فرهیختگان: بعدازظهر جمعه بود که رسانهها خبر از گفتوگوی یکساعته روسایجمهور ایران و چین پرداختهاند. این گفتوگوی تلفنی، دومین مکالمه غیرحضوری دو رئیسجمهور از ابتدای روی کار آمدن دولت سیزدهم در ایران بود. اما آنچه این گفتوگو را از یک تماس تلفنی معمولی و رایج میان مقامات کشورها متمایز میکند، در دو نکته اصلی خلاصه میشود. نکته نخست مقطعی است که این گفتوگو در آن صورت گرفته و نکته دوم آن بخش از محتوایی است که هم شی جینپینگ و هم سیدابراهیم رئیسی بیش از سایر موارد مورد گفتوگو بر آن تاکید داشتهاند. درخصوص مقطع تاریخی فعلی میتوان گفت نظام بینالملل روزهایی را تجربه میکند که تنشهای موجود میان آمریکا و قدرتهایی همچون چین و روسیه بهحالت حداکثری خود طی چندسال گذشته رسیده است. علاوهبر آن جمهوری اسلامی ایران بهعنوان یک قدرت منطقهای که تحتشدیدترین تحریمهای آمریکاست، با تغییر دولت رویکردی جدید را در سیاست خارجی خودمحور قرار داده که درنتیجه آن روابط تهران با پکن و مسکو بهسمت راهبردی شدن حرکت کرده است. رویکردی که علاوهبر راهبردیتر کردن روابط ایران با متحدان و قدرتهای جهانی، افزایش سطح تعاملات تهران و پایتختهای همسایه را نیز هدف خود درنظر گرفته است. موضوعی که دولت آمریکا را بیش از هر دولت دیگری با نگرانی و خشم مواجه کرده و مقامات این کشور را به تلاش برای ایجاد مانع در این روابط بهخصوص روابط ایران-چین، ایران-روسیه و چین-روسیه واداشته است. تلاشی که یکی از نشانههای آن، سفر بیدستاورد بایدن به غرب آسیا بود.
اما درخصوص دومین نکته این گفتوگوی تلفنی باید گفت آنچه در این مکالمه میان روسایجمهور دو کشور ردوبدل شد و موردتوجه قرار گرفت، علاوهبر تاکیدات دوطرف بر لزوم تعمیق روابط دوجانبه که امری رایج در تماسهای تلفنی روسایجمهور کشورهاست، ادبیاتی بود که جینپینگ و رئیسی در گفتوگوی خود بهکار بردهاند، یعنی فارغ از مباحث مرتبط با برنامه 25 ساله توسعه روابط راهبردی دوکشور و اشاره به مساله مهمی همچون همکاریهای تجاری دو کشور که توجه به مسیر ترانزیتی یک کمربندی-یکجاده را هم شامل میشود، بهکار بردن عباراتی مثل نظام نوظهور بینالمللی و همکاری مستقلانه و عباراتی مشابه آن است که حساسیت غربیها بهخصوص آمریکا را بیش از قبل برمیانگیزد.
رئیسی در این گفتوگو با تاکید بر عزم جمهوری اسلامی ایران برای توسعه همهجانبه روابط با چین گفته است قصد تهران برای توسعه روابط با پکن، «فارغ از تحولات بینالمللی» و با اصل قرار دادن «همکاری مستقلانه و مبتنیبر منافع ملی کشورهای دارای حاکمیت» است. رئیسجمهور کشورمان همچنین این نوع تعامل را الگوی صحیح حکمرانی در سطح منطقهای و بینالمللی خوانده و غلبه عدالت و انصاف را در «نظم نوظهور بینالمللی» الزامی دانسته است. رئیسی همچنین تلاشهای اخیر دولت آمریکا برای تکرار الگوی جنگ سرد در جهان را نشانگر روند رو به افول این کشور خوانده است.
خلاصه کلام آنکه با هر رویکردی به تحولات بینالمللی چند دهه اخیر نگاه کنیم، نمیتوان حرکت دولتها و سازمانهای بینالمللی بهسمت یک نظم جدید جهانی را انکار کرد. در این نظم نوین جهانی است که کیفیت ارتباط کشورهایی مثل ایران-چین و ایران-روسیه برای سایر قدرتهای جهانی از اهمیتی ویژه برخوردار میشود.
ابتکار یک کمربندی- یک جاده چین و ظرفیت ترانزیتی غیرقابلانکار ایران
اهمیت روابط دوجانبه و چندجانبه ایران، چین و روسیه، زمانی دوچندان میشود که بدانیم دولتهای این سه کشور، هرکدام به یک نوع با دولت آمریکا در تقابلی جدی، چندجانبه و البته آشکار قرار دارند. به همین دلیل است که دولتهای آمریکا از سالها قبل تاکنون مترصد فرصتهایی بودهاند که مانع راهبردی شدن ارتباطات تهران-پکن و تهران-مسکو شوند. اما امروز و در شرایطی که دولتی جدید در ایران روی کار آمده و آمریکا نیز هنوز موفق نشده از طریق مذاکره، مانع سرعت پیشرفت ایران در زمینههایی مثل توانمندی دفاعی، قدرت منطقهای و دستاوردهای هستهای شود، ایران با تعریف چهارچوبهایی جدید در سیاست خارجی خود، رویکرد خنثیسازی آثار تحریمهای آمریکا را درپیش گرفته، ازجمله نتایج این رویکرد تعمیق روابط دو و چندجانبه موجود میان ایران و سایر قدرتهای جهانی همچون چین است.
یکی از ظرفیتهای غیرقابلانکار موجود در روابط میان تهران-پکن که در بخش قبل از اهمیت توجه به آن سخن گفتیم، ظرفیت بالای ترانزیتی ایران است. همانطور که میدانیم چین از سال 2017 توسعه گلوگاههای جهانی را بهصورت علنی در دستورکار خود قرار داده است.
چین نام مجموع این گلوگاهها را که از آن بهعنوان راه ابریشم نوین هم یاد میشود، ابتکار «یک کمربندی- یک جاده» (Belt and Road Initiative) گذاشته است. این طرح قرار است قارههای آسیا، آفریقا و اروپا را با شبکههای تجاری ریلی، زمینی و دریایی به یکدیگر متصل کند و نکته حائز اهمیت آنکه ایران از نظر جغرافیایی در قلب این طرح قرار دارد.
در شرایطی که چین با پیشبینی سرمایهگذاری ۹۰۰ میلیارد دلاری بهدنبال بهنتیجه رساندن این ابتکار خود است، ایران با ظرفیت کریدورهای شمالی و جنوبی و همچنین شرقی و غربی موجود در عرصه سیاست خارجی نیز رویکردی جدید را در دستورکار قرار داده؛ رویکردی که خنثیسازی تحریمهای آمریکا را دنبال میکند. در این میان استفاده از ظرفیتهای ترانزیتی کشور برای افزایش سطح تبادلات تجاری دو و چندجانبه با متحدان، یکی از ابزارهای این عملیات خنثیسازی است.
ریلگذاری جدید ایران و تبدیل پروژه «منزوی شدن تهران» به یک «رویای آمریکایی» صرف
توجه بیشازپیش به ظرفیتهای ترانزیتی ایران بهنوعی از ملزومات دیگر دستورکار مهم دستگاه دیپلماسی کشور، یعنی راهبردی شدن روابط با کشورهای متحد محسوب میشود. استراتژیک یا راهبردی شدن روابط ایران با دیگر قدرتها به آن معنا که منافع مشترک بهقدری تنگاتنگ و درهمتنیده تعریف شود که کشور مقابل حتی اگر تحتفشار آمریکا، رژیمصهیونیستی یا دیگر دولتها مجبور به کاهش دادن سطح روابط شود، این اقدام برای آن دولت با هزینههای جبرانناپذیری همراه باشد.
اگر بخواهیم در یک جمله گوشهای از دستاوردهای این رویکرد را مورد اشاره قرار دهیم، باید گفت درنتیجه حاکمیت حداکثری این نگاه بر تمام اقدامات دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در بلندمدت، منزوی کردن تهران برای واشنگتن و مقامات رژیمصهیونیستی بهرویایی دستنیافتنی تبدیل خواهد شد.
راه پیشرو؛ محور قرار دادن سیاست خنثیسازی تحریم در عین توجه به مذاکرات
اما راهی که ایران در شرایط کنونی و با روی کار آمدن دولت جدید پیشروی خود میبیند بهگواه کارشناسان، از رهگذار تداوم دیپلماسی هوشمندانه میگذرد؛ سیاستی که در عین موردتوجه قرار دادن اهمیت مذاکره با کشورهای 1+4 بر سر رفع تحریمها، توجه بیشازپیش به ظرفیت موجود در روابط ایران-کشورهای همسایه و ایران-قدرتهای منطقهای را هم در دستورکار قرار داده است. پیشتر در صفحه اقتصادی «فرهیختگان» (30 خرداد 1401) با عنوان «رشد ۹۶ درصدی صادرات به همسایههای ایران» به بررسی کیفیت تغییر ریل صورتگرفته در سیاست خارجی کشور پرداختیم که بعد از روی کار آمدن دولت جدید و محور قرار دادن افزایش سطح تعاملات با کشورهای همسایه اتفاق افتاد. در آن گزارش ضمن ارائه آماری که حکایت از رشد 96 درصدی صادرات ایران به کشورهای همسایه داشت، به عواملی پرداختیم که این رشد 21 میلیارد دلاری در هشتماه اول دولت رئیسی نسبت به مدت مشابه در دولت روحانی را رقم زده است. نکته مهمتر آنکه بهگواه اغلب کارشناسان، مسیر طیشده در 11 ماه گذشته (از ابتدای شهریور 1400 تاکنون) یکی از درستترین رویکردهای دستگاه سیاست خارجی ایران در مواجهه با تحریمهای همهجانبه غرب طی چندین سال گذشته است؛ سیاست تعامل حداکثری با قدرتهای منطقهای و جهانی و همچنین توسعه ارتباطات با کشورهای همسایه، در عین معطل نماندن مسائل کشور برای نتیجه مذاکرات هستهای. علاوه بر آن تلاش دستگاه دیپلماسی در 11 ماه گذشته از آغاز به کار کابینه دولت سیزدهم- همانطور که در بخش قبل نیز به آن اشاره شد- متمرکز بر راهبردی کردن روابط ایران با کشورهای متحد بوده است. به این معنا که کیفیت تعاملات بهگونهای تنظیم شود که تحریمهای غرب و کارزار فشار حداکثری آمریکا نتواند مانع توسعه آن در سطح کلان شود. درنهایت باید منتظر ماند و دید غرب بهخصوص کشورهای متحد آمریکا تا چه زمان میتوانند با ادبیات تهدید و ابزار تحریم به تلاش برای جلوگیری از توسعه روابط ایران با سایر کشورها بپردازند.
در ادامه، به گفتوگو با یکی از کارشناسان ارشد مسائل بینالملل پرداختهایم. نوذر شفیعی، کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگو با «فرهیختگان» از ظرفیتهای موجود در روابط میان تهران و پکن گفته و دو کشور را در مقطع کنونی و در شرایط فعلی حاکم بر نظام بینالملل نیازمند تعمیق روابط دوجانبه عنوان کرده است. متن این گفتوگو را در لینک زیر میخوانید.
چینیها رویارویی با آمریکا را اجتنابناپذیر میدانند (لینک)