نسیم شیرازی، خبرنگار: اردیبهشت سال 98 بود که زهرا لطفآبادی سنگربان جوان تیم ملی فوتسال ایران در رقابتهای چندجانبه روسیه طوری درخشید که نظر سرمربی تیم ملی اسپانیا را در همان مسابقات به خود جلب کرد تا از همان موقع سوت آغاز داستان لژیونرشدن زهرا زده شود. او ضربات روسها را مهار میکرد و حتی پنالتی هم گرفت تا سند حضورش در لالیگا از همان روز امضاشده تلقی شود. حالا او بعد از 4 سال در اسپانیاست و در تیم «سالاساراگوسا» میخواهد شایستگیهایش را به نمایش بگذارد و یکی از رویاهای بزرگش را محقق کند؛ رویایی که البته در همان مسابقات چندجانبه بخشی از آن را رقم زد، بهترین گلر بودن در دنیا شاید استارتش در همان مسابقات روسیه با بهترین شدنش در آن مسابقات درحالیکه بهترین گلر جهان هم در آن مسابقات حضور داشت، زده شد. حالا زهرا لطفآبادی آماده است تا کار نیمهتمامش را تمام کند. او که این روزها تمریناتش با تیم جدیدش در لالیگا را آغاز کرده است، پاسخگوی سوالات «فرهیختگان» شد که ماحصل صحبتهایش را در ادامه خواهید خواند.
از رفتنت به سالاساراگوسا بگو، چطور توسط این باشگاه دیده شدی؟
سال 2018 در رقابتهایی که به میزبانی روسیه برگزار شد، مقابل اسپانیا بازی کردم که گویا سرمربی تیم ملی با مدیرعامل باشگاه سالاساراگوسا دوست بودند و با ارتباطی که داشتند من را به آنها معرفی کردند و مدیرعامل پیشنهاد بازی در این باشگاه را به من داد. تقریبا در بهمنماه فصل قبل طی لیگی که داشتیم، پیشنهادش را دریافت کردم و تا کارهای رفتن و ویزا را انجام دادم به اسفند رسید و بعد از گذشت چهار ماه بالاخره کارهای ویزایم انجام شد.
به تمرینات تیمت ملحق شدی؟
الان اسپانیا هستم و به باشگاه ملحق شدم؛ دو روز است که تمرینات تیمی را با تیم جدیدم انجام میدهم.
دوست داشتی لژیونربودن، آن هم در اسپانیا را تجربه کنی؟
خیلی دوست داشتم لژیونربودن را تجربه کنم و اولین و بزرگترین هدف من لژیونرشدن در اسپانیا و اروپا بود که این هدف 5 ساله که هر روز برای رسیدن به آن فکر و تلاش کردم، به سرانجام رسید.
دورنگاهت برای لژیونربودن در کدام تیم است؟
فعلا درحال حاضر دوست دارم روی تیمی که هستم تمرکز کنم و نگاهم به این تیم باشد.
هدف فوتسالی داری؟
یکی از بزرگترین هدفهایم که همیشه به آن فکر کردم به دست آوردن عنوان اولی در گلری دنیاست که هرسال از طریق بعضی از سایتها انجام میشود و دوست دارم در این ارزیابیها اول شوم.
تا سال 2024 قرارداد بستی و تیمت 4 بازی دیگر تا پایان لیگ دارد، به بازیهای باقیمانده میرسی؟
بله قراردادم تا 2024 است و درحال حاضر 4 بازی تا پایان این لیگ مانده است، تیمم از نیمفصل به حضور من احتیاج داشت ولی خب بهخاطر شرایط ویزا که همیشه به ایرانیها سخت داده میشود، نتوانستم با توجه به زمانی که به من نیاز داشتند اینجا باشم ولی محکی بود برای خودم و باشگاه که بخواهد در چند بازی تجربهای که لازم است را به دست بیاورم و باشگاه خیلی سعی کرد تا من امروز اینجا باشم و امیدوارم به بازیها هم برسم.
برای فیکسشدن درون دروازه باشگاه جدیدت برنامهای داری؟
رقیبم بسیار سرسخت و گلر بسیار خوبی است که از بهترینهای اسپانیاست و باید خیلی سخت تلاش کنم تا بتوانم درون دروازه قرار بگیرم و بهعنوان نمایندهای از ایران به آنچه در جامعه ورزشی دنیا لایقش هستیم، برسم و نشان دهم در ایران هم خیلیها حرف برای گفتن دارند تا آن نگاه تقریبا حقارتآمیزی که در دنیا به ما هست از رویمان برداشته شود.
فوتبالی بودی یا از ابتدا فوتسال را انتخاب کردی؟
اول فوتبالی بودم و حتی در ردههای سنی پایینتر مانند زیر 16 و زیر 19 سال بازیکن تیم ملی فوتبال هم بودم ولی بهخاطر مشکل کف پای صاف نتوانستم ادامه دهم و یکجورهایی مجبور شدم دروازهبانی را انتخاب کنم، از یکجایی به بعد این اجبار تبدیل به عشق و علاقه برای ادامه کارم شد و فکر کردم تمام هدفهایم را میتوانم در این پست به دست بیاورم.
الگوی دروازهبانیات؟
در ایران میتوانم مصطفی نظری را مثال بزنم که شروع کارم همیشه دیدن کلیپهای او بود و در فوتبال هم آندره تراشتگن که دروازهبان تیم بارسلونا اسپانیاست، من او را خیلی قبول دارم.
قرمزی یا آبی؟
پرسپولیسی هستم و بیشتر اهل تماشای بازیهای خارج از ایرانم؛ بارسلونا را خیلی دوست دارم.
فکر میکنی با پیوستن به لالیگا بتوانی توجه بیشتر کادرفنی تیم ملی ایران را جلب کنی؟
درباره تیم ملی راستش نمیدانم، همیشه مربیگری در تیم ملی سلیقهای بوده و از 2018 که آخرین اردوی ما بود، دیگر اردویی نداشتیم و بعد از سه سال یک اردو برگزار شد که من به تیم ملی دعوت نشدم. نمیتوانم درمورد این موضوع خیلی نظری داشته باشم؛ چراکه مربیگری سلیقهای است و من کاری که باید را انجام میدهم.
فوتسال بانوان ایران برای برگشتن به روزهای اوج به چه چیزی نیاز دارد و خودت دغدغههای دختران فوتسالی ایران را در چه میبینی؟
فوتسال بانوان به برنامهریزی نیاز دارد؛ برنامهریزیای که یک کادر مجرب وجود داشته و از مربیان واقعا با دانش در تیم ملی استفاده شود که متاسفانه تا این اتفاق میافتد سریع لغو میشود و به نوعی است که ما در این نسل که باید کنار بازیکنان با تجربه برای کسب تجربه تلاش کنیم از آنها دورتر میشویم و نمیتوانیم چیزی از دانش آنها دریافت کنیم و روزبهروز استعدادهایی که در عرصه مربیگری داریم را از دست میدهیم.
لیگ فوتسال ایران را چطور میبینی و آیا این لیگ میتواند کمکی به تیم ملی فوتسال ایران باشد؟
خداراشکر خیلی سطح کیفی در ایران از لحاظ لیگ و همینطور بازیکنان و حامیان مالی خوب شده است، تیمها حرفهایتر برخورد میکنند و کمتر تیمی میتواند انصراف بدهد یا بازیهای عقبماندهاش را بهخاطر بودجه نرود. امسال هم که لیگ در دو گروه برگزار شد و این شرایط کاری را برای حامیان مالی بهتر کرده بود ولی خب آن جذابیت لازم برای لیگ را از دست داده بود. ما در دو گروه بودیم که تقریبا تیمهای قوی که صدرنشین هستند در یک گروه و تیمهایی که در یک رده بودند در گروه دیگر رقابت میکردند و تمام نگاههای سرمربی تیم ملی، مربیان تیمها و آمار و ارقام خارجشده از بازیهای لیگ فوتسال بانوان همه از آن گروهی بود که سختتر بود و هیچ نگاه و پوششی حتی نگاه رسانهای در آن گروهی که به اصطلاح ضعیفتر بود انجام نشد. این واقعا جالب نبود، حداقل برای بازیکنانی ازجمله من، فاطمه ارژنگی که چندین سال بازیکن تیم ملی بودند و خیلی از بازیکنان دیگر که در آن گروه بازی میکردند و این دلخوری خیلی بزرگی است که ما نسبت به رسانهها در لیگ قبل داشتیم. فکر میکنم اگر برنامهریزی درست داشته باشند خیلی بهتر خواهد بود، وقتی نگاه رسانهها در تیمها پررنگتر باشد ناخودآگاه بازیکنان انگیزه میگیرند، الان در آن گروه چون رسانهها توجه بیشتری داشتند بازیکنان و تیمهایش خیلی بیشتر تلاش میکردند یا حتی برای مسابقات کافا دنبال توجه سرمربی تیم ملی بودند ولی وقتی بالانس برقرار نشود طبیعی است که فقط یک بخش از لیگ پیشرفت میکند.
رویای زهرا لطفآبادی چیست؟
رویایم درخشیدن در لیگ اسپانیاست و برایش تلاش میکنم و میخواهم بهترین گلر دنیا شوم.
بزرگترین چالش خودت در اسپانیا را چه میدانی؟
فوقالعاده شرایط اینجا سخت است و همهجوره چه از نظر آبوهوایی و چه از نظر تاکتیک، تکنیک و کیفیت کار بازیکنان و لیگی که اینجاست برایم چالش است و از آنجایی که متاسفانه به زبان انگلیسی هم مسلط نیستند کاملا باید زبان مجزا و جدایی را یاد بگیرم و کار درحال حاضر سخت پیش میرود؛ این برای من یک چالش خیلی بزرگ است که امیدوارم از پسش بربیایم.