عاطفه جعفری، خبرنگارگروه فرهنگ: همه ما تجربه شنیدن رادیو را داریم، اما یکی از مزیتهای نسبی پادکست به رادیو، امکان دسترسی برای شنوندگانش است. شما برای شنیدن قسمت مورد علاقهتان در رادیو باید منتظر رسیدن زمان پخش بمانید و با روشن کردن رادیو دقیقا برنامهای با موضوع مورد علاقه شما پخش نخواهد شد، درصورتیکه هنگام شنیدن پادکست میتوانید موضوع مورد علاقه خودتان را انتخاب کنید و به آن گوش دهید. حتی با قابلیتهایی که نرمافزارهای پخش پادکست به شما میدهند میتوانید قسمتی را که مایل نیستید، جلو بزنید یا قسمت مهم پادکست را چند بار بشنوید. در شمارههای گذشته از پادکستها و جنس هواداری دنیای پادکستها برایتان گفته بودیم (از اینجا و اینجا بخوانید) اما این بار به بهانه رادیو مضمون -پادکست جدیدی که از نیمههای ماه رمضان کارش را شروع کرده است- دوباره سراغ گفتن از پادکستها آمدیم. فصل نخست از «رادیو مضمون» با قصههایی کمتر شنیدهشده از فلسطین و رژیمصهیونیستی است که توسط «گروه پادکستهای همیشه در میان» و روزنامه «فرهیختگان» تولید و در شبکههای اجتماعی منتشر شده است. (پنج قسمت اول را از اینجا گوش کنید) در گزارش پیش رو سراغ این قسمت از پادکست که درمورد فلسطین است، رفتیم و همچنین گفتوگویی کوتاه با محمدحسین بنکدار، تهیهکننده این پادکست داشتیم با طرح این سوال که چرا سراغ ساخت پادکستی با موضوع فلسطین رفتهاند.
چرا پادکست مهم است؟
اولینباری که یک نفر تصمیم گرفت صدایش را ضبط کند نمیدانیم، اما اواخر قرن ۲۰ و اوایل قرن ۲۱ بود که همزمان با محبوبیت iPod، یک توسعهدهنده امکان اضافه کردن فایل صوتی را به فید RSS اضافه کرد و همین تغییر باعث بهوجود آمدن تغییر بزرگی در حوزه تولید و انتشار محتوای صوتی در دنیای مجازی شد. پس از این تغییر ساختاری درRSS که در نسخه نودودوم آن اعمال شده بود درسال ۲۰۰۱ نرمافزار وبلاگنویسی Radio Userland، اولینبار از این فناوری استفاده کرد و باعث اقبال عمومی به این روش شد تا سال ۲۰۰۳ این روش وبلاگنویسی تکمیل و امکان دریافت و ارسال خودکار محتوای صوتی عملا فراهم شد، یکی از نمونههای موفق آن وبلاگ کریستوفر لیدون نویسنده سابق نیویورکتایمز است. در اکتبر سال ۲۰۰۳ iTunes از این فناوری در انتقال محتوای به iPod استفاده کرد و نام آن را iPodder گذاشت. روزنامه گاردین در سال ۲۰۰۴ در مقالهای به این گونه انتشار محتوای پرداخت و از وبلاگ کریستوفر لیدون بهعنوان یک نمونه موفق این فناوری یاد کرد. در آن مقاله از کلمات مختلفی برای این تکنولوژی استفاده شده بود که یکی از آنها پادکست (ترکیب دو واژه iPod و Broadcast) بود و این اولینباری بود که کلمه پادکست مورد استفاده قرار گرفت.
حالا پادکستها بهعنوان یکی از مهمترین مدیومهای صوتی مطرح میشوند و در همه دنیا از آن استفاده میکنند، براساس دادههای آماری، 48 میلیون شنونده پادکست هفتگی در سال 2018 وجود داشته و این تعداد تا سال 2021 به 115 میلیون نفر رسیده است.
در باب اهمیت پادکستها میشود هزاران دلیل آورد اما مهمترین آنها را باید در دسترس بودن، وفاداری شنوندگان به برنامههای مورد علاقه خود و تعاملی بودن پادکستها دانست، ضمن اینکه آنها این امکان را میدهند که یک رهبری فکر را ایجاد کنند.
اما طراحی یک پادکست خب کار سادهای نیست، چون ماندگاری و وفاداری شنوندگان کار سادهای نیست و سازندگان پادکستها باید موضوع جذابی برای تعریف کردن داشته باشند. شنوندگان پادکست برایشان مهم است که آیا پادکست روایتی است مانند سریال یا بیشتر بهشکل یک قالب گفتوگو نمایشی است. این باعث میشود سازندگان پادکست مادام این را بپرسند که آیا این چیزی است که مردم میخواهند آن را بهصورت صوتی بشنوند یا اینکه بهتر است بهصورت کتبی یا ویدئویی ساخته شود؟ تجهیزات خوب و صدای واضح از دیگر ویژگیهای پادکستهای جذاب است، هیچکس نمیخواهد پادکستی گوش دهد که به نظر او چرند است.گُجَستِگان؛ فلسطین، سپس اسرائیل
رادیو مضمون در فصل اولش قرار است از فلسطین بگوید، از فلسطین گفتنی که بسیار متفاوت با چیزهایی است که تابهحال شنیدهایم، در قسمت اول این پادکست آنچه از گروههای یهودی میشنویم، این است: «گروههای یهودی که اوایل قرن بیستم تشکیل میشدند، اروپاییها رو دشمن خودشون میدونستند، نه مسلمونها و اعراب رو. درواقع این تصور که منازعه فلسطین منازعه بین یهودیها و مسلمونهاست اساسا درست نیست و اصلا نمیشه پذیرفت که ماجرا یه کینه مذهبی یا قومی باشه. به دو قرن اخیر نگاه نکنید. یهودیها و مسلمونا همیشه کنار هم زندگی خوبی داشتند. اینها داستان نیست، عین تاریخه. تو قرن چهاردهم، وقتی جنگ و طاعون بیداد میکرد، یهودیها متهم میشدند که عامل همه این بدبختیها اونا هستند. مردم میگفتند یهودیها از جادوی سیاه استفاده میکنند. البته رهبر کلیسای کاتولیک یعنی پاپ علیه این تصور بیانیه منتشر کرد اما با وجود اون بیانیه هم باز یهودیها همیشه متهم بودند. میشه ساعتها درباره احساسات ضدیهودی توی اروپا حرف زد. یهودیهای اروپا دیگه از این همه ظلم خسته شدند. بین سالهای ۱۸۸۱ و ۱۹۱۴، 5/2 میلیون یهودی از امپراتوری روسیه فرار کردند، اما هر جا که میرفتند بازم با اشکال مختلف یهودیستیزی مواجه میشدند. اوضاع توی آمریکا و فرانسه و انگلیس بهتر بود، اما هر جا که میرفتند تحقیر میشدند. یه عده رفتند بلشویک شدند، یه عده دیگه به سوسیالیسم و گروههای دیگه پیوستند، اما یه عده هم بودند که به جنبشی پیوستند که بعدا اسمشون رو گذاشتند جنبش ملیگرایی افراطی یهودی یا همون صهیونیسم. »
آنچه در بخشهایی از قسمت دوم رادیو مضمون با عنوان «گُجَستِگان؛ فلسطین، سپس اسرائیل» منتشر شده، اینگونه از تاریخ فلسطین میگوید: «توی همین سالهای ابتدایی قرن بیستمه که امپراتوری اتریش-لهستان درحال فروپاشی بود و یه جرقه، جنگ جهانی اول رو راه انداخت. آرشیدوک فرانتس فردیناند، ولیعهد امپراتوری اتریش-مجارستان و همسرش، در ۲۸ ژوئن ۱۹۱۴ توسط یه ملیگرای صرب به اسم گاوریلو پرنسیپ، در سارایوو، ترور شدند. امپراتوری اتریش-مجارستان قصد حمله به صربستان میکنه و مردمش هم از حمله حمایت میکنند. درمقابل، روسیه که متحد صربستان بوده هم آرایش جنگی میگیره و این باعث میشه که آلمانها که متحد امپراتوری اتریش مجارستان بودند هم در حمایت از اونها وارد صحنه بشن.»
در بخشهایی از قسمت سوم رادیو مضمون میشنویم: «ژنرال فرانسوی قبل از ورود به سوریه، رفت سر قبر صلاحالدین ایوبی. صلاحالدین ایوبی کیه؟ یه ماجرای بسیار مفصل داره که بهش میگن جنگهای صلیبی. بین سالهای 1095 تا 1291 میلادی تو همین منطقه غرب آسیا، چندین نوبت جنگ بین ارتش مسلمونها و مسیحیها درمیگیره و صلاحالدین ایوبی فرمانده چند دور از این نبردها بود و در این نبردها ارتش مسیحیها رو شکست داد. سال 1193 میلادی هم در دمشق فوت کرد و توی مسجد جامع اموی دفن شد. حالا ژنرال فرانسوی رفته بالا سر همچین فرماندهای که نماد پیروزی مسلمانها در جنگهای مذهبی بوده و به قبرش لگد زد و گفت: «بیدار شو! صلیب بر هلال پیروز شده.» شکست پادشاهی سوریه امید تمام اعراب رو نقش بر آب کرد.»
در همین رابطه بخوانید:
محمدحسین بنکدار، کارگردان رادیو مضمون: رادیو مضمون سراغ کلیشهها نرفته است (اینجا)