تاریخ : Tue 26 Apr 2022 - 02:12
کد خبر : 71382
سرویس خبری : جامعه

خرده‌جنایت‌های جمعی علیه حیوانات، در روشنای روز

خرس قهوه‌ای در اردبیل با اقدامات بی‌رحمانه اهالی یک روستا کشته شد

خرده‌جنایت‌های جمعی علیه حیوانات، در روشنای روز

درست روز پس از تلف‌شدن پلنگ قائمشهری در عملیات به‌اصطلاح زنده‌گیری، خبر تلخ و تکراری دیگری از کشته‌شدن بی‌رحمانه یک خرس قهوه‌ای به دست اهالی روستایی در اردبیل، آزردگی افکارعمومی را دوچندان کرد.

علی صولتی، خبرنگار گروه جامعه: درست روز پس از تلف‌شدن پلنگ قائمشهری در عملیات به‌اصطلاح زنده‌گیری، خبر تلخ و تکراری دیگری از کشته‌شدن بی‌رحمانه یک خرس قهوه‌ای به دست اهالی روستایی در اردبیل، آزردگی افکارعمومی را دوچندان کرد. حیوان نگون‌بخت را در نزدیکی زیستگاهش با تراکتور تعقیب کرده و از رویش رد می‌شوند، جوری ریسمان بر حیوان می‌افکنند و استخوان‌هایش را زیرچرخ تراکتور له می‌کنند و به جمجمه و اعضای داخلی‌اش ضربات پی‌درپی وارد می‌کنند که تلاش‌های ماموران سازمان حفاظت محیط‌زیست برای درمان و ادامه حیات حیوان ناکام مانده و یک خرس قهوه‌ای دیگر مثل تمام خرس‌های دیگری که در سال‌های اخیر کشته شدند، قربانی نبود درک و آموزش کافی از نحوه مقابله با حیوانات در حیات‌وحش شد. این دست اقدامات شاید در افکارعمومی جنایت به حساب نیاید و دقیقا به همین خاطر باید مراقب بود انجام این خرده‌جنایاتی که کوچک می‌پنداریم‌، برایمان عادی نشوند؛ خرده‌جنایات و اعمال شومی که در روشنای روز و به دست انسان‌های متمدن انجام می‌شوند. بله ما حتی در روشنای روز هم می‌توانیم بی‌محابا دست به ارتکاب اعمالی پلید و شرورانه بزنیم، بدون آنکه به ماهیت جنایتکارانه آن اعمال آگاه باشیم.

در یک روز عادی زیر آسمان آبی و پرتو‌های بی‌شمار خورشید، در اجتماع عموم و در چشم این و آن ما احتمالا انسان‌های بسیار متمدنی به نظر می‌رسیم. گویی هنگامی که روشنای روز بر اعمال‌مان سایه افکنده و این نظارت چشم‌های بی‌شمار به تک‌تک اعمال‌مان جهت می‌دهد همه ما در این سناریوی زیست‌جمعی، نقش آدم خوب‌ها را داریم. شاید همین تصور سنتی و همیشگی است که عدم‌حضور شر در روشنای روز را تلویحا به ما قبولانده تا برای لحظاتی هم که شده، به‌طور ناخودآگاه باور داشته باشیم که محل وقوع شرارت‌ها صرفا در تاریکی شب است و وجود شیطان تنها در ظلمت است که بی‌واسطه نمود پیدا می‌کند. اگر هنوز در خودشناسی به مرتبه‌ای نرسیده باشیم که بفهمیم شیطان درون‌مان از حضور مستقیم و بی‌واسطه در روشنای روز ابایی ندارد، باید هم چنین خام بیندیشیم. اگر چشم‌هایمان از دیدن شرارت زیر نور آفتاب عاجز است و وجودمان در حس کردن و لمس کردن پلیدی‌های عریانی که نه‌تنها از نور هراسی ندارند بلکه از آن تغذیه نیز می‌کنند، ناکام است دلیل نمی‌شود حضور و همزیستی این جنایتکار شرور در کالبد انسانی‌مان و جایی در همین نزدیکی‌ها را انکار کنیم. بله ما حتی در روشنای روز هم می‌توانیم بی‌محابا دست به ارتکاب اعمالی شوم و پلید بزنیم، بدون آنکه به ماهیت جنایتکارانه آن اعمال آگاه باشیم. می‌توانیم توله خرس زخمی را که از کوه سقوط کرده، محاصره و سنگسار کنیم تا مقابل چشمان مادرش آهسته‌آهسته جان دهد. می‌توانیم خرس‌های قهوه‌ای را با اسلحه ساچمه‌ای شکار کرده و جسم نیمه‌جان‌شان را با ریسمان به اسب بسته و به روی زمین بکشیم. می‌توانیم استخوان‌های این موجود نگون‌بخت را از بیم آنکه آسیبی به ما و اموال‌مان نرساند، زیر چرخ تراکتور خرد کرده و جوری طناب بر گردنش بیفکنیم تا درصورت رسیدن به محیط‌بانی هم اندک‌شانسی برای زنده ماندن نداشته باشد. تفاوتی ندارد در گلستان، اصفهان یا ارومیه باشیم. متاسفانه ما ارتکاب چنین جنایاتی در روز روشن و در چشم عموم را ناروا نمی‌دانیم. درست روز پس از عملیات به‌اصطلاح زنده‌گیری پلنگ قائمشهری، خبر می‌آید که اهالی یک روستا در استان اردبیل پیش از رسیدن ماموران محیط‌زیست با روش‌های نامناسب و با استفاده از تراکتور، خرس دیگری را مهار کرده، از پا انداخته و با شکستن استخوان پا، لگن و آسیب زدن به ستون‌فقرات آن حیوان، نه‌تنها مرگ خود حیوان بلکه واقعه تلخ و خشونت‌بار دیگری برای این جامعه خسته از خشونت علیه حیوانات، آفریدند. باردیگر ما هستیم و این پرسش تکراری، چه کسی مسئول وقوع این فجایع است؟ چرا در فلان کشور و منطقه پلیس خرس‌ها را جهت عبور از خیابان اسکورت کرده و ما اینجا برای حفظ جان این‌گونه‌ها کاری نمی‌توانیم بکنیم.

به‌جای اینکه با تراکتور به حیوان حمله کنند و از روی آن رد شوند، باید تنها قدری سروصدا می‌کردند
در شرح اتفاق تاسف‌بار دیروز رضا فرجی، سرپرست دفتر حفاظت و مدیریت حیات‌‌وحش سازمان حفاظت محیط‌زیست در توضیح ماجرای کشته‌شدن خرس قهوه‌ای در اردبیل به «فرهیختگان» گفت: «آخرین خبری که من گرفتم از مدیرکل محترم محیط‌زیست استان بود و ظاهرا روز جمعه در یکی از روستاهای شهرستان نمین، اهالی محلی روستا خرسی را مشاهده می‌کنند و واکنش نشان می‌دهند و متاسفانه حیوان را با تراکتور تعقیب می‌کنند و مصدوم می‌کنند. سپس با تجهیزات مختلف به آن حیوان آسیب می‌رسانند. شاید از این باب نگرانی داشتند که خرس به آنها یا محصولات آنها آسیب وارد کند. آنها حیوان را به شکل نامناسبی طناب‌پیچ می‌کنند و درنهایت به محیط‌زیست اطلاع می‌دهند. اکیپ کاملی از مدیرکل و مسئول شهرستان بلافاصله به منطقه می‌روند و با صحنه مواجه می‌شوند. با روستاییان کمی کلنجار می‌روند اما درنهایت خرس را بیهوش و به کلینیک منتقل می‌کنند. زحمات زیادی کشیده شد که شاید حیوان درمان شود اما به‌دلیل شکستگی پا و دست به‌علاوه ضربه‌ای که به جمجمه‌اش خورده بود و در پی آن اعضای داخلی به‌شدت دچار آسیب‌دیدگی و خونریزی شده بودند، با وجود همه تلاش‌ها حیوان تلف می‌شود. استان مشغول پیگیری موضوع و شناسایی افرادی که این رفتار را انجام دادند، شده و از مراجع قضایی موضوع را پیگیری می‌کنند تا شاهد برخوردهای اینچنینی نباشیم.»

امیدواریم عاملان مرگ حیوان مجازات شوند
این مقام مسئول در ادامه درباره مجازات عاملان مرگ خرس قهوه‌ای در اردبیل، گفت: «تشخیص با مرجع قضایی است. در مواقعی مرجع قضایی درباره فردی خاص، گونه خاصی از مواجهه را دارد. به‌عنوان مثال اگر طرفی در مقام دفاع شخصی از خود موجب آسیب به حیوان شود، تشخیص مرجع قضایی ممکن است چیزی باشد که منجر به تبرئه فرد شود یا فعالیت‌های اینچنینی شاید قاضی را به این نتیجه برساند که بهتر بود  به روش بهتری عمل شود چون حیوان نزدیک زیستگاه طبیعی خود بود و شاید با یک‌سری سروصدا و از سوی جمعیت به راحتی برمی‌گشت، چون اتفاق نزدیک جنگل‌های فندق‌لو بود که زیستگاه طبیعی حیوان است. باید به جای اینکه با تراکتور به او حمله کنند و از روی آن رد شوند، قدری سروصدا می‌کردند تا حیوان با دیدن جمعیت برگردد. این ادله ممکن است قاضی را مجاب کند تا کسانی که دخالت مستقیم داشتند، مجازات شوند و امیدواریم اینچنین شود.»

مشخصا مقصر واحدی نداریم، بیمه حیات‌وحش، راهی برای حفاظت از گونه‌های مختلف
باقر نظامی، عضو هیات‌علمی دانشکده محیط‌زیست در گفت‌و‌گو با «فرهیختگان» انجام سلسله‌ای از اقدامات را برای پایان دادن به این وقایع تاسف‌بار ضروری دانست و گفت: «سال‌ها پیش به بازدید پارک ملی یلوستون در آمریکا رفته بودیم، مشغول مشاهده خرس سیاهی بودیم اما محیط‌بانان بلافاصله آمدند و از نزدیک شدن بیشتر ما به آن حیوان جلوگیری کردند. برخوردی به‌شدت قاطع و جدی که باعث شد حتی نتوانیم از آن حیوان عکس بگیریم. شاید اینکه شما این برخورد‌های نامناسب را با حیوانات وحشی در کشورمان شاهد هستید دلیل واحدی نداشته باشد، اول آن که مناطق حفاظت‌شده ما در کشور تکه‌پاره شده‌اند و با ویلا‌سازی‌ها، تغییر کاربری اراضی، حضور زیرساخت‌های مربوط به صنایع و معادن عملا کنترل مناطق حفاظت‌شده را ناممکن کرده است. مساله دیگر آموزش است. آموزش برخورد با حیوانات وحشی و مواجهه با حیات‌وحش تنها متوجه مردم نیست، خیلی از روستایی‌ها با حیوانات وحشی خصومت شخصی دارند؛ چراکه از حملات آنان اسیب دیده‌اند، بخش مهم‌تر آموزش باید بر بدنه نیروهای سازمان حفاظت محیط‌زیست و متولیان مواجهه با حیات‌وحش مثل پلیس و آتش‌نشانی متمرکز باشد. بروز خیلی از این برخورد‌ها و عملیات‌های ناموفق زنده‌گیری که موجب تاثر و تاسف افکار عمومی می‌شود، علاوه‌بر کمبود امکانات و تجهیزات به کمبود در آموزش، تخصص و نیروی آموزش‌دیده نیز برمی‌گردد. داشتیم محیط‌بانی را که برای مهار پلنگی به باغی در دماوند رفته و پلنگ را با کلت خودش زده و درنهایت موجب مرگ حیوان شده است. شاید آن محیط‌بان باید آموزش بیشتری می‌دید تا هنگام قرارگرفتن در چنین مواقع حساسی به‌جای پهلوان‌بازی، بتواند راهکار‌ها و پروتکل‌های مهارگونه را با دقت اجرا کرده و صحنه را مدیریت کند. شاید باید تکلیف این موازی‌کاری‌ها روشن شود و اولویت‌بندی ضابطانی که مسئول و متولی مهار حیوانات وحشی هستند با دقت بیشتری انجام گیرد تا شاهد وقایعی مثل اتفاق تلخ تلف‌شدن پلنگ قائمشهری نباشیم. این‌طور نباشد که یگان حفاظت با اسلحه بیهوش‌کننده شلیک کند و پلیس با اسلحه گرم! جای خالی یک مطالعه جامع و سیاستگذاری در کشور در همین مورد طرز برخورد با پدیده حیوانات وحشی احساس می‌شود. نمی‌شود دائما در جواب شکایات مردم از حضور حیوانات وحشی در اراضی و سکونتگاه‌هایشان به آنها بگوییم این شما هستید که به دامان طبیعت و مناطق حفاظت‌شده وارد شده‌اید و خودتان مقصر هستید. باید مثل سایر کشورهای دنیا به‌طور جدی روی موضوع بیمه‌های حیات‌وحش متمرکز شویم و مساله جبران خسارات ناشی از آسیب‌های احتمالی از ناحیه حیات‌وحش را درکنار سایر بیمه‌ها و ضمانت‌ها به‌عنوان یکی از خدمات مهم و ضروری برای حفظ محیط‌زیست کشور و امنیت عموم به مردم ارائه کنیم.»