تاریخ : Tue 12 Jul 2022 - 03:25
کد خبر : 72921
سرویس خبری : جهان شهر

دروغ‌های بزرگ درباره جنگ اوکراین

نبرد روایت‌ها به اوج رسیده است

دروغ‌های بزرگ درباره جنگ اوکراین

تحریم‌ها علیه روسیه به‌شدت سنگین بوده‌اند اما به وضوح در وارد ساختن فشار کامل و حتی شوک به اقتصاد این کشور ناکام مانده‌اند.

روس‌ها حتی هنگامی که شوروی فروپاشید، در قالب کشوری به نام روسیه هرچند در سطحی پایین‌تر قدرت خود را حفظ کردند. با این وجود چنین قدرتی دیگر مجال هماوردی همه‌جانبه با غرب را به مسکو نمی‌داد.  این عدم تعادل قدرت در دو سوی معارضه روسی-غربی به شکلی واضح مشهود بود؛ به‌ویژه زمانی که جهان نظاره‌گر عملیات‌های نظامی عظیم غرب در عراق در سال 1991 و 2003 بود و تجربه اشغال افغانستان در سال 2001 را پیش چشم خود داشت. غرب در سال 1999 نیز پایتخت صربستان متحد سنتی روس‌ها را نیز درهم کوبیده بود، بدون آنکه کاری از مسکو برآید.  مرور این سوابق که به حکم روندهای طولانی‌مدت جهانی، مدت زیادی از آنها نگذشته است موجب شد تا تهاجم روسیه به اوکراین یک حرکتی انتحاری از سوی مسکو تلقی شود؛ به‌ویژه آنکه غرب تهدیداتی جدی و مصمم علیه روس‌ها ابراز می‌داشت.  امروز اما تقریبا 6 ماه پس از آغاز جنگ، نه خبری از روسیه ضعیف سال‌های پیش است و نه بیشتر از آن خبری از غرب هراس‌افکن. غرب از لحاظ لفظی همان غرب سال‌های قبل است و تهدید می‌کند اما از نظر عملی ناتوانی‌اش مشهود است؛ آن هم نه در برابر شوروی‌ احیا شده بلکه در برابر روسیه‌ای که او نیز از پیش‌روی کامل در اوکراین ناکام بوده است.
این موضوع نشان می‌دهد روس‌ها هرچند از قدرت خود تصور اشتباهی داشته‌اند اما حداقل در برداشت‌شان درباره ضعف جدی غرب موضوع را درست دریافته‌اند.
از همین رو به بررسی برخی از نکات موجود در جنگ اوکراین پرداخته‌ایم که جزئیات آن می‌تواند برای فهم روندهای واقعی جنگ مفید باشند.
1. عدم کامیابی تحریم‌های ضدروسی
تحریم‌ها علیه روسیه به‌شدت سنگین بوده‌اند اما به وضوح در وارد ساختن فشار کامل و حتی شوک به اقتصاد این کشور ناکام مانده‌اند. این مساله دلایل زیادی دارد. همان‌گونه که تحریم‌ها و مواضع علیه روسیه به دلیل قدرت و سابقه تاریخی این کشور به‌شدت شدید بوده‌اند، درست به همین دلایل بخشی دیگر از کشورها حاضر به همکاری علیه روسیه نشده‌اند؛ به عبارت دیگر هرچند قدرت و نیت توسعه‌طلبانه روسیه باعث شده برخی از کشورها به این نتیجه برسند که باید به‌طور کامل در برابر آن ایستاد اما برخی دیگر را به این نتیجه رسانه که نباید بیش از این مسکو را تحریک کرد. از این رو تحریم‌ها علیه روسیه‌ای هراس‌انگیز، اتمی، وسیع و با منابع بسیار زیاد قابل اجرا نیست. چنین مساله‌ای نشان می‌دهد مهار روسیه از طریق اقتصادی حداقل در کوتاه‌مدت امکان‌پذیر نخواهد بود.
2. افزایش «نفوذ خارجی» روسیه در برابر آسیب نسبی به «روابط خارجی» این کشور
 غرب ادعا می‌کند روسیه در اوکراین به دام افتاده و با ورود به اوکراین نفوذ جهانی خود را از دست داده است. در اینجا نوعی تفاوت در برداشت‌هایی وجود دارد که در معنا به جای یکدیگر به کار رفته‌اند. باید میان «نفوذ خارجی» و «رابطه خارجی» تفاوت قائل شد. دو کشور می‌توانند بهترین روابط را داشته باشند ولی در همدیگر نفوذ و تاثیر داخلی نگذارند؛ همان‌گونه که دو دولت می‌توانند با یکدیگر رابطه نداشته باشند اما بر یکدیگر اثرات زیادی بگذارند، همانند اثرات ترکیه در سوریه. جنگ در اوکراین نه‌تنها نفوذ روسیه را کاهش نداده است بلکه آن را بیشتر نیز ساخته است. نفوذ روسیه در بالکان، لیبی، سوریه، ونزوئلا، نیکاراگوئه و جمهوری‌های استقلال یافته شوروی سرجای خودش باقی مانده است، هرچند این جنگ در حوزه «روابط خارجی» آسیب‌هایی جدی اما نه کامل برای مسکو داشته است. روابط روسیه با کشورهای غربی تخریب شده است اما همزمان روابط این کشور با کشورهای مطرح جهان مانند چین، هند، ایران، برزیل و حتی آرژانتین بهتر از گذشته شده است، مساله‌ای که نه به‌طور کامل اما به صورت نسبی کاهش روابط با غرب را در برخی از حوزه‌ها پوشش می‌دهد. از این رو جنگ در اوکراین به افزایش نفوذ روسیه منجر شده ولی قادر نبوده روابط خارجی روسیه را به شکل موثری نابود کند زیرا حتی غرب به‌ویژه کشوری مانند فرانسه حاضر به تشدید تنش‌های بیشتر از وضعیت فعلی علیه مسکو نشده‌اند.
3. تقویت هویت روسی و تضعیف هویت اوکراینی
روسیه هویت روس‌ها را تقویت و هویت اوکراین را نه نابود اما تضعیف کرده است. با وجود آنکه ولادیمیر پوتین می‌گوید روس‌ها و اوکراینی‌ها یک ملت هستند و به طعنه معتقد است اوکراین به شکل مصنوعی تشکیل شده است اما در هرحال یک کشور 600 هزار کیلومتر مربعی با 43 میلیون جمعیت در اروپا یک هویت قدرتمند دارد.
حال که با حمله روسیه 7/5 میلیون اوکراینی آواره شده‌اند و بخشی از جمعیت اوکراین به‌ویژه روس‌تبارانش به زیر سلطه مسکو خواهند رفت، هویت اوکراینی به نفع هویت روسی به‌شدت تضعیف خواهد شد. اوکراینی کوچک، شکست خورده و محصور در خشکی چندان توانی برای آن ندارد که به نمادی باشکوه برای یک قوم تبدیل شود بلکه از این به بعد اوکراینی‌ها مانند مجارها یک قوم کوچک خواهند بود که این شانس را دارند که در محدوده‌ای کوچک کشور خودشان را داشته باشند.
4. گارد اوکراین در آستانه شکسته شدن
تصرف کامل منطقه دونباس در جنوب شرق، دستیابی به مناطقی مانند خرسون در جنب خارکیف در شمال منطقه دونباس عملا باعث شکسته شدن گارد دفاعی اوکراین می‌شود. بیشتر نیروهای اوکراین در این شهرها متمرکز شده‌اند، اگر روس‌ها ارتش اوکراین را در جنوب شرق نابود کنند مناطق مرکزی اوکراین با سهولت در دسترس روسیه قرار خواهند گرفت.
5. اثرات متفاوت طولانی شدن جنگ بر روسیه و اوکراین
طولانی شدن جنگ برای اوکراین به ویرانی شدید و حتی فروپاشی دستگاه نظامی این کشور منجر می‌شود اما با شرایط فعلی این جنگ برای روسیه باعث افزایش انسجام و قدرت رزمی روس‌ها از کنار تجارب جنگ شود. اگر جنگ مانند روزهای اول در جریان بود، در کنار تخریب گسترده‌تر اوکراین روسیه نیز زیان‌های شدیدی می‌دید اما با راهبرد جدید روس‌ها هرچند میزان آسیب به گسترده جغرافیایی اوکراین کاهش یافته اما همزمان از تلفات مسکو نیز کاسته است.
6. تغییر معادلات میدانی به زیان اوکراین
اساسا موفقیت اوکراینی‌ها زمانی به دست آمد که روس‌ها بدون آنکه زمین را بشناسند در ستون‌هایی چندین کیلومتری وارد سرزمین‌های داخلی اوکراین شدند که در آنجا حمایت مردمی چندانی نداشتند. ورود بی‌مهابای روس‌ها در عمق زیاد و محدوده‌ای وسیع باعث شده بود اوکراینی‌ها قادر باشند کمین‌های مرگباری در مسیر نیروهای روس بزنند. از طرف دیگر در مناطقی که روس‌ها با معارضی روبه‌رو نبودند به دلیل گسترده بودن خطوط تدارکات رسانی، بخش لجستیکی ارتش روسیه قادر به رساندن تدارکات به آنها نبود.  حالا با خروج ارتش روسیه از بخش‌های وسیعی در شمال و شمال شرق اوکراین، این نیروها در دونباس و جنوب تمرکز کرده‌اند؛ جایی که زمین را به دلیل حضور دو جمهوری روس‌تبار دونتسک و دونباس می‌شناسند، از حمایت آنان برخوردارند و خود نیز از سال 2014 در آن جنگیده‌اند. روس‌ها در این منطقه به دلیل وسعت کم، تدارکات‌رسانی مناسبی ندارند؛ چه اینکه این خطوط و مراکز تدارکات‌رسانی را از سال 2014 به مرور تکمیل کرده‌اند. از این رو نمی‌توان تلفاتی را که روس‌ها در روزهای اولیه جنگ متحمل شدند برای امروز متصور بود. همین عامل ناکامی‌های روسیه را به دستاورد مبدل ساخته است. سرزمین‌هایی که امروز روسیه به دست آورده با سرزمین‌هایی که در شمال اوکراین آسان به دست آورد و آسان از دست داد، تفاوت بسیاری دارد. در پشت هر تصرفی در دونباس و نواحی جنوب یک ادعای سرزمینی سنگین توسط روس‌تباران اوکراینی قرار دارد و در پشت آن نیز یگان‌های پرتعداد ارتش روسیه که در یک نقطه متمرکز شده‌اند.  تغییر تاکتیک ارتش روسیه در جنگ اوکراین شامل متمرکز شدن به شرق اوکراین، عدم حملات گسترده به عمق اوکراین و همچنین عدم استفاده گسترده از جنگنده نشان می‌دهد مسکو از تحولات جنگ درس گرفته و به سرعت می‌تواند تغییرات عمده‌ای در سیاست‌های کلان جنگی خود ایجاد کند.  روس‌ها دیگر با مشکلات جنگیدن در عمق اوکراین که سخت و بدون مشروعیت بود مواجه نیستند، موشک‌های کروز گرانقیمت خود را به صورت روزانه صرف نابودی زیرساخت‌های داخلی اوکراین نمی‌کنند و از جنگنده‌های پیشرفته خود برای گشت‌زنی پرهزینه و پرریسک بر فراز خاک اوکراین به‌ویژه مناطقی که لازم نیست استفاده نمی‌کنند.  همزمان نیز ارتش روسیه سامانه‌های پدافند هوایی خود را که در سراسر شمال شرق و جنوب اوکراین پراکنده بودند در جنوب و جنوب شرق در جبهه‌هایی محدودتر مستقر ساخته که باعث شده پوشش پدافندی قابل‌توجهی در آسمان بالای سر نیروهای ارتش روسیه ایجاد شود و از تاثیرات حملات پهپادی اوکراین به‌شدت کاسته شده است. اوکراین امروزه تنها در سطوح جبهه و نه پشت جبهه از کوادکوپترهای بسیار کوچک برای انداختن گلوله‌های خمپاره استفاده می‌کند زیرا این وسایل به دلیل ابعاد و سرعت کم برخلاف پهپادها که بزرگ و سریع‌تر هستند به سختی شناسایی می‌شوند و البت به همان میزان نیز کم‌خطرتر هستند. از طرفی احتمالا کوادکوپترها در مناطقی استفاده می‌شوند که جنگ الکترونیک روس‌ها گسترده نیست، درحالی‌که بهره‌گیری از پهپادها احتمالا به همین دلیل کاهش یافته است.
7. فروش تسلیحات اهدایی غرب به روسیه به جای شلیک به سمت این کشور
 تسلیحات اختصاص داده شده به اوکراین تماما به خاک این کشور نرسیده‌اند. بخش بزرگی از تسلیحات واردشده به اوکراین به خطوط جنگی ارسال نشده‌اند. از طرف دیگر بخشی از تسلیحات ارسال‌شده به خطوط جنگ توسط قاچاقچیان سلاح و به کمک افسران اوکراینی در بازار سیاه به فروش رفته و بخش‌های دیگری از آنها نیز زیرفشار حملات بی‌امان روسیه نابود شده‌اند. براساس گزارش ارتش بلغارستان افسران ارتش اوکراین فروش دو توپ سنگین سزار ساخت فرانسه را که توسط پاریس به دولت زلنسکی اهدا شده بود را به قیمت هرکدام 120 هزار دلار به روسیه پیشنهاد کرده‌اند. این درحالی است که هرکدام از این سیستم‌های توپخانه‌ای 7 میلیون دلار قیمت دارند.