تاریخ : Sun 08 May 2022 - 01:40
کد خبر : 71547
سرویس خبری : دانشگاه

زندگی خوابگاهی در سایه کرونا

«فرهیختگان» از وضعیت خوابگاه رفتاری در اولین ماه بازگشایی دانشگاه‌ها گزارش می‌دهد

زندگی خوابگاهی در سایه کرونا

اتاق ما 6 نفره است، قطعا در اتاقی با ابعاد 9 متری، 6 نفر نمی‌توانند فاصله‌گذاری را رعایت کنند.

فاطمه طاری‌بخش، خبرنگار: در سال جدید و پس از گذر از دوران کرونا، دانشجویان به دانشگاه بازگشتند و بالطبع خوابگاه‌ها نیز جانی دوباره گرفتند. راهروهای خوابگاه‌ها که تا قبل از عید سوت‌وکور بود، حالا از هیاهو و حرف‌های بچه‌ها پر شده است. زندگی خوابگاهی همان‌قدر که می‌تواند به‌یادماندنی باشد، چالش‌برانگیز نیز هست. قطعا چالشی‌ترین بخش زندگی خوابگاهی در این روزها کروناست، به‌خصوص که این ویروس همچنان در کوچه‌پس‌کوچه‌های شهر پرسه می‌زند و جان آدم‌ها را می‌گیرد. در این گزارش به سراغ خوابگاه دخترانه حسن رفتاری دانشگاه امیرکبیر رفتیم تا از نزدیک شاهد زندگی دانشجویان آن باشیم؛ خوابگاهی نوساز و وقفی که در سال 1397 برای دانشجویان کارشناسی‌ارشد ساخته شد، اما بعد از بازگشایی دوباره دانشگاه‌ها در سال جاری به دانشجویان کارشناسی اختصاص یافت تا جز یکی، دو اتاق، خبری از حضور دانشجویان کارشناسی‌ارشد در آن نباشد.

 روح خوابگاه هم از کرونا خبر ندارد!
با مسئول خوابگاه برای ساعت 10 قرار گذاشته بودم. معضل همیشگی ترافیک تهران باعث شد نیم‌ساعتی دیرتر برسم و به‌ناچار دقایقی در راهروی خوابگاه منتظر مسئول خوابگاه ماندم؛ خبری از او نشد. بالاخره بعد از تماس‌های مکرر با مسئول خوابگاه، محدثه که از دانشجویان خوابگاه بود به کمک‌مان آمد. در بدو ورود و کمی بعد از صحبت با محدثه متوجه شدم در خوابگاه‌های دانشگاه امیرکبیر دانشجویان خود مسئولیت‌ها را برعهده می‌گیرند تا جایی‌که مسئول اصلی خوابگاه هم جزء دانشجویان امیرکبیر است. با همراهی محدثه گشتی در طبقه اول خوابگاه می‌زنیم و در همان ابتدای کار به سراغ دو دانشجویی می‌روم که در راهرو مشغول صحبت با یکدیگر هستند. از ظاهر خسته یکی از آنها پیداست که تازه از دانشگاه برگشته است. بعد از کمی خوش‌وبش با آنها، آیدا که در رشته مهندسی مکانیک تحصیل می‌کند، درباره چرایی حضورم در خوابگاه می‌پرسد. همین مهم بهانه‌ای می‌شود تا از او درباره وضعیت کرونا و رعایت پروتکل‌ها در خوابگاه بپرسم؛ سوالی که او با گلایه از کوچک‌بودن فضای اتاق‌ها درباره‌اش می‌گوید:‌ «اتاق ما 6 نفره است، قطعا در اتاقی با ابعاد 9 متری، 6 نفر نمی‌توانند فاصله‌گذاری را رعایت کنند.» انتقاد او از وضعیت رعایت پروتکل‌ها باعث شد تا سوال بعدی‌ام درباره الزام دانشجویان به ارائه کارت واکسن را مطرح کنم. آیدا در پاسخ می‌گوید:‌ «دانشجوها قبل از ورود به خوابگاه به مرکز بهداشت دانشگاه می‌روند. آنجا کارت واکسن و تب را چک می‌کنند. بعد از آن به ما اتاق می‌دهند. با این حال اطلاعی ندارم که تمام بچه‌ها کارت واکسن دارند یا نه اما تمام دانشجویانی که در اتاق ما هستند، این روند را طی کرده‌اند.»
یکی از نگرانی‌ها درباره زندگی خوابگاهی، حضور دانشجویانی است که کرونا داشته باشند، مساله‌ای که به گفته آیدا تا امروز خوشبختانه هیچ‌کدام از دانشجویان این خوابگاه به آن دچار نشده‌اند.
همزمانی حضورم در خوابگاه با شب‌های قدر باعث شد با خوابگاه تقریبا آرامی روبه‌رو باشم. محدثه می‌گوید اکثر دانشجویان شب قبل را تا صبح بیدار بوده‌اند؛ الان هم یا خوابند یا سر کلاس‌های درس هستند. به همراه او به اتاق بعدی می‌روم که کنار آشپزخانه و آسانسور است. آهسته در می‌زنم و آهسته‌تر از آن، صدایی است که مرا به داخل اتاق دعوت می‌کند. به محض ورودم و برای اولین‌بار حس می‌کنم وارد خوابگاه شده‌ام. لباس‌ها روی زمین ریخته و حتی در کمدها هم باز است. به‌معنای واقعی کلمه در یک خوابگاه دانشجویی هستم. مهسا یکی از دانشجویانی است که به همراه سه دانشجوی دیگر در این اتاق زندگی می‌کند؛ دانشجویی که ورودی سال 1400 رشته برق به شمار می‌رود نیز گلایه اصلی‌اش از محدود بودن فضای اتاق‌هاست. او می‌گوید:‌ «قطعا با توجه به اینکه اتاق ما چهارنفره است رعایت فاصله‌گذاری در آن بسیار سخت است. البته همه ما به این دلیل که سه دز واکسن را زده‌ایم و اگر کرونا هم بگیریم خیلی خفیف است، نگرانی زیادی نداریم اما واقعیت این است که نمی‌توان فاصله‌گذاری مطرح‌شده را در عمل اجرایی کرد.»

 ضعف اطلاع‌رسانی در بازگشایی دانشجویان را سردرگم کرد
یکی‌دیگر از موضوعاتی که به گفته او مشکلات زیادی را برای دانشجویان ایجاد کرده،‌ ضعف دانشگاه در اطلاع‌رسانی نحوه بازگشایی دانشگاه و چگونگی اسکان دانشجویان خوابگاهی است. مساله‌ای که مهسا در توضیح بیشترش می‌گوید:‌ «در ابتدا به ما اعلام شد دانشگاه از بیستم فروردین حضوری می‌شود، اما برای اینکه بسیاری از بچه‌ها نمی‌توانستند در این زمان کم به خوابگاه مراجعه کنند، عملا 27 فروردین بود که تمام دانشجویان به دانشگاه آمدند،‌ هرچند اساتید نیز با دانشجویان همراهی کردند،‌ اما در عمل بخش زیادی از دانشجویان خوابگاهی در این یک هفته دچار سردرگمی شدند.» صحبت‌هایم با مهسا که تمام می‌شود، به همراه محدثه به طبقه دوم خوابگاه می‌روم و هنوز در راه‌پله‌ها هستم که بوی مواد شوینده مشامم را پر می‌کند. از کنار نیروهایی که درحال تمیزکاری راهرو هستند، رد می‌شوم و نگاهم به سه دانشجویی می‌افتد که در راهرو مشغول درس‌خواندن هستند. نزدیک‌شان شدم و به محض اینکه خودم را معرفی کردم‌،‌ یکی از آنها که بعدا خودش را فرناز زاهدی معرفی کرد،‌ از نحوه اسکان دانشجویان در اتاق‌های کوچک گلایه می‌کند. او که نساجی می‌خواند و از سال 98 دانشجوی امیرکبیر شده، می‌گوید:‌ «فاصله‌گذاری در اتاق‌ها رعایت نمی‌شود و اصلا امکان تحقق آن وجود ندارد. اتاق ما هفت‌نفره است و جالب‌تر اینکه در این خوابگاه،‌ اتاق 12 نفره هم داریم. درست است که بچه‌ها همه کارت واکسن دارند، اما مولفه اصلی رعایت فاصله‌گذاری است که امکان اجرای آن وجود ندارد. مشکل دیگر هم اینکه درمجموع بهداشت در اینجا خیلی جدی گرفته نمی‌شود. یعنی مایع ضدعفونی‌کننده و دستشویی و... وجود دارد اما بچه‌ها چندان پایبند به اصول بهداشتی نیستند. تا جایی‌که مثلا نیروهای خدماتی‌ها امروز خوابگاه را تمیز می‌کنند اما شرایط فردا باز مثل قبل است.»

 خبری از الزام دانشجویان برای انجام تست کرونا نیست
فرناز برخلاف دو دانشجوی قبلی تاکید می‌کند که چند نفر از بچه‌های خوابگاه علائم کرونا و گلودرد داشتند اما تستی ندادند که مطلع شویم کروناست یا خیر. وقتی از او درباره پیگیری مسئولان خوابگاه برای تست افراد مشکوک به کرونا می‌پرسم،‌ مکثی می‌کند و می‌گوید: «بین بچه‌ها گلودرد و... وجود داشت اما مسئولان خوابگاه برای تست دادن فرد را ملزم نمی‌کنند و حتی اقدام به قرنطینه فرد مشکوک به کرونا نیز نکردند.»
فرناز را که عصبانیت بیشتری از دو دانشجوی قبلی نسبت به شرایط خوابگاه دارد، تنها می‌گذارم و به سمت اتاق آخر راهرو می‌روم. وارد اتاقی می‌شوم که با وجود هوای گرمش، خبری از باد کولر در آن نیست. هرم گرمای اتاق به‌حدی است که از چهره بچه‌ها کلافگی می‌بارد. نازنین یکی از دانشجویانی است که در این اتاق ساکن است و از عدم‌رعایت کامل پروتکل‌های دانشجویی در بخش‌های مختلف خوابگاه دل‌پری دارد و تمام حرف‌هایش نیز حول همین مساله است.
از اتاق که بیرون می‌آیم، به محدثه اشاره می‌کنم که به طبقه بالا برویم. سمیرا دانشجویی است که جزء ساکنان طبقه سوم محسوب می‌شود و به همراه یکی از دوستانش روی میزی که در راهرو قرار دارد، نشسته است. او اما نکات ریزتری درباره عدم‌رعایت پروتکل‌ها در خوابگاه مطرح می‌کند و می‌گوید:‌ «نه‌تنها رعایت پروتکل و زدن ماسک در خوابگاه کار غیرممکنی است، بلکه ما حتی در خوابگاه‌مان اتاقی برای ایزوله هم نداریم. شنیده‌ام که در طبقه اول کمی از بچه‌ها درگیر بودند. با اینکه همگی واکسن زده‌ایم و امکان سرایت کرونا پایین است اما همچنان باید رعایت کنیم.»
با وجود اینکه کرونا همچنان در کشور جان آدم‌ها را به خطر می‌اندازد اما خوابگاه‌های دانشجویی همچنان با تمام ظرفیت خود این ترم را شروع کرده‌اند. یکی‌دیگر از بچه‌هایی که آن سمت میز نشسته است، می‌گوید: «در بعضی از اتاق‌ها تخت اضافه گذاشتند. با این حال که حتی اتاق‌ها برای ظرفیت 6 نفر هم کوچک است اما یک تخت دیگر اضافه کرده‌اند. برای این تخت اضافه حتی کمد هم نگذاشتند.»
آیدا احمدی که پیش‌تر در طبقه اول خوابگاه با او هم‌کلام شدم، خودش را به جمع‌مان می‌رساند. صحبت‌مان به بازگشایی دوباره دانشگاه می‌رسد. احمدی با انتقاد از عملکرد مسئولان در این باره می‌گوید: «دانشگاه ما از 20 روز قبل اطلاعی به دانشجویان درباره نحوه بازگشایی نداد‌ تا جایی‌که چهارشنبه 17 فروردین اعلام کردند دوشنبه باید دانشگاه باشید و به ما خوابگاه می‌دهند. ورودی‌های 98 در تاریخ 22 فروردین باید در دانشگاه حضور پیدا می‌کردند و برای ورودی‌های 97 بازه 21 فروردین و ورودی 99 و 1400 تاریخ 23 و 24 فروردین تعیین شده بود. در عمل تنها سه یا چهار روز قبل اطلاع داده بودند؛ جالب اینکه دانشگاه امیرکبیر هم مجبور به این کار شد؛ چراکه اولا ستاد ملی مقابله با کرونا این مهم را اجبار کرد و ثانیا دیگر دانشگاه‌ها هم حضوری شده بودند.»

 وقتی دانشجویان ارشد خوابگاه آواره شدند!
حسینی دانشجوی مهندسی هوافضا هم این مساله را تایید می‌کند و درباره بی‌برنامگی دانشگاه در این‌باره می‌گوید:‌ «طی دو، سه روز به بچه‌های کارشناسی اطلاع دادند و در عرض یک هفته تمامی بچه‌ها به خوابگاه آمدند. برای دانشگاه و دانشجوها سخت بود. زمان بسیار بدی هم بود به این دلیل که بچه‌ها هم امتحان میان‌ترم و... داشتند. اما مشکل اصلی در این خوابگاه برای دانشجویان کارشناسی‌ارشد بود؛ چراکه تا قبل از آغاز سال جاری آنها در این خوابگاه ساکن بودند اما باید بین خوابگاه‌ها پخش می‌شدند. وقتی کارشناسی‌ها آمدند ارشدها به سختی به خوابگاه دیگری منتقل شدند. ورودی‌های 98 هم خوابگاه قلمچی بودند که به اینجا منتقل شدند.»
از مشکلات مربوط به عدم‌رعایت پروتکل و چگونگی بازگشایی دانشگاه که بگذریم،‌ باید گفت مسائل رفاهی بخش مهمی از دغدغه‌های دانشجویان خوابگاه را تشکیل می‌دهد. خوابگاه در چند سالی که دانشجویان درحال درس خواندن هستند خانه‌شان محسوب می‌شود. بعد از سال‌های کرونا و با تورمی که روزبه‌روز بیشتر می‌شود، خوابگاه‌ها نیز سیر تورمی زیادی را طی کردند. وقتی با دانشجویان خوابگاه رفتاری درمورد اوضاع کرونا و بازگشایی درخصوص موارد رفاهی صحبت کردم، متوجه وجود تورم در هزینه خوابگاه‌ها شدم.
مهسا درباره روزهایی که در خوابگاه گذرانده است و وضعیت آن می‌گوید: «به‌طور کلی از وضعیت خوابگاه راضی هستم. از تصوراتی که درمورد خوابگاه داشتم بسیار وضعیت بهتری دارد و امکانات برای تمیز نگه‌داشتن اتاق‌ها وجود دارد، هرچند شاید بخش زیادی از دانشجویان به این مساله توجه نکرده و مسئولان هم نظارت جدی در این زمینه ندارند.»

 رعایت بهداشت در خوابگاه؛ مقوله فراموش‌شده در دوران کرونا
او به این موضوع اشاره می‌کند که ساختمان پنج طبقه خوابگاه تنها دو ماشین لباسشویی دارد و این مورد نظافت شخصی را برای بچه‌ها سخت می‌کند. به گفته او دانشجویان برای اینکه بتوانند لباس‌هایشان را بشورند باید منتظر بمانند تا نوبت به آنها برسد، قطعا این مساله در این شرایط بیماری و همچنین با توجه به گرم‌شدن هوا مشکلاتی را برای دانشجویان ایجاد می‌کند. از مهسا درمورد هزینه خوابگاه می‌پرسم که در جواب می‌گوید: «هنوز هزینه‌ای برای خوابگاه نداده‌ایم و اعلام نکرده‌اند. اما حدودا ترمی 300 یا 400 تومان است.»

 افزایش کیفیت غذا پشت ابر افزایش هزینه خوابگاه
فرناز زاهدی درباره غذای سلف می‌گوید: «وضعیت ما به نسبت بقیه خوابگاه‌ها خوب است اما درکل راضی نیستم. وعده‌های غذایی اصلا خوب نیست و حتی بهداشت هم رعایت نمی‌شود. دیروز که لوبیاپلو داشتیم اکثرا می‌گفتند که داخل آن مو بوده است. سوپ و... هم که اصلا قابل‌خوردن نیست. غذای سلف خیلی بی‌کیفیت است. با توجه به ماه رمضان و اینکه بسیاری از دانشجویان خوابگاه روزه‌دار بودند، بد بودن غذای سلف و رعایت نکردن بهداشت کار را برای آنها سخت کرده بود.»
مریم و سهیلا از مشکلات رفاهی خوابگاه گلایه دارند. سهیلا در این‌باره می‌گوید: «به صورت کلی هزینه خوابگاه را اعلام نکرده‌اند اما روزشمار، ماه‌شمار و ترم‌شمار را به ما اعلام کردند. قرار بر این بود که بعد از ماه مبارک رمضان به خوابگاه بیاییم اما حدودا 11 فروردین بود که اعلام کردند باید تا دوشنبه خودمان را به خوابگاه برسانیم. حدودا تنها یک هفته قبل از شروع کلاس‌ها به ما اطلاع داده شد.»
مریم درمورد اتاق‌های خوابگاه می‌گوید: «نظافت اتاق‌ها با ماست. اما در ابتدا باید به ما تمیز داده می‌شد که وقتی ما آمدیم این‌طور نبود. اکثر بچه‌ها خودشان انتخاب کردند که با چه افرادی هم‌‌اتاقی باشند. نور اتاق‌ها، سالن مطالعه و میزهای تحریر راهروها افتضاح است. سالن مطالعه دانشگاه پنجشنبه و جمعه نیست و در روزهای عادی غیر از ماه رمضان تا ساعت پنج بیشتر نبود. به همین دلیل با نور بد سالن‌ها درس خواندن بسیار سخت است. ما در بازه امتحانات میان‌ترم به دانشگاه آمدیم و به همین خاطر بسیار در این مورد اذیت شدیم.»
سهیلا نیز در ادامه صحبت‌های مریم اضافه می‌کند: «کولر از دیروز راه افتاد و بعضی ساعات روشن می‌شود. دیشب تا ساعت 10 روشن بود و الان هم تا نیم‌ساعت دیگر روشن می‌کنند. سالن مطالعه ما در روزهای اول فقط 10 میز داشت که آن هم رزرو بود و بچه‌ها وسایل‌شان را می‌گذاشتند تا جایشان پر نشود و ما عملا جایی را برای درس خواندن نداشتیم. خاک بسیار زیادی روی میزها بود و حتی نظافت نمی‌شدند.»
سمیرا نیز می‌گوید: «سلف راضی‌کننده نیست. برنج سلف قابل‌خوردن نیست و مواد گوشتی اصلا کیفیت خوبی ندارند. مساله دیگر اینکه درمورد هزینه‌های خوابگاه صحبتی نشده است. قبل از کرونا حدودا 100 تا 150 تومان بود اما 400 یا 600 تومان برای وضعیتی که خوابگاه دارد زیاد است. البته اتاق با اتاق متفاوت است.»
محدثه‌سادات حسینی که از سال 97 در این خوابگاه بوده است، می‌گوید: «یکی از خوبی‌های خوابگاه‌های امیرکبیر این است که بچه‌ها را مسئول خوابگاه می‌کنند. با این حال سلف مشکل بزرگی است. از ابتدا هم کیفیت بالایی نداشت اما الان بدتر شده است.» صحبت‌هایم با دانشجویان تمام می‌شود اما به دلیل اینکه یکی از آنها از شرایط حمام خوابگاه نیز گلایه داشت و تاکید کرده بود که حتما سری به این بخش بزنم، تصمیم گرفتم حالا که جواب سوالاتم را گرفتم، به طبقه منفی دو بروم تا از نزدیک وضعیت حمام‌ها را ببینم. از آسانسور که بیرون می‌آیم،‌ نحوه روشنایی نه‌چندان قابل‌قبول آنجا تو ذوقم می‌زند. حمام بسیار قدیمی با کاشی‌های کهنه که البته درمقابل گلایه دانشجویان چندان مولفه مهمی نبود؛ چراکه عمده شکایت بچه‌ها مربوط به خرابی‌های سرویس‌هاست،‌ هوای آنجا به حدی سنگین است که ترجیح می‌دهم به‌سرعت به طبقه همکف برگردم. درنهایت با محدثه خداحافظی کردم و به سمت در خوابگاه راهی شدم و دائم با خود فکر می‌کنم در این شرایط مسئولان می‌توانند خودشان برای یک هفته در خوابگاه ساکن شوند یا خیر؟