نرگس چهرقانی، خبرنگار گروه سیاست: درحالی سرگئی لاوروف، وزیر امورخارجه روسیه دیروز برای گفتوگو با حسین امیرعبداللهیان، وزیر امورخارجه ایران و سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور وارد ایران شد، که آخرین سفر او به ایران در دولت پیشین ایران بود. البته پیشتر نیز امیرعبداللهیان در مهر و اسفند 1400، برای بازدید همتای روس خود یعنی لاوروف به مسکو رفته بود. سفر مهرماه امیرعبداللهیان–که اولین سفر او به مسکو بهعنوان وزیر امورخارجه بود- زیر ذرهبین رسانههای متعددی قرار گرفت و کارشناسان تحلیلهای بسیاری از آن کردند، ازجمله گفتوگوی ایران و روسیه حول روابط اقتصادی و مسائل مربوط به منطقه.
اکنون سفر دوروزه لاوروف به ایران هم که از دیروز آغاز شده، زیر ذرهبین تحلیلگران و کارشناسان قرار گرفته است. برای نمونه ابوالفضل بازرگان، کارشناس مسائل بینالملل معتقد است موضوعات مورد گفتوگو در این سفر، مسائل مربوط به تحولات جدید در منطقه و گسترش روابط تجاری با ایران است. او همچنین به این نیز میپردازد که تکمیل سند راهبردی و گسترش رابطه تجاری، از اولویتهای اصلی لاوروف برای سفر به ایران است. البته بازرگان معتقد است مسائل دیگری همچون احیای مذاکرات برجام دیگر موضوعات موردپرداخت وزرای خارجه دو کشور است. در ادامه، بهطور تفصیلی نگاهی به علل این سفر و مناسبات ایران و روسیه داشتهایم. در همین راستا گفتوگوی «فرهیختگان» با ابوالفضل بازرگان، کارشناس مسائل بینالملل را در ادامه میخوانید.
گفتوگو را با سوالی ذیل مسائل اولویتدار برای روسیه در ارتباط با ایران شروع میکنیم. بازرگان نیز در پاسخ همزمان معتقد است هم پیامدهای جنگ اوکراین برای روسیه و هم مذاکرات احیای برجام از مسائلی است که در این سفر مورد صحبت با مقامات ایران قرار میگیرد. او بیشتر توضیح میدهد: «من باور دارم بیش از آنکه اولویت سفر لاوروف به تهران مذاکرات هستهای باشد، بر سر مسائلی مانند جنگ اوکراین و پیامدهای آن برای روسیه است. به عبارتی من فکر نمیکنم مسائل احیای برجام اولویت سفر لاوروف به ایران باشد. قطعا مذاکرات اهمیت دارد و دربارهاش صحبت میشود و رایزنیهایی صورت خواهد گرفت اما اینکه لاوروف الان به تهران سفر میکند، در درجه اول به خاطر جنگ اوکراین است. مسالهای که پیش آمده این است که بعد از جنگ اوکراین، موضعگیریهایی آمریکا و اروپا در این جنگ داشتهاند، ما گفتههای زیادی از اندیشمندان بسیار متعدد در روابط بینالملل داریم مبنیبر اینکه به عصر جنگ سرد داریم برمیگردیم.»
او همچنین تاکید میکند: «روسیه دیگر مانند 5 یا 10 سال گذشته، یک کشور عادی و قدرت منطقهای نیست، روسیه الان بهعنوان یک تهدید بینالمللی برای آمریکا مطرح میشود، و از طرفی هم روسیه مجبور است به خاطر پیامدهای جنگ اوکراین، کشورهای دوست و غیردوست خودش را مشخص کند، یعنی شما مثال بارزش را در تغییر رویکردی که با رژیمصهیونیستی در سوریه داشته میبینید.»
بازرگان ادامه میدهد: «نوع رفتار روسیه با ترکیه و حتی کشورهای اروپایی را هم مشاهده کنید، چون این کشورها علیرغم رقابتهای همیشگی با روسیه، ارتباطات خوبی با او داشتند. اما در شرایط کنونی روسیه نیازهای جدیدی دارد و برای اینکه بتواند این بحران (جنگ اوکراین) را بهتر کنترل کند و از مسائل دیگر بینالمللی عقب نیفتد، به رابطه با جمهوری اسلامی ایران نیاز دارد.»
حفظ جایگاه در منطقه
کشوری مانند روسیه که خودش را ابرقدرت میداند، نمیخواهد تمام تمرکز خود را بر کشمکش بحران اوکراین بگذارد؛ چراکه در این صورت جایگاه خود را در دیگر تحولات بینالمللی در کشورهایی همچون سوریه، قفقاز و... از دست میدهد. بازرگان دراینباره معتقد است به علت وزنه سنگین قدرت ایران در منطقه، روسیه به رابطه با ایران نیاز دارد. او شرح میدهد: «در نظم جدید که پیشتر هم رهبری به آن اشاره کرده بودند، روسیه به کشورها دوست نیازد دارد، ازجمله مهمترین این کشورها جمهوری اسلامی ایران است، چراکه ایران همسایه و هممرز دریایی روسیه، کشور قدرتمند در منطقه و دارای سابقه همکاریهای موفق نظامی و امنیتی گسترده با روسیه در سوریه است. از همین منظر، ایران کشور قابلاعتمادی برای روسیه است.»
استفاده از تجربه ایران در دور زدن تحریمها
او همچنین به یکی دیگر از دلایل سفر لاوروف به تهران اشاره میکند و میگوید: «الان یکی از نیازهای بسیار شدید روسیه به ایران سابقه دور زدن تحریمهاست. ایران یک کشور باسابقه، پرتجربه و موفق در مقاومت علیه کمپین فشارهای حداکثری آمریکا بوده و میتواند تحریمهای آمریکا را دور بزند. همچنین زمانی که تحریمهای آمریکا اعمال میشد، ایران موفق به فروش نفت شده و روسیه به این تجربه شدیدا نیاز دارد. نکته بعدی اینکه روسیه به بازار تجاری جدید نیاز دارد. چرا؟ چون روابطش با اروپا دارد کمرنگ میشود و باید بازار تجاری خود را جایگزین کند، بر همین اساس یکی از بهترین گزینههای جایگزین برای او ایران است.»
در این بین از او درباره این پرسیدیم کدام ویژگیهای ایران، او را به اولویت جایگزین تجاری روسیه تبدیل کرده؟
او پاسخ میدهد: «چون ما همسایه روسیه هستیم و با یکدیگر مرزآبی داریم، الگوی تجاری ما باهم آسان خواهد بود. در این الگو روسیه و ایران میتوانند واردات و صادرات را با قیمت مناسبی انجام دهند و مساله این است که ما درطول این سالها حجم تجارتمان با روسیه بهشدت پایین بوده، علیرغم نزدیکیهای سیاسی که با یکدیگر داشتهایم، مثلا پارسال که رکورد زدیم، کل حجم تجارت ما با روسیه، کمتر از ترکیه بود. همان موقع حجم تجارت ترکیه با روسیه 20 میلیارد دلار بود. ترکیهای که رقیب روسیه در جنگ سوریه و اوکراین است، از ما تجارتش بیشتر بود. اینها نشان میدهد که ما خلأهای ارتباطی بسیاری با روسیه داریم که میتوانیم برخلاف گذشته و باتوجه به موقعیت پیش آمده فعلی آنها را پر کنیم.»
او ادامه میدهد: «دهههای قبل جمهوری اسلامی ایران بود که نیاز داشت با روسیه یا حتی چین کار کند، الان منتها روسیه به ایران نیاز دارد و این اهمیت بالایی دارد که از سفر لاوروف میتوانیم این برداشت را داشته باشیم.»
اتحاد با بازیگران مطمئن منطقه
در شرایطی که ابعاد جدید منطقه به سمت دوقطبی میرود، انتخاب و اتحاد با کشورهای کلیدی و مورداعتماد در منطقه، استراتژی هوشمندانهای است. ابوالفضل بازرگان دراینباره توضیح میدهد: «خلاصه بخواهم بگویم، بالاخره روسیه نمیخواهد وقتی تمرکزش بر جنگ اوکراین است، تحولات سوریه را ببازد. الآن میبینید که نیروهای خودش را کمکم از سوریه خارج میکند و پایگاههایش را در اختیار ایران میگذارد؛ چراکه به یک بازیگر مطمئنتر مانند ایران نیاز دارد تا تروریسم در منطقه گسترش پیدا نکند. یعنی میخواهم بگویم در راستای آن اقداماتی که ایران و روسیه در جنگ سوریه با هم اشتراکا انجام دادند، سوریه به یک ثباتی برسد.
همچنین در قبال رقابتهایی که الآن روسیه با ترکیه و رژیمصهیونیستی دارد، نیاز است روسیه هماهنگیهای لازم را با ایران انجام دهد تا تحولات سوریه حفظ بشود. تحولات قرهباغ در قبال جمهوری آذربایجان، ارمنستان و مقابله با تهدیدات ترکیه از دیگر نیازهای روسیه برای همکاریهای امنیتی و نظامی با ایران است. همچنین در تحولات افغانستان، کماکان روسیه به بازیگری ایران بهشدت نیاز دارد تا ثبات در افغانستان حفظ شود و به گسترش تروریسم منتهی نشود و تحولات جدیدی که ما در آسیای میانه میبینیم، کشورهایی از ترکمنستان و تاجیکستان تا همین سفرهای اخیری که به ایران داشتند، بالاخره اینجا یک منطقهای است که بهشدت حیاط خلوت روسیه تعریف میشود و اگر به پیشینه روسیه نگاه کنیم، همه این کشورها سابقا عضو شوروی بودهاند و برای روسیه مهم است. الآن افزایش نفوذ ایران در این مناطق، با هماهنگی روسیه باعث میشود که روسیه لازم بداند خودش را با ما هماهنگ بکند.»
سند راهبردی برای گسترش تجارت
بازرگان به نکات دیگری ازجمله گسترش تجارت با ایران نیز اشاره میکند و شرح میدهد: «تمام مواردی که تا اینجا ذکر کردم، کنار یکدیگر قرار دهید، ایران در هر حال برای روسیه مهم شده است و این برای ایران فرصت است، زیرا ایران سالیان سال حسننیت خودش را به روسیه ثابت کرده است، الآن هم برای کمک به روسیه باید از او امتیازات ویژهای بخواهد. افزایش صعودی حجم تجارت روسیه با ایران و حتی سند راهبردی میتواند امتیاز ویژهای باشد که ایران از روسیه میگیرد.»
در این میان سوالی که پیش آمد این بود که با وجود رقابت بین ایران و روسیه در بازار فروش نفت، این دو کشور برای مدیریت رقابت چه استراتژیای دارند؟
او پاسخ میدهد: «واقعیتی در این حوزه وجود دارد، علیرغم اینکه من معتقدم روابط ما با روسیه باید بالا برود ولی ایران به لحاظ ذاتی و طبیعی در چند حوزه با روسیه رقابت دارد. یکی در حوزه ژئوپلیتیک و مسیرهای ترانزیت است. همه مسیرهای شرق دنیا به غرب از دو مسیر ایران و روسیه میتواند بگذرد، یعنی جنوب دریای خزر و شمال دریای خزر. در این دو حوزه ما باهم رقابت داریم یعنی هرچقدر هم ما دوست باشیم، یکسری منافعی در این ترانزیتها برای کشورها وجود دارد که باعث میشود بهطور کاملا طبیعی رقابت داشته باشیم. حوزه دوم، تکمحصولی بودن ایران و روسیه است. بالاخره روسیه قدرت اول انرژی دنیاست و ایران هم از مهمترین قدرتهای انرژی در دنیاست و بالاخره بازار نفت یک بازار رقابتآمیز است و میزان تقاضا مشخص است و ناخودآگاه رقیب میشویم.»
او ادامه میدهد: «من نمیدانم چه تیمی با لاوروف به ایران میآید، لاوروف تنها میآید یا مشاوران اقتصادی با او هستند یا نیستند، اما بالاخره اگر روسیه روابط بهینهای با ایران داشته باشد، میتواند آن رقابت را کنترل و هماهنگ کند. یعنی ایران اگر با روسیه در حوزههای دیگر رقابت داشته باشد، در حوزه نفت و انرژی هم تاثیر میگذارد و رقابت هم بیشتر میشود. اگر این دو کشور باهم هماهنگ باشند، یعنی روسیه بیاید در دور زدن تحریمها با ما هماهنگ بشود و از ما کمک بگیرد، در طرف مقابل هم این به عرضه ما ربط دارد که ما هم از روسیه بخواهیم که در فروش نفت با ما هماهنگ باشد. این هماهنگیها هرچقدر بیشتر صورت بگیرد، طبیعتا قابلکنترل و مهار شده است و میتواند به نفع هر دو کشور باشد.»
نقش روسیه در مذاکرات احیای برجام
ابوالفضل بازرگان درباره ارتباط گسترش تجارت ایران و روسیه با برجام توضیح میدهد: «تحریمهای نفتی که دارد روی روسیه صورت میگیرد، این است که قسمتی از فروش نفت روسیه وارد بازار خاکستری میشود، و به قول معروف روسیه باید در بازار سیاه نفت خود را بفروشد تا بتواند درآمدزایی داشته باشد. ما هم چون نفتمان تحریم است باید همین کار را بکنیم. اینجا رقابت ما و روسیه بهعنوان دو بازیگر نفتی طبیعتا بیشتر میشود. پس برخلاف این تصور که گفته میشود روسیه مخالف احیای برجام است تا بتواند نفت بیشتری بفروشد، اگر ما هم بخواهیم در بازار سیاه نفت بفروشیم به رقیب روسیه تبدیل شده و روسیه مجبور میشود نفت خود را مدام زیر قیمت بفروشد و ما نیز مجبور میشویم در این رقابت تنگاتنگ چنین مشیای را درپیش بگیریم. اما اگر برجام احیا شود و نفت ایران از بازار خاکستری خارج شود رقابت ما با روسیه در بازار نفت اتفاقا کمتر میشود.»
او همچنین تاکید میکند: «بعد از اینکه روسیه درخواست ضمانت اجرا در برجام را ارائه داد، یکی از دلایلی که ما از روسیه خواستیم درخواست خود را پس بگیرد همین بود که اگر برجام احیا شود دست ما بازتر شده و به آنها نیز بهتر میتوانیم کمک کنیم؛ چراکه رقابتمان در بازار خاکستری کمتر میشود.»
سفر لاوروف به ایران، قبل از سفر بایدن به منطقه
شرایطی که غرب و آمریکا برای دوقطبی کردن منطقه به وجود آوردهاند، کشورهای منطقه را به این سمت سوق میدهد که نسبت خود با این دوقطبی را مشخص کنند. اینکه سفر لاوروف به ایران، پیش از سفر قریبالوقوع بایدن به منطقه است، پیامهای متعددی دارد. این کارشناس مسائل بینالملل در اینباره میگوید: «هنوز همه کشورها موضع خود را مشخص نکردهاند. در وضعیت جدید که در دنیا به وجود آمده است یکسری از کشورها موضعشان مبهمتر شده و خود عربستان سعودی یا امارات در نظم جدید مواضع خیلی مبهمی اتخاذ میکنند. سایر کشورها نیز چنین رفتاری دارند؛ چراکه فرصتها برای ارتباطگیری با دولتها بیشتر شده است و کشورها سعی میکنند از اکثر فرصتهای بهوجود آمده استفاده کنند. بهطور مثال عربستان با روسیه و چین رابطه بسیار خوبی ایجاد کرده است. و نمیتوانیم بگوییم کشورها مجبورند مواضع خود را کاملا روشن کنند اما برخی دولتها در قبال روسیه بهخاطر بحران اوکراین و تحریمهای وضعشده و مواضعی که آمریکا و اروپا علیه روسیه اتخاذ کردهاند، مجبورند مواضع خود را مشخص کنند. بهطور مثال رژیمصهیونیستی در ابتدای بحران اوکراین خیلی سعی کرد موضع میانه بگیرد اما بهخاطر وابستگی زیادی که به آمریکا دارد، مجبور شد موضع خود را مشخص کند و بهعنوان اولین دولت نیز این کار را کرد و از اوکراین حمایت کرد. اطلاعاتی نیز وجود دارد که رژیمصهیونیستی برای کمک به اوکراین نیرو و تجهیزات فرستاده است. این باعث شده است تا روسیه در جنگ اوکراین موضع صریحتری از کشورهای در ارتباط با خود بخواهد که آیا با او همراه هستند یا علیه او عمل میکنند. یکی از این دولتها نیز رژیمصهیونیستی است.»
او همچنین تاکید میکند بسیاری از کارشناسان خروج روسیه از سوریه را یک پاتک و تودهنی به رژیمصهیونیستی قلمداد میکنند؛ چراکه روسیه همواره درمورد سوریه یک موضع میانی بین ایران و این رژیم داشت و علیرغم اینکه با ایران همراه بود، در حملاتی که این رژیم به دمشق میکرد با رژیمصهیونیستی هماهنگ بود. درحالحاضر روسیه این موضع میانی را ندارد و این باعث ترس این رژیم شده است و قدرت مارا در سوریه افزایش داده است.»
این کارشناس مسائل بینالملل در پایان میگوید: «همین مساله باعث شده است نگاه روسیه به ایران نیز عوض شود. خیلیها در انتقاداتشان به روسیه همیشه این مساله را مطرح میکنند که روسیه قابل اطمینان نیست و عدم وتو قطعنامه 1929 یا عدم تحویل s300 را بهعنوان مصادیق این غیرقابل اعتماد بودن ذکر میکنند. اینها مواردی است که هر روز از رسانههای مختلف شنیده میشود. درحالحاضر بحران اوکراین باعث شده است تا روسیه روابطش با کشورهای دوست و غیردوست را مشخصتر کند. و وضعیت اینگونه نیست که روسیه صرفا ایران را بهعنوان کشور دوست درنظر بگیرد، بلکه الان در جنگ اوکراین بهخاطر حجم تحریمهای بینالمللی و قطببندیهای ایجادشده، روسیه به لحاظ امنیتی و سیاسی و تجاری به افزایش روابط با ایران نیاز دارد. این امر برای ایران فرصت است به این شرط که نسبت به تامین بیشتر منافع ملی خود نیز آگاه باشیم و نخواهیم صرفا دوستی خود را به روسیه اثبات کنیم. در شرایط فعلی باید با روسیه معامله خوبی کنیم. یعنی اگر قرار است به روسیه کمکی بدهیم و در دور زدن تحریمها به مسکو کمک کنیم روسیه نیز باید بهطور مثال در بازار غلات و نفت، واردات، مسائل امنیتی و برجام خود را با ایران هماهنگ کند. ما باید یک رابطه پایاپای با روسیه داشته باشیم. ما 10 سال پیش نمیتوانستیم این رابطه را ایجاد کنیم؛ چراکه روسیه به ایران نیاز نداشت اما الان روسیه به ایران نیاز دارد و ما میتوانیم در موضع قدرت با روسیه رابطه بهتری داشته باشیم و نه اینکه بخواهیم صرفا حسننیت خود را به روسیه اعلام کنیم.»
در این رابطه بیشتر بخوانید:
تکمیل حلقه ارتباط استراتژیک با آسیای میانه (لینک)
راهگذر شمال-جنوب اهمیت زیادی برای پوتین دارد (لینک)