ندا اظهری، مترجم: آفریقا سالهاست بهعنوان یکی از کشورهای سطح پایین در عرصه آموزش عالی و دانشگاهها محسوب میشود. اما مدتهاست سیاستهای اصلاحی در این کشور شکل گرفته و دولت آفریقا بهدنبال آن است که با برنامهریزیهای دقیقی که پیشرو دارد بتواند دانشگاههای این قاره را رونق داده و شکل و شمایل امروزی چه از نظر آموزش و چه از نظر مهارتهای آموزشی به دانشجویان و فارغالتحصیلان به آنها بدهد. با توجه به اینکه شمار زیادی از مراکز آموزشی در آفریقا برمبنای آموزش بنیان نهاده شده، دولت این کشور خواستار تغییر رویه نظام آموزشی است تا شرایطی را فراهم کند که آفریقا هم در حوزه آموزش حرفهایی برای گفتن داشته باشد. دانشگاههای آفریقا با بهرهمندی از حمایتهای مستمر ارائهشده از سوی دولت جهت تقویت منابع دانش، از گروههای علمی و مالی برخوردار خواهند شد تا به این واسطه بتوانند با چالشهای انبوهسازی و تمایز روبهرو شوند. قاره آفریقا جزء قارههایی است که بیش از هر چیز دانشگاههای آن متکی بر آموزش هستند و کارشناسان به این نکته اشاره کردهاند که بسیاری از دانشگاهیان از اقصینقاط آمریکای شمالی با مشارکت دانشگاههای آفریقایی راههای نوآورانهای را برای جبران کمبود منابع در میان دانشجویان و کارکنان پیدا میکنند. البته بیشتر منابع دانش به جای قاره آفریقا در خارج از این منطقه تولید میشود که تنها 6/2درصد از پژوهش دنیا را به خود اختصاص میدهد. این مشکل حتی با بهصرفه نبودن منابع منتشرشده خارجی، و حتی زمانی که پژوهش واقعی از سوی محققان آفریقایی انجام شده بود، تشدید میشود.
فرصتهای جدید پیشروی دانشگاههای آفریقا
به گزارشuniversityworldnews، این موضوع دسترسی به منابع دانش آفریقایی و جهانی را زمینهای قرار داده که در آن فناوریهای دیجیتال ممکن است فرصتهای جدیدی را ارائه کنند؛ اگرچه دسترسی به مطالب منتشرشده الکترونیکی میتواند مشمول مذاکرات دشوار با ناشران قدرتمند دانشگاهی باشد. با توجه به همهگیری کرونا و بروز قابلیتهایی که فناوریهای دیجیتال و آنلاین از خود نشان دادند، این زمینه برای دانشگاهها فراهم شده است که از این ظرفیتهای بالقوه استفاده کنند. کارشناسان همچنین در واکنش به فشاری که بر سیستمهای آموزش عالی ملی که بهواسطه انبوه کردن آموزش در مقطع کارشناسی در سراسر قاره وارد میشود، بر اهمیت توسعه گروههای آکادمیک آفریقایی تاکید میکنند. در این رابطه، آنها به واکنش دولت غنا مبنیبر افزایش تعداد دانشجویان ورودی به آموزش عالی اشاره میکنند. دولت غنا تاکید میکند که طبق برنامهریزیهای صورتگرفته قرار است روند آموزشهای دانشگاهی را تا سال 2030 از 18/8درصد تا 40درصد افزایش دهند. براساس این، 60درصد این افزایش از طریق گسترش رشتههای STEM شامل علوم، فناوری، آموزش و ریاضیات و 40درصد باقیمانده هم بهواسطه رشتههای علوم انسانی تامین میشود. در اقدام عنوانشده، بودجه جالبتوجهی برای زیرساختهای مازاد با هدف بهبود کیفیت گسترش فارغالتحصیلان اختصاص داده شده است. با وجود این، به نظر میرسد دولت نگرانی یا حمایت کمتری برای رشد و توسعه کادر هیاتعلمی در دانشگاههایی دارد که قرار است 100 هزار دانشجوی جدید سالانه را جذب کنند. واقعیت این است که افزایش دسترسی، مشکلات زیادی بههمراه دارد که ممکن است تنها بهواسطه کمکهای مالی، طرحهای وام و بورسیههای گرفتهشده از صندوقهای دولتی و خصوصی و حمایتهای بشردوستانه قابل پرداخت باشد.
مشارکتهای تامین مالی در آموزش عالی
در این رابطه، کارشناسان عنوان میکنند بسیاری از دولتهایی که با اقتصادهای راکد مواجه هستند، میتوانند بهتنهایی برای تامین مالی یک بخش آموزش عالی انبوه تلاش کنند. بنابراین، این مسئولیت بر دوش بخش خصوصی است که اگر بهدنبال افزایش ظرفیت انسانی دانشگاههاست که جامعه قوی به آن وابسته بوده و یک اقتصاد شکوفا به آن نیاز دارد، باید در این امر مشارکت داشته باشد. درعینحال، شواهد بر اهمیت دانشگاهها برای ایجاد تعادل تاکید میکنند که مستلزم دستیابی به منابع مالی مفید برای صنعت در حمایت از اهداف دانشگاهی مانند توسعه مهارتهای کمیاب مانند علوم داده و درعینحال محدودیتهایی برای نزدیکی به دخالت صنعت است. دانشگاههای آفریقایی باید تلاش بیشتری برای تامین بودجه بالاتر از طریق بهرهبرداری از شبکههای فارغالتحصیلان خود داشته باشند که ممکن است برای کمک به فارغالتحصیلان برای یافتن شغل مورد سوءاستفاده قرار گیرند. استفاده از این شبکهها فرصتی را برای تحقیقات مشترک دانشگاهها فراهم میآورد.
کنترل و جمعآوری دادهها
در این میان، دانشگاههای آفریقا باید در ارتباط با توسعه گروههای علمی خود از تجربه بنیاد «کارنگی» بهعنوان یکی از تاثیرگذارترین بنیادهای آمریکایی استفاده کنند. برخی شرکای دانشگاهی دریافتند که تامین مالی گروههای تحقیقاتی به جای ارائه کمکهای مالی برای شروع اولیه کارهای انفرادی پس از مقطع دکتری مفیدتر واقع میشود. درعوض اینکه دانشجویان فوقدکتری در انزوا با حجم بالای کار نظارتی و آموزشی تنها بمانند، دانشگاهها اغلب میتوانند شرایط را بهگونهای مهیا کنند که پروژههای تحقیقاتی به شکلی برنامهریزیشدهتر و اصولیتر پیش روند و اینگونه این پروژهها را به چالش بکشند. هدف این است که اطمینان حاصل شود حمایت بیشتری در قالب مربیگری یا همکاری بینگروهی در میان محققان شکل میگیرد که ماحصل آن تحقیقاتی اساسیتر و با نتیجه بهتر به دست خواهد آمد. کارشناسان امر با استناد به سایر مفاهیم آموختهشده از تجربه بنیاد «کارنگی»، استقرار پلتفرمهای جدید در حمایت از نظارت بر عملکرد را بهعنوان وسیلهای شناسایی میکنند که از طریق آن، دانشگاههای آفریقایی میتوانند تولید دانش خود را بهبود بخشیده و به بودجه مازاد دسترسی پیدا کنند.
دانشگاهها ممکن است با تکیه بر اقدامات انجامشده از سوی پروژههای تحقیقات آموزش عالی و شبکه حمایت از آموزش عالی در آفریقا و بهتازگی، اتحاد دانشگاههای تحقیقاتی آفریقا، پلتفرمهای جدیدی را بهکار گیرند تا بتوانند بر طیف وسیعی از شاخصهای عملکرد مانند اعتبار کارکنان، نسبت کارمندان به دانشجویان و میزان تحقیقاتی که تولید میکنند و موثرتر هم هستند، نظارت کنند. این هدف نباید باعث تقویت بروکراسی به نفع خود شود بلکه باید مسئولیتپذیری و حمایت بیشتر در میان دانشگاهها را ارتقا بخشد که بیشتر آنها عمدتا از بودجه عمومی و بهمنظور ایجاد انگیزه برای بهبود عملکرد خود تامین میشود. بهعنوان مثال، انتشار دادههای دکتری و نشریات منجر به تامین بودجه اضافی در برخی دانشگاهها میشود. کارشناسان از اهمیت تمایز در آموزش عالی آفریقا بهعنوان ابزاری برای تولید فارغالتحصیلان قابل اشتغال میگویند. برای رونق بخش مهارتی آموزش عالی در آفریقا، انواع مختلف موسسات آموزشی موردنیاز است و این با تاسیس دانشگاههای خصوصی که مهارتهای حرفهای را آموزش میدهند، مشهود است. چنین دانشگاههایی درحالیکه در تربیت مشاوران مدیریتی در سطح بالا و رهبران حرفهای عملکردی عالی دارند، لزوما در تحقیقات اساسی یا حتی کادر تکنسینهایی با مهارت پایین که بستر یک اقتصاد درحال توسعه را شکل میدهند، کارایی ندارند.
کارشناسان به تحقیقات اخیر درمورد آینده اشتغالپذیری در آفریقا اشاره میکنند که اهمیت آموزش افراد را در بخشهای کلیدی گردشگری، کشاورزی و امنیت غذایی نشان میدهد. اگرچه این امر لزوما در دانشگاهها در دستورکار قرار نمیگیرد. دولت باید دانشگاههای تخصصی را بهعنوان مثال، برای تربیت کارمندان بخش میهمانداری و هتلداری برای این منظور ایجاد کند. درعینحال، پرداختن به مسائل بزرگ مانند تغییر اقلیم و پایداری در این بخشها لازم است و نیازمند تولید پژوهشهای مرتبط، که تابعی از دانشگاههاست. کارشناسان درمورد آینده اشتغالپذیری در آفریقا به اهمیت آموزش افراد در بخشهای کلیدی گردشگری، کشاورزی و امنیت غذایی اشاره کردهاند، اگرچه این امر لزوما در دانشگاهها محقق نمیشود.
پـــژوهــــشهــــای عــــلــمی به کــــــلیدواژه قدرتمند در چشمانداز ماموریتهای تمامی دانشگاههای آفریقایی تبدیل شده است. حتی برخی دانشگاههای این قاره اعلام کردهاند که چشمانداز آنها برای آینده آموزش عالی تبدیل شدن به موسسات تحقیقاتی فشرده در آیندهای نزدیک است. از دیگر ماموریتهای این دانشگاهها میتوان به برتری در تدریس، آموزش، یادگیری، پژوهش و اطلاعرسانی به جامعه اشاره کرد. همچنان هدف دیگر دانشگاهها، مشارکت با محققان بینالمللی برای انجام کارها و اقدامات متقابل و مشترک است. مشاهدات دانشگاههای آفریقا نشان میدهد بیشتر آنها یا از تحقیقات و پژوهشهای علمی درحال تکاملی برخوردار نیستند یا فرهنگ تحقیقاتی ضعیفی دارند یا اینکه اصلا فرهنگ تحقیقات علمی ندارند. آموزش همچنان نقش اصلی را در این میان ایفا میکند. ممکن است برخی دانشگاهها ادعا کنند که پژوهشمحور هستند؛ اما درواقع اینگونه است که دانشگاههای پژوهشمحور به شکل واقعی در آفریقا وجود ندارد و دولت این کشور با برنامهریزیهای اخیر بهدنبال راهاندازی دانشگاههای تحقیقاتی و پژوهشی در این قاره است. بااینحال، اینکه دانشگاهی بتواند بدون فرهنگ پژوهشی علمی به تعالی و برتری پژوهشی دست یابد یا در تحول ملی کشور خود از طریق ایجاد، کاربرد و انتقال دانش کمک کند، تردید وجود دارد.
چرا فرهنگ پژوهش علمی اهمیت دارد؟
تاکنون سازمانهای بینالمللی مانند بانک جهانی از دانشگاههای آفریقایی بهعنوان نخبهگرا و هدردهنده منابع کمیاب در این قاره یاد میکنند. این سازمان درحالحاضر عنوان کرده است که دانشگاههای آفریقایی میتوانند از طریق فعالیتهای تحقیقاتی و پژوهشی به توسعه این قاره منجر شوند. یافتههای این سازمان نشان میدهد دانشگاههای آفریقایی که فرهنگ تحقیقات علمی را پرورش میدهند، در مقایسه با دانشگاههایی که عمدتا روی تدریس و آموزش تمرکز دارند، برای توسعه اجتماعی- اقتصادی آفریقا مفیدتر واقع میشوند. بهعبارتی، با شکلگیری دانشگاههای پژوهشی و بهدنبال آن ایجاد فرهنگ پژوهشی علمی در دانشگاههای این قاره، میتوان موقعیت بشر را در آفریقا بهبود بخشید. آفریقا تاریخی استعماری دارد و با توجه به این شکل از تاریخ که یدک میکشد، به توده مهمی از روشنفکران و دانشمندان نیاز دارد، که منافع و ذهنیت اصلی آنها ایجاد رفاه در این قاره است. تقویت و پرورش فرهنگ پژوهشی علمی راهی مطمئن برای شکلگیری گروهی از روشنفکران و دانشمندان است. این گروه پیشتاز برای دگرگونی قاره آفریقا و نیز تغییر چهره این قاره خواهند بود. علاوهبر این، تحقیقات علمی محرک اصلی نوآوریهای اجتماعی و اقتصادی به شمار میروند؛ چراکه دانش، مهارت و نگرشهای جدیدی را ایجاد میکنند که برای رشد اقتصادی و توسعه فناوری حیاتی هستند. آفریقا برای به دست آوردن مزیت رقابتی اقتصادی و بهبود شرایط زندگی جمعیت روبهرشد جوانان خود به آن نیاز دارد. محققان ارتباط مستقیمی میان سیاست و پژوهش برقرار کردهاند. درواقع، بدون فعالیتهای تحقیقاتی مبتنیبر این قاره، کشورهای آفریقایی راهحلهای کارآمدی برای مشکلات داخلی خود که ناشی از محیطزیست، سیستم سیاسی، آموزش، بهداشت، مسکن، کشاورزی و زیرساختهای فناوری است، پیدا نخواهند کرد. از آنجا که آفریقا همچنان به واردات و مصرف دانش تحقیقاتی در مقیاسی عظیم ادامه میدهد بهشدت با محرومیتهایی مواجه میشود. درحالیکه چنین تحقیقات وارداتی از کیفیت عالی برخوردار است، در پرداختن به مشکلات خاص آفریقا بیاثر است. به همین دلیل است که دانشگاههای آفریقایی باید فرهنگ تحقیقات علمی را تقویت کنند تا بازده تحقیقاتی خود را افزایش دهند. پرورش فرهنگ تحقیقات علمی در دانشگاههای آفریقا میتواند شکاف بین شکلهای مختلف دانش را پر کند و اطمینان حاصل کند که دانش بومی آفریقا بخشی از مجموعه دانشی است که در سطح دانشگاه تدریس و تحقیق میشود. این امر، دانشگاههای آفریقایی را با کل جامعه آفریقا مرتبط میکند.
ماموریت دانشگاهها باید مشخص باشد
یکی از بزرگترین شکستهایی که آفریقا در حوزه آموزش عالی با آن مواجه است، دیده نشدن دانشگاههای دولتی بهعنوان طیفی وسیع از کارکردهای مختلف این دانشگاههاست. به لحاظ تاریخی، دانشگاهها هرگز ملزم به انجام چنین دستورات پیچیدهای نبوده و نیستند. اما در این میان نمیتوان نقش شماری از دانشگاههای خصوصی را برای انجام ماموریتهای ظریف و حساس نادیده گرفت. این دانشگاهها عموما مسئولیت برآوردن نیازهای اجتماعی- اقتصادی جوامع را برعهده دارند؛ مانند دانشگاه Ashesi در غنا که وظیفه آموزش مدیران را در آفریقا برعهده دارد. درصورتیکه مسئولیتهای دانشگاههای مختلف بهخوبی و درست تعیین شود، میتوانند با انجام بهموقع و درست این وظایف تاثیرات شگرفی در جامعه به جا بگذارند.