تاریخ : Sat 18 Jun 2022 - 02:45
کد خبر : 72378
سرویس خبری : دانشگاه

تبیین عقلانی انقلاب؛ نیازمند روایت اول

گزارش «فرهیختگان» از جلسه «دوشنبه‌های سوهانک»

تبیین عقلانی انقلاب؛ نیازمند روایت اول

«دوشنبه‌های سوهانک» عنوان مجموعه‌نشست‌های تخصصی دانشکده علوم‌ اجتماعی، ارتباطات و رسانه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران‌مرکزی است که از 10 آبان‌ماه سال گذشته به‌صورت هفتگی و در بستر فضای مجازی برگزار شده است.

فاطمه طاری بخش، خبرنگار: «دوشنبه‌های سوهانک» عنوان مجموعه‌نشست‌های تخصصی دانشکده علوم‌ اجتماعی، ارتباطات و رسانه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران‌مرکزی است که از 10 آبان‌ماه سال گذشته به‌صورت هفتگی و در بستر فضای مجازی برگزار شده است. این نشست که هربار به یکی از موضوعات مهم و روز می‌پردازد، در آخرین دوره نیز با موضوع توصیه‌های رسانه‌ای مقام‌معظم‌رهبری به‌صورت مجازی و با میزبانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی برگزار شد. در این جلسه اکبر نصراللهی رئیس دانشکده علوم‌اجتماعی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی، مرتضی جلیلی مسئول نهاد نمایندگی مقام‌معظم‌رهبری در دانشگاه آزاد استان تهران، عباس سلیمی‌‌نمین مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران و محمد‌سعید احدیان مدیرمسئول روزنامه خراسان به بیان دیدگاه‌های خود در این زمینه پرداختند. متن کامل این صحبت‌ها در ادامه آمده است.

ما در تمام موضوعات راهبردی کشور روایت اول نداشتیم

اکبر نصراللهی، رئیس دانشکده علوم‌اجتماعی واحد تهران مرکزی: کلیدواژه‌هایی که در مراسم ارتحال امام استفاده شد، مختلف است. مساله ما این است که مقام‌معظم‌رهبری نگران وارونه‌نمایی حقیقت و حیله‌های دشمن بودند و به‌صراحت گفتند که دروغ‌های دشمن را افشا کنید تا امام تحریف نشود. حجم اخبار منفی درباره کشور و نظام زیاد است و تصور من این است که آستانه تحمل و کشور حدی دارد و این اخبار به‌حدی زیاد بوده که باید نگران شد. به نظر می‌رسد افکار عمومی بی‌پناه هستند؛ چراکه رسانه‌های دشمن حقیقت را وارونه می‌کنند. فکر می‌کنم اینکه مسئولان در مدیریت رسانه شرط داشته باشند و اختیارات لازم را در اختیار رسانه قرار ندهند، از کارشناسان متعدد برای جهاد تبیین و گفتن واقعیت‌ها استفاده نکنند، موضوعات مهمی است که باید در آن تجدیدنظر شود. در شبکه‌های خارجی حجم اخبار منفی زیاد است، درصورتی‌که این شبکه‌ها حتی شعارهای خود را مانند دانستن حق مردم است، نقض می‌کنند. بنابراین راه خروج از محاصره تبلیغاتی و راهکار مقابله با تحریف و افشای دروغ‌های دشمن بدون جهاد تبیین امکان‌پذیر نیست و جهاد تبیین نیز با شناخت ظرفیت‌های خودمان و شناخت دشمن و داشتن پیوست رسانه‌ای در موضوعات راهبردی امکان‌‌پذیر است. زمانی که درباره افشای دروغ‌های دشمن صحبت می‌کنیم، ممکن است برخی بگویند کجای آن دروغ است؟ تصورم این است که رسانه‌ها با توجه به بالارفتن سواد رسانه‌ای مخاطبان دروغ را به معنای قبل طرح نمی‌کنند، بلکه بخشی از واقعیت کشور را برای مخاطبان برجسته و بخش دیگر را پنهان می‌کنند که این هم همان دروغ است و رسانه‌های دشمن آن را انجام می‌دهند. در چنین شرایطی رسانه‌های کشور باید مسئولانه مشکلات مردم و دستگاه‌های مختلف را بازگو کنند اما زمانی که این مشکلات را می‌گویند در کنار آن راهکارهای خروج از مشکلات را نیز مطرح کنند. اگر این کار انجام شود، مردم امیدوار می‌شوند. مسئولان این وظیفه مهم را دارند که رسانه‌ها را از خود بدانند و روی آن سرمایه‌گذاری کنند و رسانه‌ها نیز نقدی بر عملکرد خود داشته باشند که آیا پیوند رسانه‌ای در موضوعات مختلف دارند یا خیر. ما در تمام موضوعات راهبردی کشور روایت اول نداشتیم و روایت اول برای دشمن بوده و اجازه دادیم که دشمن روایت کند و ما نیز واکنش داشتیم. قطعا این وضعیت نمی‌تواند بازدارندگی ایجاد کند و جهاد تبیین را تسریع بخشد.

مجری: آیا کسانی که اعتراض می‌کنند تشنه تبیین رسانه‌ای و مکتب امام هستند؟
همه ما نیازمند تبیین و آگاه شدن هستیم. تبیین مثل نورافکنی که می‌تابد، باعث می‌شود ما مسیر را بهتر تشخیص دهیم. اتفاقا در این موارد به تبیین نیاز بیشتری داریم یعنی اگر افرادی که معترض هستند و گله دارند واقعیات را بدانند، باعث می‌شود در زمین دشمن بازی نکنند. شدت اعتراض و نوع مطالبه این افراد تغییر خواهد کرد. تمامی ما چه مخالفان چه موافقان نیازمند آگاه شدنیم که این آگاه شدن وظیفه رسانه‌هاست.

بحث‌های انقلابی باید بر مدار و محور عقلانیت باشد

مرتضی جلیلی، مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه آزاد استان تهران: یکی از موضوعات مهمی که رهبری در سالگرد رحلت امام فرمودند، بحث توجه به هویت‌زدایی از انقلاب و مراقبت‌کردن از آن است. باید از انقلاب اصیل اسلامی ایران که محصول ایثارگری‌ها و ازخودگذشتگی‌های انسان‌های بزرگی است و آرزوی تمامی آزادگان عالم از انبیا و امامان است، مراقبت کنیم تا از آن هویت‌زدایی نشود. همین موضوع نشان می‌دهد انقلاب شخصیتی مستقل و واقعی دارد و مساله هویت‌زدایی از انقلاب نیز، مساله راهبردی و اساسی است که باید از آن مراقبت کنیم تا چنین اتفاقی رخ ندهد. ما اگر بخواهیم به بحث هویت‌زدایی بی‌توجهی کنیم و این هویت‌زدایی از انقلاب صورت بگیرد، قطعا از انقلاب یک پوسته ظاهری و بی‌خاصیت نیز باقی نمی‌ماند و اصول اساسی انقلاب و ارزش‌های اصلی در انقلاب موردتحریف واقع خواهد شد. بحث هویت‌زدایی از انقلاب یک امر تدریجی است که به‌صورت مستمر اتفاق می‌افتد. راهکار آن نیز این است که مراقب باشیم و از طریق جهاد تبیین و ابزار آن برای جلوگیری از بحث هویت‌زدایی استفاده کنیم. اگر بخواهیم از هویت تعریفی ارائه دهیم شاید تعریفی که براساس ارزش‌ها، باورها، آداب و سنن و هنجارها و در یک کلمه فرهنگ یک فرد یا جامعه باشد، باید بگوییم هویت ردپایی است که فرهنگ در مسیر عبور تاریخی خود آن را برجای می‌گذارد و این تعریف جامعی از هویت است. رابطه مستقیمی بین هویت و فرهنگ هر جامعه‌ای وجود دارد. در فرهنگ معین نیز هویت را این‌طور تعریف کرده‌اند که مولفه‌هایی که موجب شناسایی یک فرد می‌شود. ما اگر بخواهیم یک نفر را بشناسیم شاکله و ویژگی‌هایی که شخص دارد، به‌معنی هویت اوست. اگر می‌خواهیم انقلاب را بشناسیم، شناسایی انقلاب، شناخت ویژگی‌ها و وجه‌تمایز انقلاب ما با انقلاب‌های دیگر است. یعنی ویژگی‌هایی که انقلاب ما را از انقلاب‌های دیگر جدا می‌کند و مشخصه انقلاب اسلامی ماست که با آن شناخته می‌شود. اگر بخواهیم برای انقلاب اسلامی برخی از ویژگی‌ها را ذکر کنم؛ با تکیه بر صحبت‌های مقام‌معظم‌رهبری و امام، شاید مثلا نزدیک به 10 تا 12 ویژگی را بتوان ذکر کرد که مجموع این 12 ویژگی انقلاب اسلامی ما را معرفی می‌کند و می‌شناساند.

 دین؛ ستون‌فقرات انقلاب اسلامی ایران
اگر قرار باشد هویت‌زدایی از انقلاب اتفاق بیفتد و ماهیت انقلاب خلاف آن چیزی که هست، شود و باطن انقلاب اسلامی تغییر یابد؛ دشمن روی همین خصوصیت و ویژگی‌ها دست می‌گذارد. تغییر این خصوصیات موجب تحریف و هویت‌زدایی از انقلاب می‌شود. اولین ویژگی که مهم‌ترین خصوصیت انقلاب اسلامی به شمار می‌رود، این است که انقلاب ما یک انقلاب دینی و مذهبی است. این تعبیر را مقام‌معظم‌رهبری در دیداری که با مردم قم در 1389/7/27 داشتند؛ مطرح کردند؛ لذا اگر قرار است در عرصه‌های مختلف حاکمیتی و مدیریتی و اجتماعی صحبت شود باید تمامی این ویژگی‌ها برگرفته از اسلام و مبانی دینی باشد. تعبیر دیگری نیز رهبری دارند که دین را ستون فقرات انقلاب می‌دانند. یعنی ستونی که باعث قوام و ماندگاری این انقلاب است، دین است. درواقع دین عنصر اصلی را در انقلاب اسلامی تشکیل می‌دهد. اگر هویت‌زدایی از انقلاب صورت بگیرد یعنی بین انقلاب و مبانی دین فاصله افتاده است. در عرصه‌های مختلف انقلاب و حاکمیت مباحثی مطرح شود که هیچ رنگ و بویی از دین یا از اسلام نبرده است. اولین و مهم‌ترین خصوصیت هویتی انقلاب که باعث شناساندن این انقلاب و وجه‌تمایز این انقلاب نسبت به انقلاب‌های دیگر شده، این است که این انقلاب دینی مذهبی و اسلامی است. بقیه شاخصه‌ها نیز ریشه در این خصوصیت دارد.

 انقلاب اسلامی ناشی از عقلانیت و به دور از احساسات است
دومین ویژگی که هویت انقلاب اسلامی را تشکیل می‌دهد و باعث شناسایی انقلاب ما از انقلاب‌های دیگر است؛ حمایت از ملت‌های مظلوم جهان و حمایت از مستضعفین عالم است. این مورد یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های انقلاب اسلامی به شمار می‌رود که به آن هویت می‌دهد. حمایتی که در این سال‌ها از مردم مظلوم فلسطین، افغانستان، یمن، لبنان و... داشتیم نیز نشان از این ویژگی دارد. در بحبوحه قبل از انقلاب نیز یکی از خط‌قرمزهایی که توسط رژیم شاهنشاهی کشیده شد اما امام به آن توجهی نکرد، بحث حمایت از مردم فلسطین و مبارزه با رژیم‌صهیونیستی بود. سومین ویژگی که هویت انقلاب را تشکیل می‌دهد؛ عقلانیت این انقلاب است. انقلاب اسلامی ناشی از عقلانیت و برمبنای تفکر و به دور از احساسات و هیجانات است. این نکته بسیار مهم است که هر زمان که بحث‌های انقلابی پیش می‌آید، حتما باید بر مدار و با محوریت عقلانیت باشد. هر زمان که از محور عقلانیت به دور باشد و پای بحث‌های تعصب‌گرایانه و تقلیدهای کورکورانه در میان باشد قطعا با محورهای انقلاب در تضاد خواهد بود. ویژگی بعدی انقلاب، پرچمدار عدالت بودن است. یکی از شعارها و اهداف اساسی انقلاب ایجاد عدالت است. یکی‌دیگر از مهم‌ترین ویژگی‌های این انقلاب مبارزه با استکبار است که مظهر استکبار از نظر رهبری و امام، آمریکاست. به‌طور کلی ذات انقلاب را مبارزه با استکبار می‌دانند که از انقلاب منفک نمی‌شود. زمانی که بحث هویت‌زدایی از انقلاب مطرح می‌شود به این معناست که انقلاب از این ویژگی‌ها جدا شده است. ما باید این ویژگی‌های انقلاب را معرفی کنیم و برای حفظ آن بکوشیم.
من در تکمیل صحبت‌های سلیمی‌نمین می‌گویم جمهوریتی که مطرح است در متن اسلامیت است و اگر جمهوری واقعی داشته باشیم اسلامی‌ترین حاکمیت، جمهوری‌ترین حکومت است. اتفاقی که در غرب شاهد آن هستیم و کانون‌های قدرت و دیکتاتوری‌های نوین و جدیدی را داریم که رنگ و لعاب جمهوریت گرفته است. درصورتی که مسئولان آن از بطن و متن جامعه نیستند. اما انقلابی که جمهوری اسلامی معرفی می‌کند و این جمهوریتی که از متن اسلام و آموزه‌های دینی ماست به‌گونه‌ای است که نمی‌توان مردم را در آن نادیده گرفت. یعنی مردم در تعیین مسئولان و سیاست‌های کلی خودشان تاثیرگذار هستند و نقش دارند؛ البته ما درحال حاضر نقش مردم را به صندوق ها محدود کرده‌ایم و آنها صرفا در تعیین مسئولان نقش دارند و نتوانستیم فرآیندی را تعیین کنیم که مردم در تصمیم‌گیری‌هایی که توسط دولت انجام می‌شود، نقش داشته باشند. مردم باید در فرآیند تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی قرار بگیرند و مساله شفافیت یک شعار نیست بلکه اصلی اسلامی است.

باید حر و آزاده باشیم تا در تبیین‌گری موفق شویم

محمد سعید احدیان، مدیر مسئول روزنامه خراسان: مجموعه‌ای از الزامات وجود دارد که آن هم کار ایجابی و هم آسیب‌هایی  است که در تبیین درست موضوعات مختلفی ازجمله افشاگری نقشه دشمن، تحریف امام و... داریم. ما مشکلی که به طور جدی برای تبیین‌گری و افشاگری نقشه دشمن و دیگر موضوعات داریم این است که به اصول مهم توجه نمی‌کنیم؛ چراکه ساحت‌های لازم آن را نیز ایجاد نمی‌کنیم. به ملاحظاتی که از لحاظ رفتاری و نگرشی و عملکردی داریم نیز توجه نمی‌کنیم و این مهم باعث می‌شود توفیق لازم را نداشته باشیم. اولین نکته عمق داشتن است، برای مثال در همین بیانات مقام‌معظم‌رهبری محور روشنی مطرح شد که از پیشنهادهای انقلاب اسلامی بوده و خلاف تصویرسازی دشمن است که در تمامی حوزه‌ها از استقلال و مردم‌داری و... توضیح می‌دهند. ما چه کاری در تبیین این مثال مشخص انجام دادیم؟ عملا فقط آن را تکرار کردیم. چراکه اشراف کافی به مطلبی که رهبری مطرح کرده‌اند؛ نداریم. اگر بگویند که چند تا از موفقیت‌های انقلاب اسلامی را لیست کنیم شاید این کار را هم نتوانیم انجام دهیم. به این دلیل که مدل فعالیت ما سطحی است و عمق ندارد. هرچه زمان بیشتری گذشته است، به دلیل جنس رسانه و روند نزولی‌اش سطحی‌تر شده‌ایم. اگر قبلا مطالعه کتاب و رسانه مکتوب بیشتر بود، درحال حاضر اما کافی است که در توئیتر چند خط بنویسیم. امروز ما سطحی‌تر شدیم، ‌البته منظور این نیست که از این ابزارها نباید استفاده کنیم بلکه منظور این است که باید عمق داشته باشیم و از این ابزارها نیز استفاده کنیم. متاسفانه جریان انقلابی نسبت به موضوعات عمیق نیست و ما صرفا تبعیت می‌کنیم. نکته دوم نقشه دشمن و رصد این نقشه است. باید دید مساله چیست و کجا را هدف قرار دادند تا به آن بپردازیم. گاهی اوقات دشمن زمین بازی را برای ما تعریف می‌کند و در آن بازی می‌کنیم. حتی فکر می‌کنیم که تبیین‌گری و فعالیت درست انجام می‌دهیم اما نقشه دشمن این است که ما را از مسیر اصلی به فرعی ببرد. اینکه نقشه را درست بخوانیم بسیار مهم است. رهبری نیز درباره اعتراضات اخیر فرمودند که نقشه دشمن را خوب خواندند و دشمن به اعتراضات اجتماعی مردم امید بسته است. مثلا در این ماجرا باید همراهی کرد اما منظور نیست که صرفا اطلاع‌رسانی کرد،‌ بلکه مولفه پرداختن درست به موضوع است. گاهی ممکن است تصور کنیم باید به این موضوع بدمیم درحالی که نقشه دشمن استفاده از این مساله است. تا زمانی‌که نقشه را خوب نخوانیم، نمی‌توانیم وظیفه‌مان را به خوبی انجام دهیم.

 باید تحلیل را مبتنی‌بر حقیقت‌ها دانست نه ملاحظات
محور بعد اصلی و فرعی کردن موضوعات است. مساله ما این است که اصلی و فرعی را در بسیاری از مواقع با هم جابه‌جا می‌کنیم. یکی از لغزش‌گاه‌های افراد به اعتقاد مقام‌معظم‌رهبری، نفهمیدن اصل و فرع است. باید به مساله اصلی انقلاب و تبیین‌گری آن توجه کنیم. مبحث دیگری که وجود دارد، حر بودن است. ما اگر آزاده نباشیم نمی‌توانیم در تبیین‌گری موفق باشیم. حر بودن یعنی اینکه انقلاب و مسائل انقلاب تنها محدودیت ماست. اگر ضعفی در خود یا دیگران می‌بینیم، باید تحلیل را مبتنی بر حقیقت‌ها بدانیم نه مبتنی بر ملاحظات. باید با جدیت به این موضوع توجه کرد و مراقب آن بود. مساله دیگر طیفی دیدن و صفر و یک دیدن، در دو موضوع افراد و مسائل است. ما عادت کردیم هر مساله‌ای را صفر و یک ببینیم. نمی‌توانیم در یک مساله نقاط قوت و ضعف را ببینیم و برآیند خود را نسبت به این موارد ارائه دهیم. باید حتما گفت که مثلا با برجام مخالف یا موافقم، نمی‌توان گفت که برجام این نقاط ضعف و قوت را دارد و برآیند کلی من از برجام این است. این اشکال بزرگی در بررسی موضوعات و افراد است. این موارد آفت‌های بزرگی است که اجازه تبیین‌گری به ما نمی‌دهد. ما باید فرهنگ رسانه‌ای خود را تغییر دهیم. حکم اخیر رهبری درباره روزنامه اطلاعات داشتند نیز نشان‌دهنده این موضوع است. یعنی می‌توان دید که رهبری برخلاف تصور بسیاری از افراد که دعایی را تنها به فرمان حکم امام نگه داشتند یا نظر فقهی این بوده که ایشان با دعایی تعامل کنند، درصورتی که در حکم جایگزین او موضوع مشخص شد. مقام‌معظم‌رهبری در انتخاب فرد و حتی در حکم انتصاب او تصریح کردند که این یک نگاه مبنایی است. نگاه ما یک نگاه باز به موضوعات نیست. یکی از مشکلات مهم این است که زمانی که ما خط‌کشی‌هایمان را زیاد می‌کنیم، باعث می‌شود که نتوانیم جامعه را توجیه کنیم و درنتیجه محدود به محدوده‌ای خاص می‌شویم.

 عدم‌تعامل با عموم جامعه مشکل بزرگی به شمار می‌رود
محور بعد نیز مردمی‌بودن است. ما انقلابی‌ها برای خودمان جزیره‌ای درست کردیم و در این جزیره با هم حرف می‌زنیم. جامعه هم در یک اقیانوسی زندگی می‌کند. ما برای خودمان حرف می‌زنیم، با خودمان و برای جریان خودمان حرف می‌زنیم. اما واقعیت این است که این موضوع مشکلی بزرگ است که ما تعاملی با عموم جامعه نداریم. برای مثال ما گروه‌های سیاسی پررنگی داریم اما چقدر در گروه خانوادگی یا عموم جامعه فعال هستیم؟ اصلا ارتباطی داریم؟ در محیط دانشگاهی با چند غیرحزب‌اللهی رفاقت داریم و حرف می‌زنیم؟ ما گفت‌وگو را با بقیه مردم یا قطع کرده‌ایم یا بد ارتباط گرفته‌ایم. اگر به این موضوع توجه نکنیم، نمی‌توانیم تبیین‌گری داشته باشیم. نکته آخر این است که بدانیم که درحال حاضر همه می‌توانند موثر باشند. فضای رسانه‌ای امروز به‌گونه‌ای است که تک‌تک افراد می‌توانند در آن موثر و نقش‌آفرینی داشته باشد. اگر قبلا باید رسانه‌دار بوده یا در رسانه‌ای موثر فعالیت می‌کردیم تا تاثیرگذاری تبیین‌گرایانه داشته باشیم، اما امروز شرایط متفاوت شده و هر فرد در شبکه اینستاگرام و توئیتر می‌تواند موثر باشد.
دو نکته کلی وجود دارد؛ اولا اینکه در حوزه هویت‌زدایی و مباحث دیگر در اصل تمام آنها، مکتب امام قرار دارد. یعنی اگر ذیل مکتب امام مسائل را تبیین کنیم هم امام را معرفی کرده‌ایم و هم مبنای درست دست جامعه و مردم دادیم. در بیانات اخیر رهبری نیز آمده که روح انقلاب اسلامی امام است. این جمله‌ای ساده است که ما از کنار آن می‌گذریم اما اگر واقعا روح انقلاب اسلامی امام است ما چقدر از او شناخت داریم؟ عدالت، معنویت و عقلانیت در مکتب امام وجود دارد که هر سه آن باید همراه هم باشد، یعنی اگر کسی یکی از این سه موارد را کنار گذاشت، بدانید مکتب امام را تحریف کرده است.

جمهوریت بدون اسلامیت و اسلامیت بدون جمهوریت محقق نخواهد شد

عباس سلیمی نمین، مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران: درمورد بحث تحریف اندیشه امام(ره) دشمنی جدی از قبل از پیروزی انقلاب نسبت به او وجود داشته و هرچه از عمر جمهوری اسلامی می‌گذرد، دشمنی بیشتر می‌شود؛ چراکه ارزیابی تمامی مخالفان انقلاب این است که امام همچون سدی در برابر هجمه‌های این افراد عمل می‌کند. این یک دشمنی عظیم است که گستردگی آن به میزان تاثیرگذاری انقلاب اسلامی در ملت‌هاست، اما درکنار این دشمنی‌ها برای تحریف اندیشه‌ها و وارونه نشان دادن امام مسائلی را داشتیم که به‌نظر می‌رسد این مسائل تشدید شده است. زمانی که امام انقلاب را به پیروزی رساند و جمهوری اسلامی را بنا کرد، با توجه به اینکه جمهوری اسلامی دو رکن جمهوریت و اسلامیت دارد، برخی با جمهوریت ارتباط گرفتند و برخی با اسلامیت آن، درحالی‌که امام به هر دو طیفی که احساس‌شان این بود که می‌توانیم به یک‌وجه جمهوری اسلامی کمتر توجه کنیم تا وجه دیگر را تقویت کنیم، نهیب‌های زیادی زدند. هرچند به‌نظر می‌رسد ما همچنان با این مشکل مواجهه هستیم. کسانی که با امور سیاسی درگیرند، بیشتر با جمهوریت ارتباط می‌گیرند و آنهایی که فکر می‌کنند بحث اسلامیت نظام را باید در اولویت قرار داد، ‌یعنی با وجه اسلامیت آن ارتباط گرفته‌اند، درحالی‌که اگر ما بخشی را فدای بخش دیگر کنیم، هیچ‌کدام از این بخش‌ها به‌درستی اجرا نخواهد شد.
به‌عبارت‌ دیگر جمهوریت بدون اسلامیت و اسلامیت نیز بدون جمهوریت تحقق پیدا نمی‌کند و باید به این موضوع توجه کرد. برخی فکر می‌کنند اگر به جمهوریت توجه نکنند به‌راحتی می‌توانند اسلامیت نظام را تقویت کنند، درصورتی‌که این‌طور نیست و این تصور باطلی است. درحال حاضر هم ما به‌ویژه با نسلی مواجهیم که دوران امام و مبارزه ایشان را درک نکرده و امروز با مسائلی مواجه است که رهبری آن را حل‌وفصل می‌کنند. طبیعی است که تصوری ایجاد می‌شود مبنی‌بر اینکه رهبری این مسائل را پیش می‌برد و نیازی به اینکه از امام در این شرایط سرمایه‌گذاری کنیم، ضرورتی ندارد. درحالی‌که این تصور غلط است و مرتب در سالگردهای امام راحل تاکید شده جمهوری اسلامی بدون امام شناخته نمی‌شود و این رهنمود مهمی است به کسانی که تصور می‌کنند ما بی‌نیاز به امام هستیم. ایشان سرمایه کلانی برای ماست و باید آن را پاس داشته و از هجمه‌هایی که به آن وارد می‌شود دور نگهش داریم.  یعنی باید تلاش و سرمایه‌گذاری کنیم و به هجمه‌هایی که به امام وارد می‌شود، پاسخ دهیم؛ چراکه اگر به این سرمایه توجه نشود ما دچار مشکلات جدی خواهیم بود. همچنین برخی عناصر کج‌اندیش داریم که در مقام تحریف برخی ابعاد فکری امام برمی‌آیند. درحالی‌که ایشان شخصیتی داشت که به‌لحاظ زهد، عرفان، سیاست و فقه سرآمد دوران خود بودند و چنین شخصیتی در ذهن برخی نمی‌گنجد، یعنی اگر فقه آن را درک می‌کنند عرفانش را نمی‌فهمند. درحال‌حاضر برخی با ذهن خودشان امام را تبیین و معرفی می‌کنند. ما اینجا یک امامی را شاهد هستیم که قطعا برای همگان جاذبه نخواهد داشت و این موضوع به‌نظرم مطلب بسیار تاسف‌آوری است و با توجه به اینکه مشکل جدی در این قضیه داریم،‌ باید به آن توجه داشت. همچنین امروز جریاناتی تلاش می‌کنند که نسل مومن به انقلاب را از امام فاصله بگیرد، مثلا عده‌ای زمزمه می‌کنند که مرقد امام اشرافی است و نباید در آن حضور بیابیم. این افراد انسان‌هایی هستند که نگاه نازلی دارند، به این دلیل که مرقد را اشرافی پنداشته و خواستار این هستند تا ارتباط فیزیکی نسل‌هایی را که امام را ندیدند، با امام قطع شود. این افراد در اولین سالگردی که مرقد ساخته شده بود حتی به رهبری هم توصیه کردند که در آنجا حضور پیدا نکنید و سخنرانی نیز نکنید که رهبری هم بی‌توجهی کرده و عملا نشان دادند چنین برداشتی نازل است. اما متاسفانه چنین نگاه‌های کج‌اندیشانه و نازل برخی جوانان را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد و به مرقد نمی‌روند.

 تحریف شخصیت امام منحصر به دشمنان خارجی نیست
برخی افراد این اواخر بیان کردند که نقل امام مبنی‌بر اینکه ملت در راس امور است و همه‌چیز باید با رای مردم شکل بگیرد، این موضوع اعتقاد واقعی امام نبوده است. این نگاه بسیار کج‌اندیشانه است که غالبا از طرف نیروهای جبهه پایداری این حرف نقل می‌شود انسانی که در مجلس نیز حضور دارد و قبلا هم جای حساسی بوده است قطعا نباید در آنجا قرار می‌گرفت چنین اظهارات تاسف‌باری دارد که نشان می‌دهد به‌هیچ‌وجه امام را نمی‌شناسند و درک درستی ندارند. بنابراین امروز تحریف صرفا از سمت دشمنان نیست و برخی کج‌اندیشی‌های داخلی و فاصله گرفتن‌ها از دیانت و قربانی کردن اسلامیت در مسیر سیاسی باعث شده عده‌ای مدعی باشند که باید تفسیر ما از امام معرف امام باشد و ما باید امام را تفسیر کنیم که متاسفانه قشری از جامعه را از امام محروم می‌کند و امروز باید توجه داشت که تحریف منحصر به دشمنان قسم‌خورده اسلام و انقلاب اسلامی نیست. برخی با توجه به منافع شخصی، برخی با نگاه کج‌اندیشانه و برخی هم به دلیل اینکه مطالعه ندارند امام را تحریف می‌کنند. برای نسلی که ایشان را درک نکرده قطعا باید با مطالعه او پیش رفت تا شأنیت امام را در حل مسائل کلانی که با آن مواجه بودیم، بشناسد. ایشان شخصیتی بود که توانست قدرت ملی را شکل دهد. قدرت ملی بدون اتکا به قدرت‌های جامعه ممکن نبود و چنین قدرت ملی را هیچ‌کدام از رهبران سیاسی در گذشته نتوانستند شکل دهند. این موضوع کار عظیمی بود که امام به وجود آورد، درحالی‌که قطعا نسلی که آن زمان نبوده، نمی‌تواند چنین ابتکار عملی را درک کند.
کسانی که می‌خواهند اسلامیت را قربانی جمهوریت کنند، تلاش می‌کنند امامی را از ذهن خودشان تعریف و تبیین کنند و عمدتا کسانی هستند که شما آقای نصراللهی به آن اشاره کرده است. به‌دلیل وادادگی‌هایی که خودشان در مورد مسائل اعتقادی دارند، طبیعتا برای بقای خود عمدتا به جمهوریت اشاره می‌کنند. مجددا تاکید می‌کنم چه کسانی که جمهوریت را قربانی اسلامیت می‌کنند و چه کسانی که اسلامیت را قربانی جمهوریت می‌کنند، هیچ‌کدام از این دو گروه نه لطفی به اسلامیت می‌کنند و نه لطفی به جمهوریت.
یعنی بدانیم اگر جمهوریت را تضعیف کردیم و سپس یک حکومتی شکل می‌گیرد، مانند حکومت خلفای عباسی اشتباه بوده و این‌طور نیست که تصور شود بدون حضور مردم در صحنه ما می‌توانیم نظام اسلامی را صیانت کنیم. پایبندی به دیانت در توده‌های ما موجب می‌شود که از وجه اسلامیت صیانت شود. قطعا وقتی‌که فردی به خودش جرات می‌دهد بگوید نقل امام که می‌گوید مردم در رأس حکومت هستند اصالت نداشته، قطعا درک درستی از جمهوریت نظام و تاکید امام بر اینکه این دو اصل از هم جدا نخواهند شد؛ ندارد.