به گزارش روابط عمومی برنامه سوره، در بیستودومین قسمت از برنامه «سوره؛ فصل نهجالبلاغه» موضوع «مساله نفاق در نهجالبلاغه» با حضور محمدجواد نظافت، نهجالبلاغهپژوه و مدیر مدارس علمیه حضرت مهدی(عج) موردبحث و گفتوگو قرار گرفت.
پیش از آغاز گفتوگوی اصلی برنامه، در بخش معرفی، بررسی شرحها و ترجمههای نهجالبلاغه، کتاب بازگشت به نهجالبلاغه که شامل مجموعه سخنرانیهای آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب در کنگرههای نهجالبلاغه است، موردبررسی قرار گرفت.
مسعود دیانی در ابتدای گفتوگو از محمدجواد نظافت خواست تا نفاق را تعریف کند و بگوید که چرا این همه حساسیت نسبت به آن در قرآن و نهجالبلاغه وجود دارد؟ وی پاسخ داد: «ضرورت پرداختن به این بحث این است که همانطور که متقین را باید شناخت، منافقین را هم باید شناخت. چنانچه باید تقوا را شناخت، نفاق را هم باید شناخت و این شناختها مکمل یکدیگرند وگرنه شناخت ناقص میشود. نفاق یعنی دورویی و منافق همان کافر است، منتها کافری که ظاهر مسلمان به خودش میگیرد. پرداختن به این بحث مهم است، چون ما بیشترین ضربه را از این ناحیه خوردیم. در نامه 27 نهجالبلاغه امام میفرمایند که ما دو تیپ رهبر داریم؛ امام هدایت و امام سقوط. پیامبر اکرم(ص) به من فرمود که من نه از مشرک میترسم نه از مومن. یعنی طبق فرمایش پیامبر ما نه از مومن داخلی میترسیم، نه از آمریکا و اسرائیل. از کسانی باید ترسید که مثل مومنان حرف میزنند ولی کاری میکنند که پسندیده نیست. در سوره بقره هم خدای متعال سه گروه را معرفی میکند؛ متقین، کفار و منافقین. ماهیت نفاق همان کفر است، منتها کفری که خودش را در لفافه ایمان پوشانده است.»
وی افزود: «ما دو نوع نفاق داریم؛ یکی منافق تمامعیار که عامدانه دنبال خیانت و ضربه زدن است و یکی هم نفاقی که در وجود برخی از مومنین است، ولی در لایههای پایینتر. سیستم تربیتی اسلام دشوار و پیچیده است. پیامبر اکرم(ص) خیلی از منافقین را میشناسد اما بهروی آنها نمیآورد و حجت را بر آنها تمام میکنند تا روز قیامت نگویند که مرا تربیت نکردند و همین سیستم تربیتی کار را سخت میکند.»
دیانی گفت: «با این اوصاف که منافق هم زیبا حرف میزند و هم از خوبیها حرف میزند چگونه میتوان او را شناخت؟»
نظافت بیان کرد: «در قرآن داریم که برخی از گمانها گناه است و در نهجالبلاغه هم امیرالمومنین(ع) میگوید که اگر در یک جامعهای فساد چیره شده باشد، اگر حسن ظن داشته باشید سرتان کلاه میرود، پس در جامعهای که دشمن و منافق دارد حتما نفوذی هم دارد و اتفاقا ما ضربه را از این ناحیه میخوریم. بنابراین نمیخواهم بگویم که صددرصد بدگمان باشیم، اما باید حواسمان جمع باشد. کمترین کار منافقین این است که تصمیمگیریها را کُند و فرصتسوزی میکنند. نظر مسئولان را عوض و دلهره و ترس ایجاد میکنند. سیدرضی هم در نهجالبلاغه بعد از خطبه متقین، بلافاصله خطبه منافقین را آورده است. امیرالمومنین(ع) در نهجالبلاغه، نفاق را بدترین درد میدانند و میگویند بزرگترین درد روحی بشر نفاق است. در جایی هم میگویند که نفاق از کفر بدتر است. در یک خطبهای هم میفرمایند که شما را از اهل نفاق بر حذر میدارم و سپس صفاتی را برای منافقین بیان میکنند؛ گمشده و گمراه، گمراهی که دیگران را هم میخواهد با خودش همراه کند، لغزیده و کسی که میخواهد دیگران را بلغزاند. هرروز به یک رنگ درمیآید و به بیان دیگر حزب باد است.»
دیانی گفت: «البته گاهی این ویژگی یک خصیصه مثبت تلقی میشود و نامش را انعطاف و سازگاری میگذاریم؛ آیا نفاق در یک جامعه میتواند تبدیل به یک ارزش شود؟»
این نهجالبلاغهپژوه گفت: «منافق میخواهد نفوذ کند و منفعت خودش را بهدست بیاورد و ضربه بزند. مبنای کار منافق ضربه زدن و راهش هم این است که هرروز به یک رنگ دربیاید، اما کسانی که صداقت دارند وقتی بدانند جوی که ایجاد شده به نفع مردم نیست، همراه نمیشوند حتی اگر منافع خودشان را از دست بدهند و از سیستم حذف شوند.»
مجری برنامه در ادامه بیان کرد: «معیار تشخیص تغییر منافقانه از تغییر صادقانه چیست؟»
نظافت بیان کرد: «مبنا خیلی مهم است؛ توبه یعنی تغییر. پیامبر(ص) فرمود که هرکسی توبه کند، اما تغییر نکند انگار توبه نکرده، بلکه بازی زبانی کرده است. تغییر مهم است که به کدام طرف و براساس چه مبنایی باشد. ما باید یک مبنایی داشته باشیم تا اگر مسیر را کج رفتیم به جاده اصلی برگردیم. قطعا ما در همه عرصهها منافق داریم از اقتصاد گرفته تا خانواده و محیطزیست، بنابراین فقط نباید در مسائل امنیتی دنبال کشف منافق باشیم، منافقین کمینگاههای مختلفی دارند که میخواهند ضربه بزنند «کل مرصاد» یعنی همه عرصهها محل نفاق است. امیرالمومنین(ع) در نهجالبلاغه فرمود که دلهای منافقین بیمار است، چهرههایشان پاک است – به همین دلیل برای کسانی که بهظاهر توجه میکنند خطرناک است، چون گول میخورند- نسخههای خوب و راهکارهای خوبی هم برای مشکلات دارند، اما رفتارشان درد بیدرمان است. علت اینکه راهکار میدهند هم این است که نفوذ کنند و در مرکز تصمیمگیری قرار بگیرند. خلاصه به نظر من نباید نگران ضدانقلابها باشیم، باید نگران کسی باشیم که با ادبیات انقلاب و منافع ایرانیها حرف میزند و بخشهای اطلاعاتی و نظارتی باید در میان انقلابیها فعال شود. علاوه بر این منافقان حسود هستند و نعمات وارده بر مردم را تباه میکنند.»
دیانی گفت: «پس بهعنوان نمونه من اگر در یک جناح باشم و دوست داشته باشم که مردم در جناح مقابل و رقیبم ایام خوبی را تجربه نکنند نشانه نفاق است؟»
نظافت پاسخ داد: «بله، نشانه نفاق و عدم اخلاص است. در قرآن هم آمده که منافقین اگر به مردم نیکی برسد، ناراحت میشوند و اگر بلایی برسد، خوشحال میشوند. یکی دیگر از ویژگیهای منافق به گفته امیرالمومنین(ع) این است که امید مردم را تبدیل به ناامیدی میکند، چون وقتی ناامیدی باشد روحیه مردم تضعیف میشود و کاری نمیکنند و خاکریز میریزد و منافق به هدفش میرسد. مثل الان که پدیده مهاجرت پدید آمده و مردم میگذارند و میروند. توجه داشته باشید که ما دو نوع ناامیدی داریم؛ ناامیدی از خدا و ناامیدی از خلق خدا. اولیای خدا ما را از خدا ناامید نمیکنند اما میگویند از خلق خدا ناامید باش برای داشتن شب قدر. باید امیدمان به خدا بیشتر و از خلق خدا کمتر شود. منافق مردم را ناامید میکند تا به هدفش برسد، ولی دوست مردم را امیدوارمیکند. بعضیها از این امید دادنها بهجای اینکه به فکر تغییر بیفتند به خواب میروند، یعنی بهجای حرکت، منفعل میمانند و از وضع موجود دفاع میکنند، علت اینکه رهبر معظم انقلاب در شرایط فعلی امیدواری میدهند، همین است.»
وی تصریح کرد: «توازن خوف و رجا این است که قانع نشویم. امید اگر زیاد شود، تبدیل به خوشخیالی و رکود میشود ترس هم اگر زیاد شود، رکود میآورد پس توازن میان خوف و رجا خیلی مهم است.»
دیانی گفت: «پس نشانه منافق این است که بیشازحد فرد را امیدوار میکند، بهطوری که فرد دیگر از شدت خوشخیالی کاری نمیکند یا اینکه جامعه را آنقدر میترساند که جامعه قفل میکند و احساس امیدی برای تحرک ندارد.»
نظافت در ادامه به راههای ایجاد امید اشاره کرد و توضیح داد: «ممکن هم هست یک حزباللهی افراطی اینگونه باشد و مردم را زیادی بترساند که این هم غلط است. یکی از راههای ایجاد امید، پرهیز از شتابزدگی است، چون رسیدن به موفقیت یک امر تدریجی است و فکر نکنیم که یکباره قرار است همه مشکلات حل شود. عدم مقایسه بیجا از دیگر راهکارهای ایجاد امید است. ملتها نباید خود را با دیگر ملتها مقایسه کنند. هرملتی فرهنگ و روحیات خاص و متفاوت خودش را دارد. برجسته نکردن عیبها هم تواند ما را به امید برساند. امیرالمومنین(ع) در نامهای به مالک اشتر میگوید که پیوسته مردم را ستایش کن و خوبیهای آنها را بگو. این همان کاری است که الان رهبر انقلاب هم میکنند. گفتن خوبیهای مردم آدمهای شجاع را تحریک میکند و آدمهای تنبل را راه میاندازد. منافقان در هر راهی عدهای را به خاک و خون میمالند و میکشند. مقصود از هر راهی در اینجا یعنی اینکه از راههای مختلف ورود میکنند و خودشان را محدود نمیکنند. پس نفاق در هر عرصهای میتواند وارد شود.»
دیانی در ادامه گفت: «با فهرستی که از خطبه منافقین ارائه دادید بهنظر میرسد که نفاق خیلی ملموس است و براساس معیارهایی که گفتید رفتارهای نفاقآلود در کشور بسیار فراگیر است و انگار ما خیلی با نفاق روبهرو هستیم.»
این نهجالبلاغهپژوه بیان کرد: «یکی از ویژگیهای منافقان این است که برای هر قلبی یک شفیعی دارند. شفیع از شفاعت و وساطت میآید. به بیان دیگر منافقان رگ خواب هرکسی را بلدند و میدانند روحانیون را چگونه گول بزنند، بانوان را چگونه گول بزنند و... درواقع آنها میخواهند در دلها نفوذ کنند و محبوب شوند و برای هر قلبی یک شفیع جداگانه دارند تا از آن طریق نفوذ کنند. درحالیکه دوست و آدم خوب کسی است که گاهی هم باب میل ما حرف نمیزند، چون خیر ما را میخواهد، ولی منافق به هر دلی نفوذ میکند از راه میل او. به این معنا منافق محبوب همگان هم است، چون باب دل همه حرف میزند. در مقابل کیاست منافقانه ما به یک کیاست مومنانه نیاز داریم که ترکیبی از تقوا و مراقبت است. منافقانه بهدروغ اظهار همدردی میکنند و برای مشکلات بهصورت ظاهری اشک میریزند، پس منافق برای فریب اشک هم دارد به همین خاطر نباید اشک را معیار آدمها قرار دهیم و گریه بهتنهایی ملاک نیست، چون منافق اشک خالصانه ندارد.»
نظافت اضافه کرد: «حضرت در ادامه این خطبه میفرماید به نماز، کثرتالحج و زمزمههای شبانه نگاه نکنید و گول نماز خواندن و روزه گرفتن را نخورید. برخی معتاد به نماز و روزه هستند، ولی این را انجام میدهند چون به آن عادت کردند. به این ترتیب همه ما هم درمعرض فریب خوردنیم و هم درمعرض منافق شدن. در نهجالبلاغه آمده است که اگر به کسی زود اعتماد میکنی باید آنها را بیازمایی، چون آدمها پیچیدهاند. پس یکی از راههایی که میتوان در دام منافق نیفتاد آزمودن است. صفت دیگری که برای منافقین ذکرشده اینکه منافقین در جلسات یکدیگر را ستایش میکنند، ولی خالصانه نیست درواقع همدیگر را ستایش میکنند تا ستایش شوند. در خطبه 113 نهجالبلاغه حضرت گفت که شما عیبهای همدیگر را نمیگویید که عیبهایتان را هم نشنوید.»
دیانی گفت به بیان دیگر همدیگر را نقد نمیکنند که نقد نشنوند، بنابراین تملق و چاپلوسی شکل میگیرد. خوبی مسئول را میگوییم تا او هم به ما عنایتی داشته باشد و این نفاق است.
این نهجالبلاغهپژوه ادامه داد: «بله، در قرآن هم آمده که منافقین دوست دارند ستایش شوند.»
مجری برنامه بیان کرد پس به این ترتیب نفاق خیلی مقوله پیچیدهای نیست و با اتفاقا با ما خیلی قرین است.
نظافت در پایان گفت: «بله، برای همین در زیارت امینالله گفته میشود خدایا کمک کن که ما از خلق دشمنانت جدا شویم، چون ما صداقت داریم ولی ممکن است برخی عیبهای منافقان را داشته باشیم. حضرت میفرماید من دوست ندارم شما گمان کنید که من مدح و ثنا و ستایش کردن را دوست دارم، چون من بدهکار خلق خدایم. پس آقایی که وزیر شدی بار سنگینی روی دوشت هست منت سر مردم نگذار و منتظر ستایش نباش، ستایشهای متملقانه ازجمله ویژگیهای نفاق است. هم ستایش بیشازحد و هم ستایش کمتر از حد هردو نفاق است، چون بیشازحد تملق میشود و کمتر از حد میشود حسادت. علاوه بر این منافق انتظار پاداش و جزا دارد و کار مخلصانه انجام نمیدهد. صفت بعدی منافق این است که در گدایی کردن سماجت دارد، یعنی رسیدن به خواستههای دنیوی برایش اهمیت دارد و برای آن هر کاری میکند حتی گدایی. نکته پایانی اینکه در این شبهای قدر خیلی خوشبین به خودمان نباشیم و اگر گریه میکنیم بدانیم علی(ع) از کجا ضربه خورده و حواسمان باشد که اشک امام زمان(عج) را درنیاوریم و نفاق خودمان را شناسایی و برای آنها هم گریه کنیم.»