تاریخ : Sat 11 Jun 2022 - 06:22
کد خبر : 72233
سرویس خبری : نقد روز

پذیرش تکثر سلایق سیاسی راه حل مشکلات کشور است

در گفت‌وگوی «فرهیختگان» با علیرضا معزی، معاون ارتباطات دولت دوازدهم بررسی شد

پذیرش تکثر سلایق سیاسی راه حل مشکلات کشور است

کسانی که نگران هستند با تکثر سلایق مفسده در جامعه ایجاد می‌شود، اینها از قدرت استحکام جمهوری اسلامی و دین اسلام به اندازه کافی آگاهی ندارند. اینها احساس می‌کنند اگر در یک جامعه دینی، تفکری بیاید و حکومت به او اجازه فعالیت بدهد، موجب مفسده دینی یا مفسده اخلاقی می‌شود.

نرگس چهرقانی، خبرنگار گروه سیاست: پس از فوت سیدمحمود دعایی، روزنامه اطلاعات چند روزی بدون مدیرمسئول بود و همه طیف‌های سیاسی منتظر انتصاب مدیرمسئول جدید این روزنامه از جانب رهبر انقلاب بودند. تا اینکه هفته گذشته سیدعباس صالحی به‌عنوان مدیرمسئول روزنامه اطلاعات منصوب شد. اصل انتصاب صالحی به‌عنوان جایگزین مرحوم دعایی و محتوای این حکم پیام مهمی در ابعاد مختلف حکمرانی داشت؛ چراکه متن حکم رهبری نیز نشانگر این است که ایشان ترجیح می‌دهند روزنامه‌های زیرنظرشان با سلایق متعدد اداره شوند. در همین راستا برای بررسی پیام‌های متعدد حکم انتصاب صالحی از جانب رهبری با علیرضا معزی، معاون ارتباطات و اطلاع‌رسانی دفتر ریاست‌جمهوری در دولت دوازدهم به گفت‌وگو پرداختم.
معزی در ابتدای این گفت‌وگو به توضیح و تبیین جریان فکری و سیاسی مرحوم دعایی، مدیرمسئول سابق روزنامه اطلاعات و نیز سیدعباس صالحی، به‌عنوان مدیرمسئول فعلی روزنامه پرداخته است.
علیرضا معزی می‌گوید: «شناخت جایگاه مرحوم دعایی، نیازمند شناخت سیر تطور سیاست در دو دهه 60 و 70 در ایران است. او در هر دو دهه نقشی متفاوت از یک نیروی حزبی ایفا کرده است. تعلقات عاطفی و دوستی‌های فردی مرحوم دعایی با چهره‌های جریان چپ یا جریان‌های روشنفکری، شاید ذهن ما را به این اشتباه بیندازد که او متعلق به احزاب سیاسی چپ یا اصلاح‌طلبان است.
فضای ارتباطی و روابط میان‌فردی مرحوم دعایی به‌همراه مشی تسامحی او و نیز همزیستی‌های مسالمت‌آمیز او با همگان، تلقی‌ای را در فضای رسانه‌ای به وجود آورد که او متعلق به جریان سیاسی اصلاح‌طلبان است. درحالی‌که این تلقی اگر کاملا خطا نباشد، بی‌شک ناقص است.
باید توجه داشت که سابقه‌ آقای دعایی در سال‌های پیش از انشعاب جامعه روحانیت و جامعه روحانیون مبارز در طیف روحانیت تقسیم‌بندی می‌شد و آنچه به معنای مصطلح سیاسی ایشان را اصلاح‌طلب معرفی می‌کنند، دقیق و همه‌جانبه نیست. چه‌بسا متعلقان به جریان اصلاح‌طلبی، از ظن خود یار او شده باشند. باید با دقت بیشتری درباره این شخصیت قضاوت کرد. چنان‌که برای مثال او بارها در مصاحبه‌های مشهوری با روزنامه‌های اصلاح‌طلب عنوان کرد که با هر جریانی که با ولایت‌فقیه زاویه داشته باشد، زاویه دارد.
زوایای فکری و سیاسی مرحوم دعایی را باید فراتر از تلقی‌های حزبی و تعلقات جناحی تعریف کرد. گرچه رویکردهای فکری و سیاسی عمیق او که ریشه در اندیشه‌های امام خمینی داشت، الزاما برخی اقدامات و دایره ارتباطات فردی و رفتاری او می‌توانست تناسبی با فضای مرسوم یک انقلابی ریشه‌دار و دلبسته به امام نداشته باشد.
همین مساله و همین رویکرد را باید در ترسیم شخصیت عباس صالحی مدنظر داشت. آنچه باید بیشتر دقت کرد این است که سیدعباس صالحی هم وابستگی حزبی و سیاسی به پایگاه اصلاح‌طلبان ندارد.
شخصیت مدیرمسئول جدید روزنامه اطلاعات را باید قرین چند مولفه شناخت. اولا او هیچ‌وقت به‌عنوان یک کنشگر حرفه‌ای سیاسی شناخته نشده است. لذا پیشینه سیاسی به معنای آنچه ما از افراد سیاسی سراغ داریم، در آقای صالحی نمی‌بینیم.
حتی صالحی همان پیشینه‌ فعالیت‌های ممتد سیاسی که در مرحوم دعایی سراغ داریم نیز در کارنامه خود ندارد و از این بالاتر اینکه صالحی خود را به دور از فعالیت‌های سیاسی و مجادلات جناحی نگه داشته است. و از آن فضاهای شتاب‌زده سیاسی دوری کرده ‌است.
اگرچه ایشان نسبت به فضای سیاسی کشور دارای تحلیل است و بر مسائل به‌خوبی اشراف و نگاه دارد. لذا در این میان ممکن است برخی سلایق سیاسی ایشان به جناح چپ نزدیک باشد اما اینکه ما در تقسیم‌بندی سیاسی، ایشان را در طیف چپ یا اصلاح‌طلب قرار بدهیم، چنین چیزی نمی‌تواند بر آقای صالحی اطلاق بشود؛ چراکه عرض کردم اولا ایشان عنصری سیاسی نیست، ثانیا ایشان با حزبی از گروه‌های چپ و اصلاح‌طلب همکاری نداشته است.»
او ادامه می‌دهد: «و از سویی دیگر ساحت فکری و خاستگاه شناختی دکتر صالحی، کاملا در جرگه روحانیت و حوزه علمیه تعریف می‌شود.»
در این میان مرحوم دعایی و جناب صالحی، هر دو در حوزه علمیه یک وجه اشتراک هم دارند و آن اینکه هر دو از فعالان خوش‌فکر و پیشرو در عرصه تلاش حرفه‌ای مطبوعاتی و رسانه‌ای در حوزه علمیه شناخته می‌شوند.»
معزی به این پرسش که سیدعباس صالحی، چقدر در جریان اصلاح‌طلبی تعریف می‌شود، پاسخ می‌دهد: «یک تلقی در میان رسانه‌های جریان راست وجود دارد که دولت روحانی را دولتی اصلاح‌طلب می‌دانستند. به‌طوری‌که معتقد بودند جریان اصلاحات، دولت یازدهم و دوازدهم را در اختیار داشته است. این هم ازجمله اشتباهات رسانه‌های جریان راست است. به‌دلیل همین تلقی اشتباه برخی، از عضویت سیدعباس صالحی در دولت روحانی، این برداشت را داشتند که او در زمره اصلاح‌طلبان تعریف می‌شود.
اما همان‌قدر نمی‌توان گفت که دولت روحانی در یک تقسیم‌بندی صریح و دقیق، اصلاح‌طلب است یا اصولگرا که همان‌قدر باید مطمئن باشید که سیدعباس صالحی به رسم تعاریف سیاسی، نه اصلاح‌طلب است و نه اصولگرا.
در دولت روحانی به همان میزان که چهره‌های اصولگرا وجود داشت، چهره‌های اصلاح‌طلب هم بود. یعنی شما در دولت روحانی به‌ویژه دولت اول او، هم عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز یعنی آقای مجید انصاری را می‌بینید، هم عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز یعنی آقای مصطفی پورمحمدی.
بنابراین با نگاه کلی و مسامحتا به دولت روحانی اساسا تقسیم‌بندی‌هایی وجود دارد، که شاید گونه جدیدی از کنشگران سیاسی بروز پیدا کردند و شما می‌توانید آنها را موسوم به اعتدالی بدانید. در این میان و از این نظر، شخصیت سیدعباس صالحی را باید یک چهره جدید اعتدالی دانست.»

 صالحی شخصیت اعتدالی است که با مشی روحانی همخوانی داشت
معزی همچنین در ادامه تاکید می‌کند: «البته که بودن چنین شخصیتی مانند عباس صالحی در دولت حسن روحانی باعث نمی‌شود که به او، یک عنصر اعتدالی بگوییم. بلکه اگر شما تحقیق کنید، گروهی از علما در قم هستند که از نسل مدرسان و فضلایی هستند که بعد از انقلاب در حوزه علمیه قم تحصیل کردند. غالبا هم فارغ‌التحصیل دوره دیپلم بودند، مثلا فرض کنید مقارن با انقلاب است، علی‌رغم اینکه رتبه‌های برجسته‌ای در دانشگاه‌ها داشتند، به لحاظ انگیزه‌های انقلابی که در آنها ایجاد شده، رفتند و در حوزه علمیه قم شروع به تحصیل کردند، سابقه دانشگاهی دارند اما عنصر روحانی هستند. ممکن است برخی از آنها مانند آقای صالحی ملبس به لباس روحانیت نباشند اما برخی ملبس هستند.
همچنین آقای صالحی یک حرکت بسیار دقیقی را پی‌ریزی کردند و در قم معروف به مشی اعتدالی هستند و اینها ربطی به دولت آقای روحانی ندارد. آقای روحانی با توجه به شناختی که از این جمع داشت، با این جمع همکاری‌هایی کرد که یکی از مهم‌ترین این همکاری‌ها، همکاری با آقای صالحی بود. در قم هم کسانی که آقای صالحی جزء آنها تعریف می‌شوند، شناخته‌شده هستند. لذا اینکه آقای صالحی جزء جریان چپ باشند، درست نیست. آقای صالحی مربوط به یک جمع اعتدالی برآمده از حوزه هستند که از قضا آقای روحانی هم چون مشی اعتدالی داشت، با برخی از اینها همکاری می‌کرد.»

  رهبری در حفظ تکثر سلایق سیاسی راه امام را می‌رود
در ادامه‌ این گفت‌وگو به بررسی بیشتر ابعاد انتصاب عباس صالحی به‌عنوان مدیرمسئول روزنامه اطلاعات پرداختیم. از علیرضا معزی پرسیدم با توجه به اینکه مشی سیاسی صالحی با بسیاری از مسئولان فعلی کشور متفاوت است، انتصاب او به‌عنوان مدیرمسئول روزنامه اطلاعات چه پیامی می‌تواند داشته باشد و حفظ سلایق مختلف در کنار هم، چه آثاری برای جامعه دارد؟
این معاون سابق ارتباطات دولت دوازدهم در پاسخ بیان می‌کند: «ببینید به نظرم این برمی‌گردد به بحث حکمرانی. یعنی شما اگر نگاهی بیندازید به شیوه حکمرانی‌ای که در جمهوری اسلامی انجام می‌شود، چه حکمرانی دوره حیات حضرت امام چه دوره رهبری آیت‌الله خامنه‌ای، هیچ‌وقت دوره‌‌های شکوفایی با یکدستی همراه نبوده، یا حتی این‌گونه هم نبوده که همه به یک شکل کار کرده باشند یا کشور به یک شکل اداره شده باشد. قطعا این را در تاریخ نداریم، حتی در دوره‌ای که گروه‌های مختلفی از اول شکل‌گیری انقلاب، نقش داشتند اما بعدها به‌گونه‌ای از جمهوری اسلامی ایران جدا شدند. حتی در میان جامعه روحانیت که دیگر در همه‌ طوایف مختلف انقلابی آخرین طیفی بود که در کنار امام جزء گروه‌های سیاسی باقی مانده بود، ما این مساله یکدستی را نمی‌بینیم. وقتی این گروه روحانیت دچار اختلاف شدند، امام هیچ‌ اقدامی نکردند برای اینکه به این دوستان بگویند با هم بمانید و از هم جدا نشوید. چون امام قائل به تفاوت در میان گروه‌های سیاسی بود.»
او ادامه می‌دهد: «اتفاقا من خاطرم هست، همان زمانی که این دو گروه از هم جدا شدند، یک روایتی از حضرت رسول(ص) می‌خواندند که «الاختلاف امتی رحمت» یعنی اختلاف سلایق، رحمتی در جامعه اسلامی است. لذا از این منظر، نه حضرت امام هیچ‌وقت با تعدد و تکثر گروه‌ها و تفکرات سیاسی مخالفت کردند، نه مقام‌معظم‌رهبری. حتی شما در این‌باره از مقام‌معظم‌رهبری نقل‌قول‌های بسیاری می‌توانید بخوانید و حتی فیلم‌هایش هم موجود است که در این کشور باید گروه‌های مختلف باشند، وقتی جامعه روحانیت و مجمع روحانیون مبارز از هم جدا شدند، در آن زمان از سهم امام به این دو تشکل روحانی کمک‌هایی می‌کردند. یعنی وقتی این دو گروه از هم منفک شدند، این سهم تقسیم بر دو شد و به هر دو گروه روحانیت تعلق گرفت.
در سال‌‌های رهبری آیت‌الله خامنه‌ای هم این روند ادامه داشت، لذا می‌خواهم بگویم این موضوع برمی‌گردد به نوع نگاه حکمرانی در جمهوری اسلامی که اساسا یک چیز پذیرفته‌شده‌ای است.»

  آفات یکدستی سلایق سیاسی
او در ادامه چندین آسیبی که یکدستی سلایق سیاسی به جامعه وارد می‌کند، شرح می‌دهد: «در سال‌های اخیر، تعدادی از دوستان و فعالان سیاسی هستند که به نوعی هم جوان هستند و شاید بشود گفت یا تحقیقات‌شان کامل نیست یا آگاهی‌های تاریخی آنها خیلی دقیق نیست، مشی‌ای دارند مبنی‌بر اینکه توسعه و پیشرفت کشور در سایه تمرکز بر یکدستی و یکپارچگی در کشور است. و اختلافات موجب کند شدن آهنگ توسعه و پیشرفت می‌شود، لذا تصورشان بر این است که اگر همه در یک چهارچوب فکر و رفتار کنند و از یک سیستم متمرکز تبعیت بکنند، این می‌تواند موجب پیشرفت کشور شود.
این اتفاق به‌نظرم هم با طبع انسان و جامعه انسانی مخالف است، هم با چهارچوب‌های جامعه‌ پویا مخالف است، هم با طبیعت سیاست‌ورزی و اسلام و حکومت دینی مخالف است. حکومت دینی اول از همه بر آزادی‌های اندیشه و فکر سلیقه تاکید دارد، و نمی‌تواند انسان‌ها را محصور در یک تفکر و یک اندیشه بکند، لذا با همه این یکسان‌سازی‌ها مخالف است. ضمن اینکه ما در دوره‌های مختلف دیدیم زمانی که به یکدستی رسیدیم، موجب بن‌بست‌های زیاد، از دست‌رفتن سرمایه‌های گرانقدر انسانی، از دست‌رفتن انگیزه‌ها و ناامیدی شدیم و مهم‌تر از همه، این چندگانگی و چنددستگی موجب نظارت‌های غیرمحسوس می‌شود و خود این نظارت‌ها باعث می‌شود که حتی بتوانیم فکر کنیم چگونه از این میان این رقابت‌ها، فساد را ریشه‌کن کنیم. یعنی تکثر سلایق، موجب تفکر بیشتر و راه‌حل‌های بیشتر برای حل مشکلات کشور می‌شود.»

  رهبری با انتصاب صالحی چه پیامی به جامعه داد؟
به اهمیت تکثر سلایق در نگاه مقام‌معظم‌رهبری نیز پرداختیم. معزی انتصاب عباس صالحی را دارای پیام مهمی به جامعه می‌داند و تاکید می‌کند: «از نظر من، مقام‌معظم‌رهبری به آقای صالحی صرفا حکمی را ندادند یا صرفا بر ماموریتی تاکید نکردند، بلکه یک پیام به جامعه دادند. و این پیام این بود نه‌تنها بر طبع آقای دعایی تاکید کردند-که دارای طبع انسانی، تکثرگرایی و رواداری و مدارا بود- بلکه رهبری معتقد هستند آنچه آقای دعایی انجام می‌داد، برآمده از ماموریتی بود که حضرت امام به ایشان واگذار کرده بودند و مقام‌معظم‌رهبری هم این ماموریت را به آقای دعایی دادند و تاکید کردند. و پس از فوت آقای دعایی، این‌بار هم رهبری با دادن این ماموریت به آقای صالحی، درحقیقت تاکید کردند که این ماموریت آقای دعایی یعنی تکثرگرایی تداوم داشته باشد.
به نظرم، آگاهان و کنشگران سیاسی باید تمام فعالیت‌‌های خود را براین اساس که مقام‌معظم‌رهبری فرمودند، برنامه‌ریزی کنند. و جامعه را با این نگاه ببینند.»

  تکثر سلایق سیاسی باید در چهارچوب قانون باشد
علیرضا معزی در پایان به برخی از سوءبرداشت‌ها و سوءاستفاده‌های سیاسی از توجه به تکثر سلایق سیاسی می‌پردازد و معتقد است مادامی‌که تکثر سلایق در چهارچوب قانون باشد، امکان گرفتن حالت رادیکال را به خود ندارد. او ادامه می‌دهد: «کسانی که نگران هستند با تکثر سلایق مفسده در جامعه ایجاد می‌شود، اینها از قدرت استحکام جمهوری اسلامی و دین اسلام به اندازه کافی آگاهی ندارند. اینها احساس می‌کنند اگر در یک جامعه دینی، تفکری بیاید و حکومت به او اجازه فعالیت بدهد، موجب مفسده دینی یا مفسده اخلاقی می‌شود. به نظرم پایه‌های جامعه ما آنقدر قوی هست که اگر سلایق مختلفی هم وجود داشته باشد که بخواهند کار بکنند، بروز و ظهورشان موجب لطمه به اسلام نمی‌شود. جمهوری اسلامی بیش از 40 سال است که سرپاست و مبانی‌اش هم مشخص است، سلایق مختلف می‌توانند با حفظ چهارچوب‌های قانونی فعالیت بکنند. کسانی که از این زاویه نگران سوءاستفاده‌ هستند، نه تعریف دقیق آزادی در چهارچوب را می‌دانند، نه تعریف دقیقی از بنیان‌های نظام جمهوری اسلامی و دینی دارند.»
او تاکید می‌کند: «ما در چهارچوب قانون می‌توانیم همه اندیشه‌ها و تفکرات را در جمهوری اسلامی داشته باشیم. اگر قانون برآمده از اسلام و شرع را معیار بگیریم و همه براساس قانون رفتار بکنیم، رقابت‌ها همه در چهارچوب قانون باشد، همه‌چیز اگر شفاف باشد، همه ملزم به رعایت چهارچوب‌ها باشند- نه اینکه گروهی رعایت بکنند و گروهی رعایت نکنند- خب طبیعتا در این حالت مفسده به وجود نمی‌آید و چهارچوب‌های قانونی رعایت می‌شود. بنابراین تکثر سلایق در چهارچوب قانون، چیزی ا‌ست که اسلام سفارش کرده، چون موجب پویایی مسلمانان خواهد شد، موجب این خواهد شد که در جهان امروز پیام اسلام را به گوش جهان برسانیم. مگر می‌شود ما پیام جهانی داشته باشیم اما اندیشه‌های مختلف جهانی را نشناسیم؟ باید به اندیشه‌های مختلف امکان بروز و ظهور دهیم تا با چالش‌ها مواجه شویم و راه‌حل‌ها را پیدا کنیم. برهمین اساس یکدست‌سازی موجب پسرفت تمدن اسلامی خواهد شد.»

در این رابطه بیشتر بخوانید:

حافظ تکثر سیاسی (لینک)

انتصاب صالحی، تکمیل‌کننده موضع‌گیری و سخنرانی 14خرداد رهبری بود (لینک)

برای اداره کشور نیاز به حضور جناح‌های مختلف سیاسی داریم (لینک)