محمدرضا حاجیعبدالرزاق، خبرنگار گروه ورزش: مربی سابق تیم ملی شاید بهتر از هر فرد دیگری بتواند اشکالات و ایرادهای این تیم را واکاوی کرده و به زوایای پنهان و آشکار آن بپردازد؛ آن هم فردی که سالهایسال درکنار کارلوس کیروش حضور داشته و به فوتوفن کار آگاهی کامل دارد. امید نمازی اگرچه بعد از ذوب آهن و در مقطعی کوتاه همراه با تیم ملی امید، دیگر در فوتبال ایران فعالیت نکرده اما بهخاطر سابقه همکاری با یک سرمربی پرتغالی در تیم ملی ایران میتواند کارشناس مناسبی برای بررسی عملکرد و نتایج تیم ملی باشد. این درحالی است که همکاری او با سرمربی پرتغالی و بهصورت کلی شناختش از پرتغالیها میتواند به پیشبینیاش از شرایط سرمربی جدید استقلال هم کمک کند. بنابراین فرصتی دست داد که از هر دری با نمازی صحبت کنیم تا درباره شرایط روز فوتبال ایران بگوید. گفتوگوی «فرهیختگان» با امید نمازی را که در فوتبال آمریکا فعالیت میکند در ادامه میخوانید.
مدتی است در فوتبال ایران فعالیت نمیکنید. به شما پیشنهادی بهتازگی داده نشده است؟
جزء کاندیداهای تیم ملی جوانان بودم که کمیته فنی به صمد مرفاوی رای داد و من در این رای گیری نفر دوم شدم.
آمادگی حضور در تیم ملی جوانان را داشتید؟
بعد از اینکه انتخاب صورت میگرفت، شرایط را باید میسنجیدم تا ببینم میشود کار کرد یا خیر، اما در هر صورت آنها مرفاوی را انتخاب کردند. البته ایشان مربی خوبی هستند و من هم او را دوست دارم اما در کار پایه اصلا تجربهای ندارد، با این حال برایش آرزوی موفقیت میکنم.
از تیمهای باشگاهی ایرانی پیشنهادی نداشتید؟
صحبتهایی شده اما هیچوقت پیشنهاد رسمی نشده است.
به تیم ملی فوتبال ایران برسیم و از بازی ایران و الجزایر شروع کنیم.
نتیجهاین دیدار ناامیدکننده بود اما بالاخره بازیهای تدارکاتی همین شکلی هستند. باید به این بازیها برویم و ببینیم نقاطضعف تیم در کجاست، آنها را پوشش دهیم تا بهتر شویم. متاسفانه وقت کم است و امیدوارم در این فرصت باقیمانده چند بازی تدارکاتی دیگر هم برگزار کنیم که وقتی به جامجهانی میرسیم آمادگی لازم را برای حضور در این رقابتها داشته باشیم.
کنسل شدن بازی با تیمهایی مانند کانادا و اروگوئه ما را یاد دوران کیروش انداخت که زیر بار برگزاری دیدارهای بزرگ به هر دلیلی نمیرفت. واقعا او چنین افکاری داشت؟
افکار این مربی به این شکل بود که نباید با تیمی ضعیف بازی کنیم که مثلا پنج، 6 گل به چنین تیمی بزنیم، چون چنین دیداری بهدرد تیم ملی نمیخورد و از سوی دیگر نباید با تیمی بازی کنیم که با نتیجهای پرگل ما را شکست بدهد. درواقع اعتقاد داشت باید سطح فنی تیمی که میخواهیم بازی کنیم به تیم ملی نزدیک باشد تا به این ترتیب هر دو تیم به چالش کشیده شوند. بهطور مثال بازی با الجزایر بازی خوبی بود. این تیم خیلی خوب نبود و با تیم دوم خود جلوی ایران قرار گرفت اما نقاطضعف ما را نشان داد و اینکه مقابل تیمهایی مانند برزیل و آلمان و سایر قدرتهای دنیا بازی کنیم؛ کیروش دنبال اینطور بازیها هم نبود.
الان گفته میشود اسکوچیچ هم دنبال چنین بازیهایی نیست. حال این سوال پیش میآید که تفکر این مربی کروات را از هر لحاظ چطور میبینید؟
واقعیت این است که تا این بازی آخر از این مربی حمایت میکردم. نمیدانم یک بازی میتواند معیار باشد یا خیر؟ اما تیم ملی در دیدار مقابل الجزایر خیلی ناامیدکننده نشان داد. در هر صورت امیدوارم بتوانند تیم ملی را تا جامجهانی جمع کنند و به این تیم سروسامان بدهند، بهخصوص در مسائل دفاع تیمی چون ما دیدیم حریف در فضای باز جلوی مدافعان ما خیلی راحت توپ میگرفت و میتوانست با چرخشهای سریع به قلب دفاع بزند. اگر این اتفاق و مشکل تا جامجهانی رفع نشود و در این رقابتها مقابل تیمهای همگروه تکرار شود، ما بهطور قطعی به مشکل بر خواهیم خورد.
با این وضعیت نباید منتظر یک آبروریزی بزرگ در قطر باشیم؟ البته شنیده میشود بازیکنسالاری و اختلافات بین بازیکنان و کادرفنی تیم ملی در اردوی اخیر غوغا کرده است. اصلا در قواره بازیکن است که در برخی مسائل ورود کند؟
خیر، من فکر میکنم بازیکن فقط باید به زمین برود و کارش را کند و سعی کند تا زمانی که این کادرفنی سرکار است، آن تفکرات تاکتیکی سرمربی را در زمین پیاده کند، دیگر تصمیماتی مانند اینکه چه کسی مربی باشد، چه کسی بیاید و چه کسی برود؛ این موضوع با روسای فدراسیون است، هرچند من نمیدانم چطور آیا وزارت ورزش یا نهادهای بالاتر در این مسائل دخالت میکنند یا خیر، اما باید یک کمیتهای در فدراسیون فوتبال باشد تا به این مسائل رسیدگی کند.
البته فدراسیون فوتبال کمیته فنی دارد.
واقعیت این است که من خیلی کمیته فنی فدراسیون را اثرگذار و کارشناس نمیبینم و نمیشود به تصمیمات آنها اطمینان کرد اما در هر صورت تغییر سرمربی یا تغییرات فنی باید از طریق فدراسیون فوتبال صورت بگیرد، نه بازیکن. بازیکن کارش این است که به زمین برود و چیزی را انجام بدهد که از وی خواستهاند.
فدراسیون هم چندسالی میشود که بیدروپیکر شده و بهشکل هرجومرج اداره میشود.
به نظر من در انتخابات قبلی، انتخاب اشتباهی صورت گرفت. بعد از آن هم اتفاقاتی افتاد که باعث شد عزیزیخادم کنار گذاشته شود. الان هم منتظر مجمع هستند تا دوباره انتخابات برگزار شود. در هر صورت فوتبال در این مدت ضرر میکند و خواهیم دید که چه در تصمیمات، چه در بازیهای دوستانه و چه در نتایجی که برای سایر تیمهای ملی ردههای سنی مثل امیدها بهدست آمده و میآید، این وضعیت تاثیرگذار است. البته نتایجی که امیدها گرفتند فقط بستگی به مربیاش نداشت، بلکه خیلی مسائل دیگر مثل برنامهریزی، تدارک و پشتیبانی برای آمادهسازی تیم به آن صورت نبود که این تیم بتواند نتیجه لازم را بگیرد. بنابراین همه اینها بهخاطر بیثباتی فدراسیون فوتبال و ندانمکاریهایی است که مرتب صورت میگیرد.
البته بازیکنان خوبی در تیم ملی داریم که از کیفیت بالایی برخوردار هستند تا جایی که میتوان ادعا کرد اسمورسم و سطح آنها از کادرفنی تیم ملی و سرمربی این تیم بالاتر است. این موضوع نمیتواند یک تناقض را در اردوهای تیم ملی به وجود بیاورد و باعث حرفناشنوی ملی پوشان از سرمربی شود؟
این مساله خیلی مهم است، البته ما کنار تمرینات تیم ملی نیستیم و نمیدانیم در تمرینات و اردوها چه میگذرد اما واقعیت این است که مربی حتما نباید اسم بزرگی داشته باشد، بلکه مربی باید در زمین تمرین و مسابقات باید نشان بدهد که کاربلد است و میتواند نتیجه لازم را با تیم بگیرد. باز هم تاکید میکنم که اسکوچیچ تا این جای کار این کیفیت و توانمندی را نشان داده بود. در هر صورت یک مربی مثل ویلموتس هم با اینکه این اواخر هرجا رفته نتایج خوبی نگرفته و اخراج شده است، قبل از اینکه به ایران بیاید برای خودش اسم و برندی بود و حداقل از اسکوچیچ بهتر بود اما دیدید که با این اسمورسم چه افتضاحی به بار آمد؟ این درحالی است که یک مربی که اسمورسم کمتری دارد، تیم را جمع کرد و در فاصله سههفته مانده به پایان بازیها تیم را به جامجهانی برد. بنابراین باید دید در زمین و بازی عملکرد مربی چطور است و بازیکنان چطور به وی باور دارند. به نظر من اسمورسم هم کمک میکند اما اینکه مربی نشان بدهد که کار را بلد است و میتواند از پس کار بیاید این موضوع میتواند موجب اطمینان بازیکنان به کادر و سرمربی شود.
در برهه زمانی فعلی چنین مسالهای وجود دارد؟
تا الان که بوده است و یک دیدار که همین بازی اخیر جلوی الجزایر است نمیتواند معیار باشد. به تیمی خوردیم که در آن روز از ما بهتر بود و توانست از ضعفهای ما کاملا استفاده کند و ما را شکست بدهد اما این دلیلی نیست که ما تیم ضعیفی داریم، بلکه این تیم یکی از بهترین نسلهای ایران است و فقط باید جمعوجور شوند و روی دفاع تیمی کار شود. ما اگر بتوانیم خوب دفاع کنیم، هر تیمی را میتوانیم به چالش بکشیم، چون از خط هافبک به جلوی زمین در فاز هجومی واقعا خوب هستیم. بازیکنانی مانند قلیزاده، آزمون، طارمی، جهانبخش و... اینها همه بازیکنانی هستند که در باشگاههای تاپ دنیا بازی میکنند، بهخاطر همین فکر میکنم بیشتر تمرکز باید روی مسائل دفاعی باشد.
یعنی باید شیوه کیروش را پیاده کنیم؟
خیر، چنین منظوری ندارم که دقیقا این شیوه پیاده شود اما باید بیشتر به این فکر باشند که خیلی باز بازی نکنند، چون به این شکل بازی کردن جلوی تیمهایی که با آنها بازی داریم، مثل خودکشی است. اگر بتوانیم در خط دفاعی فضاها را ببندیم و اجازه ندهیم تیم مقابل راحت به دروازه ما برسد، در ضدحملات میتوانیم برای هر تیمی مشکلساز شویم.
استفاده از بازیکنانی مانند نورافکن در پست غیرتخصصی را چطور ارزیابی میکنید؟
این موضوع واقعا اشتباه بود. البته من فکر میکنم در غیاب شجاع و کنعانی، اسکوچیچ در وسط خط دفاعی یک کمبودی احساس کرد و همین باعث شد چنین تصمیمی را بگیرد. در هر صورت قبلا هم از نورافکن در این پست استفاده شده و او هم جواب داده بود اما شاید دفعه پیش حریف خوبی مثل الجزایر جلوی تیمملی قرار نگرفت اما این بار به صورت کامل مشخص شد که پست بازیکنی مانند نورافکن در دفاع مرکزی نیست و او باید در دفاع چپ بازی کند. بنابراین این مسائل در بازیهای تدارکاتی کامل و واضح مشخص میشود. من مطمئنم که اسکوچیچ دیگر این کار را انجام نمیدهد یعنی اگر بخواهد از امید نورافکن در دفاع مرکزی استفاده کند این موضوع ناشی از ندانمکاری وی بوده و این موضوع را نشان میدهد که در این مساله و تصمیمگیریها ضعف دارد و نمیتواند بهترین کارایی را از بچهها گرفته و در پستهایی از آنها استفاده کند که بتوانند بهترین کارایی را داشته باشند.
با این وضعیت درحالی صحبت از تکرار سرنوشت ایویچ برای اسکوچیچ میشود که به نظر میرسد اگر این اتفاق در زمان دیگری بیفتد، دیگر خیلی دیر خواهد شد.
من فکر میکنم دیگر برای تغییرات دیر است حتی اگر کیروش هم بخواهد بیاید باز هم زمان خیلی کم است و بعید است بتواند در این فرصت کم کار خاصی را انجام بدهد. البته کیروش مربی بزرگ و خیلی خوبی است اما به نظر من اسکوچیچ تا قبل از بازی با الجزایر خوب بوده و حالا همه با یک بازی صدایشان درآمده است درحالی که نباید به این شکل باشد چون تیم انگلیس هم به تازگی شکست پرگلی در لیگ ملتهای اروپا مقابل تیم ملی مجارستان متحمل شد اما به یکباره در این کشور مهم صحبت از این میشود که باید سرمربی عوض شود؟ بالاخره تیمها یک فصل فرسوده را پشت سر گذاشتهاند و نتیجه این دیدارها برایشان مهم نیست. با همه این تفاسیر در همین دیدارها هم بازیکنانی مانند آزمون، طارمی یا جهانبخش اصلا خودشان نبودند. اینها الان واقعا خستهاند و به استراحت نیاز دارند ضمن اینکه باید پیش از این در باشگاههایشان عملکرد خوبی داشته باشند. البته خوشبختانه وقتی به جامجهانی میآیند فرم خوبی دارند چون بازیها در وسط فصل برگزار میشود. بنابراین یک بازی برای من معیار نیست و اسکوچیچ میتواند عملکرد خوبی در جامجهانی داشته باشد. فقط تاکید میکنم باید در تصمیمگیریهایش خوب عمل کند.
با توجه به اینکه شناخت خوبی از تیم ملی آمریکا دارید، بازی با این تیم را در جامجهانی چطور ارزیابی میکنید؟
دیدار ایران و آمریکا از هر لحاظ بازی جالبی میشود. خیلیها میگویند ایران در گروه آسانی است اما من به این موضوع اعتقادی ندارم چون آمریکا تیم قدری دارد و بدونشک الان از بهترین نسل فوتبالش بهره میبرد و تیم دوندهای و قدرتمندی محسوب میشود و میتواند برای هر تیمی مشکلساز باشد. برای همین باید خیلی حواسمان باشد و اینطور فکر نکنیم که آمریکا، آمریکای سال 98 است.
شنیدید که مذاکرات تاییدنشدهای از سوی فدراسیون فوتبال با کیروش برای بازگشت به ایران صورت گرفته است؟
اصلا خبری ندارم، فقط دیدم کیروش درباره ایران یک پستی را منتشر کرده که 4 سال پیش تجربه خوبی با این تیم در روسیه داشتیم و تیم یعنی این و با یکی از بهترین تیمها بودیم که به نظر میرسد این سرمربی هم دارد یک جورهایی لابی میکند که برگردد چون دوست دارد تحت هر شرایطی به جامجهانی برود. من کیروش را میشناسم. او میخواهد به هر شکلی رکورد حضور یک مربی در جامجهانی را بشکند و این احتمال را میدهم که این اتفاق در آینده تا قبل از جامجهانی قطر رخ بدهد. البته مصریها پیشنهاد خوب مالیای به وی دادهاند که او رد کرده چون مصریها در جامجهانی نخواهند بود.
پس فکر میکنید که خود کیروش از این موضوع استقبال میکند و به این وسیله دارد کد میدهد؟
صددرصد همینطور است، شک نکنید.
شما با مربیان پرتغالی کار کردید و به نظر میرسد کار ساپینتوی پرتغالی هم با استقلال تمام شده باشد. فکر میکنید نسخه پرتغالی برای استقلال جواب میدهد؟
نمیشود همه مربیان یک کشور را یکسان ارزیابی کرد چون هر مربیای برای خودش تفکرات و فلسفه بازی متفاوتی دارد. تا جایی که من شنیدم این سرمربی بیشتر روی بازی مالکانه اصرار دارد و دوست دارد توپ در دست تیمش باشد و تیمهایش تیکی تاکا بازی کنند. بنابراین فکر میکنم برای استقلال این سبک مربی خوب باشد و جواب بدهد چون این تیم مهرههای خیلی خوبی دارد و طبق شنیدهها یکی دو بازیکن مثل شهباززاده و صادقی هم به این تیم اضافه شدهاند و بنابراین با نفرات همراه با تیمی که سال قبل داشتهاند به اضافه یک بازیکن خارجی این تیم برای فصل بعدی هم تیمی مدعی خواهد بود که میتواند در هر پست دو بازیکن خیلی خوب داشته باشد. به نظر من استقلال سال پیش با اینکه قهرمان شد فوتبال چندان تماشاگرپسندی را ارائه نداد و با فوتبال اقتصادی و بدون شکست به این مقام رسید. بنابراین یک مربی با این فلسفه میتواند برای استقلال و هوادارانش خوب باشد. مطمئنا شکست هم خواهند خورد اما به صورت کلی این مربی با این فلسفه میتواند دوباره برای استقلال قهرمانی را تکرار کند.
البته آمار میگوید تیمهای این مربی همیشه هجومی بازی کردهاند. برعکس استقلالی که در فصل گذشته به قهرمانی رسید.
بله، دقیقا همینطور است و به همین دلیل اعتقاد دارم سبک این مربی در استقلال جواب میدهد.
جدایی مجیدی به مقصد امارات بعد از قهرمانی استقلال را چطور ارزیابی میکنید؟
کار در این کشور به این سادگی نیست چون تیمها برخلاف ایران نسبتا توازن دارند و مثل اینجا نیست که همه مهرههای فوتبالی در دو سه تیم باشند. آنجا نیروی انسانی بین تیمها بیشتر توزیع شده ضمن اینکه تیم پارسال مجیدی در رده دهم جدول قرار داشته و کار او سختتر از استقلال است هرچند شرایط مالی خوبی را برای وی تدارک دیدند. به نظرم مجیدی خیلی باهوش تصمیم گرفت چون استقلال را در اوج رها کرد و من مطمئنم هر زمانی که بخواهد میتواند به این تیم برگردد چون هوادار پشت اوست و هوادار دوست دارد که این چهره روی نیمکت استقلال باشد. اگر این مربی در امارات نتیجه نگرفت میتواند دوباره برگردد و اگر نتیجه گرفت میتواند بماند که این اتفاق برای وی از لحاظ مالی هم خوب خواهد بود.
قبل از فصل بیستم گزینه مربیگری استقلال بودید اما این اتفاق نیفتاد. ناگفتهای از آن دوران دارید؟
البته من گزینه سرمربیگری نبودم و قرار بود دستیار محمود فکری شوم و صحبتها پیرامون این بحث بود. در این بین با خود ایشان صحبتهایی داشتم و به او گفتم بعد از 22 سال مربیگری در خارج از کشور دوست دارم اگر میآیم تاثیرگذار باشم یعنی حداقل تمرینات دست من باشد یا نفر اول در بین دستیاران باشم اما یکسری اتفاقات افتاد و این موضوع به مذاق افراد دیگری که در کادرفنی بودند خوش نیامد و من هم به این امر احترام گذاشتم. افرادی مانند برهانی، عمرانزاده و مرفاوی در کادر بودند و بالاخره آنها استقلالی هستند و سالهای سال برای تیم زحمت کشیدهاند و زیاد موضوع مهمی نبود اگر حتی اینطور فکر میکردند. به هر جهت این اتفاق با تصمیم فکری یا هیاتمدیره نیفتاد را نمیدانم اما من کارم را همین جا ادامه دادم و انشاءالله در فرصتهای بعدی یک روز میآیم و به تیمی که از بچگی دوستش داشتم از نزدیک کمک میکنم.
به پرسپولیس برسیم. این تیم با سیمایی جدید و البته با سرمربی ایرانی سابق خود به فصل جدید رقابتها قدم میگذارد.
تا جایی که میدانم، یارگیری این تیم خوب بوده، هرچند در این شیوه یارگیری باید بازی این بازیکنان به هم بخورد و تا زمانی که بازیها شروع میشود با هم هماهنگ شوند. تا الان شرایط این تیم خوب بوده، هرچند افرادی هم از کادرفنی آنها جدا شده و باید به فکر این باشند که افراد دیگری را جذب کنند و این موضوع خود زمانگیر است. بهخاطر همین من فکر میکنم شاید در ابتدای کار کمی کارشان مختل شود تا اینکه به یک هماهنگی برسند.
تفکرات گلمحمدی را بهطورکلی چطور ارزیابی میکنید؟
یحیی مربی خوبی است. تیم من مقابل تیمش بازی کرده و شیوه بازی او را دوست دارم اما فکر میکنم تکیه کردن روی این موضوع که پرسپولیس زمان برانکو خیلی خوب شده و به جایی رسیده بود که ذهن برنده داشت؛ باعث شد تیم تحلیل برود و به جایی رسید که این تیم امسال نتایج خیلی خوبی نگرفت و یکسری از بازیها را از دست داد. به نظر من باید این تیم دوباره تقویت شود تا دوباره به آن سطح برسد.