تاریخ : Thu 14 Jul 2022 - 01:55
کد خبر : 72961
سرویس خبری : ایده حکمرانی

ترور مهندسی

در باب یک بررسی آماری درباره مهندسان

ترور مهندسی

به‌طور جالب‌توجهی و بیش از آنچه تصور می‌شد، مهندسان و دانشجویان مهندسی در میان تروریست‌های اسیر و اعتراف‌شده حضور دارند.

علیرضا خباززاده‌رضایی، مترجم: متن پیش‌رو ترجمه یادداشت دیوید بربی در مجله نیویورک‌تایمز است که یک بررسی آماری در مورد مهندسان را مورد ارزیابی قرار می‌دهد. آنها می‌گویند که به آزادی اعتقاد دارند و در ارزش‌هایی که ما داریم، سهیم‌اند. آنها می‌گویند که چند سیب گندیده نباید موجب پایین‌آوردن سطح قضاوت ما درباره همه انواع سیب‌ها شود. [اما] گول نخورید. آنها در میان ما بدون مجازات و با بخشودگی راه می‌روند؛ اما به قول هنری فارل، پژوهشگر علوم سیاسی در دانشگاه جورج‌واشنگتن: «گروهی بدنام هستند که با خشونت تروریستی و باورهای سیاسی بنیادگرا مرتبطند.»
آنها مهندسان هستند.  البته فارل شوخی می‌کرد، او این نظر را در وبلاگی، اندکی پس از آنکه عمر فاروق‌عبدالمطلب (به اینکه دانشجوی مهندسی و یکی از فعالان القاعده بوده، اعتراف کرده است) تلاش کرد یک هواپیمای مسافربری را چند سال پیش بر فراز دیترویت منفجر کند، منتشر کرد. اما این طعنه ریشه در یک واقعیت آماری داشت: به‌طور جالب‌توجهی و بیش از آنچه تصور می‌شد، مهندسان و دانشجویان مهندسی در میان تروریست‌های اسیر و اعتراف‌شده حضور دارند. شاید این یک تصادف عددی و حتی شانسی باشد. اما دیگو گامبتا–جامعه‌شناس- و استفن هرتوگ-پژوهشگر علوم سیاسی- چنین فکر نمی‌کنند.  هر ماه پایگاه داده‌های پژوهشی گامبتا و هرتوگ براساس رویدادها و شواهد مختلفی که اتفاق می‌افتاد، پیشرفت می‌کرد. که در ادامه به بعضی از آنها اشاره می‌کنیم. ۱- تلاش عبدالمطلب بر دیترویت، ۲- جوزف اندرو استک، یک مهندس نرم‌افزار، موجب سقوط هواپیمایش به سرویس درآمد داخلی (I.R.S) دفتری در شهر آستینِ تگزاس شد، ۳- جان‌پاتریک بدل، دانشجوی کارشناسی‌ارشد مهندسی در ورودی پنتاگون تیراندازی کرد، ۴- فیصل شهزاد (لیسانس علوم کامپیوتر و مهندسی) در فرودگاه کندی به‌دلیل تلاش ناموفق برای انفجار بمب در میدان تایمز دستگیر شد، ۵- فیض محمد، یک مهندس عمران در فرودگاه کراچی با باتری و مدار الکتریکی پنهان در کفش‌هایش دستگیر شد و ۶- از دسیسه‌کاران ۱۱سپتامبر که فراتر از دبیرستان حتی تحصیل کرده بودند، هشت نفرشان تحصیلکرده رشته مهندسی بودند. همان‌طور که این فهرست نشان می‌دهد، این پدیده صرفا به مسلمانان یا خاورمیانه‌ای‌ها محدود نمی‌شود. درواقع، اندیشیدن براساس مذهب، ملت و حتی جایگاه اجتماعی نتوانست به‌درستی توضیح دهد که به‌عنوان مثال چرا از میان هزاران پسر خانواده‌های مسلمان و میانه‌روی طبقه متوسط نیجریه‌ای، درظاهر تنها عبدالمطلب وارد توطئه‌های تروریستی شده است. از نظرگاه مرسوم علوم اجتماعی این فرد نیز شبیه تعداد بی‌شماری از افراد غیرتروریستی به نظر می‌رسد. اما چه امری برایمان ناپیداست؟  
در مقاله‌ای که در مجله اروپایی جامعه‌شناسی منتشر شد، گامبتا و هرتوگ استدلال می‌کنند که ارتباط مهندس و تروریست بخشی از پاسخ است: این ارتباط میان دانش مهندسی و تروریسم دریچه جدیدی است به سوی آنچه گامبتا «منطق پنهان» جامعه می‌نامد. اگرچه احتمال وجود چنین امری در ظاهر بسیار اندک است- گامبتا می‌گوید: «مثل این می‌ماند که بگوییم احتمال اینکه صاعقه به شما اصابت کند، یک درمیلیون است، و احتمال اینکه یک مهندس با رعدوبرق برخورد کند، چهار درمیلیون است.»– بااین‌حال به‌صراحت می‌گوید که این احتمال امری موجود است.  این دو پژوهشگر برای مطالعه اخیر خود، سوابق 404 مردی را که به گروه‌های افراطی و فعال در چند دهه گذشته تعلق داشتند، جمع‌آوری کردند (برخی در زندان، برخی نه). اگر آن گروه‌ها جمعیت افرادی که در سن اشتغال به سر می‌برند از کشورهایشان منعکس می‌کردند، مهندسان حدود 5/3درصد از اعضا را تشکیل می‌دادند. درعوض، نزدیک ۲۰درصد از مبارزان این گروه‌ها دارای مدرک مهندسی بودند. وقتی گامبتا و هرتوگ تنها به مبارزانی نگاه کردند که مشخص شد تحصیلات‌شان فراتر از دبیرستان بوده است، نزدیک به نیمی از آنها (۴۴درصد) در رشته مهندسی آموزش دیده بودند. در میان کسانی که مدارک تحصیلی پیشرفته در سرزمین‌های مبارزان دارند، تنها ۱۸درصد مهندس‌اند. طبقه‌بندی مبارزان تروریستی براساس ۳۰ کشورشان نیز همین الگو را نشان می‌دهد: مهندسان نماینده یک‌پنجم از کل مبارزان تروریستی از هر کشور به جز یک کشور، و تقریبا نیمی از کسانی‌اند که دارای مدارک تحصیلی پیشرفته بودند.  یک علت به‌ظاهر واضح برای حضور مهندسان در گروه‌های خشونت‌آمیز تروریستی در شرح وظایف تروریست‌ها نهفته است.   بالاخره چه کسی کمترین احتمال را دارد که رادیو را با ادوات فرود هواپیما یا به قول گامبتا، سیم قرمز را با رنگ سبز اشتباه بگیرد؟ اما اگر گروه‌ها برای اعمال خشونت سیاسی به اجراکننده‌هایی (Geeks) نیاز دارند، باید مدارک مهندسی در فهرست همه گروه‌های تروریستی که بمبگذاری می‌کنند، هواپیما می‌ربایند و آدم‌ربایی را به نمایش می‌گذارند، دیده شود و اینچنین نیست.  گامبتا و هرتوگ مهندسان را فقط در گروه‌های راست‌گرا یافتند- گروه‌هایی که ادعا می‌کنند برای پیشینه مقدس بنیادگرایان اسلامی یا برتری سفیدپوستان آمریکایی از ملت‌های آریایی-که بنیانگذارش ریچارد باتلر، مهندس هوافضا بود- یا آنان که برای دولت ایالات‌متحده پیشامدرن مینیمال می‌جنگند. دولتی که استک و بدل از آن تمجید کردند (تروریست‌هایی که پیش‌تر معرفی کردیم.)
در میان کمونیست‌ها، آنارشیست‌ها و سایر گروه‌هایی که دروغ‌های ایده‌آل و درخشان‌شان درباره آینده است، محققان تقریبا هیچ مهندسی پیدا نکردند. بااین‌حال، این گروه‌ها مهارت‌های فنی مشابهی با راست‌گرایان افراطی داشتند. برای مثال، بین سال‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۷۸، گروه «Baader-Meinhof» در آلمان اقدام به آدم‌ربایی، ترور، سرقت از بانک و بمبگذاری کرد. 17نفر از اعضای آن گروه دارای مدارک کالج یا فارغ‌التحصیل بودند، و عمدتا در رشته حقوق یا علوم انسانی بوده و هیچ‌کدام مهندسی نخوانده بودند.
گامبتا و هرتوگ پیشنهاد می‌کنند که مجموعه ذهن یک مهندس ممکن است ترکیبی از محافظه‌کاری هیجانی و عادات فکری باشد که پاسخ‌های روشن را به سوالاتی مبهم ترجیح می‌دهد- به‌عبارتی دیگر «ترکیبی از یک ذهن هوشیار توأم با پذیرشی وفادارانه از قدرتی اتوریته». آیا مردم به این سبب مهندس می‌شوند که [ذاتا] این‌گونه هستند؟ یا اینکه کار و فعالیت مهندسی به آنها اینچنین شکل می‌دهد؟ گامبتا می‌گوید این موضوع احتمالا یک گره از بازخورد هر دو است.
گامبتا می‌گوید که ناامیدی اقتصادی نیز مهم است. در نمونه‌های مورد بررسی از مبارزان افراطی، از ۳۰ کشور، تنها یک کشور وجود داشت که در آن مهندسان کمتر حضور داشتند، و آن هم کشور عربستان سعودی است- کشوری که مهندسان همیشه کار زیادی برای انجام و اجرا داشته‌اند. اما «وضعیت‌ها و ویژگی‌های شناختی عجیب و غریب مهندسان» باعث می‌شود که آنها کمی بیشتر از حسابداران، پیشخدمت‌ها یا فیلسوفان به‌وسیله پذیرش باورهای خشونت‌آمیز و افراطی به ناامیدی شغلی واکنش نشان دهند.
در مقابل، تعجب‌آور نیست که ویلیام آ.وولف، رئیس سابق آکادمی ملی مهندسی، طرفدار نظریه گامبتا و هرتوگ نباشد. او می‌گوید: «اگر یک میلیون سکه داشته باشید، تقریبا مطمئن هستید که در بخشی از آن سکه‌ها، ۲۰ سکه از قسمت تصویر آن پشت‌سر هم وجود داشته باشد.» او می‌گوید که نمونه مورد بررسی مبارزان تروریستی مورد استفاده گامبتا و هرتوگ برای آنها بسیار کوچک بوده تا بخواهند مطمئن شوند که به یک تصادف عددی بی‌معنی دچار نشده‌اند. به گفته وولف، این تئوری به اشتباه بیان می‌کند که مهندسان به‌دنبال چه هستند. او می‌گوید: «کسی که متحجر است، مهندس بدی است.»

منبع:
 https://www.nytimes.com/2010/09/12/magazine/12FOB-IdeaLab-t.html