تاریخ : Wed 03 Aug 2022 - 02:25
کد خبر : 73404
سرویس خبری : نقد روز

ارزیابی سند تحول دولت از منظر بازاریابی سیاسی

در آستانه تولد یک‌سالگی دولت سیزدهم 

ارزیابی سند تحول دولت از منظر بازاریابی سیاسی

سندتحول‌دولت مردمی تاحدزیادی مبیّن‌وروشنگرمواضع، تصمیمات و مطلوبیت‌های متولیان دولت و ازجمله شخص رئیس‌جمهور است.

هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع): سند، برنامه، چشم‌انداز و ترسیم افق در بازاریابی سیاسی جایگاه مهمی دارد. این اهمیت به‌مرور و با علمی‌تر و رقابتی‌تر شدن مبارزات سیاسی افزایش پیدا می‌کند. سندنویسی دولت‌ها را قادر می‌سازد در راستای تبادلات مستمر سیاسی خود با بازیگران سیاسی و در بستر بازار سیاست، موفقیت بیشتری را با تعیین استراتژی اثربخش و مدیریت افکار عمومی به نمایش بگذارند. هرچند انتخابات فرصت مناسبی برای ارائه یک برنامه جامع و نشان دادن ظرفیت‌های کافی برای پاسخگویی به دغدغه‌های افکار عمومی نیست اما دولت سیزدهم اهتمامی جدی از ابتدای کسب کرسی برای این موضوع از خود نشان داد. سند تحول دولت مردمی شاید مهم‌ترین سند دولت سیزدهم است که تا حد زیادی مبیّن و روشنگر مواضع، تصمیمات و مطلوبیت‌های متولیان دولت و ازجمله شخص رئیس‌جمهور است. با توجه به ابهام گفتمانی یا به‌تعبیر دقیق‌تر خرده‌گفتمانی دولت سیزدهم ذیل نظام اسلامی، سند مذکور این امید را در میان تحلیلگران تقویت می‌کرد که از طریق آن بتوان این نقص را رفع کرد و تکلیف بسیاری از امور برای آحاد مردم روشن شود و از این رهگذر برنامه مکتوب بازاریابی سیاسی دولت که عبارت است از منهج و بستر تحقق وعده‌های انتخاباتی برای تحول در اداره کشور، قابل‌نظارت و ارزیابی قرار بگیرد. با توجه به جایگاه این سند در تحقق اهداف دولت، بررسی آسیب‌شناسانه آن از منظر بازاریابی سیاسی می‌تواند زمینه را برای اثربخشی بیشتر و به‌روزرسانی پیوسته آن چنان که در مقدمه سند نیز از آن استقبال شده است فراهم کند.

  مرور اجمالی سند
سند تحول دولت در سه بخش کلیات (۳فصل)، برنامه تحول بخش‌های پیشران و موضوعات فرابخشی (۹فصل) و نظام راهبری و پایش (۵فصل) تدوین شده است. در هر مبحثی ابتدا در محور‌های مشخص وضعیت مطلوب توصیف شده و در بخش بعد به محور‌های اصلی چرخش‌های تحول آفرین اشاره و درنهایت نیز به بررسی چالش‌های موجود پرداخته شده است. در این سند به بیش از 30 موضوع مهم برای اصلاحات اساسی در دو سطح فرابخشی- ازجمله بودجه، محیط کسب‌وکار، مشارکت اجتماعی و اشتغال- و پیشران‌های تحول- ازجمله فناوری، انرژی، خانواده و اقتصاد دانش‌بنیان- پرداخته شده است. دولت اقدامات خود در اجرای سند تحول را در سه‌بازه زمانی کوتاه مدت (تا پایان سال۱۴۰۱)، میان مدت (تا پایان سال۱۴۰۲) و بلندمدت (تا پایان دولت سیزدهم) پیش بینی کرده و از همه افراد جامعه و رسانه‌ها خواسته است که عملیاتی کردن همه اجزای سند در این بازه زمانی را پایش کنند. قبل از هر چیز باید مدنظر داشت که این سند ماهیتا با اسناد برنامه پنج‌ساله، چشم‌انداز، سیاست‌های کلی و سایر اسناد مرسوم راهبردی متفاوت است. یکی از ویژگی‌های متمایز سند تحول دولت مردمی و عدالت‌محور عبارت است از رویکرد بیرون به درون؛ بدین معنا که سند مذکور توسط نخبگان خارج از بدنه دولت طراحی شده، نقد ابتدایی آن توسط بدنه دولت انجام شده و نهایتا راهکارها و اقدامات عملیاتی ارائه شده است. تمایزی که در عین فواید مترتب بر آن می‌تواند به پاشنه آشیلی برای آن تبدیل شود و از این رهگذر سرنوشتش همچون سایر برنامه‌ها و اسناد گردد. ویژگی دیگر عبارت است از اتکای سند بر آرمان‌ها نظام اسلامی از یک‌سو و ظرفیت‌های واقعی کشور از سویی دیگر که باعث می‌شود از چولگی‌ها و انحرافات هویتی دولت جلوگیری به‌عمل آید.

 چهارچوب تحلیلی بازاریابی سیاسی
بازاریابی سیاسی امروزه راه‌های جدیدی را برای فهم و تحلیل سیاست نوین ارائه می‌دهد. با گذر زمان بازاریابی سیاسی با مفهوم کمپین دائمی پیوند خورد به‌گونه‌ای که بازاریابی سیاسی نه‌تنها به‌عنوان ابزاری برای پیروزی در انتخابات و کسب آرای مردم، بلکه به‌عنوان یک نظریه برای اداره کشور و ابزاری برای حکمرانی در ابعاد ملی و بین‌المللی مطرح است.
در یکی از جامع‌ترین تعاریف آمده است: بازاریابی سیاسی عبارت است از تحلیل، برنامه‌ریزی، اجرا و کنترل برنامه‌های سیاسی و انتخاباتی که طراحی شده است برای خلق، ایجاد و حفظ روابط مبتنی بر تبادلات سودمند میان یک حزب و رای‌دهندگانش، یک دولت و شهروندانش و بین دولت و سایر گروه‌های ذی‌نفع. در یک دسته‌بندی مرسوم، بازاریابی سیاسی به سه دسته ذیل تقسیم می‌شود:
۱- بازاریابی سیاسی انتخاباتی: مطالعه کمپین‌ها و مبارزات انتخاباتی
۲- بازاریابی سیاسی دولتی: به‌عنوان ابزاری برای حکمرانی و برگزاری کمپین‌های دائمی
۳- بازاریابی سیاسی بین‌المللی: کنش و واکنش‌های بین‌المللی که شامل دیپلماسی عمومی، بازاریابی و برندسازی ملی، ارتباطات بین‌الملل و مطالعات فرهنگی می‌شود.
بازاریابی سیاسی را نباید به کاربرد تکنیک‌ها و مفاهیم بازاریابی در سیاست تنزل داد، بلکه بازاریابی سیاسی محصول نگاه توأمان در سطوح خرد و کلان به تحولات در سیستم‌های سیاسی مختلف است که میدان بازی گسترده و پیچیده‌تری را برای متخصصان فراهم می‌آورد. بازاریابی سیاسی دارای ابعاد مختلفی به‌لحاظ کارکردی است که می‌تواند بازیگران سیاسی را در دستیابی به اهداف‌شان یاری رساند. این ابعاد عبارتند از:
تحقیقات بازار سیاسی: شامل نظرسنجی، تحلیل داده‌ها، پیمایش میدانی با استفاده از روش‌های جدید و رقیب‌پژوهی برای برداشت متقن و شفاف از آنچه درون بازار سیاسی می‌گذرد.
استراتژی بازاریابی سیاسی: برنامه‌ریزی بازیگران سیاسی برای پاسخگویی به عوامل متعددی ازجمله تقاضای بازار سیاسی، خواسته‌های ذی‌نفعان و کنش رقبا.
سازماندهی منابع: جنبه داخلی بازاریابی سیاسی به‌معنای سازماندهی داوطلبان و طراحی ساختارهای هم‌افزا برای بهره‌برداری از نیروهای داوطلب و شبکه همکاران.
ارتباطات: به‌کارگیری ابزارهای متعدد ارتباطاتی ازجمله تبلیغات، روابط عمومی، بازاریابی چریکی و... در محیط سیاسی.
این ابعاد از نقطه شروع که ناظر به فضای سیاسی اجتماعی و گرفتن نبض اجتماع از خلال تحقیقات بازار تعریف می‌شود تا به لایه ارتباطات و اجرا و تحقق دائمی وعده‌ها می‌تواند نه‌تنها نسبت به کاندیداهای انتخاباتی، بلکه شامل سایر محصولات سیاسی همچون برنامه‌ها خط‌مشی‌ها و اسناد نیز شود و از این طریق دولت منتخب را به‌ورطه بررسی و تحلیل بکشاند.

  ارزیابی سند از منظر بازاریابی سیاسی
محورهای ارزیابی سند تحول از دیدگاه بازاریابی سیاسی عبارتند از:
۱- تحول و مردم
در سند از دو کلیدواژه «مردم» و «تحول» استفاده شده است. تحول* یکی از مهم‌ترین کلیدواژه‌های مباحث بازاریابی سیاسی است؛ از کمپین‌های سیاسی-انتخاباتی تا تحولات نظری در بازاریابی سیاسی از این کلیدواژه تاثیر پذیرفته‌اند. علاوه‌بر این، در مباحث رهبری سیاسی نیز از این کلیدواژه بهره بسیار برده شده است که بر مفاهیمی چون الهام‌بخشی و ایجاد انگیزه در افراد دلالت دارد. در بازاریابی سیاسی نیز از این کلیدواژه به همین منظور استفاده می‌شود: ایجاد انگیزه در افراد برای همکاری در حل مسائل. تحولات نظری بازاریابی سیاسی نیز بر نقش‌آفرینی مردم در سیاست‌ورزی تاکید بسیار دارد. به‌کارگیری این دو کلیدواژه درکنار یکدیگر و در نظر گرفتن بخش‌هایی متناسب با آنها در این سند می‌تواند نشان‌دهنده درک اهمیت آن از سوی طراحان سند باشد.
۲- الگوی تدوین سند
اسناد و پژوهش‌های مهم بر مبنای چهارچوبی مشخص تدوین می‌شوند. چرخه «نشانگرهای وضعیت مطلوب»، «چرخش  تحول‌آفرین» و «چالش‌ها» الگوی موردنظر برای تدوین این سند بوده که در بخش‌های مختلف مفید واقع شده است. تعیین چنین الگویی برای اسناد مهم بالادستی باعث ایجاد درک مشترک از مسائل و راهکارها در میان ذی‌نفعان مختلف- از مردم تا مسئولان- می‌شود. همچنین ابتنای سند به اسناد بالادستی و مواضع امام و رهبری، و زمان‌بندی کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت در صورتی که بر پایه واقع‌بینی ارائه شده باشد ازجمله نقاط قوت سند محسوب می‌شود. علاوه‌بر اسناد بالادستی مرسوم، اسناد دیگری هستند که متمرکز بر موضوعات خاصی ارائه شده‌اند مانند سند تحول بنیادین آموزش‌وپرورش یا نقشه جامع علمی کشور یا برنامه‌های پنج‌ساله توسعه. این اسناد به تصویب نهادهای عالی مرتبط رسیده‌اند و مدت‌هاست برای اجرا به مراجع ذی‌ربط ابلاغ شده‌اند؛ بنابراین لازم است نسبت سند تحول دولت مردمی با اسناد مذکور واضح‌تر شود.
نسبت پیش‌فرض‌های دولت با ایده‌های مطروحه در سند- که بعضا باید از منظرگاه نظری مختص خود بررسی شوند- شفاف نیست. این ربط و بسط‌ها اگر تبیین شوند، مسیر ریل‌گذاری برای حرکت ماشین سنگین دولت مشخص‌تر خواهد شد. برای مثال در فصل فرهنگ و هنر و در مبحث سبک زندگی و رفتار اجتماعی، سند تحول به ناکارآمدی حکمرانی سبک زندگی اشاره کرده و ذیل آن هم به حکمرانی رسانه پرداخته شده است. آیا مخاطب متوجه می‌شود که نسبت این اقدامات با تغییرات مطلوب دولت چیست؟ اگر ایده اصلی دولت عدالت اجتماعی است پس نسبت این اصلاح حکمرانی رسانه با ایده اصلی دقیقا چیست؟ مخاطب در بسیاری موارد مانند کنترل یا آزادی فرهنگی انتظار دارد بداند جهت‌گیری اصلی دولت چیست اما به‌هیچ‌وجه من‌الوجوه متن سند آن را مشخص نمی‌کند. منطقا مخاطب باید متوجه شود که اگر ایده‌ای به اسم طرح صیانت در کشور مطرح می‌شود، فارغ از نگاه ارزشی، دولت در چه طرفی ایستاده است، حال آنکه این اتفاق نمی‌افتد. به‌عنوان مثالی دیگر، در باب هنر به سه سرفصل کلی و مرور اجمالی آنها اکتفا شده در حالی که فرهنگ و هنر اگر نگوییم مهم­تر از اقتصاد و اشتغال است حداقل باید همراستا با آنها بدان پرداخته شود؛ چراکه خیلی از ضعف‌های موجود در جامعه را می‌توان با هنر تسکین داده و تاب‌آوری جامعه را حداقل تا زمان حل آن مسائل بالا برد.
یکی از مهم‌ترین موانع پیش‌روی این‌گونه اسناد، گرفتار شدن در چرخه بروکراتیک نظام اداری است. در این سند، تمام کارهای مطلوب بدون تقدم و تأخری لیست شده، در‌حالی‌که باء بسم‌الله هر سندی در شرایط اضطرار تعیین اولویت‌ها است. در عین حال، پیش‌بینی ضمانت اجرا و نظارت مستمر برای هر برنامه و سندی جزء لاینفکی از فرآیند برنامه‌ریزی صحیح محسوب می‌شود. در مباحث انتهایی سند نیز این مهم در قالب «ستاد راهبری تحول مردمی» پیش‌بینی شده است. تبیین صحیح نقش بازیگران مختلف و وزن‌دهی بدان‌ها، نحوه ارتباط رسمی آنها با یکدیگر و شیوه تعامل آنها با محوریت این سند دقت کار را بالا می‌برد. متن سند برای خروج از حالت تعلیق نیازمند مشخص کردن حلقه‌های واسط بین مباحث نظری تا بخش‌های اجرایی است. بدین معنا که خط سیر سند از بنیادهای نظری تا ایده مرکزی، از ایده مرکزی تا سند راهبردی و از سند راهبردی تا متن اجرا باید به‌صورت مداوم ترجمه شود تا مانع از گرفتاری در بروکراسی شود.

۳- تحقیقات بازار سیاسی ایران
تحقیقات بازار سیاسی منجر به کسب بینش صحیح و عمیق متولیان بازاریابی سیاسی از آنچه در بازار سیاسی می‌گذرد، می‌شود. تحقیقات بازار سیاسی در دو بخش اهمیت پیدا می‌کند: قبل از تدوین و پس از تدوین نسخه اولیه. در بخش اول، لازم است اولویت مشارکت‌کنندگان در تدوین اسناد به‌صورت حداکثری با دغدغه‌های مردم تنظیم شود. در این صورت مفاد مندرجه تطابق حداکثری با اولویت‌های افکار عمومی خواهد داشت. در بخش دوم، لازم است قبل از ورود به مرحله اعلان عمومی و ارجاع به نهادهای متولی اجرا نسبت به یک تفاهم حداکثری در میان مردم و نخبگان جامعه اطمینان خاطر پیدا شود. برای این کار مرسوم است که پیش‌آزمون‌هایی در نظر گرفته می‌شود بدین‌صورت که نسخه اولیه سند موردنظر به‌صورت آزمایشی به تعداد منتخبی از ذی‌نفعان ارائه شده و اصلاحات موردنظر آنها برای مرحله اعلان عمومی اخذ می‌شود. در این صورت مراحل بعدی کار با حداقل موانع روبه‌رو خواهد شد.
از سویی وقتی از تحقیقات بازار و آشنایی با اجتماع و بازیگران مختلف آن سخن می‌گوییم و وصف مردمی را به کار می‌گیریم اقتضایش آن است که سند تحول با مردم آغاز شود و با مردم پایان یابد. در‌حالی‌که به‌نظر می‌رسد در این سند ضمیمه‌­ای برای توجیه، همراه‌سازی و اقناع افکار عمومی دیده می‌­شود. تحقق همه مواردی که در سند آمده است نیازمند فهم و شناخت آرای همه ذی‌نفعان در فضای واقعی و بدون پیش‌فرض است. نباید از این نکته غفلت کرد که ضمانت اجرای یک سند ملی، طراحی و به کار بستن آن در مسیری همراه و همگام با اقشار گوناگون جامعه است.

۴- برندسازی دولت مردمی
در مبحث برندسازی سیاسی تفکیک میان دو مقوله هویت برند و تصویر برند اهمیت دارد. به زبان ساده، هویت برند عبارت است از آنچه صاحبان برند می‌خواهند و تلاش می‌کنند تا برند آنها بدان شناخته شود در حالی که تصویر برند عبارت است از آنچه در اذهان عمومی ادراک می‌شود.4
سند پیش‌رو می‌تواند در ترمیم تصویر دولت نزد مردم و درنتیجه خلق ارزش ویژه برند دولت مردمی مفید واقع شود. مخاطب محتویات سند، بخش‌های مختلف دولت می‌باشند و حالا سوالی که ایجاد می‌شود این است که این سند با آنچه برنامه دولت کنونی بوده و پیش از روی کار آمدن منتشر نموده چه فرقی دارد؟ دولت می‌داند که مخاطب آنچه بیان شده، خود اوست، لذا آنچه ارائه شده برای آن است که بگوید مسیر دولت کنونی تغییر یافته و با دولت‌های قبل بسیار متفاوت است اما آنچنان که باید به خلق یک هویت برند مشخص نینجامیده است. وقتی مردم اسم این سند را می‌شنوند طبیعتا از دولت انتظار کار خارق‌العاده خواهند داشت اما دولت هرگز قصد نداشته قول بدهد که مشکلات به‌یکباره مرتفع خواهد شد.  بزرگ‌ترین انتظار مردم از دولت، برنامه‌ریزی است. بنابراین دولت درپی آن است که نشان دهد تحول‌گرایی سرلوحه اقدامات پیش‌‌رو است. دولت به‌دنبال مخابره پیام تغییر است. حال که مقصود از هویت برند و تصویر برند دولت مردمی روشن شد، باید دید چه موانعی در این میان باعث می‌شوند هویت تعریف‌شده تبدیل به تصویر موردنظر نشود. همان‌طور که یاد شد، پیام تغییر فارغ از هر دیدگاهی که به سند وجود داشته باشد، با دشواری به مردم خواهد رسید؛ چراکه همیشه سدی بزرگ به نام فقدان کارآمدی و اثربخشی میان عملکرد دولت و ادراک مردم وجود داشته است. زمانی که مردم بخواهند یک دولت را دارای برنامه و عامل به تغییر اساسی در اداره امور کشور اطلاق کنند باید مطمئن شوند که برنامه‌ریزی و تحول‌گرایی آن دولت منجر به کارآمدی خواهد شد. لازمه برندسازی موفق، تحلیل موقعیت و جایگاه‌یابی مناسب در بازار و در مقایسه با سایر بازیگران است. به تعبیر بهتر، دولت باید جایگاه خود و مردم و سایر بازیگران سیاسی را در کنترل متغیرهای خرد و کلانی که قرار است تحول در بستر آنها انجام شود و به چالش‌ها و راهبردها و اقدامات جهت دهد، معین کند. این سند علاوه‌بر نشانگرهای وضعیت مطلوب نیازمند نشانگرهای وضعیت موجود هم است تا از این رهگذر، مخاطب سند تحول با شناختن وضعیت موجود، سطح انتظارات خود را نیز مدیریت کند. دولت تقریبا در حال خروج از بازه زمانی موسوم به ماه عسل است. زمانی که دولتی جدید روی کار می‌آید، مردم مدتی را برای بهبود شرایط و تحقق وعده‌ها به دولت تازه‌وارد اختصاص خواهند داد که به این زمان، ماه عسل می‌گویند. در این زمان انتظارات عمومی تقریبا فریز شده است و مردم درخصوص نقش دولت روی‌کارآمده به جمع‌بندی کافی می‌رسند و با پایان ماه عسل، دولت با نقشی درک‌شده باید آماده پاسخگویی به قضاوت افکار عمومی باشد. هرچند دولت می‌بایست در ماه عسل خود، انتظارات را کنترل و تلاش کند میزان انتظارات به‌صورت غیرواقعی با وعده‌های نادرست بالا نرود اما برای ایجاد و حفظ امید لازم است که چشم‌انداز روشنی از آینده را ترسیم کند تا حرکت ایجاد شود. لذا اقداماتی مانند سند تحول به‌صورت کنترل‌شده زمانی می‌تواند ضریب رسانه‌ای مثبت بگیرد که همزمان با اقداماتی عینی باشد و پیام ناکارآمدی از سوی بخش‌های مختلف دولت مخابره نشود.

۵- سایه سنگین پدیده‌های پیچیده سیاسی-اجتماعی بر گفتمان تحول
ایجاد گفتمان تحول لازمه جامعه‌پذیر کردن و تحقق سند است. این گفتمان باید در فضای کنشگری دولت هم تصویر داشته باشد و هم طنین؛ به عبارت دیگر تصویری که از کنشگری دولت صادر می‌شود باید نشان‌دهنده یک رویکرد تحول‌زا باشد و سند بدون گفتمان تحول و فضای حاکم بر آن، عملا سوخت و حرکت لازم را ایجاد نخواهد کرد. لازمه ایجاد گفتمان نیز مدیریت ارتباط و تعامل با هواداران و مخالفان و قشر خاکستری است. برای شکل‌گیری و پیاده‌سازی سند، توجه به پدیده‌های پیچیده سیاسی-اجتماعی ازجمله مشارکت و سرمایه‌های سیاسی-اجتماعی امری ضروری است. برای مثال سند از فعال‌سازی ظرفیت‌هایی برای ایجاد نمونه‌ای مردمی از مشارکت اجتماعی موفق یاد می‌کند لکن دولت تنها یکی از بازیگرانی است که در این زمینه موثر است. حتی در صورت هم‌افزایی و هماهنگی کامل همه بازیگران تاثیرگذار در تحقق چنین موضوعاتی، نباید غافل بود که نوع سیاست‌ورزی دولت در به‌سرانجام رساندن آن نیز تعیین‌کننده است. سایه سنگین چنین پدیده‌های پیچیده‌ای بر گفتمان تحول در اثنای سند احساس می‌شود، لذا تحقق اهداف سند نیازمند پرداخت علمی بر پایه اجماع حداکثری بر این پدیده‌های پیچیده خواهد بود. رئیس‌جمهور به‌عنوان سرمایه نمادین دولت مردمی شناخته می‌شود و شخص ایشان و اطرافیان نقش بسزایی در تقویت یا تضعیف این سرمایه دارند که هر چقدر این سرمایه قوی‌تر باشد رویکرد تحولی دولت بیشتر مورد اقبال قرار خواهد گرفت.

نتیجه‌گیری
سند تحول دولت مردمی دارای بخش‌های مهمی است که می‌تواند با توجه به وضعیت روی کار آمدن دولت سیزدهم، تاثیر و نقش بیشتری در تصویر‌سازی سیاسی ایفا ‌کند. به‌عبارتی هرچند محتوای سند در بخش‌های مختلف دارای اهمیت است اما برخی موارد و بخش‌ها ظاهرا شایسته توجه بیشتری از حیث علمی و اجرایی است. به‌نظر می‌رسد همراه‌سازی مردم با سند نیازمند تدابیر بیشتری است که با توجه به آنچه بیان شد، بازاریابی سیاسی در ابعاد گوناگون می‌تواند کمک شایانی بکند.
جایگاه مهم سند ایجاب می‌کند که از دیدگاه بازاریابی سیاسی- که جزء علوم بین‌رشته‌ای پیشتاز در حکمرانی محسوب می‌شود- مورد ارزیابی قرار گیرد. همانطور که آورده شد، از دیدگاه بازاریابی سیاسی این سند در پنج محور مورد نقد و بررسی قرار گرفت و در کنار نقاط مثبت آن، به نقاط مبهم نیز پرداخته شد؛ محور اول به اهمیت نظری و عملی کلیدواژگان مردم و تحول اشاره داشت که لازم است جایگاه آنها و نحوه جامه عمل پوشاندن بدان‌ها در این سند مورد بازبینی قرار گیرد. محور دوم به نحوه نگارش و تدوین سند پرداخته است که توأمان دارای نقاط قوت و ضعف است. محور سوم به تحقیقات بازار سیاسی و لزوم جایگاه‌یابی مکانیسمی برای رصد مستمر افکار عمومی چه در زمان تدوین اسناد مشابه و چه در زمان اجرای آن اختصاص داشت. محور چهارم به مبحث مهم برندسازی سیاسی و تلاش ناتمام دولت سیزدهم برای ساختن تصویری مثبت از خود در اذهان عمومی اشاره دارد که نیازمند تبیین مجدد با استفاده از اصول علمی مختص خود است. نهایتا محور پنجم به لزوم تبیین صحیح مفاهیم پیچیده سیاسی ازجمله سرمایه و مشارکت سیاسی-اجتماعی در سند می‌پردازد.

پی‌نوشت‌:
* Transformation
منابع:  
1-O’Cass, Aron. (2001). Political marketing: An investigation of the political marketing concept and political market orientation in Australian politics. European Journal of Marketing, 1003-1025.
  2-Sun, Henry. (2008). International political marketing: a case study of United States soft power and public diplomacy. Journal of Public Affairs, 8(3), 165-183.
  3-Lees-Marshment, Jennifer, Conley, Brian, Elder, Edward, Pettitt, Robin, Raynauld, Vincent, Turcotte, Andre. (2019). Political Marketing: Principles and Applications (3rd ed.). New York: Routledge.
  4-Heding, Tilde, Knudtzen, Charlotte F., Bjerre, Mogens. (2009). Brand Management: Research, Theory and Practice. New York: Routledge.