محمدرضا حاجیعبدالرزاق، خبرنگار گروه ورزش: در ادامه رقابتهای مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا و در دیدار پایانی این مرحله، تیم فوتبال سپاهان که با ۷ امتیاز در رده سوم گروه D قرار داشت برای صعود به مرحله بعد به مصاف الدحیل رفت و با نتیجه سنگین 5 بر 2 به شاگردان کرسپو باخت و از دور رقابتها کنار رفت. فولاد خوزستان دیگر نماینده ایران هم در ششمین دیدار خود در مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا با نتیجه یک- یک مقابل شباب الاهلی امارات متوقف شد تا بهعنوان صدرنشین و با 12 امتیاز راهی دور بعد شود. در این رقابتها هرچقدر سپاهان ناامیدکننده ظاهر شده و با نتایجی سینوسی به کار خود پایان داد، شاگردان جواد نکونام در فولاد با کسب نتایجی ارزشمند صعود خود را پیش از دیدار دور آخر قطعی کردند تا به این ترتیب فولادیها نماینده شایستهای برای فوتبال ایران در این رقابتها تا این جای کار لقب بگیرند. درباره این دیدارها و همچنین عملکرد کلی فولاد و سپاهان با کارشناس و پیشکسوت فوتبال ایران به صحبت نشستیم. گفتوگوی «فرهیختگان» با بهمن فروتن را در ادامه میخوانید.
مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا در فصل جدید این رقابتها را چطور دیدید؟
سهشنبهشب بازی سپاهان مقابل الدحیل را دیدم و بعد از آن هم بازی منچسترسیتی و رئال مادرید را از دور نیمهنهایی لیگ قهرمانان اروپا تماشا کردم. اگر بازی سپاهان مقابل الدحیل را به تخمه خربزه بوداده تشبیه کنیم، بازی منچستر مقابل رئال مادرید پسته خندان بود، یعنی یک چنین تفاوتی وجود داشت.
نماینده اصفهان شکست عجیبی را متحمل شد.
از بازی سپاهان واقعا متاسف شدم. الحق و الانصاف باید بگویم کارهای ترکیبی سپاهانیها و پاسکاری آنها واقعا خوب بود ولی اینها نه گل زدن بلد بودند و نه دفاع کردن. جای تاسف دارد که بازیکنان لیگ برتر در این سطح فکر میکنند فوتبال فقط پاس دادن است، در غیر این صورت تابهحال تیمی ندیدهام که در یک بازی تا این اندازه شانسهای صددرصدی خود را هدر بدهد.
البته الدحیل هم تیم قدرتمندی محسوب میشود.
بله، اما رئال مادرید نبودند که اینطور نماینده ما را شکست بدهند. گل پنجم این تیم گل سختی بود اما یک گلهایی را بازیکنان ما نزدند که آدم به این نتیجه میرسد که چقدر فوتبال ما تاسف بار شده است. سپاهان میتوانست برنده بازی باشد اما 5 گل دریافت کرد. وقتی تیمی این همه شانس را هدر بدهد مشخص است که مدام گل میخورد.
روی گل پنجم شما بحثی دارید؟
واقعا آن چه دفاعی بود که نژادمهدی کرد. وقتی این همه فرصت دارید و نمیزنید و درنهایت مانند نژادمهدی دفاع میکنید مشخص است که چنین تیمی هیچوقت عاقبت بخیر نمیشود.
درمجموع سپاهان در این مسابقات چطور بود؟
سپاهان تیمی است که میتواند فوتبال بازی کند و همه هم عیبهای این تیم را میگویند اما یک مربی جوان و لجباز دارد که به حرف فوتبال و فوتبالیها نمیخواهد گوش بدهد. وقتی ستارهها مربی میشوند، نتیجهاش همین اتفاقات و نتایج میشود. آنها فکر میکنند که مربیگری هم مثل همان دوران ستاره بودن در زمین است. اتفاقا این چهره برای اینکه بهعنوان بازیکن ستاره شود، زحمت کشیده است اما برای مربیگری باید بداند که هنوز زحمتی نکشیده است. او از راه رسیده و شده مربی چنین تیم بزرگی و باید یک مقدار خودخواهیها را کنار بگذارد و با اطرافیانش تشریک مساعی کند. باید با کسانی که سالیان سال دارند خاک این میدان را میخورند مشورت کند و از آنها درس بگیرد. هیچکس نگفته که محرم نویدکیا فوتبالیست بدی بوده، همه میگویند بهترین فوتبالیست بوده است اما بهترین فوتبالیستها هیچوقت بهترین مربی نمیشوند مگر اینکه زحمت بکشند و برای این عرصه هم کار و تلاش بکنند و آموزشهای لازم را ببینند. نویدکیا زحمت نکشیده صاحب تیمی شده که 40 درصد از صددرصد فوتبال را انجام میدهد، هرچند این 40 درصد را خوب انجام میدهد. وقتی چنین اتفاقی میافتد یعنی روند متوسط است؛ نه خوب است و نه بد.
اختلاف 2 تیم چنین نتیجه سنگینی بود؟
تیم قطری تیم متوسطی بود. تیمی که به حریفش 24 شانس بدهد و آخر سر هم 5 بر 2 بازی را ببرد واقعا جای تاسف دارد. بهتر بود که سپاهان یک مقدار تمرین گلزنی میکرد یا کار دفاعی تیمش را راه میانداخت و به تیمش شاکله و انسجام میداد. تفاوت دو تیم در بازی درواقع تفاوت بین نویدکیا و هرنان کرسپو بود. آدم این تفاوت را زمانی میدید که تیم حریف با وجود اینکه در طول بازی 3 گل جلو بود اما هر 11 نفر برای اینکه الدحیل گل نخورد، دفاع میکردند اما در سوی دیگر میدان ما که 3 گل عقب بودیم به آن شکل دفاع میکردیم. در دفاع تیمی و انفرادی سپاهان اتفاقاتی افتاد که جای تاسف و تعجب دارد. نژادمهدی یک بار دیگر فیلم بازی سهشنبه شب را نگاه کند تا حساب کار دستش بیاید. الان هم روی سخنم با این مدافع است؛ آقای نژادمهدی، شما به فوتبال ایران با این نمایش بدهکاری و فوتبال ایران به شما بدهکار نیست. یک عدهای هستند که زحمت کشیدهاند، چشم دوختهاند به تلویزیون و دوست دارند که نمایندهشان موفق شود؛ آن وقت شما به مهاجم حریف میگویید بفرمایید بروید و گل بزنید؟ این کارها و نمایشها اصلا درست نیستند. نویدکیا و سپاهان و امثال نژادمهدی در زمین تنها نیستند و فقط برای خودشان فوتبال بازی نمیکنند. اینها برای مردم ایران فوتبال بازی میکنند. پولی که اینها میگیرند از روی هوا نمیآید. اگر این پولها از روی هوا میآید اصلا خودشان توپ را بگیرند و با دست گل به خودی بزنند. در هر صورت جامعه فوتبال انتظاراتی دارد. زمانی که سپاهان به لیگ قهرمانان آسیا میرود، کشور به این تیم نگاه میکند و دیگر به هواداران خودش تعلق ندارد. اینها در این رقابتها نماینده فوتبال کشور ایران هستند و حق چنین نمایشی را ندارند.
قبل از اینکه به نمایش فولاد در آسیا برسیم؛ این سوال مطرح میشود که آیا با این روندی که سپاهان در آسیا داشت، استقلال میتواند امیدوار باشد هفته آینده از سری رقابتهای لیگ و در بازی بزرگ هفته و چه بسا فصل؛ هر 3 امتیاز این دیدار را از آن خود کند؟
این موضوع بستگی به این دارد که سپاهانیها چقدر از بازی مقابل الدحیل دردشان آمده باشد؛ اگر دردشان آمده باشد بردن برای استقلال سخت میشود اگر دردشان نیامده باشد که خب استقلال هم همانطوری از روی سپاهان رد میشود که الدحیل رد شد.
به فولاد و نمایش این تیم در آسیا برسیم. تیم جواد نکونام موفق شد بهعنوان صدرنشین، راهی مرحله بعدی رقابتها شود.
فرق فولاد و سپاهان تفاوت بین نویدکیا و جواد نکونام بود. جواد نکونام وقتی جلوی آرژانتین در جامجهانی 2014 برزیل آمد مثل نویدکیا بازی کرد، تیم ملی ایران از کسب یک تساوی با ارزش و تاریخی جلوی آرژانتین محروم شد. تفاوت فولاد نکونام و نویدکیا این شکلی است که نویدکیا در فوتبال ما نقش یک بچه لجبازی را بازی میکند که هیچ غذایی را دوست ندارد. البته من دوست ندارم چنین نقدی را عنوان کنم، بالاخره نویدکیا هم دارد زحمت میکشد و یاد میگیرد و معتقدم فوری نباید تصمیمات سخت در قبال آدمها بگیرد. اگر در آخر ببیند که نمیخواهد یاد بگیرد، باید سپاهان با چنین فردی خداحافظی کند اما اگر این باشگاه میبیند که محرم میخواهد یاد بگیرد در این زمان باید باز هم به وی فرصت بدهند. این درحالی است که سپاهان در یک زمینهای خیلی خوب کار کرده و در این زمینه فوتبال خوبی را نمایش میدهد اما فقط یک قسمتی از فوتبال را. متاسفانه نویدکیا فکر میکند این یک قسمت از فوتبال خوب، همه فوتبال است و اشتباه او اینجاست.
جواد نکونام و افکار او را چطور ارزیابی میکنید؟
نکونام روی اصول پستی که بازی میکرده یعنی نیمه بازیساز، نیمه دفاعی یک سری مسئولیتها را درون زمین میشناسد و تیمش هم همانطوری مسئولانه بازی میکند. فولاد درحالیکه در بازی آخر هم میتوانست یک مقدار استراحت کند و بازیکنانش خستگی در کنند چون صعودشان قطعی بود؛ اما باز هم در این بازی مسئولانه بازی کردند و با یک مساوی به کار خود پایان دادند. در هر صورت این موضوع سخت است که یک تیم همه بازیهایش را خارج از خانه انجام بدهد. همه اینها درحالی هستند که فولاد هم یک عیب بزرگ دارد مبنیبر اینکه خیلی کند بازی میکند. تمام نمایش این تیم از یک فوتبال مدرن و خوب روی دور آهسته است. البته به نظر من آنها وقت میخواهند تا به دور نرمال برسند. در هر صورت جواد خودش شرایط را میداند چون در بهترین تیمها و جلوی بهترین تیمها بازی کرده و جلوی آنها هم گل زده است. نکونام میداند که منظور من از تفاوت سرعت با سرعت چیست. یک دوچرخه هم خیلی سریع میرود و یک دوچرخه سوار قهرمان با دوچرخهاش خیلی سریع میرود که در توردو فرانس قهرمان میشود اما یک راننده فرمول یک هم با اتومبیل خود خیلی سریع حرکت میکند. اما بین این دو سرعت تفاوت زیاد است. تیم جواد در دوچرخه قهرمان است اما تیم رئال مادرید و من سیتی در فرمول یک قهرمان هستند.
در این لیگ قهرمانان با این کیفیت که تیمهای بزرگی در مرحله گروهی حذف شدند و سایر تیمها هم از کیفیت خوبی برخوردار نیستند؛ اگر استقلال و پرسپولیس در رقابتهای امسال شرکت میکردند، میتوانستند تا ردههای بالاتر صعود کرده و عنوان قهرمانی را به دست بیاورند؟
به نظر من خیر! برای اینکه همان قدر که در خاورمیانه فوتبال پس رفته است ما هم چون جزء خاورمیانه محسوب میشویم، در کشور ما هم فوتبال پسرفت داشته است. کشورهای حوزه خلیجفارس که ما هم یکی از آنها هستیم، دردسرهایی جز فوتبال داریم. البته در دنیای امروز دردسرهای دیگری جز فوتبال وجود دارد. البته نمایشی که رئال مادرید و منچسترسیتی نشان دادند گویای آن است که با وجود جنگ اوکراین، آنها هنوز هم میتوانند چند کار را با هم خوب انجام بدهند. یعنی هم بلدند خوب جنگ راه بیندازند و هم بلدند خوب فوتبال بازی کنند.
پس اگر استقلال و پرسپولیس در فصل جاری بودند هم به جایی نمیرسیدند؟
خیر، مطمئن باشید که آنها هم به جایی نمیرسیدند چون فوتبال ما به قدری دردمند شده است که واقعا نمیدانم باید چه فکری برایش کرد و چه دارویی را برایش تجویز کرد. یک زمانی در سالهای قبل دانشگاهها اجبارا بسته شدند که نتیجه نامطلوب آن را چند سال بعد دیدیم و حالا هم نتیجه نامطلوب وضعیت فعلی فوتبال را هم چند سال بعد خواهیم دید.
فولاد چقدر شانس قهرمانی دارد؟
هیچی!
فوتبال یک کار تخصصی محسوب میشود. بهطور مثال در جنگلهای آمازون مورچه قرمز را با دم عقرب سیاه با هم قاطی کرده و میکوبانند و بعد میگویند که این مخلوط برای زخم معده خوب است و مریضهای خود را اینطوری معالجه میکنند. پزشکی یک کار تخصصی بهشمار میرود و شما باید دقیقا بدانید که برای چه مرضی، چه دارویی باید استفاده شود هرچند در ابتدا باید بیماری را درست تشخیص بدهید و برایش نسخه بنویسید و چقدر احتمال خوب شدن بیمار وجود دارد. در بعضی مرضها و سرطانها حتی احتمال خوب شدن هم نیست و اینها از اول مشخص هستند. ضمن اینکه طبیعتا در بحران جهانی سرمایه، ما از این بحران مبرا نیستیم و ما هم گرفتاریم. هم از نظر سیاسی و هم از نظر اقتصادی و اجتماعی همه اینها درحالی هستند که قهرمان شدن و قهرمانی یک فکر آزاد میخواهد. اصولا شما میبینید که برخی نوک حملههای مطرح جهان گرفتار افول گل نزدن میشوند. مثلا اگر یادتان بیاید چند وقتی طارمی گرفتار آن شده بود و از گلهایش خبری نبود. اصطلاحا در این زمان میگویند که فکر مهاجم آزاد نیست، حالا یکی بحران خانوادگی دارد و یکی بحران مالی و مشکلات مختلفی وجود دارد که باعث میشود یک بازیکن در یک برهه زمانی عملکرد خوبی نداشته باشد که به نوعی میگویند فکرش آزاد نیست. فوتبال ما هم فکرش آزاد نیست. بنابراین از اینکه چون فلان تیم و بهمان تیم صعود نکردند یا قهرمان نشدند، پس اگر استقلال و پرسپولیس بودند موفق میشدند؛ هرگز اینطور نیست چون اینها فکرشان آزاد نیست. پرسپولیس گرفتاریهای خاص خودش را دارد و استقلال هم مشکلات مربوط به خودش را. درنهایت هم قهرمان آن تیمی میشود که مجموعهاش فکر آزادی داشته باشد که متاسفانه درحال حاضر تیمهای ایرانی از داشتن چنین شرایطی بیبهره هستند.