داود مهدویزادگان، سرپرست سازمان سمت: «و سمع علیهالسّلام رجلا من الحروریة یتهجد و یقرء فقال: نوم على یقین خیر من صلاه على شک» و آن حضرت علیهالسلام شنید که مردى از حروریان (اهل خوارج) نماز شب و قرآن مىخواند، فرمود: خفتن با یقین بهتر از نمازى است که درحال شک گزارده آید.» (نهجالبلاغه:حکمت 97)
امیرالمومنین علی(ع) در این سخن نورانی، دوگانهای تاملبرانگیز میان خواب و بیداری برقرار کرده است. خیلی از دینداران شب را با خوابیدن سپری میکنند و قلیلی از آنها شب را زنده نگه میدارند و مشغول نماز و راز و نیاز با خداوند سبحان میشوند. به این خاطر، تهجد و شبزندهداری که عبادت باری تعالی باشد، بر خفتن در سراسر شب، فضیلت و شرافت دارد. آنچنانکه رسول خدا(ص) به شبزندهداری شد تا به این وسیله مقام والا و ستودهای پیدا کند: «وَ مِنَ اللَّیلِ فَتَهجَّدْ بِه نَافِلَةً لَک عَسَى آن یبْعَثَک رَبُّک مَقَامًا مَحْمُودًا» (اﻹسراء: 79 ) با وصف این، حضرت وصی(ع) اعلام میدارد که فضیلت تهجد بر خفتن، مطلق نیست بلکه حالتی از خواب و بیداری است که نسبت فضیلتمندی میان آن دو را تغییر میدهد؛ یعنی خوابیدن بر شبزندهداری فضیلت پیدا میکند و آن خوابی است که دیندار بر وضع و حال یقین باشد نسبت به شبزندهداری که بر شک استوار شده باشد. از آنجا که یقین بر شک و تردید، فضیلت مطلق دارد؛ خوابی که همراه با یقین است بر تهجدی که توأم با شک و تردید است، شرافت پیدا میکند. دینداری که با حالی از یقین و اطمینان به خواب رفته از دینداری که با شک و تردید شبزندهداری میکند، فضیلت دارد.
لکن پرسش مهم پیرامون این سخن حضرت وصی(ع) از متعلق یقین و شک است. یقین و شک به چه امری مراد است که موجب شرافت خواب بر بیداری میشود؟ از التفات امام علی(ع) به امر عینی پیداست که مقصود یقین به امامت و ولایت آن حضرت است. مردی از حروریهایها در نیمهشب به مناجات و خواندن قرآن کریم مشغول است. آنچنان که امام علی(ع) صدای او را میشنود یا خبرش را میشنود. امام در تحلیلی از شخصیت آن مرد حروری، این سخن را بیان کرد. او یکی از مردان خوارجی است که برای جنگیدن با امام علی(ع) درکنار روستایی به نام حرورا اجتماع کرده بودند. حرورا، نام روستایى در منطقه نهروان است و در نزدیکی کوفه قرار دارد. این تجمع سیاسی، اولین اجتماع خوارج علیه امام عادل مسلمین است. آنان یقین به امامت علی بن ابی طالب(ع) نداشتند و در شک و تردید به سر میبردند. با این حال درپی جنگ با امیر المومنین بودند، لذا امام خواب مومنی که یقین به امامت و ولایت آن حضرت را دارد، برتر از شبزندهداری کسی میداند که شک در امامت امیر مسلمین را دارد. البته محتمل است در اینجا شکی که منجر به خصومت با امامت شود، مراد باشد، لکن نفس شک و تردید مقدمهای بر این خصومت است.
این معنا از یقین و شک از نگاه برخی شارحان نهجالبلاغه مخفی نمانده است. چنانکه ابن میثم بحرانی (699 یا 679 - 636ق) در شرح سخن امام علی(ع) گوید: «مقصود امام(ع)، آن شک و تردیدى است که آنان در امامت امام وقت داشتند که خود اساس تعلیم عبادات و کیفیت انجام آنها است، که آگاهى بدان رکنى از ارکان دین مى باشد، و شک و تردید در آن باعث عدم استفاده از آن و شک در بسیارى از نیازمندیها از قبیل علم توحید و اسرار عبادات و کیفیت سلوک و اطاعت پروردگار است.» مرحوم میرزا حبیبالله خویی (۱۳۲۴-۱۲۶۱ ق) نیز در شرح این سخن گوید که خوارج امامت را انکار میکردند و شک و تردید در کارشان داشتند و اینکه اداره امور به چه کسی مراجعه کنند. درنتیجه آنان به سرکشان و مخالفان حکومت مسلمین تبدیل شدند و در تاریخ اسلام حوادث رعبآور و دهشتناکی را پدید آوردند. خوارج از عباد و قاریان امت بودند، در شب به پا میخیزیدند و در روز، روزه دار بودند؛ اما هیچشناختی از امام نداشتند. به همین خاطر است که امام(ع) میفرماید که چون آنها بر یقین نبودند، نماز و عباداتشان هم سودی برای آنها ندارد. (منهاج البراعة فی شرح نهجالبلاغه (خوئى)، ج 21، ص 145)
البته تنها همین یک مورد نیست که حضرت وصی(ع) در بیفایده بودن عبادت اهل خوارج تذکر داده، بلکه به مناسبتهای دیگر نیز یاد آور این نکته مهم شده است. چنانکه مرحوم دیلمى در ارشاد القلوب این حدیث را نقل مىکند: «امیر مومنان شبى از شبها از مسجد کوفه خارج شد و به سوى خانه خود مىرفت. پاسى از شب گذشته بود و کمیل بن زیاد، از اخیار شیعه و محبین امام(ع) در خدمتش بود. در اثناى راه به خانهاى رسیدند که صداى تلاوت قرآن از آن شنیده مىشد و این آیه را با صدایى حزین و گریهآور تلاوت مىکرد: «أَمَّنْ هوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ ساجِدا وَقائِما...» کمیل در دل از آن تمجید کرد و از حال این قارى قرآن لذت برد بى آنکه سخنى بگوید. امام(ع) نگاهى به او کرد، فرمود: اى کمیل سروصداى آن مرد تو را در شگفتى فرو نبرد. این مرد اهل دوزخ است و در آینده به تو خبر خواهم داد.
کمیل نخست از مکاشفه امیرمومنان(ع) نسبت به باطن او و سپس گواهىاش به دوزخى بودن این قارى قرآن با اینکه در حالت روحانى خوبى فرو رفته بود، حیران ماند. مدتى گذشت تا زمانى که خوارج ضدعلى(ع) شوریدند و حضرت ناچار به جنگ با آنان شد. امام شمشیرى در دست داشت که با آن سرهایى از خوارج را بر زمین مى افکند. در این حال نوک شمشیر را بر یکى از آن سرها گذاشت و به کمیل که درکنارش ایستاده بود رو کرد و فرمود: «اى کمیل «أَمَّنْ هوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ ساجِدا وَقائِما» یعنى این همان شخص است که در آن شب این آیه را مى خواند و تو در اعجاب فرو رفتى. کمیل خود را روى پاهاى امام(ع) انداخت و از فکر آن شب خود استغفار کرد.» (نقل از ناصر مکامشیرازی، پیام امام امیرالمومنین)
اما این حکمت علوی آشکارا دلالت بر رابطه وثیق اعمال و تهجد با امامت و ولایت سیاسی دارد. امام(ع) تهجد و روزهداری و قرائت قرآن کریم را مشروط به ولایت کرده است. حروریان بهدلیل عدم یقین و شک کردن در ولایت سیاسی امام علی(ع) هیچنفعی از عبادات و شبزندهداری خود نمیبرند. انسجام نظام امت اسلامی با پیروی از اصل امامت میسر است. تهجدی که نهفقط التزام به امامت ندارد، بلکه در پی ستیز با آن است، فضیلت و شرافت ندارد. هزینه چنین تهجدی هرجومرج و بیحکومتی و ناامنی است. یکی از دلایل سکوت امام علی(ع) برابر حکومت خلفای ثلاث در همین امر است که مخالفت با آنان موجب از بین رفتن انسجام سیاسی و اجتماعی امت اسلامی تازهتاسیس میشود. تهجد و عبادات خوارج در پیشگاه الهی حجیت ندارد و نمیتوانند با حضرت حق بهواسطه اعمال عبادیشان احتجاج کنند، چون شرط قبولی عبادات در یقین به امامت و ولایت سیاسی امام علی(ع) است، بنابراین پرواضح است که تلازم وثیقی میان عبادات و ولایت سیاسی است.