فرهیختگان: تیم فوتبال استقلال بعد از کسب عنوان قهرمانی رقابتهای لیگ برتر دچار بحران بزرگ و عمیقی شده است. درواقع درحالی که انتظار میرفت پس از سالها سرانجام استقلالیها دوران پیشفصل را بدون بحران سپری کنند اما انگار ناف آبیها را در این برهه زمانی با استرس و نگرانی بریدهاند و هواداران این تیم باید هرساله در پیشفصلها با عذاب زیادی روزها را سپری کنند تا سرانجام تکلیف حضور استقلال در فصل پیشرو مشخص شود.
این درحالی است که در این فصل دیگر نه از مشکلات مدیریتی خبری است و نه بیپولی این تیم را تهدید میکند و نکته قابلتوجه اینکه شاکله اصلی این تیم نیز با استقلال قرارداد دارند و حتی از این لحاظ آبیها با مشکل حادی هم مواجه نیستند؛ هرچند برطرفکردن نقاطضعف تیم در فصل گذشته با تقویت خطوط مختلف یک امر منطقی بهنظر میرسد اما با همه این تفاسیر و با وجود مزیتهای عمدهای که این باشگاه در قیاس با فصول گذشته در پیشفصلها داشته، اینبار یک فرق اساسی به وجود آمد مبنیبر اینکه استقلال بدون سرمربی مانده و انگار قرار هم نیست در این خصوص تعیینتکلیفی صورت بگیرد.
یک رکوردشکنی دیگر
در همه این سالها و در حدود یک دهه اخیر استقلالیها از پیشفصل خاطرات خوبی را به یاد نمیآورند. از دوران بیمدیریتی که سرانجام به مدیرانی بیکفایت ختم شد تا داستان تکراری هرساله جدایی ستارههای آبی و البته بیپولی که ضمیمه همه این سالها بوده. با این حال بهجز در دو مقطع زمانی قبل از فصول شانردهم و بیستم، همواره تکلیف سرمربی استقلال برای فصول بعدی از پیشفصل یا مشخص بوده یا خیلی زود در این خصوص تعیینتکلیف شده است و حالا در آستانه فصل بیستودوم رقابتها درحالی که بسیاری از تیمها حتی کادر بازیکنان خود را هم بستهاند، استقلالیها هنوز سرمربی خود را هم در فاصله کمتر از 2دوماه مانده به فصل جدید نمیشناسند.
استقلالیها که در فصل گذشته انواع و اقسام رکوردشکنیها را تجربه کرده و با اقتدار قهرمان شدند حالا و در آستانه فصل جدید رقابتها یک رکورد دیگر را هم مدنظر قرار دادهاند؛ به درازا کشیدن مذاکرات برای انتخاب سرمربی جدید و بلاتکلیفی محض در این برهه زمانی بیشتر از هر پیشفصل دیگر!
درواقع درست در زمانی که استقلال این فرصت را داشت تا با ثبات مدیریتی، داشتن پول بیشتر از هرسال دیگر، داشتن قرارداد با ستاره و بازیکنان تاثیرگذار یک فصل رویایی دیگر را پشتسر گذاشته و دومین عنوان قهرمانی خود را از حالا بیمه کند، اما حالا شرایط بهسمتی پیش رفته که مشخص نیست درنهایت چه سرنوشتی این تیم را در آینده تهدید خواهد کرد. البته پرواضح است که با این تدابیر و برنامهها برای انتخاب سرمربی و به تبع آن بسته شدن تیم تا مشخصنشدن سرمربی و مشخصنبودن برنامههای آمادهسازی، استقلال در فصل بعدی با این وضعیت به موفقیت نخواهد رسید.
مقصر اصلی که بود؟
استقلالیها درحالی که خیال میکردند حالاحالاها با فرهاد مجیدی روی ابرهای هستند اما این سرمربی بازهم آبیها را قال گذاشت تا نشان دهد همچنان ترک عادت نکرده است. او که طبق شنیدهها، از مدتها قبل با الکبا به توافق رسیده بود از اعلام این موضوع به مدیریت امتناع کرد تا دست مدیران استقلالی در حساسترین مقطع زمانی برای انتخاب سرمربی در پوست گردو بماند. یک مدیر استقلالی در این زمینه در جمعی خصوصی گفته بود: «اگر فرهاد زودتر به ما میگفت ما هم از همان زمان تدابیر لازم را برای امروز میاندیشیدیم و اینطور نمیشد که حالا در فاصله کمی برای انتخاب سرمربی زیربار شدیدترین فشارهای رسانهای و هواداری قرار بگیریم. البته ما نیز در همان زمان به یک چیزهایی پی برده بودیم اما مطمئن باشید اگر با گزینههایمان از همان موقع وارد مذاکره میشدیم، اتفاقات زمان سعادتمند دوباره رخ میداد و از کجا معلوم در مقطع حساس فصل و در آستانه قهرمانی، مجیدی به این بهانه دوباره از استقلال جدا نمیشد. او یکبار در آستانه دیدار فینال حذفی این کار را کرده بود، ضمن اینکه ما با فرهاد دو سال دیگر قرارداد داشتیم و اصلا حرفهای و درست نبود که بخواهیم با داشتن یک سرمربی محبوب و موفق با سایر گزینهها وارد مذاکره شویم.»
بنابراین خیلی مشخص است که وضعیت این روزهای استقلال بهخاطر رفتار و تصمیمات سرمربی قبلی این تیم است و بهنوعی میراث فرهاد مجیدی برای آبیهاست.
تنها گزینه مورد وثوق هوادار
بعد از قطعیشدن جدایی مجیدی از استقلال، مذاکره با جواد نکونام بهصورت جدی پیگیری شد؛ هرچند با شنیده شدن زمزمههای منتفی شدن حضور وی در جمع آبیپوشان مذاکراتی با برخی مربیان ایرانی مانند عنایتی هم شکل گرفت اما هربار شایعه مذاکره با گزینههای ایرانی صدای اعتراض هوادار را بلندتر کرد تا از این جهت هم مشخص شود تنها گزینه ایرانی مورد وثوق هواداران همان مجیدی بود و اگر به کار در استقلال ادامه میداد بهطور حتم میتوانست تا سالهای سال سکوها را درجهت حمایت از خودش بیمه کند.
مذاکره با مربیان خارجی هم جواب نداد
در همین فضای بدون سرمربی ماندن استقلال صحبت و نکته زیاد است اما همینقدر میتوان بسنده کرد که حتی شایعه مذاکره با برخی مربیان خارجی مانند استراماچونی یا مورایس هم هواداران استقلال را راضی نکرد و آنها تا با چشمان خود سرمربی بعدی را در اردوگاه این تیم نبینند، خیالشان از این قضیه راحت نخواهد شد. در این بین برخی مذاکرات تاییدشده نیز با الکساندر نوری هم بهوقوع پیوست که حالا و طبق شنیدهها، حضور این سرمربی هم در استقلال منتفی شده و حالا برای تعیینتکلیف نیمکت آبی باید منتظر روزهای آینده باقی ماند.
نگرانی از اردوی حریفان
استقلال هنوز درحالی بلاتکلیف است که بهجز شش، هفت تیم، بقیه تیمها تکلیف سرمربی خود را روشن کرده و مشغول بستن تیمی مقتدر برای فصل بیستودوم هستند. در این بین پرسپولیسیها یاران موردنظر کادرفنی را هم جذب کردهاند و در انتظار شروع تمرینات هستند. قلعهنویی، نکونام و ربیعی هم در تیمهای خود باقی ماندهاند و در این بین فقط سپاهان باقیمانده که از اردوگاه این تیم هم نام نفرات بزرگی برای نیمکت هدایت تیم اصفهانی شنیده میشود. بنابراین، این شرایط بیشتر از هر زمان دیگری باعث نگرانی هواداران استقلال شده است تا نسبت به وضعیت تیم خود حساستر از هر زمان دیگری باشند.
صدای هواداران بلند شده
این بلاتکلیفیها باعث شده صدای اعتراض هواداران استقلال بلند شود تا جایی که دوباره برخی در فضای مجازی درصدد آن هستند تا با اعمال برخی رفتارها، مدیریت را تحتفشار قرار دهند تا هرچه سریعتر تکلیف نیمکت استقلال را روشن کند. صدای اعتراضها و گلایهها بین هواداران بلند شده و آنها که بعد از 5سال پیاپی قهرمانی پرسپولیس بهدنبال ادامه قدرتنمایی در فوتبال ایران بودند و برخی راهکارهایی را نیز برای قطع تداوم این وضعیت ارائه کنند.