عاطفه جعفری - سیدمهدی موسویتبار، گروه فرهنگ: فرضیه اینکه یک برنامه برای دیده شدن باید چندینسال روی آنتن باشد و جا بیفتد انگار برای بعضی برنامههای موفق صحیح نیست. نمونهاش؟ همین برنامه سوره که این شبها تماشاگران زیادی را پای یکی از مهجورترین شبکههای تلویزیون مینشاند. بینندگان شبکه چهار در زمان پخش فصل جدید «سوره» که مخصوص محرم روی آنتن میرود تفاوت معناداری با تماشاگران برنامههای دیگرش دارد. مخاطبانی که صرفا از دسته فرهیختگان و اندیشمندان نیستند و مردمی هستند که کنترل تلویزیون را برای پیدا کردن یک برنامه «قابلِ دیدن» در دست گرفتهاند و شبکهها را بالا و پایین میکنند. اگر نگاهی به برنامههای موفق و پربیننده تلویزیون در سالهای اخیر بیندازیم متوجه خواهیم شد که ویژگیهای مشترک ثابتی دارند؛ جسارت، چالش، حرفهای نو، گویندههای مسلط به فن بیان و حوزه تخصصیشان، شفافیت و همچنین جذابیت در فرم و محتوا.
حالا فصل چهارم سوره با عنوان فرعی «فصل کوفه» و با تعدادی از این ویژگیها از هفتم مردادماه با اجرای مسعود دیانی و تهیهکنندگی رضا جلالوند و برای 14 قسمت تهیه شده است. فصل اول برنامه گفتوگومحور سوره اردیبهشت سال 1399 و بهمناسبت ماه مبارک رمضان و با اجرای مسعود دیانی از شبکه چهارم پخش شد. سوره طی عمر کوتاهش اما حاشیه کم نداشته است یا بهتر است بگوییم حاشیه برایش درست کردند. دیماه سال گذشته بود که این پیام در صفحه اینستاگرامی برنامه سوره منتشر شد: «ضمن تقدیر و تشکر از استقبال بینندگان «سوره؛ فصل سقیفه» بنابر ملاحظاتی به پایان رسید و پخش ادامه آن بهوقت دیگری موکول شد. برنامههای بعدی سوره از صفحات مجازی این برنامه اطلاعرسانی میشود.» پیام عجیبی که البته هیچکدام از مدیران سازمان و حتی شبکه چهار درباره آن توضیحی ندادند. حالا و با تغییر تهیهکننده و رفتن مرتضی روحانی و آمدن جلالوند، فصل جدید سوره از شبکه چهار پخش میشود و توانسته خودش را بهعنوان یک برنامه موفق در تلویزیون و نهفقط شبکه چهار، جا بیندازد.
اگر محرم سال قبل بخشهایی از هر قسمت و با توجه به اهمیت و محبوبیت میهمان و حرفهایش به کمک و لطف فضای مجازی دیده میشد و واکنشهای مختلفی را برمیانگیخت اما امسال، اکثر بینندهها از طریق خود شبکه چهار و بیننده بخش کامل آن بودند. برنامه سوره در محرم سال 1399 فصل «سیدالشهدا» نام داشت و به موضوعاتی همچون «نسبت عاشورا و اندیشه دکتر علی شریعتی»، «مساله کتاب شهید جاوید»، «عاشورا و سرمایه دینی»، «الگوی اموی یا نبوی» و «نسبت عاشورا با گفتمان مقاومت» پرداخته بود و نگاههای موافق و مخالف زیادی را در محافل دینپژوهی به همراه داشت. سوره سال گذشته با عنوان «فصل بنیامیه» و با موضوعاتی مانند «جامعه اموی»، «حقوق اموی»، «دینشناسی اموی»، «حکمرانی و منطق اموی» و در گفتوگو با چهرههای شاخص قلمرو دینپژوهی روی آنتن رفت. فصل تازه سوره همانطور که گفته شد با عنوان «فصل کوفه» به موضوعاتی چون «کوفه و تشیع»، «کوفه پس از واقعه عاشورا» و «چالشهای کوفی امام علی(ع) و کوفه؛ از معاهده تا مرگ معاویه» پرداخته و میپردازد. سوره تاکنون میزبان چهرههایی مانند ابراهیم فیاض، حمید مشهدی آقایی، محمد ناصرزاده، حاجی علیاکبری و رضا امیرخانی بوده و براساس بازخوردها و واکنشها در فضای مجازی، آن قسمتی که امیرخانی در این برنامه حضور داشت بسیار دیده شد و دربارهاش بسیار حرف زده شد. سوره یکبار دیگر نشان داد که برنامهسازی مذهبی نه کار آسانی است و نه امری است دمدستی. این برنامهها اگر خوب ساخته شوند هنوز هم بیننده دارند و همه رازها در همین «خوب ساخته شدن» است. خوب یعنی حضور نگاههای مختلف، حرفهای مستند و درست و با بیانی جذاب و چالش در گفتوگو.
مورد جذاب مسعود
یکی از مزایای برنامه سوره در قسمتها و فصلهای پیشین حضور مجری، کارشناسی به نام مسعود دیانی بود که هم به موضوع تسلط داشت و هم گفتوگو کردن را بلد بود. نمیخواست خودش و اطلاعاتش را به رخ بکشد و مانند برخی مجریان برنامههای مذهبی «متکلم وحده» نبود و شبیه به گروهی دیگر «پایه میکروفن» نیست. پس از ابتلایش به سرطان و طی دورههای درمانی، با چهره تازه روبهروی دوربین نشست و باوجود بیماری و درد، اما اجرایی با همان توان قبلی و گاهی بیشتر را جلوی دوربین به نمایش میگذاشت. مهربانتر یا رقیقتر؟ جواب هرکدام که باشد همان تغییری است که در اجرای دیانی نسبت به قبل شاهدش هستیم. عنصر احساس نسبت به اجراهای سال قبل، نمود بیشتری دارد اما لطمهای به بحثهای فنی و کارشناسی برنامه نمیزند و اصلا شاید نیاز نگاه کارشناسی به واقعه کربلا هم باشد. نکته جالب دیگر اجرای مسعود دیانی، انعطاف در گفتوگوها براساس میهمانهای برنامه است، مثلا نوع رفتار و گفتار در گفتوگوی محمد ناصرزاده تفاوت دارد با گفتوگویی که با فیاض یا امیرخانی شد. بخشی از اثرگذاری این فصل سوره بیتردید به کاراکتر و شرایط تازه دیانی برمیگردد و این امر در برنامهسازی، نه بد است و نه میتوان آن را سوءاستفاده نامید. او با همین شرایطی که دارد یکی از بهترین اجراها را جلوی دوربین برد و انشاءالله با بهبود کامل میتواند فصلهای بعدی را مانند سالهای گذشته اجرا کند. نکته جذاب این است که حتما اجرای محرم امسال او در عمر کاریاش جایگاه بالایی دارد و قلهای است برای مسیر کاری مسعود دیانی.
زندهباد گفتوگوی با ایده
کم نبودند برنامههایی که دو صندلی را روبهروی دوربین چیدند و مجری هم سوالاتی را که به دستش داده بودند از رو میخواند و کارشناس هم بهاندازه وقتی که به او میدهند و فارغ از تفاوت رسانهای چون منبر و رسانهای مانند تلویزیون به آنها پاسخ میدهد و کنداکتور هم پر میشود. نقطه قوت سوره همینجاست، یعنی ظاهرا دو صندلی و یک دکور ساده را میبینیم اما برای دقایق این برنامه فکر شده و براساس یک ایده مشخص صورتبندی شده است. صورتبندی مبتنیبر رسیدن به یک واقعیت یا حتی بخشی از یک واقعیت. هدف از ساخت این برنامه پر کردن کنداکتور نبوده و نیست و سطح آن را آگاهانه یا غیرارادی آنقدر بالا نبردند که فقط عدهای خاص با آن ارتباط برقرار کنند و دلشان خوش باشد به همان گروه اندک و محدود. مبنای سوره گفتوگوست، گفتوگویی که نه براساس مچگیری است و نه منطبق بر رابطه شاگرد و استادی و تکرار طوطیوار حرفهای دیگران. قرار است این گفتوگو منجر به یک اتفاق شود. اتفاقی که هم روشنگری دارد و هم برطرف کردن ابهامات و سوالات نسلهای امروزی. میهمان یا کارشناس در سوره گوینده صرف نیست و باید برای حرفهایش استدلال و مدرک بیاورد. حرفهای اکثر کارشناسانش بهروز است. ممکن است حتی این حرفها به گروهی طعنه بزند و منطبق بر شرایط امروز هم باشد و اصلا کارکرد برنامههای اینچنینی همین است. بستر گفتوگو قرار است مخاطب را به همین اهداف برساند. ممکن است در این گفتوگوها به گروهی بر بخورد یا عدهای بهدرستی ناراحت شوند. وقتی انتقادها و اعتراضات بجا و مستدل است دلخوری دیگران، هرچند گروه سیاسی و مسئول یا مدیر، چرا باید مانع از تداوم یک برنامه موفق شود؟ تلویزیون به گفتوگوهای خوب و اصولی و شفاف نیاز دارد و فراتر از آن به افکار و نگاههای مختلف و متنوع در چهارچوب ایران و اسلام و انقلاب.
تاریخ پاسخ میدهد، نه سوره
آنهایی که سوال میکنند تاریخ اسلام به چه دردی میخورد و چه دردی را از مردم دوا میکنند اگر یکبار پای برنامه سوره بنشینند میتوانند بخشی یا تمام پاسخ خود را دریافت کنند. سوره با دوربین تاریخ اسلام حرکت میکند و از آن زاویه نگاه میکند. همهچیز را در آن ظرف میگذارد و راه خودش را نمیرود. مرور تاریخ اسلام قرار نیست حرفهای کهنه به مخاطبش تحویل بدهد. اتفاقا بستری است برای پاسخ به سوالات امروز ما. سوره مانند برخی برنامهها برای خودش تاریخ نمیگوید و از خودش تاریخ اختراع نمیکند. البته برنامههایی هم هستند که بدون توجه به تاریخ، راه خودشان را میروند و حرف خودشان را بدون توجه به تاریخ و جغرافیا و دین میزنند. خواندن و مرور تاریخ اسلام برای تاسف خوردن به حال قدما نیست و قرار نیست صرفا عدهای مورد لعن و نفرین ما قرار بگیرند و عدهای دیگر تحسین شوند. اگر بخشی از کارکرد تاریخ، عبرت گرفتن باشد و تکرار نکردن اشتباهات دیگران، آنوقت نوع مواجهه با آن هم متفاوت میشود. ممکن است در همان حالی که مشغول خواندن یا شنیدن بخشی از تاریخ اسلام هستیم و همزمان تاسف هم میخوریم همان اشتباهات را پس از گذشت صدها سال انجام دهیم و حواسمان هم نباشد. سوره با دوربین تاریخ اسلام به اتفاقات امروز نگاه میکند و مخاطب امروزی را به تفکر وادار میکند و عدم انجام رفتار اشتباهات پیشینیان. تاریخی که در سوره عرضه میشود تاریخ اسلام است نه تاریخ سوره.
بفرمایید موضوعات چالشی
هنوز هم کم نیستند آنهایی که معتقدند نباید سراغ سوژهها و موضوعات چالشی رفت و اصلا گفتن از آنها مفسدهآور است یا در بهترین حالت جایز نیست. مسائلی که سالها قبل مطرح شده و البته در برخی کتب به آنها پاسخ هم داده شده اما هنوز هم سوال است و نسلهای جدید هم روی آنها و شنیدن پاسخ منطقی اصرار دارند. یکی دیگر از ویژگیهای مثبت سوره، رفتن سراغ سوژههای چالشی است. سوژههایی که ممکن است اصطلاحا برای مدیران یا برنامهسازان دردسر درست کند اما وقتی خروجی آن را میبینیم درنهایت متوجه اثرگذاریاش در کوتاهمدت و بلندمدت خواهیم شد. سوال بدیهی خودمان را پیش از این و درپی تعطیلی موقت سوره هم پرسیدهایم. اگر جای برنامههای چالشی و اندیشهمحور در شبکه چهار نیست پس این شبکه اساسا برای چه تاسیس شده است؟ ممکن است بپذیریم که شبکههای سراسری ظرف یا محل مناسبی برای بحث درباره این موضوعات نیست اما نمیتوانیم قبول کنیم که شبکه چهارم سیما که فلسفه تاسیسش از ابتدا و ذاتا ورود به همین موضوعات بوده بستر مناسبی برای پرداختن به موضوعات چالشی و حاشیهدار نیست. اتفاقا تعداد برنامههایی شبیه به سوره باید در شبکه چهار بیشتر تولید شوند و وظیفه مدیران تلویزیون است که از این برنامهها حمایت کنند.
گفتن از ویژگیهای مثبت سوره به معنی نادیده گرفتن ضعفهایش نیست. سوره حتما ایراداتی در محتوا و برنامهسازی دارد اما نسبت به سایر برنامههای اندیشهای یا مذهبی میتوان آن را موفق نامید. نکته مهم دیگر درباره سوره، توجه به جذابیتهای بصری و ظاهری است. جذابیتهایی که مانع از خشک و عبوس بودنش شده و صرفا قرار نبوده روی محتوا تکیه شود. حرفهای خوب و منطقی نیاز به یک ظرف جذاب دارند. سوره نه میخواهد و نه میتواند که یک برنامه مذهبی صرف یا علمی صرف باشد. سوره از اسلام میگوید. از امام علی(ع) میگوید. از امام حسین(ع) میگوید. اینها متعلق به گروه یا حزب خاصی نیستند. اینها متعلق به همه مردم هستند و باید برای انتقال این مفاهیم از فرم و محتوایی استفاده کرد که همه مردم بتوانند از آن استفاده کنند و آن را بفهمند. دلیل موفقیت سوره همینجاست. جایی که مخاطب برنامهاش را نه مطلقا جامعه نخبگانی و نه جامعه دانشگاهی و نه حوزه علمیه فرض کرده است. این مردم هستند که طالع مسعود سوره را پسندیدهاند و پای این برنامه مینشینند و حظ میبرند و اشک میریزند از فهم آنچه پیش از این یا نمیدانستند یا کم و غلط میدانستند.
در این رابطه بیشتر بخوانید:
کلاس درس «سوره» (لینک)
تاریخ را در سوره کاربردی و بهروز میکنیم (لینک)