نرگس چهرقانی، خبرنگار گروه سیاست: جو بایدن رئیسجمهور آمریکا شامگاه چهارشنبه هفته گذشته پس از تبلیغات وسیع چندهفتهای درباره اهداف کلان سفرش به غرب آسیا، پا به منطقه گذاشت. هرچند درواقع رئیسجمهور آمریکا قصد داشت بهمنظور فشار به کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس برای افزایش تولید انرژی به منطقه بیاید اما همزمان اهداف بزرگ دیگری مانند تشکیل ناتوی منطقهای نیز در اینباره مطرح میشد.
در گفتوگو با سیدرضا صدرالحسینی کارشناس مسائل منطقه به بررسی پیامدهای سفر جو بایدن به منطقه غرب آسیا پرداختهایم. صدرالحسینی معتقد است حل بحران انرژی غرب به وسیله ظرفیت کشورهای عربی مهمترین و اساسیترین هدف سفر بایدن به منطقه است. وی در بخش دیگری از مصاحبه پیرامون تشکیل ناتوی عربی با همراهی رژیمصهیونیستی نیز گفت: «تشکیل ناتو عربی درحالی که یکی از طرفهای حاضر در آن رژیم صهیونیستی است امکانپذیر نخواهد بود، زیرا ظرفیتهای بومی کشورهای عربی امکان تشکیل چنین ناتویی را نخواهد داد.»
در ادامه مشروح گفتوگوی با سیدرضا صدرالحسینی از نظر شما میگذرد.
مهمترین هدف جو بایدن از سفر به عربستان و شرکت در نشست کشورهای عضو شورای همکاری خلیج در جده از نظر شما چیست؟
با توجه به اینکه نخستین سفر جو بایدن به منطقه غرب آسیا با گذشت بیش از یکسال از آغاز ریاستجمهوری وی انجام شد، گمانهزنیهای بسیاری در رابطه با اهداف و ابعاد این سفر مطرح شد، اکنون با پایان سفر رئیسجمهور آمریکا به منطقه میتوانیم ارزیابی دقیقتری از اهداف و پیامدهای حضور بایدن در منطقه غرب آسیا داشته باشیم. مهمترین و اساسیترین هدف سفر بایدن به منطقه مساله تامین انرژی غرب بهویژه آمریکا بود، با آغاز بحران در اوکراین مساله انرژی برای غرب و اروپا دارای اهمیت ویژه شد و از طرفی با توجه به اینکه مدیریت بحران اوکراین در حکم جنگ و بازی بزرگ بین روسیه و آمریکاست در این جنگ متضررترین کشورها، اروپاییها بودند. در چنین شرایطی بایدن هم برای پر کردن باک بنزین شهروندان آمریکایی و هم برای کمک به حل نسبی موضوع مهم انرژی در اروپا مجبور است هرچه سریعتر بحران پیشآمده را حلوفصل کند، بهویژه اینکه در دو ماه آینده با سرد شدن هوا در قاره اروپا مساله تامین انرژی نیز برای کشورهای عضو این قاره حیاتی خواهد شد.
در این رابطه بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان حوزه انرژی معتقدند امکان تولید انرژی مدنظر آمریکا برای حل بحران غرب فقط از طریق عربستان و امارات امکانپذیر نخواهد بود، اما با این حال بایدن در سفر خود به غرب آسیا را با هدف حلوفصل این چالش آغاز کرد و احتمالا در آینده نیز بخش کوچکی از انرژی موردنیاز غرب با افزایش تولید چاههای نفت عربستان و امارات حل شود.
براساس چه مستنداتی معتقدید ظرفیت تولید انرژی عربستان و امارات بهتنهایی برای حل مشکل بحران انرژی در اروپا کافی نیست؟
کارشناسان حوزه انرژی با توجه به توانمندیهای استحصال نفت عربستان و امارات پیشبینی میکنند این دو کشور حداکثر بتوانند 500هزار بشکه نفت در روز به تولیدات کنونیشان اضافه کنند. البته این افزایش 500هزار بشکهای نیز با فشار مضاعف به چاههای نفت امکانپذیر خواهد بود وگرنه همین الان عربستان با حداکثر توان خود از چاههای خویش نفت استخراج میکند.
بایدن با سفر به عربستان میخواست به مردم کشورهای اروپایی و آمریکا ثابت کند که وی نسبت به حل مساله بحران انرژی بیتفاوت نیست، اما واقعیت میدانی این است که برای حل بحران انرژی غرب نمیشود به تنهایی روی ظرفیت تولید عربستان و امارات حساب باز کرد و برای حل این بحران نیاز است از ظرفیت جمهوری اسلامی ایران و عراق نیز استفاده شود، ایران با توجه به تحریمهایی که وضع شده است طبیعتا امکان ورود به بازار نفت بهصورت گسترده را نخواهد داشت و همین مساله درکنار ظرفیت ناکافی تولید عربستان و امارات باعث شده در رابطه با حل بحران انرژی در اروپا بایدن با دست خالی منطقه را ترک کند.
بایدن قبل از حضور در جده به رژیمصهیونیستی رفت و دیداری با لائیر لاپید نخستوزیر موقت این رژیم داشت، به نظر میآید یکی از اهداف بایدن دموکرات در این سفر جلب حمایت لابیهای صهیونیستی است، شما در این رابطه چه ارزیابیای دارید؟
مساله تامین امنیت و رفاه رژیمصهیونیستی یکی از اهداف مهم سفر بایدن به منطقه است، بایدن نیز در نتیجه تلاش برای تامین امنیت اسرائیل بهدنبال جلب حمایت صهیونیستهاست، زیرا وی و سایر دموکراتها برای موفقیت در انتخابات پیشروی کنگره آمریکا و در آینده نیز در انتخابات ریاستجمهوری نیازمند کمک لابی صهیونیستها هستند. در سفر بایدن به رژیمصهیونیستی به نظر میآید وی تا حدی توانست به اهداف خود در رابطه با جلب حمایت لابیهای صهیونیستی برسد. البته باید منتظر ماند و نتیجه این همکاری با لابیهای صهیونیستی را در ماههای آینده و در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا مشاهده کرد.
تلاش آمریکا برای ایجاد ائتلاف ضدایرانی و تشکیل ناتوی عربی با حضور ارتش کشورهای عربی یکی از مهمترین مواردی بود که کارشناسان پیشبینی داشتند در سفر بایدن به منطقه موردتوجه رئیسجمهور آمریکا قرار گیرد، در این سفر آیا بایدن توانست پایههای تشکیل این ائتلاف را بگذارد؟
تشکیل مجموعهای نظامی که از آن با نامهای متعددی ازجمله ناتوی عربی، ارتش خلیجفارس یا ارتش عربی یاد میشود از مدتها قبل بهعنوان یکی از اهداف نخستین سفر بایدن به منطقه غرب آسیا توسط کارشناسان مسائل بینالملل و امنیتی مطرح میشد. براساس تحلیلهای متعدد این کارشناسان تشکیل ناتوی عربی درحالی که یکی از طرفهای حاضر در آن رژیمصهیونیستی است امکانپذیر نخواهد بود، زیرا ظرفیتهای بومی کشورهای عربی امکان تشکیل چنین ناتویی را نخواهد داد و از طرفی نزدیکی ارتش کشورهای عربی با رژیمصهیونیستی نیز به اندازهای نیست که توقع داشت ارتشی متحد با حضور رژیمصهیونیستی و سایر کشورهای عربی تشکیل شود. البته آمریکاییها در رابطه با این مساله اعلام کرده بودند ما برای ایجاد فرماندهی پدافندی واحد به منطقه خواهیم آمد، در ارزیابی موفقیت بایدن در ایجاد این فرماندهی باید در نظر داشت ممکن است پس از این سفر فرماندهی پدافندی متمرکز منطقهای ایجاد شود اما بازهم مساله تشکیل ارتش و ناتوی عربی بهویژه پس از مواضعی که ایران در این رابطه داشته است، موضوعی امکانپذیر نخواهد بود. در همین رابطه قبل از سفر بایدن به غرب آسیا نخستوزیران کشورهای مصر، عراق و اردن و پس از سفر بایدن سران کشورهای عراق و امارات نیز نسبت به مساله تهدید ایران و تشکیل ناتوی عربی واکنش منفی نشان دادند. حتی در یک گام جلوتر انور قرقاش وزیر مشاور در امور خارجه دولت امارات نیز هفته گذشته اعلام کرد آماده انجام گفتوگو و سفر به جمهوری اسلامی ایران است. بهطور کلی بررسی شرایط بهوجودآمده از سفر بایدن به منطقه نشان میدهد این سفر دستاوردی جدی برای رئیسجمهور آمریکا نداشته است.