نرگس چهرقانی، خبرنگار گروه سیاست: سفر جوزپ بورل، نماینده عالی سیاست خارجی اتحادیه اروپا به ایران، درحالی قطعی شد که بسیاری از رسانههای آمریکایی با فضاسازی خبر از این میدهند که بورل حامل جواب منفی آمریکا به پکیج سیاسی ایران است. این پکیج سیاسی ایران که بعد از سفر انریکه مورا، معاون مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا پیشنهاد شد، نشان از انعطاف و تلاش ایران برای احیای مذاکرات برجام دارد، هرچند مقامات آمریکایی با فرافکنی پیشنهادهای ایران را فرابرجامی دانستند. با نگاهی به برخی محتویات بسته پیشنهادی ایران، انعطاف حداکثری ایران دیده میشود. مهدی خانعلیزاده، پژوهشگر بینالملل درباره محتویات این بسته پیشنهادی ایران به 1+4 و آمریکا، میگوید: «بخشی از پیشنهاد ایران شامل خروج بخشهای اقتصادی مرتبط با نیروهای نظامی ایران است و یک بخش آن قرارگاه خاتم سپاه بوده است که این پیشنهاد ایران را همان زمان آمریکا رد کرد.» او همچنین معتقد است: «این پیشنهاد ایران خیلی مهم است؛ چراکه ایران با اتحادیه اروپا همکاری کرد و برای احیای برجام انعطاف نشان داد. همچنین الان هم ایران در مذاکرات با بورل همکاری میکند و آماده توافق است اما چون رژیمصهیونیستی و عربستان نمیخواهند توافق شکل بگیرد و دولت بایدن هم ضعیف است و نمیتواند جلوی اینها ایستادگی بکند، مجبور است مطابق خواست رژیمصهیونیستی و عربستان عمل کند.» در همین راستا درباره اینکه آیا بورل در این سفر میتواند بهعنوان کنشگری سیاسی در احیای مذاکرات برجام نقش داشته باشد یا صرفا توریست و پیامرسان آمریکاست، با مهدی خانعلیزاده، کارشناس مسائل بینالملل به گفتوگو پرداختم که در ادامه میخوانید.
هفتههای گذشته ایران اعلام کرد پکیج سیاسی و پیشنهادهایی برای مذاکرات احیای برجام دارد. اما خب محتوای این پکیج رسانهای نشد. چند روز پیش میدلایستآی گزارشی منتشر کرد مبنیبر اینکه ایران پیشنهاد کرده از کل سپاه فقط قرارگاه خاتم از لیست تحریمی خارج شود و باقی سپاه نیاز نیست از لیست خارج بشود. چقدر احتمال دارد ایران چنین چیزی را پیشنهاد کرده باشد؟ و پیام این پیشنهاد ایران چیست؟ انعطاف در مذاکرات؟
طرف آمریکایی از ابتدا همواره میگوید ایران فقط بهدلیل مساله سپاه، حاضر به توافق نیست و به این دامن میزند. در فضای رسانهای داخل کشور هم بازنشر میدادند که الان توافق معطل خروج نام سپاه از لیست تروریستی است و تلاش میکردند دوگانه سپاه-معیشتی را شکل بدهند. از همان زمان بسیاری از کارشناسان میگفتند اصلا ماجرا، ماجرای سپاه نیست، بلکه یکی از موارد اختلافی در مذاکرات این مساله است که اتفاقا شاید قابلحلترین مساله هم باشد. مساله اصلی این است که طرف مقابل خطوط قرمز ایران که موجب انتفاع اقتصادی ایران از احیای برجام بشود، نمیپذیرد. همین خبری که شما اشاره کردید دقیقا این را نشان داد که بله، حتی ایران پیشنهاد این را داده، حالا با کمی شیطنت رسانهای منتشر شد اما ابعادش همین بود که اگر شما معتقد هستید اقدامات سیاسی و نظامی سپاه ربطی به توافق هستهای ندارد، در این ماجرا میتواند نام سپاه باقی بماند، اما بخشی از اقتصاد ایران که به هرحال ارتباط با نیروهای نظامی کشور دارد، درصورت احیای برجام، دستاورد اقتصادی برای کشور داشته باشد، چه در سطح منطقه چه در سطح داخل کشور آن، باید رفع شود. یعنی ایران به صراحت اعلام کرد آن دستاورد اقتصادی برایمان اهمیت دارد و خطقرمز ما توافق برای بهبود معیشت است. ایران این پیشنهاد را کلیتر و دقیقتر نسبت به آن خبری که میدلایستآی منتشر کرد، ارائه داده، اما آمریکاییها یکسری نظرهایی روی آن داشتند و درمجموع بازهم موردقبول آمریکاییها قرار نگرفته است.
گفتید که پیشنهاد ایران را درست منعکس نکردند. یعنی ایران به غیر از قرارگاه خاتم، خواستار خروج بخشهای دیگر اقتصادی سپاه هم شده؟
بله، درست است. پیشنهاد ایران صرفا خروج قرارگاه خاتم از لیست تحریمی نبوده، بلکه بخشهای اقتصادی که مرتبط با نیروهای نظامی ایران است هم در این پیشنهاد بوده و یک بخش آن خاتم بوده است. این قضیه برای چندوقت پیش است که این پیشنهاد ایران را همان زمان آمریکا رد کرد. این پیشنهاد ایران خیلی مهم است؛ چراکه ایران با اتحادیه اروپا همکاری کرد و برای احیای برجام انعطاف نشان داد. همچنین الان هم ایران در مذاکرات با بورل همکاری میکند و آماده توافق است اما چون رژیمصهیونیستی و عربستان نمیخواهند توافق شکل بگیرد و دولت بایدن هم ضعیف است و نمیتواند جلوی اینها ایستادگی بکند، مجبور است مطابق خواست رژیمصهیونیستی و عربستان عمل کند.
سفری که بورل به تهران دارد، حامل پیام رسمی آمریکا در رد این پیشنهاد ایران است یا پیشنهاد جدیدی دارد؟
الان ما باید توجه کنیم اتحادیه اروپا خواهان توافق است، از همان بهمنماه سال گذشته هم اگر مواضع بورل و مورا را بررسی بکنیم، میبینیم اتحادیه اروپا از شکلگیری توافق استقبال میکند و با پیشنهادهایی هم که ایران مطرح کرده، مشکلی ندارد. چیزی که تا الان مانع توافق بوده، چند کشور آلمان، فرانسه، انگلیس بههمراه رژیمصهیونیستی و عربستان است.
اگر خاطرتان باشد، بعد از آخرین سفری که مورا به ایران داشت، وسایل او را در فرودگاه آلمان ضبط کردند. این اتفاق هم ارتباطی دارد با اینکه اتحادیه اروپا از توافق استقبال میکند اما این کشورهایی که گفتید، مانع میشوند؟
بله، قطعا همینطور است. این خبر دستگیری و بازگشت مورا در فضای رسانهای آنطور که باید، بازنشر داده نشد. ماه گذشته هماهنگکننده مذاکرات وین به ایران آمد، گفتوگوهای بسیار مثبت و خوبی بود. نقشه راه طراحی شد و همهچیز مشخص بود، وقتی مورا برگشت، در فرودگاه فرانکفورت بازداشت شد، این اتفاق اصلا در تاریخ معاصر دیپلماسی جهان سابقه نداشته، چون او یک مقام ارشد اتحادیه اروپا است که بازداشت شد. این بازداشت 40دقیقه طول کشید، لپتاپ و تلفن همراه او گرفته شد، و از آن محتوای مذاکرات را خارج کردند. و نکته جالبتوجه این است که اصلا در اسناد خودشان هم آمده که افسر فرودگاه آلمان، یک افسر رسمی صهیونیست بوده و حتی وسایل مورا توسط همین افسر ضبط میشود. رژیمصهیونیستی که عضو اتحادیه اروپا نیست، در آلمان چه میکند؟ همچنین اینها مدیریت رسانهای انجام دادند که این بازتاب داده نشود؛ چراکه انریکه مورا باید چهار یا پنج روز بعد از این سفر، گزارش راهبردهای خود را به اتحادیه اروپا در نشست بروکسل ارائه میداد. صهیونیستها بههمراه سه کشور آلمان و فرانسه و انگلیس میخواستند زودتر باخبر شوند، برای همین وسایل الکترونیکی مورا را ضبط کردند و از محتوای آن مطلع شدند. و بعد هم تلاش کردند محتوا و نقشه راه مورا به نتیجه نرسد. همین الان هم سفر بورل به ایران در راستای آخرین تلاشها، قبل از سفر منطقهای بایدن است. طراحیای که اسرائیل و عربستان برای سفر بایدن کردهاند، این است که یکجورهایی تشییع جنازه برجام را در این سفر انجام بدهند و بایدن مواضع تندی علیه ایران و توافق بگیرد تا درنهایت کار را همینجا تمام کند. نشست سهنفرهای که دو شب پیش، انریکه مورا و جوزپ بورل و رابرت مالی با یکدیگر داشتند، در همین راستا بود تا مواضعشان را با یکدیگر هماهنگ کنند. بورل دارد آخرین تلاشهای خود را برای تامین منافع اتحادیه اروپا از توافق میکند، چون اگر توافق نشود آسیب اصلیاش به اتحادیه اروپا میرسد. چون اخیرا اروپا بهشدت آسیبپذیر شده و قطعا تا دو یا سه ماه آینده به مشکل جدی انرژی میخورد. شاید یکی از گزینههای اروپا تعامل با ایران برای جبران این مساله باشد یا حداقل عدمافزایش تنش در حوزه انرژی. اتحادیه اروپا آخرین تلاشهایش را دارد انجام میدهد برای اینکه توافق به نتیجه برسد، اما تحلیل من و برخی کارشناسان دیگر در این حوزه این است، اتفاقی که برای مورا افتاد و طراحی رژیمصهیونیستی و عربستان و آلمان و فرانسه و انگلیس آن زمان اجازه نداد توافق به نتیجه برسد، درحالحاضر هم، چنین مسالهای رخ میدهد. یعنی بورل با دستورکار جدی و هدفمند و فنی برای توافق میآید. اما ممکن است همان اتفاقی که برای مورا افتاد، برای او هم رخ دهد.
بسیاری از رسانههای غربی و عربی گفته بودند بورل حامل پیام آمریکاست و این پیام احتمالا جواب رد آمریکا به پیشنهاد ایران است. از طرفی شما میگویید بورل خواهان توافق است. این دو پیام همزمان از جانب بورل متناقض نیست؟
ما نباید تیم غرب را یکپارچه ببینیم. واقعا اتحادیه اروپا با آمریکا و فرانسه و آلمان و انگلیس متفاوت است. در جریان این 6 یا هفت ماه مذاکرات هم همینطور بوده. یعنی بارها اختلافنظر جدی بین مسئولان اتحادیه اروپا و آلمان، فرانسه، انگلیس و نماینده آمریکا شکل میگرفت. نوساناتی که در جریان مذاکرات اتفاق میافتاد، همین ماجرای مورا و ضبط وسایلش هم در همین راستا بود. الان هم همین است.
پیام آمریکاییها برمیگردد به بیانیه و قطعنامه شورای حکام. شورای حکام قطعنامه ضعیفی داد و همان زمان هم گفتیم که صرفا برای این بود که اعمال فشاری به ایران بکنند تا بتوانند آن قطعنامه را در مذاکرات نقدش بکنند و از ایران امتیاز بگیرند. پیام آمریکا هم همین است که ما سخت نگرفتیم تا پرونده شما برنگردد به شورای امنیت، اگر شما همان شرایط انتهای وین هفت-همان طرح آمریکایی که اصلا موردپذیرش ایران نبود- نپذیرید ما کاری میکنیم تا دوباره در شورای امنیت علیه شما قطعنامه صادر شود. این پیام آمریکاییهاست که بورل میخواهد به ایران برساند. اما اتحادیه اروپا دارد تلاش میکند فارغ از این پیام، به یک راهحل میانه برسد. مشکل این راهحل میانه این است که منافع ایران را تامین نمیکند. هرچند آمریکاییها هم نسبت به این راهحل میانه اعلام رضایت نکردند. یعنی بورل ضمن اینکه دارد پیام آمریکاییها را به ایران منتقل میکند، پیام اتحادیه اروپا را هم میآورد.
پس بورل پیشنهاد جدیدی از طرف آمریکا ندارد و صرفا روی همان موارد و مواضع وین هفت میخواهد تاکید کند؟ چون در آن دیدار سهنفره، بورل بر مصر بودن آمریکا تاکید کرد. با توجه به اینکه میگویید آمریکا هیچ پلن پیشنهادی جدیدی ندارد، اینکه بگوییم برای توافق مصر است، بیمعنی نیست؟
پاسخم به قسمت اول سوالتان مثبت است. درباره قسمت دوم هم بگویم که اتفاقا این قضیه معنا پیدا میکند، از این جهت که آمریکاییها چون میدانند برای طراحی عربستان و رژیمصهیونیستی نمیخواهند هزینه بدهند و میدانند احتمال توافق به پایینترین حد خودش رسیده، بازی قصرنمایی را راه انداختهاند. یعنی زمینهسازی میکنند که بگویند ما آماده بازگشت به توافق احیای برجام بودیم اما این ایران بود که نپذیرفت. حتی آن قطعنامه شورای حکام که ارزش و شدتش پایین بود، به همین دلیل صادر شد که طرف آمریکایی بگوید ما حتی سعی کردیم در آژانس هم ایران را کنترل بکنیم، ایران را محکوم نکنیم تا فضای مذاکرات زنده بماند اما این ایران بود که نپذیرفت.
بهعنوان سوال آخر، انتخابات کنگره آمریکا نزدیک است. فکر میکنید پیش از این انتخابات یا پس از آن احتمال توافق چقدر است؟ با توجه به اینکه ممکن است در این دور از انتخابات، اکثر کنگره را جمهوریخواهان تشکیل بدهند.
الان نظرسنجیهای انتخابات کنگره آمریکا نشان میدهد وضعیت دولت بایدن بسیار بد است. یعنی تقریبا بهطور قطعی مجلس سنا جمهوریخواه خواهد شد، مجلس نمایندگان هم یک وضعیت میانهای دارد که اصلا بعید نیست کاملا قرمز(جمهوریخواه) بشود. یا اگر هم دموکراتها بخواهند خوشبین باشند، مجلس بهصورت شکننده آبی خواهد ماند. در شرایط کنونی اگر دولت بایدن بخواهد توافقی که مدنظر ایران است و خطوط قرمز ایران را هرچند حداقلی بپذیرد، هزینه سیاسی بسیار سنگینی میدهد و نتیجه انتخابات را بدتر از چیزی که الان هست، خواهد باخت. چیزی که آمریکا بهدنبال آن است و بر آن تاکید میکند هم همین است، بازگرداندن ایران به انجام تعهدات ذیل برجام بدون اجرای تعهدات آمریکا. اصلا طرح اولیه آمریکا چه بود؟ مذاکراتی که در دولت قبل شروع شد، این بود که گفت ایران به تعهداتش بازگردد، درعوض ما هم به ایران مقداری پول به میزان 5 یا 10 میلیارد دلار میدهیم. خبری از بازگشت آمریکا به برجام وجود نداشت. الان هم دولت آمریکا دنبال چنین چیزی است که این را به یک دستاورد سیاسی داخل آمریکا تبدیل کند، بگوید من ایران را متوقف کردم ولی به تعهدات برجامی برنگشتم بلکه تعدادی امتیاز ساده دادم. این آخرین چیزی است که آمریکا به آن تمایل دارد. یکی از دلایلی که باز هم به نظر میرسد فضای منتهی به توافق کمرنگ است، همین است که هر اعلام توافقی که موردپذیرش ایران یا چین یا اتحادیه اروپا باشد، بهشدت هزینه سنگینی برای دولت بایدن در داخل آمریکا دارد و به نظر میرسد دولت بایدن و دموکراتها حاضر به پرداخت هزینه نیستند. بنابراین احتمال هر توافقی هرچند بد، قبل از انتخابات کنگره آمریکا، بسیار بیشتر از بعد از انتخابات است. چون بعد از انتخابات جمهوریخواهها اگر یک یا دو مجلس را در دست بگیرند، با دولت بایدن وارد درگیری جدی میشوند، دیگر آنجا بایدن باید سر باقی ماندن خودش بر سر کار بجنگد و برای اینکه توافق برجام را احیا کند، انرژیای ندارد.
در این رابطه بیشتر بخوانید:
بورل؛ توریست یا دیپلمات؟ (لینک)
اواسط شهریور آخرین فرصت برای رسیدن به توافق است (لینک)