یا اینکه مدیریت کشور را در دست خود بگیرند. اگر این اتفاق بیفتد، ایشان دچار مشغله سفر و بازدید میشود و متوجه بعضی نکات اصلی و کلیدی نمیشود، لذا فرصتی برای برنامهریزی نخواهد داشت. این مطلب بسیار مهمی است؛ چراکه گاهی باید مدیر اجرایی ما تمرکز کند و با کارشناسان یک فکر اساسی برای مشکلات کشور بکند. مثلا آیا بحث هدفمند کردن یارانهها یا نهادههای دامی یا ارز ترجیحی یا مسکن و... نیاز به سفر دارد؟ مشکلات اصلی کشور کمتر نیاز به سفر دارد و بیشتر نیاز به تمرکز و هماندیشی و بهکارگرفتن فکر نخبگان کشور دارد. لذا به نظر من آن موردی که فرمودید لازم و ملزوم نیستند. حتی در حوزه فعالیتهای نمایندگان مجلس هم من این اعتقاد را دارم.
یعنی فکر میکنید تمام مصوبات سفر اول ایشان به لرستان، حل مشکلات این استان را پوشش داده و دیگر نیازی به سفر بعدی نیست؟
اصلا من معتقدم احصای مشکلات معنی ندارد چون همهچیز معلوم است. یعنی اگر شما بخواهید مشکلات استان لرستان را پیدا کنید، کاری ندارد. یعنی صورتمساله را بهآسانی میشود پیدا کرد. مشکل اصلی ما بر سر راهکار است.
در سفر قبلی به لرستان، چه تعداد مصوبه داشتند و از این تعداد کدام بخشها به نتیجه رسیده و کدام هنوز بینتیجه مانده است؟
ایشان در سفر سال گذشته خود به لرستان، 170 مصوبه داشتند. بسیاری از این 170 مصوبه هنوز اجرایی نشده است. اما بعضی از این مصوبات جای تقدیر دارد، مانند ساخت یکی از سدهای استان لرستان که کمابیش دارد پیش میرود و این پیشروی بهخاطر تاکید رئیسجمهور و اراده وزیر نیرو است.
یکی از عللی که میگویم نیازی به دور دوم سفر او نیست، این است که رئیسجمهور الان باید ببیند که از آن 170 مصوبه کدام موارد اجرایی نشده است. اما آیا بناست بالاترین مقام اجرایی کشور، پروژه به پروژه به تمام مصوبات سر بزند؟ اتفاقا ایشان باید یک سیستم را فعال کند و آنها خوب کار کنند. الان پیگیری مصوبات استانها برعهده معاون اول رئیسجمهور، محمد مخبر است، نه اینکه خود رئیسجمهور تک به تک مصوبات را پیگیری کند. چرا باید رئیسجمهور درگیر مسائل جزئی در انجام کارها شود؟ الان رئیسجمهور معاون اول(محمد مخبر) و معاون اجرایی(صولت مرتضوی) دارد، اینها برای چه منصوب شدهاند؟ این معاونان وقت بگذارند، هفتهای مصوبات دو یا سه استان را بررسی کنند. کشور الان نیاز به یک اقدام جهادی و انقلابی دارد تا مشکلات مردم بهصورت عینی حل شود. تجربه نمایندگی من این را میگوید.
از جهت دیگر هم میشود به سفرهای استانی نگاه کرد. اعتماد مردم به مسئولان اجرایی تاحد زیادی در دولتهای قبل از دست رفت. اینکه رئیسجمهور بین مردم حضور پیدا کند، برای مردم دلگرمکننده است چون در دولت قبل، رئیسجمهور اعتقادی به حضور بین مردم نداشت.
بله، رئیس دولت قبل بهدلایل مختلفی که نمیخواهم وارد آن شوم، حضور فیزیکیشان بین مردم کم بود. ولی این حضور بین مردم هم باید به اندازه باشد و با این حضور باید مشکلات مردم حل بشود وگرنه حضور بدون حل مشکلات مردم، دلگرمکننده نیست. الان رئیسجمهور بیاید جلسهای با مجمع نمایندگان استان لرستان بگذارد، همه مشکلات را ما برایشان میگوییم. مردم دوست دارند اثرات این سفرها را ببینند. ایشان در دوره قوه قضائیه هم سفری به لرستان داشتند. در آن سفر دستور دادند شرکت کوچکی برای اشتغالزایی 100 نفر ایجاد شود. ایشان در دوران ریاستجمهوری باید ادامه این روند را از قوه قضائیه پیگیری کنند که چرا اجرایی نشده است؟ بسیاری از مشکلات استان ما حقوقی و قضایی است. یعنی اگر دولت بخواهد این مشکلات را پیگیری کند باید با قوه قضائیه مکاتبه داشته باشد. مشکلات استان ما قابل حل است. مثلا ما وقتی جدی و نقطهزن و حسابشده برخی مشکلات را پیگیری کردیم، حل شد. نمونهاش واگذاری مجتمع سبزیپرور است. این مجتمع ورزشی از سال 70 تا همین چند وقت پیش بلاتکلیف بود. ما یک مدت این مشکل و بلاتکلیفی را پیگیری کردیم تا سازمان زمین و مسکن تعیینتکلیف کرد که آن به ورزش جوانان استان لرستان واگذار شود. میخواهم بگویم حتی اگر رئیسجمهور هم چیزی را مصوب کند، باید مدیران و دیگر مسئولان اجرایی هم برای انجام و پیگیری آن دستور اراده کنند. اگر مسئولان در استانها ارادهای برای پیگیری مصوبات نداشته باشند، رئیسجمهور چندین بار هم بین مردم بیاید، آن دستور پیگیری نمیشود. بنابراین مردم تحول در عمل میخواهند.
در این رابطه بیشتر بخوانیم:
خاک گرم(لینک)
دولت باید تیمهایی را مأمور به پیگیری اجرای مصوبات سفرهای استانی کند(لینک)
درکنار سفر استانی، دولت سفرهای نظارتی هم داشته باشد(لینک)
یک هدف خوب دولت در این سفرها تلاش برای تکمیل پروژههای نیمهتمام هر استان بود(لینک)
پروژههای اساسی استان گلستان باید زودتر از زمان مقرر به نتیجه برسد(لینک)
نتیجه سفرهای استانی دور اول در سفر بعدی ملموس میشود(لینک)
مصوبات جدید نباید تکرار مصوبات عمل نشده قبلی در ظاهری دیگر باشد(لینک)