شعر، داستان، رمان و دنیاهای رنگارنگ و پر از حرفی که کلمهها میسازند، از بخشهاییاند که مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری سالهایسال است، سراغشان رفته و باعث تولد آثار زیادی در هرکدام از این فضاها آن هم در بازار نشر شده است.
عباس محمدی که خودش هم دستی بر آتش دارد، سالهاست که بهعنوان مدیر این مرکز سکان هدایت تولیدات مرکز آفرینشهای ادبی را در دست گرفته است. نمایشگاه کتاب بهانهای شد تا پای صحبتها او بنشینیم و از کموکیف این روزها که بعد از دوسال دوباره جان گرفتهاند، بگوییم و بشنویم.
مرکز آفرینشهای ادبی بار بخش اعظمی از دنیای کتابها در حوزههای مختلف را بهدوش میکشد، از مدیریت و هدایت این فضا در این سالها بگویید.
باید گفت علاوهبر تنوعی که قصد ایجادش را داریم و برایش برنامهریزی کردهایم، برای شاعران و نویسندگانی که صاحبقلماند و خلقکننده این آثار، تنوع ایجاد کنیم که این امر تا امروز انجام شده و چشمگیر هم هست. منتها ما باید به سمتوسویی حرکت کنیم که روزبهروز به دایره مخاطبانمان بیفزاییم و فکر میکنم نسبت به جمعیتی که در ایران وجود دارد، تعداد مخاطبان شعر و داستان رضایتبخش نیست. نهتنها در سورهمهر که در انتشارات خارج از آن هم همین است. این میطلبد که بحث کتاب و کتابخوانی را ما پررنگتر کنیم. فکر میکنم یکی از راهکارهایش معرفی هرچه بیشتر و بهتر کتاب از رسانههای جمعی و اثرگذار باشد و خلأ این امر در فضای رسانههای ملی بهشدت احساس میشود و یکی از دلایلی که کتاب در سبد خانوارها نیست -جدای مساله معیشتی که خیلی از کارشناسان بیان میکنند- عدم معرفی است. آنقدر که به مسائل دیگر در بحث تبلیغات اضافه میشود که قطعا بخش بازرگانی را سازمان درنظر میگیرد، اگر بخشی هم صرف هزینه فرهنگی کنند و به معرفی کتابهایی بپردازند که ارزشمندند و اثرگذارند و عصای دست آیندهسازان باشند بهنظر من سرمایهگذاری برای آینده است.
در هر بخش با چه متر و معیاری دست به انتخاب آثار میزنید؟
ابتدا باید بگوییم آثاری که به دفتر میرسد از دو درگاه است؛ اول اینکه نویسندگان و شاعران خودشان بهطور مستقیم آثار را تحویل ما میدهند و دوم آثاری است که با حوزه هنری استانها یا حوزه هنری مرکز در ارتباط هستند و به دست ما میرسند، سپس برای انتشار کارشناسی و بررسی میشوند. درکنار اینها بهویژه در ادبیات داستانی مسیری هم وجود دارد که از رهگذر کارگاه رمان تعاملی مرکز آفرینشهای ادبی و دفتر ادبیات داستانی این مرکز میگذرد و بهصورت هدفمند هرسال موضوعی را انتخاب میکنیم؛ موضوعی که محدود به یک جریان نیست و عام است که در این زمینه امسال سومین دوره از کارگاه تعاملی هم برگزار شده است. طرحها را دوستان بعد از فراخوان علاقهمندان ارسال میکنند. این طرحها توسط استادان و کارشناسان بررسی و برخی انتخاب میشوند. در هر دوره 10 طرح مورد تایید قرار میگیرد که اینها توسط نویسندگانی که غالبا نویسندگان جوان و کارآزموده هستند، نوشته میشوند و یک استاد- مربی بالای سر این کارگاه است که رفع نقص میکند و با دوستان تعامل دارد. اگر نیاز به گفتن نکاتی باشد، بیان میکند و دوستان اعمال میکنند. رمانی که در انتها بهدست ما میرسد، رمان کارگاهی است که کاملا ورز داده شده و خروجی چشمگیری دارد، ازجمله این رمانها «کوهمرگی» است که حاصل دومین کارگاه رمان تعاملی بوده و رمان ارزشمندی است. رمانهای دیگری هم هستند که بهزودی چند مورد از آنها برای روز سوم خرداد- همزمان با چهلمین سالگرد حماسه آزادسازی خرمشهر- رونمایی میشوند. در بخش شعر هم این مسیر را در پیش میگیریم و کارها توسط سه کارشناس بررسی میشوند و مدیر دفتر هم آثار را میبیند و به نتیجه میرسد و خروجیها امتیاز نشر ملی میگیرند یا اگر نیاز باشد دوستان مطرح میکنند که اصلاحاتی انجام شود یا اینکه در این سنجش امتیاز لازم را برای انتشار دریافت نمیکنند. این سختگیریها در امر بررسی و کارشناسی آثار باعث شده سطح کار در چندسال اخیر ارتقای محسوسی پیدا کند و خیلی از مخاطبان به این امر اذعان داشتهاند اما مسالهای که در اینجا پررنگ است، همان بحث عدم معرفی آثار تولیدی و چهرهسازی هنرمندان جوانی است که دست به خلق آن آثار زدهاند. این خلأ بهشدت حس میشود و کارگروه کاربلد و حرفهای نیاز دارد که در پشت آن داستان و ماجرا بایستد و به معرفی این دوستان بپردازد. حیف است که این آثار و قلم این دوستان در سبد مطالعه اهل کتاب نباشد.
برای پیوستن نویسندههای تازهنفس و مخاطبانی که مایل به همکاری هستند، چه راههایی وجود دارد؟
از نظر حوزهای و موضوعی، حوزه هنری هیچگاه محدود نبوده است و تمام موضوعات و مضمونهایی که در چهارچوب و شاکله قانونی جمهوری اسلامی ایران میشود تولید کرد و ارشاد هم به آنها مجوز میدهد، قطعا ما هم مجوز خواهیم داد و منعی در تولید این آثار نمیبینیم و متر و معیار ما بیشتر بحث کیفی آثار است. بیشتر از اینکه چه سروده و نوشته باشند، چگونه سرودن یا چگونه نوشتن مهم است، هرچند چه سروده و نوشتهاند هم مهم هست. قطعا اگر موضوع و مضمون ارزشمند نباشد، نمیشود مضمون یا موضوع دمدستی را تبدیل به یک اثر فاخر کرد. جدای از اینکه ما با آغوش باز پذیرای دوستان اهل قلم هستیم، تمامی مراکز استانی آفرینشهای ادبی این امکان و اقبال را برای دوستانی که علاقهمند به نوشتن و شعر گفتن هستند، در این فضا ایجاد کردهاند. هم کارگاههای آموزشی در استانها داریم و هم در خود مرکز این امکان برقرار است و هم اینکه امکان کارشناسی آثار دوستان وجود دارد. درکنار اینها ما جشنوارههای سراسری چون جشنواره شعر و داستان انقلاب و سوره را هم داریم، اینها درگاههایی هستند که ما درکنار مراکز آفرینشهای ادبی استانی که یکی از وظایفشان کشف استعداد و معرفی آنها به جامعه است به حمایت از جوانان و استعدادهای برتر میپردازیم. مسیرهای دیگری هم برنامهریزی شده است که در آینده گزارش داده خواهد شد.
برای بهره بردن از ظرفیت نمایشگاه کتاب بعد از دوسال، در راستای نگاه و رویکردتان چه میشود کرد و این فضا چقدر کمککننده است؟
این نکته مهمی است. احترام به سلیقه مخاطب بسیار ارزشمند است، از طرفی یکی از وظایف دیگر ما سلیقهسازی است. ما وظیفه داریم ذائقه مخاطب را ارتقا دهیم. آنها را با جهانهای برتر، با نثرهای بهتر و ارزشمندتر آشنا کنیم. درکنار اینکه آثار خوب میخوانند ذوق خود را نیز پرورش دهند و کمک حال ما باشند، منتقدان آثار ما باشند و اشکالاتمان را به ما گوشزد کنند تا ما آنها را برطرف کنیم.
خدا را شاکریم که بعد از دوسال بخت یار کتاب و جامعه ادبی شد که این گردهمایی و این فضای دوستداشتنی را دوباره تجربه کنیم. در گذشته هر محصولی برداشت میشد برایش جشن گرفته میشد و بهنوعی شکرانه خداوند متعال را بهجا میآوردند. نمایشگاه کتاب علاوهبر اینکه یک گردهمایی بزرگ است، تلنگری به جامعه است که این محصول ارزشمند وجود دارد. این محصول زیبا و ماندنی است و همیشه با ماست. این همان جشن محصول است.