فرهیختگان در گفتوگو با علیرضا تقوینیا، کارشناس مسائل منطقه دلایل و نتایج نبرد میان گروههای مقاومت و رژیم صهیونیستی در غزه مورد بررسی قرار گرفته است. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
اهداف رژیمصهیونیستی از آغاز جنگ چیست؟
فکر میکنم رژیمصهیونیستی به دنبال جنگ و درگیری نبود اما نسبت به فعالیتهای جهاد اسلامی بهشدت حساسیت داشت. این حساسیت در نتیجه چند دلیل ایجاد شده بود. دلیل اول این بود که در کرانه غربی رود اردن بهخصوص شهر جنین و تا حدی نابلس فعالیتهای جهاد اسلامی بهشدت زیاد است. یعنی قدرتمندترین گروهی که در اردوگاه جنین نیروی مسلح جذب کرده و درحال سازماندهی آنهاست جهاد اسلامی است و نیروهایی که علیه رژیمصهیونیستی دست به جهاد میزنند عضو جنین هستند. رژیمصهیونیستی نسبت به جهاد و فعالیت در کرانه غربی حساسیت دارد و نمیخواهد کرانه غربی برایش دردسرساز شود و همچون نوار غزه مسلح شود. در نتیجه همین سیاست بود که صهیونیستها شیخ بسام السعدی، یکی از رهبران جهاد را در شهر جنین دستگیر کردند. دلیل دوم این است که بر اثر سفر زیاد نخاله به ایران برداشت رژیمصهیونیستی این بود که نمیتواند از طریق واسطههایی مثل مصر و قطر برجنبش جهاد اسلامی اعلام فشار کند تا آنها را نیز همچون حماس به آتشبس وا بدارد، لذا از فرصتی که برای ترور فرمانده جنبش جهاد در شمال به دست آمد استفاده کرد و در روز اول درگیری وی را ترور کرد. اسرائیل با این کار به دنبال این بود که به جهاد هشدار بدهد و اعلام کند نسبت به فعالیتهای آنها در کرانه غربی رود اردن حساسیت دارد و نسبت به ترور فرماندهان جهاد اقدام خواهد کرد. تحلیل رژیمصهیونیستی این نبود که جهاد جنگ را شروع کند؛ چراکه از واسطههای عربی تضمین گرفته بود و انتظار شعلهور شدن جنگ را نداشت. البته جنگ که نمیشود گفت، صرفا یک نبرد کوتاهمدت رخ داد اما جهاد اسلامی با شلیک موشک به سمت اراضی اشغالی 1948 و شهر تلآویو نشان داد که بدون حماس هم قادر به هدف قرار دادن مناطق اشغالی است و در برابر ترور و اسارت رهبران و رزمندگان خودش بیتفاوت نخواهد بود. به همین دلیل بلافاصله واکنش نشان داد. من معتقدم معادله شکل گرفته این است که هر زمان افراد جهاد ترور شوند شهرهای اسرائیل به زیرآتش خواهد رفت.
اگرچه صهیونیستها ادعا میکنند توانستند همه راکتهای پرتابی جهاد را رهگیری کنند اما این اقدام جهاد اسلامی توانست پیامدهایی همچون تعطیلی فرودگاه بن گورین و شهرهای صنعتی را درپی بیاورد و 3 روز آسایش روانی اشغالگران را سلب و مشکلات اقتصادی زیادی را برای آنها ایجاد کند. این نبردها توازن وحشت و نیز امنیت روانی اشغالگران را بههم میزند. اینکه آنها مدام از صدای آژیر ترس داشته و به پناهگاهها بروند زندگی عادی صهیونیستها را مختل میکند و این مهمترین دستاورد جهاد اسلامی محسوب میشود؛ چراکه یهودیانی که از نقاط مختلف دنیا به رژیمصهیونیستی رفتهاند هدفشان داشتن آسایش و امنیت بوده و اگر قرار باشد آنها زندگی عادی نداشته باشند مهاجرت معکوس که مدتی است شروع شده شدت مییابد. من معتقدم بیش از آنکه جهاد اسلامی نیاز به کشتن اشغالگران داشته باشد به این نیاز داشت که فعالیتهای صهیونیستها را دچار مشکل و زندگی آنها را با چالش مواجه کند. از این جهت این اقدام جهاد اسلامی یک دستاورد بزرگ محسوب میشود و این پیام را منتقل کرد که در برابر ترور هر عضو جهاد نبردی رخ خواهد داد. حتی اگر حماس هم مشارکت نکند جهاد به تنهایی قادر به تعطیلی نیمی از اسرائیل است.
یکی از راهبردهای رسانهای جبهه غربی مانور دادن برمساله عدم دخالت مستقیم حماس بود تا بتوانند بین جهاد اسلامی و حماس اختلاف ایجاد کرده و مبارزان را دلسرد کنند. نظرتان دراینباره چیست؟
برخلاف ادعای آنها من معتقدم جهاد و حماس کاملا با هم هماهنگ عمل کردند؛ چراکه کنترل غزه در دست حماس بوده و دولت حاکم در این منطقه حماس است. اگر حماس راضی نباشد جهاد یک گلوله هم نمیتواند شلیک کند. پس این با هماهنگی بوده است اما یک تقسیم کار هم شکل گرفته بود. تقسیم کار از این جهت شکل گرفته بود تا رژیمصهیونیستی برای جلوگیری از ورود حماس به جنگ مناطق شهری، مراکز بیمارستانی و مراکز عمرانی را در کانون حملات خود قرار ندهد و فشار روی مردم وارد نکند. اما در طرف مقابل شرایط برای رژیمصهیونیستی مثل گذشته بود؛ چراکه همچنان شهرهای این رژیم تعطیل میشدند اما مردم نوار غزه تا حد زیادی زیر آتش نبودند. باید توجه کرد نوار غزه حدود 2 میلیون نفر جمعیت دارد و حماس دولت مستقر در آنجاست. بالاخره این جمعیت نیاز به آب و غذا دارد و تامین آن محدودیتهایی را نیز برای دولتمردان آنجا ایجاد میکند. این نبرد کمترین هزینه را برای فلسطینیها داشت اما هزینههای زیادی را بر رژیمصهیونیستی تحمیل کرد.
نبردهای کوتاهمدت به لحاظ نظامی چه هزینههایی را به رژیمصهیونیستی تحمیل میکند؟
مناطق اطراف غزه ازجمله سدیروت و اشکول با خمپاره هدف حملات راکتی مقاومت قرار میگیرد. ویژگی خمپاره این است که بلافاصله بعد از شلیک قابلیت حمل و تغییر موضع را دارد. هر گلوله خمپاره شاید بیش از 100 دلار هم قیمت نداشته باشد اما اسرائیل برای رهگیری آن یک موشک تامیر 80 هزار دلاری را شلیک میکند یعنی حتی اگر این گلولهها توسط رژیمصهیونیستی هدف قرار بگیرند نیز باز شکست محسوب میشود؛ چراکه به لحاظ مادی اصلا با یکدیگر قابل مقایسه نیست.
آیا این نبرد تحتتاثیر اختلافات سیاسی جریانهای داخلی رژیمصهیونیستی نیز بوده است؟
من اینطور فکر نمیکنم. به نظرم این نبرد با اجماع در رژیمصهیونیستی رخ داد. اگرچه لاپید با ترور فرماندهان جهاد اسلامی سعی در بهبود بخشیدن به موقعیت خود در آستانه انتخابات داشت اما واکنش جهاد اسلامی فراتر از انتظار آنها بود و باعث شد تا دستاوردی که یائیر لاپید به دنبال آن بود به شکست تبدیل شود.
در این رابطه بیشتر بخوانیم:
جریان ضدمقاومت در غزه ایجاد نشد(لینک)
سرها بریده بینی بیجرم و بیجنایت(لینک)