تاریخ : Tue 09 Aug 2022 - 02:40
کد خبر : 73458
سرویس خبری : نقد روز

سرها بریده بینی بی‌‌جرم و بی‌جنایت

کودک‌کُش‌های صهیونیست در محرم امسال دوباره دست به جنایت زدند، اهداف سیاسی پشت‌صحنه این اقدام چیست؟

سرها بریده بینی بی‌‌جرم و بی‌جنایت

با تهاجم رژیم‌صهیونیستی در هفته گذشته، 45 تن از فلسطینیان ساکن غزه به شهادت رسیدند، که 15 تن از آنان کودک و 4 تن زن و 12 تن از اعضای جهاد اسلامی بودند.

سید مهدی طالبی، خبرنگار: رژیم‌صهیونیستی در سلسله‌اتفاقاتی که طی دوشنبه هفته گذشته تا یکشنبه هفته جاری رخ داد، تلاش کرد مقاومت فلسطین را تحت فشار شدیدی قرار دهد. نقطه انحصاری این تلاش‌ها بر سازمان جهاد اسلامی فلسطین متمرکز بود که از هفته گذشته با دستگیری یکی از رهبران خود در کرانه باختری وارد تقابلی جدی با تل‌آویو شده بود. این تقابل درنهایت با تهاجم رژیم‌صهیونیستی به جنگی سه‌روزه ختم شد که نقطه آغاز آن روز جمعه 14 مرداد (5 آگوست) و در نقطه پایانی آن یکشنبه 16مرداد (7 آگوست) بود.
در جریان این جنگ 45 تن از فلسطینیان ساکن غزه به شهادت رسیدند که 15 تن از آنان کودک و 4 تن نیز زن بودند. همچنین 12 تن از اعضای جهاد اسلامی نیز به شهادت رسیدند. شمار مجروحان 360 نفر اعلام شده است.
پس از آتش‌بس، زیاد النخاله، دبیرکل جهاد اسلامی فلسطین اعلام کرد 58 شهرک صهیونیست‌نشین زیر آتش موشکی این گروه قرار گرفتند.
بنابر اظهارات النخاله فشارهای ناشی از راکت‌باران گسترده سرزمین‌های اشغالی باعث شد تا صهیونیست‌ها برای آتش‌بس با پذیرش برخی شروط جهاد اسلامی موافقت کنند؛ شروطی که شامل آزادسازی شیخ‌بسام السعدی و همچنین خلیل العواوده دو عضو برجسته جهاد اسلامی می‌شود.
با وجود این، «گیدئون ساعر»، وزیر دادگستری رژیم‌صهیونیستی ضمن تشکر از مصر بابت میانجی‌گری‌اش میان تل‌آویو و جهاد اسلامی منکر تعهد این رژیم برای آزادسازی دو فرد نام‌برده شده و گفته است این موضوع وعده قاهره و نه تل‌آویو به جهاد اسلامی بوده است.

جهاد اسلامی چه میزان از توان نظامی غزه را تشکیل می‌دهد؟
یحیی سنوار، رئیس دفتر سیاسی حماس در غزه تعدادکل نیروهای مسلح حاضر در غزه را 70 هزار نفر اعلام کرده است. گفته می‌شود از این تعداد، 12 هزار تن عضو گروه جهاد اسلامی هستند، موضوعی که نشان می‌دهد نیروهای این گروه، از نظر کمیت تقریبا یک‌پنجم (17درصد) از نفرات نظامی حاضر در غزه را تشکیل می‌دهند.
حماس و جهاد اسلامی مجهزترین گروه‌های نظامی غزه هستند؛ اما در حوزه تسلیحات انفرادی با توجه به تغذیه تمام گروه‌ها، سطح آنها تقریبا یکسان است. تفاوت اصلی این دو گروه با گروه‌های دیگر، قدرت موشکی بزرگ‌تر آنهاست که باعث شده بتوانند در حجم و برد بیشتری قادر به پرتاب موشک و راکت باشند.
این مساله خود را در جنگ اخیر نیز نشان داد، به‌گونه‌ای که در طول 3 روز جنگ، جهاد اسلامی دست‌کم 1000 راکت را به‌سمت رژیم‌صهیونیستی پرتاب کرد، چیزی معادل روزانه 330 راکت. این درحالی است که در جنگ 11روزه سال گذشته که حماس، جهاد اسلامی و دیگر گروه‌ها نیز شرکت داشتند درمجموع 4 هزار راکت معادل روزانه 360 راکت به‌سمت صهیونیست‌ها پرتاب شد. این مساله نشان می‌دهد توان موشکی جهاد اسلامی حتی نسبت به سال گذشته نیز شاهد افزایش بوده است و این گروه در کنار حماس دو ستون موشکی غزه را تشکیل می‌دهند.
آنچه این قدرت را روئین‌تن می‌سازد، «تونل‌های زیرزمینی» است. براساس اظهارات اسماعیل هنیه، رهبر دفتر سیاسی حماس طول این تونل‌ها 500 کیلومتر (دوبرابر طول تونل‌های جنگجویان ویتنامی در جنگ با آمریکا) است. پس از جنگ 11روزه سال گذشته سنوار اعلام کرد 95درصد از این تونل‌ها سالم باقی مانده‌اند. این مساله به آن معناست که صرفا 25 کیلومتر از این تونل‌ها غیرقابل استفاده شده‌اند. اگر از آن زمان تاکنون این تونل‌ها بازسازی نشده یا مسیرهای دیگری توسعه نیافته باشند، امری که بسیار بعید است، غزه همچنان از 475 کیلومتر تونل زیرزمینی بهره می‌برد که از چند جهت اهمیت دارند. نخست انبار تسلیحات به‌ویژه موشک‌ها که مانع انهدام آنها می‌شود. دوم مرکز واقع شدن اتاق عملیات هستند تا مرکز هدایت نیروها مورد هدف قرار نگیرد. سوم این تونل‌ها محل تجمع نیروها هستند زیرا بدون فراخوان و تجمع نیروها، عملیاتی قابل انجام نیست و اگر آنها در سطح زمین جمع شوند نیز هدفی آسان برای دشمن خواهند بود. چهارم دور نگه‌داشتن تحرکات و رفت‌وآمدها از دید رژیم‌صهیونیستی  است تا آنها انتقال نفرات و تجهیزات را نبینند. پنجم استفاده از تونل‌ها برای نفوذ به داخل مناطق تحت تسلط صهیونیست‌ها. وجود این تونل‌ها حمله زمینی به غزه و همچنین نابودی کامل یا حتی آسیب موثر به توان تهاجمی گروه‌های موجود در آن را ناممکن کرده است.

 اهداف رژیم‌صهیونیستی از اصرار به وقوع جنگ
رژیم‌صهیونیستی با دستگیری شیخ‌بسام السعدی یکی از رهبران اصلی جهاد اسلامی در شهر جنین کرانه باختری به‌دنبال تحریک بخش اصلی این گروه در غزه برای آغاز جنگ بود. با وجود این، پس از خودداری جهاد اسلامی از آغاز جنگ، رژیم‌صهیونیستی با ترور «تیسیر الجعبری» فرمانده شاخه نظامی جهاد اسلامی کار را به‌جایی رساند که درگیری اجتناب‌ناپذیر بود. 
درحقیقت با وجود عدم تمایل جهاد اسلامی در شرایط کنونی برای آغاز جنگ اما تل‌آویو بر آغاز آن اصرار داشت. این موضوع نشان می‌دهد آنچه در جنگ سه‌روزه آگوست رخ داد، بیشتر از همه ریشه در اهدافی دارد که رژیم‌صهیونیستی از آغاز آن در ذهن داشت. از این‌رو در ادامه به این دلایل پرداخته شده است.

1- ایجاد رابطه میان جهاد اسلامی و القاعده در سایه ترور الظواهری
جهاد اسلامی فلسطین از درون جهاد اسلامی مصر به وجود آمده است. برخی اعضای فلسطینی جهاد اسلامی مصر با جداشدن از این سازمان اصلی، جهاد اسلامی فلسطین را ایجاد کردند. پس از آن نیز شاخه مصری وارد اتحاد با سازمان القاعده شد. نکته اصلی آنجاست که گفته می‌شود در زمان فعالیت مشترک این گروه‌ها «ایمن الظواهری» رهبر تازه کشته‌شده القاعده نیز در سازمان جهاد اسلامی مصر فعالیت داشته است. الظواهری روز یکشنبه 31جولای در کابل توسط آمریکا ترور شد. تنها یک‌روز بعد نیروهای رژیم‌صهیونیستی در شامگاه دوشنبه هفته گذشته، با یورش به شهر جنین شیخ‌بسام السعدی از رهبران جهاد اسلامی را در کرانه باختری بازداشت کردند تا مقدمه‌ای برای آغاز جنگ ازسوی جهاد اسلامی باشد. پس از آنکه این اقدام موجب آغاز جنگ نشد، تل‌آویو روز جمعه گذشته (5آگوست) با ترور تیسیر الجعبری فرمانده شاخه نظامی جهاد اسلامی در غزه خود عملا جنگ را آغاز کرد.
درحقیقت رژیم‌صهیونیستی با کشاندن پای جهاد اسلامی به جنگ، در سایه ترور ایمن الظواهری که به گفته رسانه‌ها در گذشته ریشه‌های مشترکی با این گروه داشته است، به‌دنبال ایجاد این‌همانی میان جهاد اسلامی و القاعده بود و کوشید اقدامات خود را در راستای اقدامات ضدتروریستی غرب نشان دهد.

2-تلاش برای ایجاد یا القای اختلاف میان گروه‌های فلسطینی
جهاد اسلامی بنا به دلایلی خواهان ورود به جنگ نبود اما به درون جنگ کشیده شد. این مساله نشان می‌دهد در برهه کنونی عدم ورود به جنگ ازسوی تمامی گروه‌های حاضر در غزه یک دستورکار تلقی می‌شده. با وجود این، ورود اجبار جهاد اسلامی به جنگیدن با توجه به ابعاد تحولات در جریان، نیازی برای ورود دیگر گروه‌های مقاومت غزه به جنگ ایجاد نمی‌شود.
حماس که در جنگ 11روزه ماه می سال گذشته میلادی به رژیم‌صهیونیستی حمله کرده بود، براساس توافق آتش‌بسی که با این رژیم داشت و برمبنای آن جریان ورود کالا و پول به غزه ادامه می‌یافت، وارد جنگ نشد تا تل‌آویو به بهانه حضور حماس در جنگ، توافق آتش‌بس خود را با این گروه نقض نکرده و شرایط زندگی برای ساکنان غزه را در تابستان داغ فعلی سخت‌تر نسازد.
اگر حماس نیز به جنگ وارد می‌شد، هرچند رژیم‌صهیونیستی در مخمصه عمیق‌تری فرو می‌رفت اما هزینه‌های جنگ برای مردم غزه نیز به‌شدت افزایش می‌یافت. باید در نظر گرفت گرانی جهانی سوخت و مواد غذایی در جهان به‌ویژه دشواری تامین مورد دوم به‌دلیل اخلال در صادرات غلات اوکراین، روی غزه نیز اثرگذار بوده و وقوع جنگ در این منطقه می‌توانست دشواری دوچندانی را برای ساکنان این منطقه رقم بزند. از این‌رو مشخص بود حماس به جنگ وارد نخواهد شد و رژیم‌صهیونیستی نیز خواهان آن نبود. بر همین مبنا صهیونیست‌ها که از بهره‌برداری حداکثری تنش‌ها علیه مردم غزه ناتوان بودند، تلاش کردند حداقل از این شرایط برای ایجاد اختلاف میان گروه‌های مقاومت غزه یا حداقل القای روانی و رسانه‌ای آن بهره گیرند.

3-سوق دادن بحران داخلی به حوزه سیاست خارجی
حل یا سرپوش گذاشتن بر مشکلات داخلی در حوزه سیاست خارجی سکه رایجی در جهان است که در تاریخ همواره مورد بهره‌برداری قرار گرفته است. در این میان صهیونیست‌ها نیز با استفاده از این سکه رایج به‌سمت سرپوش گذاشتن بر مشکلات داخلی‌شان گام برداشته‌اند. صهیونیست‌ها هم‌اکنون در انتظار پنجمین انتخابات زودهنگام پارلمانی خود هستند. تل‌آویو همچنین ازسوی نخست‌وزیری موقت رهبری می‌شود که اساسا ریاستش بر دولت را نیز در حالت موقت آغاز کرده و ائتلاف دولتی‌اش نیز فارغ از انحلال پارلمان تا اندازه زیادی فروپاشیده است.

4-مظلوم‌نمایی جهت جلب کمک‌های بین‌المللی
رژیم‌صهیونیستی با توجه به مشکلات عمیق سیاسی، امنیتی، نظامی و اقتصادی‌اش به دریافت کمک‌های بین‌المللی نیازمندتر شده است. دریافت این کمک‌ها نیز بدون مظلوم‌نمایی و نشان دادن فوریت ارسال چنین کمک‌هایی به فلسطین‌اشغالی میسر نیست. از این‌رو انجام اقداماتی که منجر به موشک‌باران این رژیم می‌شود، حتی با وجود آسیب‌هایش، یک مسیر برای تل‌آویو جهت جلب کمک‌های کلان و فوری بین‌المللی است.
هرچند صهیونیست‌ها علاقه‌ای به موشک‌باران شدن ندارند، اما اگر این موشک‌باران در سطوحی انجام شود که خساراتش کم باشد می‌تواند با توجه به دریافت کمک‌های بین‌المللی برای آنها سودمند باشد.
میزان کمک‌های نظامی آمریکا به رژیم‌صهیونیستی بلافاصله پس از جنگ 11روزه ماه می سال2021 از سه‌میلیارددلار به چهارمیلیارد افزایش یافت؛ هرچند وقوع جنگ سال2021 مطلوب صهیونیست‌ها نبود و کمک‌های نظامی و اقتصادی آمریکا حتی از پوشش بخشی از آسیب‌های آن ناتوان بود، اما به تل‌آویو نشان داد اگر قادر به راه‌اندازی جنگی مدیریت‌شده باشد، می‌تواند کمک‌های بیشتری از دولت فعلی واشنگتن جذب کند. 

5-تخلیه فشارهای راست‌گرایانه
امروزه جامعه و سیاست رژیم‌صهیونیستی دراختیار راست‌گرایان افراطی قرار دارد. چنین گروه‌هایی به‌دلیل دیدگاه‌ها و سیاست‌های رادیکال خود همواره به عملگرایی به‌ویژه در حوزه‌های خارجی احتیاج دارند. بر همین اساس، دولت تل‌آویو درصورت قدرتمند ماندن آنها در هر برهه ناگزیر از انجام اقدامات نظامی علیه دشمنان خود است.

6-استفاده از فرصت موجود در منطقه
در شرایط فعلی منطقه، به‌زعم صهیونیست‌ها اضلاع مختلف محور مقاومت گرفتاری‌های مختص به خود را داشتند که مانع از انجام کمک‌های موثر ازسوی آنان می‌شد. سوریه در شمال خود با حمله قریب‌الوقوع ترکیه مواجه است. در عراق به‌طور کلی فضای سیاسی این کشور به‌دلیل اختلافات جریانات و احزاب به‌شدت ملتهب است و درسوی دیگر گروه‌های مقاومت این کشور در شمال با ترکیه زد و خوردهای نظامی داشته‌اند. لبنان نیز هر روز شاهد وخیم‌تر شدن اوضاع اقتصادی خود است به‌گونه‌ای که بیروت تنها راه برون‌رفت خود از این بحران را استخراج گاز از میادین دریایی مدیترانه را می‌داند که آن نیز از طریق مذاکره با رژیم‌صهیونیستی از طریق میانجی‌گری آمریکا امکان‌پذیر است. یمن نیز که با فشارهای بین‌المللی روبه‌رو است، در چند ماه اخیر با عربستان در آتش‌بس بوده و اقدام علیه مواضع جبهه غربی می‌تواند به شعله‌ور شدن مجدد این جبهه منجر شود. ازسوی دیگر ایران هم در شرایط کنونی در مرحله حساسی از مذکرات هسته‌ای به‌سر می‌برد به‌گونه‌ای که حین جنگ این مذاکرات در شهر وین درحال انجام بودند.
هرچند التهابات میان محور مقاومت و جبهه غربی همواره در جریان است، اما مقاطعی از این تنش‌ها می‌توانند با دیگر مقاطع آن دارای تفاوت باشند. به‌زعم جبهه غربی در شرایط کنونی محور مقاومت در وضعیتی قرار نداشت که قادر به واکنش متناسب باشد. البته به‌نظر می‌رسد محور مقاومت نیز چنین دیدگاهی را در محور غربی تشخیص داده بود و از همین‌رو بود که تلاش شد تهدیداتی ازسوی لبنان به‌صورت شدید علیه رژیم‌صیهونیستی صورت گیرد تا تمایلات تهاجمی تل‌آویو را کاهش دهد.
رژیم‌صهیونیستی هرچند به‌زعم خود سعی کرد از شرایط گرفتاری اضلاع مقاومت به مشکلات بهره‌برداری کند، اما سطح بهره‌برداری تل‌آویو از این فرصت بی‌بدیل نشان داد رژیم در درجه بالایی دچار ضعف شده است به‌گونه‌ای که حتی قادر نیست از وضعیتی نادر بهره‌ای حداقلی ببرد.

7-تثبیت معادله ترورها
گروه‌های مقاومت فلسطینی با تحمیل جنگ‌های پی‌درپی به رژیم‌صهیونیستی به‌دنبال آن بودند تا معادله ترورها را از دستورکار تل‌آویو خارج کنند، با وجود این تل‌آویو در هر برهه با انجام ترورهای جدید به‌دنبال قوام‌بخشی به این معادله است. 

8-آسیب به استحکامات نظامی مقاومت غزه
رژیم‌صهیونیستی می‌داند گروه‌های مقاومت در غزه به‌صورت مدام درحال تقویت استحکامات نظامی خود ازجمله تونل‌های زیرزمینی هستند. بر همین اساس تل‌آویو می‌کوشد با جمع‌آوری اطلاعات از این استحکامات به‌صورت دوره‌ای به آنها آسیب وارد سازد. درگیری‌های مقطعی با غزه چنین فرصتی را برای صهیونیست‌ها فراهم می‌آورد. تل‌آویو هرچند می‌داند راه‌اندازی جنگ برای آسیب به این استحکامات برایش هزینه‌زا هستند اما معتقد است چشم بستن روی آن نیز می‌تواند آینده‌ای سخت‌تر را برای رژیم رقم بزند.

9-آسیب به فضای روانی مردم غزه
تل‌آویو یک سایه تهدید همیشگی را بر زندگی فلسطینیان ساکن در کرانه باختری ایجاد کرده و  از دسترسی لازم برای اعمال فشار بر ساکنان غزه برخوردار نیست. رژیم‌صهیونیستی برای ایجاد فشار روانی و تزریق ترس به ساکنان غزه همواره به حملات نظامی به این منطقه نیاز دارد.

  جنگ 3 روزه غزه چه اثراتی بر آینده مقابله با رژیم‌صهیونیستی دارد؟ 
جنگ 3 روزه آگوست 2022 با وجود بازه زمانی کوتاه و تحولات کوچک میدانی‌اش احتمالا باعث ایجاد یک نقطه‌عطف بزرگ در آینده مقابله محور مقاومت با رژیم‌صهیونیستی خواهد شد. این تحولات شامل تغییر نگاه اضلاع محور مقاومت و همچنین تغییر رویکرد جهاد اسلامی نسبت به نبرد با صهیونیست‌هاست. 
ایجاد مشکل برای نیروهای مقاومت در غزه نمی‌تواند به‌اندازه‌ای باشد که تهدیدات موجود در این منطقه را برای صهیونیست‌ها خنثی کند، اما می‌تواند منجر به توسعه جبهه‌ها در خارج از سرزمین‌های اشغالی شود. بخشی از این تغییرات در ذیل آمده‌اند.

1-ورود مستقیم‌تر اضلاع محور مقاومت به اقدامات میدانی در فلسطین اشغالی
محور مقاومت همواره برای تقویت قدرت نظامی گروه‌های حاضر در غزه برنامه‌ریزی کرده است که این اقدامات منجر به تحولات راهبردی در حوزه مقابله با رژیم‌صهیونیستی شده‌اند. اگر محور مقاومت به این نتیجه برسد که ظرفیت‌های راهبردی غزه درمقابل رژیم‌صهیونیستی اشباع شده‌اند، از شدت تلاش‌ها برای تسلیح این منطقه نخواهد کاست، اما بر میزان گشودن و فعال‌سازی جبهه‌های دیگر علیه صهیونیست‌ها خواهد افزود. در چنین شرایطی احتمال دارد منابع تهدید نظامی علیه رژیم‌صهیونیستی در منطقه افزایش یابد و در آینده صهیونیست‌ها از نقاطی به جز غزه مورد تهاجمات نظامی مانند پرتاب پهپادهای انتحاری قرار گیرند.
2-ورود جهاد اسلامی به معادله آسیب به صهیونیست‌ها فراتر از فلسطین اشغالی
جهاد اسلامی برخلاف حماس که شاخه‌ای از اخوان‌المسلمین به شمار می‌رود، دارای حضور و فعالیت‌های اجتماعی به‌ویژه در حوزه بین‌المللی نیست. این درحالی است که حماس در کشورهای اسلامی زیادی حضوری آشکار دارد و سرانش به‌راحتی در کشورهای عربی و حتی ترکیه سکونت داشته و به سفر می‌پردازند؛ چیزی که جهاد اسلامی تقریبا فاقد آنهاست و حضورش به کشورهای ایران، سوریه و لبنان محدود می‌شود.
با وجود تروریستی اعلام‌شدن حماس از سوی برخی کشورهای غربی و متحدان‌شان اما به این دلیل که حماس در کشورهای دیگر اقدامی علیه صهیونیست‌ها انجام نداده است، کشورهای میزبان نهادها و اعضای حماس چندان تحت فشار قرار ندارند. درمقابل اما جهاد اسلامی از حضور آشکاری برخوردار نیست و ازاین‌رو یک زمینه بزرگ برای انجام اقدامات بین‌المللی علیه صهیونیست‌ها دارد. جهاد اسلامی اگر وارد آسیب‌رسانی به صهیونیست‌ها در خارج از فلسطین اشغالی شود، همانند حماس نه خود و نه متحدانش قابل اعمال فشار نیستند.
از سوی دیگر به‌دلیل ارتباط جهاد اسلامی با تمام گروه‌های مقاومتی جهان اسلام و همچنین نفوذی که می‌تواند در میان فلسطینیان و اعراب ساکن در کشورهای مختلف به دست آورد، ورودش به حوزه حمله به منافع صهیونیست‌ها در فضای بین‌المللی یک کابوس بزرگ برای آنها خواهد بود.

3-حرکت به‌سمت «تلفات‌گیری» و «بانک اهداف حساس» در درگیری‌های آتی
تا امروز گروه‌های مقاومت اغلب به‌دنبال تلفات‌گیری از صهیونیست‌ها به‌ویژه شهرک‌نشینان نبوده‌اند بلکه هدف اصلی‌شان بر ترساندن و ناامن جلوه‌دادن محل زندگی آنها متمرکز بوده تا از فلسطین اشغالی به کشورهایشان بازگردند.
با توجه به کوتاه‌تر شدن بازه‌های زمانی جنگ میان غزه و رژیم‌صهیونیستی که از بازه‌های 52 و 22روزه به 11 و 3 روزه رسیده است، احتمال دارد گروه‌های مقاومت در جنگ‌های آتی دست به اقدامات تلفات‌گیرانه بزنند. در این میان، آسیب‌های رژیم‌صهیونیستی از جنگ با غزه صرفا «فرسایشی شدن جنگ» است اما غزه ضمن آسیب از «فرسایشی شدن جنگ» از «آسیب گسترده به زیرساخت‌ها» نیز رنج می‌برد. اگر جنگ کوتاه باشد، میزان آسیب‌های رژیم‌صهیونیستی از «فرسایشی شدن جنگ» به‌شدت کاهش می‌یابد. غزه نیز از این موضوع بهره‌ای مشابه می‌برد؛ اما با توجه به قدرت آتش بالای صهیونیست‌ها استحکامات زیادی از گروه‌های مقاومت غزه نابود شده و تعداد بیشتری از ساکنان این منطقه به شهادت می‌رسند. درمقابل اما به تاسیسات رژیم‌صهیونیستی آسیب چندانی وارد نشده و تلفات گسترده‌ای نیز دامنگیر آن نمی‌شود. بر همین مبنا، با کوتاه شدن زمان جنگ‌ها به نظر می‌رسد گروه‌های فلسطینی پس از جنگ اخیر باید به‌دنبال برنامه‌ریزی برای تلفات‌گیری و همچنین تهیه بانک اهداف حساس باشند.

  جنگ چه چیزهایی را برملا ساخت؟
نوشتن هر املایی لاجرم به‌سرعت غلط‌های جدیدی از نویسنده آن را آشکار می‌سازد. جنگ نیز کارکردی مشابه املا دارد و گام‌های اشتباه حاضران در آن را به‌سرعت برملا می‌سازد. در یک جنگ که طرفین درگیر با یکدیگر به نبرد مشغولند، مانند یک مقطع اصلی و یک امتحان می‌تواند به برملا شدن نقاط ضعف آنها منجر شود؛ درحالی‌که اگر جنگی رخ نمی‌داد این نقاط ضعف نیز هویدا نمی‌شدند. در ادامه به برخی ضعف‌هایی از رژیم‌صهیونیستی اشاره ‌شده که جنگ سه‌روزه غزه آنها را برملا ساخت.
 
1-تاب‌آوری پایین در مقابله با اضلاع خرد محور مقاومت
جنگ 11 روزه می سال 2021 نشان داد تاب‌آوری رژیم‌صهیونیستی در مقابل اقدامات تهاجمی «غزه» به‌عنوان یکی از اضلاع کوچک محور مقاومت تا چه اندازه پایین است. جنگ سه‌روزه اخیر که صرفا «جهاد اسلامی» و نه دیگر گروه‌های نظامی موجود در غزه در آن حضور داشتند، آشکار ساخت تل‌آویو حتی در سطوح خردتری از محور مقاومت نیز توان تاب‌آوری ندارد. 

2-جلوگیری از پرتاب راکت‌ها؛ یک آرزوی محال
جلوگیری از پرتاب راکت‌ها از غزه به‌سمت سرزمین‌های اشغالی همواره هدف اصلی صهیونیست‌ها از هرگونه حمله به این منطقه بوده است. با وجود درگیری رژیم‌صهیونیستی با یک گروه نظامی موجود در نوار غزه که توانایی محدودتری نسبت به حماس دارد، این گروه موفق شد صدها راکت را با وجود رصدهای همیشگی راداری، پهپادی و شنودی رژیم‌صهیونیستی به‌سمت شهرک‌های صهیونیست‌نشین پرتاب کند. این موضوع شفاف ساخت جلوگیری از پرتاب راکت‌ها از غزه به‌سمت شهرها و شهرک‌های صهیونیست‌نشین یک آرزوی محال است. 

3-شکاف میان طرفداران- مخالفان جنگ
درحالی‌که بخشی از راستگرایان صهیونیست همواره خواهان مقابله با فلسطینی‌ها هستند و پیشران آغاز جنگ‌ها به‌شمار می‌روند، در مقابل بخش‌های دیگری از جامعه رژیم‌صهیونیستی که آسیب‌های زیادی از این درگیری‌ها می‌بینند، یک عامل اصلی در آتش‌بس‌های فوری هستند. 
درحقیقت درحالی‌که جنگ در راستای افکار اقشار رادیکال مذهبی صهیونیست برای تسلط کامل بر فلسطین اشغالی قرار دارد، در مقابل گروه‌های دیگری که درگیر معیشت و زندگی معمول خود هستند، به‌شدت درمقابل این اقدامات موضع‌گیری دارند. بروز درگیری‌های گاه‌وبیگاه با غزه می‌تواند یک عامل در افزایش شکاف داخلی میان صهیونیست‌ها باشد. 

4-نیاز به ورود مستقیم‌تر آمریکا به تحولات داخلی رژیم‌صهیونیستی 
از آنجا که رژیم‌صهیونیستی یک پادگان نظامی در منطقه برای حفاظت از منافع غرب به‌حساب می‌آید، ناتوانی صهیونیست‌ها از حفظ موجودیت‌شان باعث می‌گشود به‌دلیل نیاز وافر غرب به حفظ چنین موجودیتی آنها به‌طور مستقیم‌تری در مناسبات داخلی تل‌آویو دخالت کنند؛ موضوعی که می‌تواند بر پیچیدگی‌های فعلی بیفزاید و هزینه نگهداری رژیم‌صهیونیستی برای غرب را نیز افزایش دهد.

در این رابطه بیشتر بخوانیم:

جریان ضدمقاومت در غزه ایجاد نشد(لینک)

ترور اعضای جهاد اسلامی مساوی با موشک‌باران رژیم صهیونیستی(لینک)