تاریخ : ۰۳:۱۵ - ۱۴۰۱/۰۱/۳۰
کد خبر : 71253
سرویس خبری : فرهنگ و هنر

این صداست که بیشتر از عروسک می‌ماند؟

سیدمهدی موسوی‌تبار

این صداست که بیشتر از عروسک می‌ماند؟

چرا عروسک‌ها دوست‌داشتنی هستند؟ آیا همه آنها جذابند؟ عروسک‌های انسان جذاب‌ترند یا حیوان‌ها؟ چرا روی ذهن ما تاثیر زیادی می‌گذارند؟

سیدمهدی موسوی‌تبار، خبرنگارگروه فرهنگ: چرا عروسک‌ها دوست‌داشتنی هستند؟ آیا همه آنها جذابند؟ عروسک‌های انسان جذاب‌ترند یا حیوان‌ها؟ چرا روی ذهن ما تاثیر زیادی می‌گذارند؟ شاید پاسخ دادن به هرکدام از این سوالات خود، موضوع یک یادداشت باشد، اما آنچه مسلم است وجود جذابیت در عروسک است. با گذشت زمان و تغییرات در شکل مواجهه با پدیده‌های داستانی یا نمایشی نوظهور، عروسک‌ها هم دچار تغییراتی شدند. اگر پیش از این صحبت کردن به‌جای عروسک‌ها معطوف و محدود به بازی‌های کودکانه می‌شد یا در بهترین حالت، یکی از اعضای خانواده از آن برای تربیت غیرمستقیم استفاده می‌کرد، اما با گذشت زمان حرف زدن به‌جای عروسک‌ها یا «صداپیشگی» تبدیل به یک‌حرفه مستقل شد. حرفه و هنری که می‌توانست به عروسک‌ها هویت بدهد و آنها را از دیگر عروسک‌ها متمایز کند و اصلا یکی از مهم‌ترین راه‌ها برای ورود به ذهن و قلب مخاطبان بود. صداپیشگی هم کار هرکسی نبود و این بازیگران تئاتری بودند که برای اولین‌بار وارد این حوزه شدند و قدرت خودشان را به‌رخ کشیدند. حالا و پس از چنددهه تجربه و فرازوفرود که صداپیشگی پشت‌سر گذاشته، جای خودش را تثبیت کرده و جایگاهش را آنچنان به‌رخ کشیده که سوال مهم «عروسک یا صدا» را به‌وجود آورده است؟ اینکه اصالت و دلیل محبوبیت با چهره عروسک است یا صدایش؟ یکی از افراد و برنامه‌هایی که مسبب به‌وجود آمدن این سوال بوده و هست ایرج طهماسب و مجموعه کلاه‌قرمزی و پسرخاله‌اش است. او که در سال جدید مجموعه «مهمونی» را در شبکه نمایش خانگی دارد و مورد استقبال هم قرار گرفته با تولید این برنامه یک‌بار دیگر این سوال را مطرح کرده است. او بدون کلاه‌قرمزی و پسرخاله و صدای حمید جبلی و با عروسک‌های تازه‌اش بار دیگر نشان داد که در این حوزه کاربلد و فوق‌العاده حرفه‌ای است و معطل فرد یا عروسکی نمی‌ماند. تعداد عروسک‌های مجموعه «مهمونی» از هشت عنوان بیشتر نمی‌شود، اما هرکدام توانسته‌اند در این قسمت‌های پخش‌شده، جایی برای خودشان دست‌وپا کنند.
سوالی را که ابتدای پاراگراف قبلی مطرح کردیم، پس از دیدن هر قسمت «مهمونی» از خودمان می‌پرسیم. این عروسک‌ها را به‌خاطر ظاهرشان دوست داریم یا صدایشان؟ حالا اگر جواب به یکی از گزینه‌ها مثبت باشد نتیجه چه می‌شود؟ احتمالا به موزه سینما و بخش کودک‌ونوجوانش رفته‌اید. آنجا عروسک‌هایی نگهداری می‌شوند که برای همه ما خاطره‌ساز هستند، اما به‌تنهایی نمی‌توانند با ما ارتباط برقرار کنند. نکته دیگر اینکه صداپیشگان برخی از این عروسک‌ها هم صدای خود را بدون‌عروسک ارائه داده‌اند و نتوانسته‌اند توفیقی به‌دست بیاورند. در «مهمونی» انگار داستان کمی متفاوت است؛ عروسک‌ها ویژگی ظاهری خاصی ندارند و حتی «پشه» و «خوشگل‌بابا» می‌توانند برای بعضی‌ها چندش‌آور هم باشند. عروسک «پسربچه» البته داستانش متفاوت است و ظاهر دوست‌داشتنی‌اش خاطره کلاه‌قرمزی و پسرخاله را زنده می‌کند. بررسی قسمت‌های پخش‌شده برنامه تازه طهماسب نشان می‌دهد که عروسک‌های مهمونی به‌لطف صداپیشگانش و جملاتی که برایشان نوشته‌شده یا بداهه می‌گویند توانسته‌اند محبوبیتی به‌دست بیاورند. عروسک‌ها نسبت به عروسک‌های قبلی ایرج طهماسب و تیم کلاه‌قرمزی نکته اضافه‌تری ندارند و یک‌بار دیگر نشان می‌دهد که صدا می‌تواند اثرات بیشتری روی شخصیت‌های حقیقی یا عروسکی بگذارد. در خاطرات دوبلورها فراوان خوانده و دیده‌ایم که یک صدا یا یک دوبله به‌تنهایی فیلمی را نجات داده یا باعث معروف شدن یک بازیگر شده است. این صداسازی یا شخصیت‌سازی خاص فیلم‌های ایرانی یا فیلمفارسی هم نبوده و بسیاری از بازیگران خارجی با دوبله‌های خاص‌شان در ایران دیده و پسندیده شدند.  
حالا و با توجه به آنچه گفته می‌شد می‌توان به هنر صدا و بازی هوتن شکیبا، کاظم سیاحی و سهیل مستجابیان پی برد که توانسته‌اند از عروسک‌هایی با ظاهر معمولی، شخصیت‌هایی را بسازند که کاراکتر و هویت دارند. هوتن شکیبا که در سال‌های اخیر یکی از چهره‌های موفق سینما و تلویزیون شده، پیش از این با صدای «دیبی» و «خونه‌بغلی» سابقه همکاری با تیم طهماسب و کلاه‌قرمزی و پسرخاله را داشته است. کاظم سیاحی هم که در چند سریال جدی و طنز مانند «کرگدن» و «لیسانسه‌ها» حضور چشمگیر داشته، پیش از این صداپیشگی «جیگر» و «گدا» را در مجموعه کلاه‌قرمزی و پسرخاله برعهده داشته است. بدیهی است که انتخاب این صداها برای آن عروسک‌ها پس از آزمون و خطاهای متعدد و صداسازی‌های مختلف بوده، اما نکته‌ای که مهم است شناخت طهماسب یا این تیم از خواسته‌های مخاطبان و حفظ استانداردهای خودشان است. تماشاگران برنامه‌های عروسکی طهماسب دیگر یک کاراکتر متوسط را هم نمی‌پذیرند و این کار صداپیشگان را سخت‌تر از قبل می‌کند. با توجه به اینکه عموم مخاطبان مجموعه کلاه‌قرمزی یا همین مهمونی، بزرگسالان هستند بداهه‌پردازی‌ها هم می‌تواند ابزار درستی در دست صداپیشگان باشد. آنها بیننده و ذهنش را به نکاتی ارجاع می‌دهند که سابقه‌اش شکل گرفته و متعلق به نسل امروز نیست.
مهمونی و تا حدودی کلاه‌قرمزی و پسرخاله و فراتر از اینها مجموعه‌های عروسکی متعددی که در شبکه‌های مختلف تلویزیون تولید می‌شوند و فکر می‌کنند با چسباندن‌شان به خاله یا عمو موفق می‌شوند، نشان می‌دهند که ترکیب عروسک جذاب و صدای صحیح و دوست‌داشتنی است که یک شخصیت عروسکی ماندگار و محبوب را خلق می‌کنند. هرچند درباره مهمونی کفه این ترازو به‌نفع صداپیشگی است. عروسک‌های بد و زشت و بدون‌هویت متعددی از شبکه‌های پویا، نسیم و نهال روی آنتن رفته‌اند و همچنان می‌روند که دلیل موفقیت ایرج طهماسب و عروسک‌هایش در سال‌های اخیر را به‌صراحت نشان می‌دهند. عروسک‌هایی که افسار صدایشان را به چهره‌های تازه‌ای داده‌اند که فکر می‌کردند با نازک یا ضخیم کردن صدایشان می‌توانند موفق شوند و البته یا دستمزدی نمی‌گیرند یا دستمزدشان خیلی کم است.
انگار باید بپذیریم که عروسک‌ها به‌سمتی می‌روند که سهم بیشتری از اصالت‌شان به صدایشان تعلق دارد و این صداست که بیشتر از عروسک می‌ماند.

در این رابطه بیشتر بخوانید:

فیلسوفی در دنیای عروسک‌ها (لینک)
«مهمونی» کاریکاتوری از جامعه امروز (لینک)
بده بسازند! (لینک)
آقای مجری، آقای قانون، آقای زندگی؛ انتقام ما را این بچه گرفت! (لینک)
رقص ایده در ضیافت (لینک)