تاریخ : Thu 21 Jul 2022 - 04:18
کد خبر : 73105
سرویس خبری : فرهنگ و هنر

شاگرد خلف مکتب امام خمینی(ره)

شاگرد خلف مکتب امام خمینی(ره)

بخش زیادی از انسان‌ها با اینکه در طول این دو جهان قرار دارند و پیامدهای تقابل این دو جهان را در زندگی فردی و اجتماعی خود لمس می‌کنند، اما نسبت به حقیقت این دو جهان آگاهی نداشته و نقش خود را در این تقابل نمی‌شناسند.

رفیع‌الدین اسماعیلی، فعال فرهنگی: براساس دو تفکر حق و باطل در جهان هستی، دو جهان اجتماعی در قالب کلان خود در تقابل با هم قرار دارند و این تقابل در امتداد تاریخ وجود داشته است. امروز می‌توان این تقابل تمدنی را در رویارویی جهان اجتماعی اسلام- که مصداق بارز آن جبهه مقاومت شیعی است- و جهان اجتماعی کفر- که مصداق بارز آن سرمایه‌داری سکولاریسم- اومانیستی است، مشاهده کرد.
بخش زیادی از انسان‌ها با اینکه در طول این دو جهان قرار دارند و پیامدهای تقابل این دو جهان را در زندگی فردی و اجتماعی خود لمس می‌کنند، اما نسبت به حقیقت این دو جهان آگاهی نداشته و نقش خود را در این تقابل نمی‌شناسند؛ بنابراین چه‌بسا نخبه‌ای با تحصیلات تخصصی آکادمیک یا عالمی حوزوی باشند، لکن در حجاب علم گرفتار بوده و در فقدان  نگاهی کلان‌نگر، در امتداد جهان سکولار قدم بردارد. درمقابل برخی دیگر از انسان‌ها به‌جای محکومیت در فراخنای تاریخ، جایگاه خود در این دو جهان را یافته و تاریخ‌سازی می‌کنند. بهترین نمونه در زمان ما امام‌خمینی(ره) است که با انقلاب خود و برپایی نظام ولایی شیعی، زمین بازی در دوگانه کمونیسم- سرمایه‌‌داری را به هم زده و حرف نویی را به گوش مردم جهان رساند و جبهه مقاومت آزادگان جهان را انسجام بخشید.
محمدحسین فرج‌نژاد که شاگرد خلفی در مکتب امام خمینی(ره) است، سعی کرد با هسته معنایی جهان اجتماعی که امام خمینی(ره) به منصه‌ظهور رساند، قلبی و وجودی متحد شود و در حد توان به تمام لوازم و اقتضائات آن پایبند باشد. چه بسیار افرادی که با این هسته معنایی همراه شدند اما در فراز و نشیب حوادث اجتماعی، اتحاد وجودی‌شان با این جهان اجتماعی، کمرنگ و پررنگ شد، اما فرج‌نژاد از آن‌دسته همراهانی بود که سعی کرد تا لحظه آخر در عمیق‌ترین رابطه وجودی با این جهان معنایی باشد، چنانچه این امر در سیره علمی و عملی ایشان قابل مشاهده است. وی با تمام توان در ادامه مسیری که امام(ره) برای شیعیان باز کرد، قدم برداشت و قلم زد و به پرورش نیرو پرداخت و فارغ از کسب عمق علمی در علوم مختلف، با یک «کلان‌نگری» منحصربه‌فرد، تقابل این دو جهان را نظاره کرد و نقش خود را در این جهان معنایی یافت و فراتر از آن، دیگران مستعد را نیز در جایگاه درست خود قرار داد و برای هریک نقش مناسبی در این تقابل تمدنی تعریف کرد.
وقتی به عملکرد علمی و عملی محمدحسین فرج‌نژاد نگاه می‌کنیم، می‌بینیم از سویی در رشته‌های مختلف علوم متخصص است و مهم‌تر از آن با نگاهی میان‌رشته‌ای، ربط و رابطه و تعامل علوم مختلف در شکل‌گیری تمدن غرب را تفحص می‌کند و از سوی دیگر، نگاه ویژه‌ای به شبکه انسانی و پرورش نیروی متعهد دارد. زیرا به معنی واقعی کلمه اعتقاد داشت هر نیروی متخصص متعهد، می‌تواند در برابر کثرتی از جهان کفر مقابله کند و در جهان هستی اثرگذاری داشته باشد.
جهان اجتماعی محمدحسین فرج‌نژاد به‌واقع در امتداد جهان توحیدی اسلام قرار داشت و در مقام عمل نیز از این جهان توحیدی تبعیت می‌کرد. حضور در سیستان، کمک‌های متعدد به فقرا، دستگیری علمی و معنوی و مادی از دوستان و شاگردان، نمونه‌های کوچکی است برای نمایش اتحاد وجودی فرج‌نژاد با جهان توحیدی اسلام که نه‌تنها در عرصه‌های علمی بلکه در تمام عرصه‌های زندگی وی قابل مشاهده است.