تاریخ : Wed 27 Jul 2022 - 03:00
کد خبر : 73249
سرویس خبری : جامعه

وضعیت امکانات قرمز است که رنگ کرونایی آبی شده!

درباره رنگ استان سیستان‌وبلوچستان در نقشه کرونایی ایران

وضعیت امکانات قرمز است که رنگ کرونایی آبی شده!

قضیه آبی بودن رنگ نقشه استان از روز اول وجود داشت وقتی زیرساخت وجود ندارد تا بتوان اطلاعات دقیقی به‌دست‌آورد این غیرطبیعی نیست.

ابوالقاسم رحمانی، دبیرگروه جامعه: همیشه از همه‌چیز اطلاعات و آمار وجود ندارد. همیشه نمی‌توان به هر آماری که می‌خواهیم دسترسی پیدا کنیم. ضعف امکانات و محدودیت‌ها، سهل‌انگاری و عدم توجه و موارد متعدد دیگری هرکدام می‌توانند دلایلی برای عدم دسترسی به آمار و اطلاعات باشند. این یعنی همان جمله اول که همیشه از همه‌چیز اطلاعات و آمار وجود ندارد. با فهم و فرض این نکته، در این بیش از دوسال شیوع بیماری کرونا و اهمیت بررسی آمارها و اطلاعات مربوط به این بیماری و همه‌گیری آن در اقصی‌نقاط جهان، بارها به‌عنوان یک خبرنگار، در منابع معتبر جست‌وجوهایی انجام دادم و بارها با یک صحنه طبیعی و البته پرتکرار مواجه شدم و آن‌هم این بود که در ارتباط با یک کشور یا تعداد مبتلایان یا وضعیت شیوع بیماری یا حتی تعداد مرگ‌ومیر و میزان واکسیناسیون عدد و آماری نبود و با رنگ یا جمله‌ای مشخص شده بود که اطلاعی از وضعیت این کشور در فلان مولفه‌ها وجود ندارد. علت این بی‌اطلاعی هم هرچیزی می‌توانست باشد یا آن کشور و منطقه در ارائه اطلاعات با سازمان‌ها و نهادهای جهانی همکاری نمی‌کرد یا اصلا پیمایشی دراین‌باره انجام نداده بود یا محدودیت‌های سیاسی و... وجود داشت. به‌‌هر‌حال و به هر دلیلی این موضوع مسبوق‌به‌سابقه بوده و اصلا چیز غیرطبیعی هم نیست و انقلتی هم روی آن نیست؛ هرچند عدم ارائه آمار می‌تواند روند کنترل و مقابله با یک موضوعی نظیر همین همه‌گیری کرونا را دچار مشکل و خدشه کند، اما به هر طریق این مصائب و داستان‌ها هم در مسیر این مقابله و مواجهه وجود داشته و دارد. این مساله را مدنظر داشته باشید تا به سوژه و موضوع اصلی گزارش امروز برسیم.

سیاست‌های رنگی؛ خوب یا بد؟
هر از چندگاهی و البته به‌صورت برنامه‌ریزی‌شده و مداوم، یکی از اطلاعاتی که درکنار آمارهای اعلامی ازسوی وزارت بهداشت در ارتباط با تعداد موارد ابتلا و مرگ‌ومیر ناشی از کرونا و واکسیناسیون عمومی این بیماری گزارش می‌شود، آمارهای مربوط به وضعیت شهرهاست. تا یک جایی این آمارها در یک پلتفرم مشخص به‌نام ماسک موجود بود و از یک‌جایی به‌بعد هم به‌صورت گسترده‌تر و در رسانه‌های مختلف و صفحات مجازی دانشگاه‌های علوم‌پزشکی یا خود وزارت بهداشت به اطلاع عموم می‌رسید. این آمارها یک رنگ‌بندی را ناظر به وضعیت شیوع کرونا در کشور از شهرها و شهرستان‌ها اعلام می‌کرد و متشکل از چهاررنگ هم بود. رنگ آبی که نشان‌دهنده وضعیت مطلوب و گردش ویروس بسیار پایین و نزدیک به صفر، رنگ زرد وضعیت کمی نگران‌کننده، رنگ نارنجی نگران‌کننده‌تر و رنگ قرمز هم که مبین وضعیت بحرانی بود. برای هرکدام هم متر و معیارهایی وجود داشت. گاهی موارد مرگ‌ومیر تعیین‌کننده این رنگ‌ها و وضعیت شهرستان‌ها بود و گاهی هم تعداد موارد ابتلا. برای اطلاع بیشتر و فهم بهتر وضعیت شهرها و شهرستان‌های کشور، یک نقشه‌ای هم تحت‌عنوان نقشه رنگ‌بندی وضعیت شهرستان‌های کرونایی کشور منتشر می‌شد که نمایی کلی از وضعیت ایران درمقابله با این ویروس داشت. گاه‌گداری هم با این نقشه چه شوخی‌ها و طنازی‌هایی صورت می‌گرفت و از ابتدا هم که خاطرم هست، انقلت‌هایی نسبت به آن ازسوی حتی کارشناسان وجود داشت که اغلب به‌خاطر همان متر و معیار سنجش وضعیت‌ها بود. به هر شکل اما همین نقشه و آن رنگ‌ها مولفه مهمی برای سیاست‌های اتخاذشده درجهت مقابله با این ویروس قلمداد می‌شد، یعنی میزان سختگیری‌ها و اتخاذ سیاست‌ها در هر شهر و شهرستانی برمبنای همین رنگ‌ها بود، در شهرهای آبی سختگیری‌ها کمتر و در شهرهای قرمز به‌دلیل بحرانی‌بودن وضعیت، سختگیری‌ها شدیدتر و البته سیاست‌های حمایتی بیشتر بوده است. افزایش تعداد مراکز انجام تست‌ها، غربالگری‌ها، واکسیناسیون و درمان و... در شهرهای با وضعیت قرمز و کاهش همین‌ها در شهرهای دارای وضعیت آبی ازجمله تفاوت‌های ناشی از این رنگ‌بندی‌ها بوده است. نگارنده هم ناظر به برخی انتقادهای کارشناسان، این رویه و بسنده‌کردن به رنگ‌بندی‌ها آن‌هم با این وضعیت شبکه بهداشت و درمان کشور و عدم وجود یک پایگاه قوی و مجهز تحلیل داده‌ها و... اعتماد چندانی به این رویه برای اتخاذ سیاست‌های مقابله‌ای ندارد.

مورد عجیب سیستان‌وبلوچستان؛ قرمز همیشه آبی!
القصه، با نگاهی به نقشه‌های کرونایی در پیک‌های مختلف، یک چیزی حسابی جلب توجه می‌کند، چیزی که در آخرین نقشه منتشرشده هم حسابی به چشم می‌آید و آن‌هم اینکه در بعضی نقاط کشور و برخی استان‌ها، علی‌رغم حلقه قرمزرنگ دور و بر آن که نشان از بحرانی‌بودن وضعیت استان‌های همسایه دارد، رنگ نقشه آبی است. یعنی وضعیت خوبی دارند و میزان رسیدگی‌ها و توجهات به این نقاط هم بستگی به همین موضوع دارد. شاهد مثال این ماجرا هم کجاست؟ استان سیستان‌وبلوچستان که تقریبا در همه پیک‌ها، بسیار دیرتر از باقی استان‌ها وارد وضعیت بحرانی از لحاظ رنگ نقشه‌ای شده است درحالی‌که شواهد میدانی و اطلاع از بیمارستان‌ها، چیزی غیر از این رنگ‌هاست. چرا این موضوع آنقدر اهمیت پیدا می‌کند که باید در ارتباط با آن بنویسیم؟ به این خاطر که اولا طبق آمار و اطلاعات، استان سیستان‌وبلوچستان وضعیت مناسبی در زمینه زیرساخت‌های بهداشتی و درمانی ندارد و به‌نوعی جزء آخرین استان‌ها در رده‌بندی دسترسی به زیرساخت‌های بهداشتی و درمانی در کشور است؛ خیلی پایین‌تر از بقیه استان‌ها و با تفاوتی معنادار! نکته بعدی هم اینکه در استانی با چنین وضعیتی و شواهد میدانی که با اطلاع از وضعیت بیمارستان‌ها به‌دست آمده، چطور ممکن است آمارها این تعداد پایین باشد که تمام کشور رنگ نارنجی و قرمز به خود گرفته‌اند، خصوصا استان‌های همجوار سیستان‌وبلوچستان، آن‌وقت این استان که در مرکزیت خود یعنی زاهدان فقط دو پایگاه انجام تست کرونا دارد، وضعیتش آبی است؟ این موضوع دلایل متعددی دارد که با روایت آن درکنار وضعیت نامناسب زیرساختی می‌توان به بی‌عدالتی در حوزه بهداشت و درمان در کشور و بالاخص استان‌های محروم و در صدر آنها سیستان‌وبلوچستان رسید و فهمید که این آبی‌بودن نه از سر وضعیت ابتلا که از سر بی‌اطلاعی است.

آبی از بی‌اطلاعی نه بی‌ابتلایی
همان‌طور که بالاتر نوشتیم، علت آبی‌بودن نقشه سیستان‌وبلوچستان در نقشه کلی کرونا در شهرستان‌ها بیش از آنکه ناشی از بی‌ابتلایی یا کم‌بودن تعداد مبتلایان به این بیماری در این منطقه باشد، ناشی از بی‌اطلاعی مسئولان از وضعیت بحرانی این استان است. نبود زیرساخت، پولی‌بودن انجام تست کرونا، عدم دسترسی راحت به مراکز انجام تست به‌خاطر دوری و حاشیه‌نشینی زیاد در این استان و شهرستان‌هایش، درگیری‌های کاری و مسائل متعدد و مختلف دیگر، همه موضوعاتی است که باعث می‌شود سیستان‌وبلوچستان در شرایطی که تمام شهرستان‌های همجوارش وضعیت بحرانی را تجربه می‌کنند، آبی و نرمال تصویر شود. این موضوع رنگ‌ها فقط محدود به یک اطلاع‌رسانی ساده یا پنهان‌کاری رسانه‌ای نیست. بالاتر مفصلا در ارتباط با اهمیت این رنگ‌ها توضیح دادیم و گفتیم همین رنگ‌ها هستند که سیاست‌های کف میدان مقابله با ویروس کرونا را مشخص می‌کنند. پس این آبی‌بودن سوای هشداری که در پس خود دارد، نشان‌دهنده نوعی از بی‌تفاوتی و توجیه کمبودها است. به این صورت که میزان رسیدگی به نقاط آبی کشور، کمتر از نقاط قرمز و بحرانی است و همین باعث می‌شود موارد ابتلا در این استان روزبه‌روز بیشتر، مرگ‌ومیر بالاتر و رسیدگی‌ها کمتر شود و به‌یکباره با به‌صدا درآمدن زنگ خطر، آبی نقشه یک‌شبه قرمز می‌شود.

چرا رنگ سیستان‌وبلوچستان را آبی نشان می‌دهند؟
مجتبی جهان‌تیغ، از پزشکان سیستان‌وبلوچستانی در تحلیل نقشه کرونایی شهرستان‌های کشور و آبی بودن وضعیت استان سیستان‌وبلوچستان به «فرهیختگان» گفت: «این قضیه آبی بودن رنگ نقشه استان از روز اول وجود داشت. در تمام پیک‌ها ابتدا وضعیت استان را سفید اعلام می‌کردند. وقتی زیرساخت وجود ندارد تا بتوان اطلاعات دقیقی به دست آورد و برخی اقدامات را انجام داد، این غیرطبیعی نیست. در اوج کرونا برخی شهرستان‌ها تجهیزات لازم را نداشتند، حتی برخی شهرستان‌ها بیمارستان نداشتند. این یعنی زیرساخت کافی و لازم در این استان و شهرستان‌هایش وجود ندارد و وقتی زیرساخت بهداشت و درمان وجود ندارد نمی‌توانید بگویید ابتلا نداریم، بگویید اطلاع نداریم. در آمارهای جهانی برخی مناطق با رنگ خاصی مشخص می‌شود که نشان می‌دهد اطلاعی از آن منطقه ندارند یا آن منطقه آماری را اعلام نمی‌کند. درست این است که اینجا هم به جای عادی جلوه دادن وضعیت، همین کار را بکنیم و بگوییم از وضعیت استان سیستان‌وبلوچستان اطلاعی در دست نیست نه اینکه به کلی منکر بحرانی بودن وضع باشیم و آن را آبی نشان دهیم. وقتی امکانات و زیرساخت در زاهدان ندارید یا اینکه فقط دو مرکز تست در استان وجود دارد، نیمی از استان نیز حاشیه‌نشین هستند و به صرفه نیست از حاشیه شهر برای تست دادن به مرکز استان و آن دو پایگاه بروند مشخص است آمار در این استان‌ها پایین است. چون مردم کارگر هستند و با اقتصاد غیررسمی روزگار می‌گذرانند، کارمند نیستند که بتوان استعلام گرفت. سر کار نروند شب گرسنه می‌مانند. این قانون این استان است، در این استان اقتصاد غیررسمی بیشتر است. پس مردم تست نمی‌دهند و آمار ارائه شده مبنای درستی ندارد. وقتی خراسان جنوبی، هرمزگان و کرمان که همسایه‌های سیستان‌وبلوچستان هستند قرمز شدند اینجا نباید آبی باشد یا بگوییم ابتلا کم است، بلکه باید بگویند اطلاعی در دست نیست. همه می‌دانند وضعیت عقب‌ماندگی سیستان‌وبلوچستان زیاد و شکاف زیاد است و برای آبروی خود می‌گویند اینجا وضعیت آبی است درحالی‌که زیرساخت‌های اولیه در این استان وجود ندارد. در برخی مناطق آفریقا نیز امکاناتی برای تست گرفتن وجود ندارد و مردم زندگی خود را می‌کنند، هر کسی مبتلا شد که شد و هر کسی فوت کرد که فوت کرده است و در آمارهای بین‌المللی هم می‌گویند مثلا از آن منطقه اطلاعی در دست نیست. مدیریت به آن معنا وجود ندارد که بگویند مدیریت شده است و آبی شد. اگر در سیستان‌وبلوچستان آبی اعلام شده، به چه معناست؟ آن هم ابتلای کم در دل استان‌های قرمز ظلم است چون آبی بودن عادی‌انگاری است و قوانین مناطق آبی اعمال می‌شود درحالی که ابتلا بالاست. یکباره بیمارستان‌ها پر می‌شود. از آبی به یکباره به وضعیت قرمز می‌روند، فوتی‌ها افزایش می‌یابند. یعنی پس از بحران مسئولان تازه بیدار می‌شوند. ابتلای زیاد داریم ولی وضعیت عادی است. این 100 بیمار کرونایی در روز را که من الان می‌بینیم چیست؟ همین است که بیماری جنوب کشور را گرفته است ولی تست نمی‌دهند. فرق در این است. در محرومیت و شکاف و عدم انجام تست فراگیر و... . این اصلا به معنای عادی بدون وضعیت نیست و اتفاقا این یعنی وخامت شدید وضعیت. چیزی که از کرونای سال گذشته مشخص شد این بود که برخی مسئولان حاضر هستند مردم دسته‌دسته فوت کنند ولی آمار و وضعیت را عادی گزارش دهند. اینکه اکسیژن کمبود نداریم، تخت کمبود نداریم، ابتلا کم است و مرگ‌ومیر کم است را گزارش می‌دهند و صندلی‌پرستی باعث می‌شود مردم قربانی شوند. الان جنوب کشور قرمز است و نباید آبی اعلام شود، بگویید اطلاع از آمار نداریم. مصرف دارو و تزریقات را بسنجند. در شهر سال گذشته سرم کم بود ولی وضعیت آبی بود! تستی وجود نداشت، چون مبنا را تست گذاشته بودند پس وضعیت آبی بود. اگر جاده‌ای را ببندید و بگویید تصادف نداریم نشان از مدیریت خوب نیست. این چیزی که در میدان می‌بینیم آمار ابتلای بالاست. وقتی آمار ابتلا بالا باشد پیک مرگ‌ومیر هم خواهید داشت. پس وضعیت عادی نیست.»

رنگ کرونایی شهرستان‌ها ارتباط مستقیمی با زیرساخت‌ها دارد
سیدعلیرضا ناجی، رئیس مرکز ویروس‌شناسی بیمارستان مسیح دانشوری هم در ارتباط با سندیت این رنگ‌بندی‌ها و ارتباط آن با واقعیت همه‌گیری کرونا در شهرستان‌های مختلف به «فرهیختگان» گفت: «از قدیم این موضوع وجود داشته، فقط تعداد بستری‌ها یا مراجعان را در نظر می‌گرفتند، آن زمان نقصی وجود داشت که موارد سرپایی مراجعه یا موارد مثبت روزانه را در نظر نمی‌گرفتیم. اخیرا اصلاحی صورت گرفته که موارد مثبت روزانه هم مهمند. در هر صورت فعالیت ایمونولوژی بیماری را در موارد مثبت روزانه می‌توان درک کرد، ممکن است بسیاری به‌سمت بیمارستان نروند یا بستری نشوند. اگر فقط بستری شدن و مراجعه به بیمارستان را در نظر بگیریم، مدتی از اپیدمی عقب می‌افتادیم. الان این اصلاح شد که عقب‌افتادگی ایجاد نشود، ولی همزمان اتفاق دیگری افتاد که تعداد تست‌ها کاهش یافت. درست است که تعداد روزانه را در رنگ‌بندی‌ها دخیل می‌کنیم ولی به‌طورکلی تعداد تست‌ها پایین است و این معیار خیلی مناسبی برای برنامه‌ریزی و اتخاذ سیاست نیست. نه اینکه حساب کردن آن معیار مناسبی نیست، بلکه ابزار دقیق برای سنجش مناسب را نداریم. به‌خاطر اینکه تست‌ها پولی شد و مردم سعی می‌کنند تست ندهند، اگر تست می‌دهند سعی می‌کنند در خانه بمانند یا اینکه خیلی‌ها توجه نمی‌کنند و حتی سر کار هم می‌روند، قوانین مربوط به مرخصی‌ها تنگ‌تر و سخت‌تر شد. همه این عوامل باعث ‌شده تعداد مواردی که شناسایی می‌کنیم کمتر می‌شود. هم تمایل به تست دادن کمتر می‌شود و به این صورت اطلاعات لازم را برای یک معیار تصمیم‌گیری از دست می‌دهیم ولی بالاخره چیزی که داریم همین است. می‌توان کار دیگری کرد، چون دنیا هم دچار این موضوع شد ولی آنها راه‌های میان‌بری رفتند. اگر تعداد تست‌ها کم شده دو استراتژی را اعمال کرده‌اند؛ یک اینکه رندومی تست بگیرند و جمعیت‌های مختلف را بسنجند یا از فاضلاب استفاده کنند. به‌طور منظم نمونه‌گیری کنند و میزان ویروس را بسنجند و پایش ژنتیکی ویروس را انجام دهند که اگر در محله‌هایی میزان ویروس افزایش می‌یابد، نشان می‌دهد منطقه با افزایش ابتلا مواجه است و باید اقدامی انجام شود. راه‌حل‌های نه جواب ده، بلکه خوب است که می‌توان اعمال کرد. درحال‌حاضر در ایران چنین امکانی را داریم، هرچند ابزار جمع‌آوری اطلاعات نیز ابزار مناسبی نیست، یعنی هنوز نرم‌افزار مناسبی نداریم که اطلاعات در آنجا تجمیع شود و راحت بتوان اطلاعات را وارد کرد. اشکالاتی هنوز وجود دارد، پیشرفت کردیم ولی هنوز اشکالات وجود دارد که می‌توان به بعضی استراتژی‌های بین‌المللی رجوع کرد. علی‌رغم اینکه موارد مثبت تست‌ها را داریم، ممکن است بسیاری وارد نشود، مثلا الان در بیمارستان خودمان یک مشکلی داریم که از افراد کد ملی، شماره موبایل و... می‌گیرند و در بیمارستان ما موارد ارجاعی زیادی داریم که دسترسی به کدملی ندارند و نمی‌توان این افراد را ثبت کرد. برای همین ظرفیت محدودی که در تست گرفتن داریم، مشکلاتی پیش روی ما قرار می‌گیرد، در کنار اینکه مردم هم برای تست دادن مراجعه نمی‌کنند، درنتیجه اعداد خیلی واقعی نیست، برای همین ممکن است بسته به سیستم بهداشتی که چقدر امکانات داشته باشید، یک شهر مدت زیادی آبی بماند و با یک موج مردم مستاصل و مجبور شوند تست بدهند و یکباره از رنگ آبی قرمز شود. بستگی به این دارد چقدر در سیستم بهداشتی منطقه امکانات داشته باشید، مردم چقدر دسترسی داشته باشند. به یاد دارم درخصوص سیستان‌وبلوچستان دکتر سوری در پیک چهارم به آنجا رفته بود، مردم برای واکسن زدن نمی‌آمدند، چون راه‌ها دور بود و هزینه کردن زیاد بود. این تغییر با نظارتی که انجام شد، به‌ وجود آمد. مراکز واکسیناسیون را به روستاها و مناطق دوردست بردند و نتایج خوبی گرفته شد. در استراتژی‌هایی که گفتم خودمان هم نمونه‌های خوبی داشتیم. طرح شهیدسلیمانی طرح بسیار خوبی بود. متاسفانه علی‌رغم اشکالاتی که داشت یا امکاناتی که داده نمی‌شد اجرا کردن آن خوب بود. این هم کمک کرد ولی تعطیل شد. این هم یکی از این راه‌ها برای بالا بردن تعداد تست‌ها بود تا اطلاعات بیشتری بگیریم و این کار برجسته شد. این اتفاق الان نمی‌افتد، هرچند در تمام دنیا این‌چنین است و اطلاعات ارزشمندی را از دست می‌دهیم، هم موارد مثبت و هم تعداد تستی که انجام می‌شود، اطلاعات خوبی به ما می‌دهد اما این هم بستگی به این دارد که آن کشور چقدر امکانات دارد. معمولا از تعداد کم تست‌ها می‌نالند.»

رفتار با کرونا باید شبیه با آنفلوآنزا باشد؛ با هر جهش یک واکسن جدید
ناجی در ادامه به وضعیت واکسیناسیون و تزریق دز یادآور اشاره کرد و گفت: «تزریق دز یادآور خیلی اهمیت دارد. از زمانی که دلتا آمد گفتیم واکسن باید تغییر کند و نشد ولی علی‌رغم اینکه واکسن‌های موجود علیه واریانت‌های جدید یا زیرشاخه‌های اُمیکرون می‌بینیم که هر روز از یک‌جایی سر برمی‌آورد، مطلوب نیست اما دو مطلب مهم است. مطالعه نشان می‌دهد زدن همین واکسن‌ها در دز سوم و آنهایی که دز چهارم را باید تزریق کنند و افرادی که سن بالایی دارند و تمام افرادی که در هر گروه سنی بیماری زمینه‌ای دارند و موجب ضعف سیستم ایمنی آنها می‌شود موثر است، اگر 6 ماه از دز سوم گذشته باشد باید دز چهارم واکسن را تزریق کنند یا دز دوم یادآور را تزریق کنند. مطالعه نشان داده این دز یادآور علی‌رغم اینکه علیه واریانت‌های جدید نیست، می‌تواند از بیماری شدید و بستری شدن و مرگ‌ومیر بیش از ۷۰ درصد جلوگیری کند. همچنین درخصوص اُمیکرونی که الان می‌چرخد مطالعه نشان می‌دهد کسانی که اوایل دوره اُمیکرون (یعنی قبل عید ما) مبتلا شدند که ویروس‌ها و زیرشاخه‌های اولیه اُمیکرون بودند، می‌توانند چهار تا 6 هفته بعد احتمال بالای ۲۰ و خرده‌ای درصد زیرشاخه‌های بعدی را نیز مبتلا شوند، یعنی زیرشاخه‌ها بسیار تغییر کرده‌اند و می‌توانند سیستم ایمنی را دور بزنند اما کسانی که زیرشاخه‌های اولیه را گرفته‌اند، واکسن بزنند میزان خطر سه‌برابر است و اگر واکسن تزریق نکرده باشند این خطر هشت‌برابر است. تزریق واکسن‌ها دو مطلب دارد؛ گردش ویروس را کم و از بیماری‌های شدید و مرگ‌ومیر جلوگیری می‌کند، پس مزیت دارد و باید دز یادآور را با دستورالعمل‌های خاص خود بزنیم تا واکسن‌های جدید با ترکیب جدید به بازار بیاید. همان‌طور که مدرنا و فایزر کارآزمایی بالینی را نیز انجام می‌دهند و سازمان بهداشت جهانی گفته باید این تغییر ایجاد شود و در ایران نیز برکت واکسنی کشته‌شده براساس اُمیکرون را تزریق و مجوز دز بوستر هم دریافت کرده است. این اقدامات انجام می‌شود تا واکسن‌های جدید بیاید. از زمانی که دلتا آمد، گفته‌ایم باید روش برخورد با کرونا مانند برخورد با آنفلوآنزا باشد، یعنی پایش ژنتیکی صورت گیرد و یک ترکیب واکسن درست را سالانه داشته باشیم. البته برای کووید متفاوت می‌شود و زمان‌ها به هم نزدیک‌تر است. هر زمان پایش ژنتیکی انجام شد و ویروس تغییر کرد می‌تواند سیستم ایمنی حاصل از واکسن را بشکند، واکسن را عوض می‌کنیم و واکسن را برای کسانی که در ریسک هستند، تزریق می‌کنیم. این کار باید انجام شود. همچنین باید در تمام دنیا بیش از ۷۰ درصد دز یک تا بوستر را تزریق کنند. کشورهایی داریم که درصد بالایی واکسن تزریق کرده‌اند اما یک‌سری از کشورها در میانه و سطوح پایین واکسیناسیون مانده‌اند. همان‌ها تغییرات و واریانت‌ها را ایجاد می‌کنند. تا این اختلاف وجود دارد باید منتظر واریانت‌های جدید باشیم و باید تغییرات را ببینیم و این کار کنترل کووید را مشکل‌تر می‌کند. هرچند به اثبات رسیده در اُمیکرون و دلتا میزان بستری و ماندن در دوره بستری و مرگ‌ومیر کمتر است اما شاهدیم خیلی‌ها به‌خاطر موارد زمینه‌ای درگیر می‌شوند و مرگ‌ومیر دارند باید این موضوع واکسیناسیون عمومی را در کشور بالا ببریم ولی روی واکسیناسیون ۷۰ درصد دو دز مانده‌ایم و خیلی‌وقت است که تغییری نکرده و نمی‌دانم چند درصد مردم سه دز را تزریق کرده‌اند. تا چند روز پیش ۳۴ درصد دز سوم تزریق کرده بودند و مردم باید تشویق و توجیه شوند.»