تاریخ : Thu 28 Jul 2022 - 03:00
کد خبر : 73271
سرویس خبری : سیاست

آماده توافق یا بازی مقصرنمایی؟

اتحادیه اروپا می‌گوید تغییراتی در پیش نویس مورد تایید آمریکا داده است، چقدر این ادعا واقعی است؟

آماده توافق یا بازی مقصرنمایی؟

ایران از آغاز دور جدید مذاکرات لغو تحریم‌ها تاکنون مطالبات منطقی و خواسته‌های مشخصی از طرف غربی داشته است.

فرهیختگان :نشریه فایننشال‌تایمز در آخرین شماره خود مقاله‌ای از جوزف بورل منتشر کرده که در آن مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا، ضمن اعتراف به شکست فشار حداکثری علیه ایران گفته است: «بعد از ۱۵ ماه مذاکره و تعاملات بی‌شمار با طرف‌های برجام و آمریکا من به این جمع‌بندی رسیده‌ام که فضا برای مصالحه‌های مهم اضافی به پایان رسیده است. اکنون متنی روی میز گذاشته‌ام که بهترین توافق ممکن است. این توافق شامل تعهد بایدن و تضمین‌های آمریکاست.» در این مقاله بورل به جزئیات متن تهیه‌شده برای بیرون کشیدن مذاکرات احیای برجام از بن‌بست اشاره‌ای ندارد اما به‌طور کلی مدعی می‌شود متن تهیه‌شده شامل تعهد بایدن و آمریکا برای دوام‌پذیری توافق است. با توجه به اینکه هنوز جزئیاتی از پیشنهادهای بورل بیرون نیامده است نمی‌توان به‌طور قطعی در رابطه با این متن نظر داد، اما با توجه به تجارب قبلی‌ای که ایران از بدعهدی و زیاده‌خواهی‌های طرف‌های غربی به‌ویژه آمریکا در پرونده هسته‌ای داشته است، می‌شود با قاطعیت گفت اگر پیشنهادهای بورل ابتکاراتی در حوزه رفع‌تحریم‌های ایران، تضمین عینی برای پایبندی طرف غربی و آمریکا به برجام و همچنین بسته‌شدن پرونده پی‌ام‌دی ایران نداشته باشد، این پیشنهاد نیز مانند سایر ابتکارات قبلی طرف‌های غربی و اروپایی است؛ ابتکاراتی که در هیچ‌کدام از آنها طرف آمریکایی حتی حاضر به ارائه تضمین تا پایان دولت بایدن نشده بود و به همین جهت همگی با مخالفت ایران روبه‌رو شدند. در چنین شرایطی حتی با وجود تلاش‌های مستمر ایران برای احیای برجام و باز نگه‌داشتن پنجره مذاکرات به‌نظر می‌رسد آمریکا همچنان با تداوم رویکرد خصمانه خود در مواجهه با ایران [که شاید بتوان گفت از جدی‌ترین اشتراکات دولت ترامپ جمهوری‌خواه و بایدن دموکرات بوده است] قصد ندارد با اتخاذ تصمیم سیاسی، روند مذاکرات را از بن‌بست فعلی خارج کند. این تصمیم سیاسی که ماه‌هاست در رسانه‌ها به لزوم اتخاذ آن از سوی طرف غربی اشاره می‌شود در حداقلی‌ترین حالت خود شامل پایان‌دادن به کارزار فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی ایران می‌شود؛ کارزاری که مقامات آمریکایی بارها به شکست آن اذعان داشته‌اند اما دولت بایدن چندان تمایلی به پایان دادن آن ندارد. می‌توان گفت یکی از دلایل این تعلل آمریکا، بی‌برنامگی دستگاه ‌سیاست خارجی این کشور درقبال مسائل مرتبط با پرونده هسته‌ای ایران است. به این ‌معنا که مقامات آمریکایی به این‌ جمع‌بندی رسیده‌اند که دیگر نمی‌توان با اقدام نظامی یا اعمال تحریم‌های گسترده از پیشرفت صنعت هسته‌ای ایران جلوگیری کرد اما همزمان با توجه به جایگاه سیاسی متزلزلی که در کشور خود دارند، با اصرار بر سیاست‌های شکست‌خورده پیشین تلاش می‌کنند تا حداقل در عرصه رسانه و جنگ روانی، طرف پیروز آنها باشند و طرفی که در قرارگرفتن روند مذاکرات در وضعیت فعلی تقصیر دارد، ایران.  اما فارغ از شرایط مذاکرات و چالش‌های داخلی پیش‌روی دولت دموکرات آمریکا، این وضعیت بحرانی این کشور در منطقه است که بیش از هر چیز منجر به ناامیدی دولت‌های تحت حمایت ایالات‌متحده از حمایت‌های آمریکا شده است؛ ناامیدی فراگیری که نتیجه خود را در سفر اخیر بایدن به غرب آسیا نشان داد. در مقطعی که اروپا درگیر بحران پیچیده و جدی تامین انرژی‌ و آمریکا به‌دنبال بازسازی وجهه خود در منطقه غرب آسیا بود، بایدن نه‌تنها دست‌خالی جده را به مقصد واشنگتن ترک کرد، بلکه این دولت‌های عربی منطقه ازجمله مصر، اردن، قطر، امارات، عمان و عراق بودند که در اقدامی کم‌سابقه پیش‌دستی کرده و قبل از رسیدن بایدن به مرز هوایی عربستان سعودی، یکی پس از دیگری به‌صورت رسمی اعلام کردند به ائتلافی که منافع ایران را تهدید کند نخواهند پیوست؛ اتفاقی که دست آمریکا در منطقه را بیش از پیش از اهرم‌های فشار علیه کشورمان خالی کرد.  علاوه‌بر این مساله و تزلزل روزافزون جایگاه آمریکا در منطقه می‌توان به موضع‌گیری‌های گاه‌و‌بیگاه دیگر دولت‌های غربی به‌خصوص فرانسه درخصوص مسائل غرب آسیا توجه داشت که نشان از علاقه این کشور به پر کردن جای خالی احتمالی آمریکا در معادلات سیاسی منطقه دارد. مساله‌ای که گمانه‌زنی‌ها درباره آن، بعد از تلاش‌های اخیر امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور این کشور در نقش‌آفرینی به‌عنوان رابط میان تهران و واشنگتن در مذاکرات هسته‌ای قوت گرفت. تمایل مکرون که در مقطعی به‌عنوان پلیس بد مذاکرات شناخته می‌شد به ایفای نقش پیام‌رسان میان ایران و آمریکا را هم می‌توان یکی‌دیگر از دلایل خالی بودن دست واشنگتن در مواجهه با تهران دانست. سرانجام آنکه ایران از آغاز دور جدید مذاکرات لغو تحریم‌ها تاکنون مطالبات منطقی و خواسته‌های مشخصی از طرف غربی داشته است. اما به‌نظر می‌رسد طرف آمریکایی تمایلی به بازگشت به تعهدات ندارد و سرمایه‌گذاری‌اش تاکنون بیشتر معطوف به ایجاد جنگ روانی علیه کشورمان بوده است؛ جنگ روانی گسترده‌ای که درنتیجه خود، مقصرنمایی ایران و تبرئه مقامات آمریکایی از تقصیرشان در به بن‌بست رسیدن مذاکرات را به‌دنبال دارد. باید منتظر ماند و دید دولت بایدن تا چه زمان تصمیم دارد رویکردی که مقامات آمریکایی بارها به شکست آن اعتراف کرده‌اند را درمقابل ایران ادامه ‌دهد و آیا پیشنهاد بورل می‌تواند گره کور احیای برجام را باز کند یا خیر؟

در این رابطه بیشتر بخوانید:

غربی‌ها به توافق نزدیک‌تر شده‌اند اما کافی نیست (لینک)

آمریکا جایگزینی برای برجام ندارد (لینک)