تاریخ : Mon 18 Apr 2022 - 05:45
کد خبر : 71228
سرویس خبری : جهان شهر

هیتلر سلف  لوپن در پاریس

فرانسه عرصه اعتراضات علیه راست‌های افراطی

هیتلر سلف لوپن در پاریس

فرانسه یک هفته مانده به دور دوم انتخابات ریاست‌جمهوری شاهد اردوکشی‌های خیابانی است؛ اردوکشی‌هایی که البته پس از انتخابات، فارغ از رئیس‌جمهور راه‌یافته به کاخ الیزه شدت بیشتری خواهند یافت.

سیدمهدی طالبی، خبرنگار گروه بین‌الملل: فرانسه یک هفته مانده به دور دوم انتخابات ریاست‌جمهوری شاهد اردوکشی‌های خیابانی است؛ اردوکشی‌هایی که البته پس از انتخابات، فارغ از رئیس‌جمهور راه‌یافته به کاخ الیزه شدت بیشتری خواهند یافت. آنچه درباره چنین اردوکشی‌هایی جالب‌توجه جلوه می‌کند عدم‌وجود دوقطبی در این اعتراضات میان دو نامزد راه‌یافته به دور دوم است؛ موضوعی که ریشه در محبوبیت اندک یک نامزد و شدت تنفر از دیگر نامزد حاضر دارد. آنچه امروز معضل است نزدیک‌تر شدن کابوس تسلط راست‌های افراطی بر پاریس است. آخرین‌باری که پاریس در دست یک راست‌افراطی قرار گرفته به سال 1940 مربوط است. در این سال نه یک راست‌افراطی فرانسوی، بلکه یک راست‌افراطی آلمانی از طریق جنگ بر فرانسه مسلط شد.
نیروهای آدولف هیتلر رهبر آلمان نازی تنها چند ماه پس از آغاز جنگ جهانی دوم موفق شدند پاریس را اشغال کرده و کنترل شمال این کشور را به‌طور مستقیم در دست بگیرند. در مناطقی از جنوب فرانسه نیز دولتی مشهور به دولت ویشی به ریاست مارشال پتن، نظامی برجسته فرانسه و قهرمان این کشور در جنگ جهانی اول تشکیل شد.
حالا 82 سال پس از ورود پیروزمندانه هیتلر به پاریس، یک راست‌افراطی دیگر به آستانه تسلط بر فرانسه رسیده است.
در دور نخست انتخابات ریاست‌جمهوری 2022 فرانسه که هفته گذشته برگزار شد، امانوئل مکرون رئیس‌جمهور فعلی این کشور با کسب 27 درصد آرا در رتبه اول قرار گرفته و پس از او مارین لوپن با 24 درصد رای دوم شد تا هردو نامزد مزبور برای یک رقابت نفسگیر که 24 آوریل (چهارم اردیبهشت) برگزار خواهد شد، آماده شوند.
هرچند روزهای ابتدایی اعلام نتایج با آرامش همراه بود اما گروه‌ها و شهروندان فرانسوی در روزهای پایانی هفته‌ای که نتایج در آن اعلام شد، تلاش خود را برای به راه‌انداختن تظاهرات‌ خیابانی به‌منظور اعتراض به وضعیت انتخابات کردند. در همین راستا شنبه هفته جاری فرانسه شاهد موجی از اعتراض‌های خیابانی نسبت به انتخابات بود. افراد حاضر در این اعتراض‌ها که الزاما در صفوف‌شان تفکیکی وجود نداشت، از لحاظ دیدگاه‌ها و شعارهایشان به دو دسته تقسیم‌بندی شدند. یک دسته از معترضان که مجبورند از میان مکرون و لوپن که هردو برایشان نامقبول هستند، یکی را انتخاب کنند، خواستار تحریم انتخابات بودند. درمقابل این دسته که تقریبا اقلیت به حساب می‌آمدند، بخش‌های بزرگ‌تری از تظاهر‌ات‌کنندگان اصرار داشتند تحت هر شرایطی باید از حضور یک راست‌افراطی در کاخ الیزه جلوگیری کرد. این دسته از معترضان به صراحت اعلام کردند تنها بر «نه به راست‌افراطی» اصرار دارند و حامی امانوئل مکرون نیستند اما با اکراه به او رای می‌دهند تا لوپن شکست بخورد.
در شهر لیل معترضان شعار می‌دادند «هیچ رای به مارین لوپن!» شعاری که مشابه مواضعی بود که ژان لوک ملانشون، نامزد شکست‌خورده انتخابات فرانسه در یک سخنرانی در اواخر هفته گذشته اتخاذ کرده بود. در پاریس پایتخت فرانسه شعارها علیه لوپن به جهت باز‌کردن یک زخم قدیمی، کینه‌توزانه‌تر بودند. معترضان پاریسی روز شنبه در پلاکاردهای خود نوشته بودند «2002 نه بود، 2022 هنوز هم نه»؛ جمله‌ای که کنایه‌ای تلخ به شکست خانوادگی لوپن‌ها در دو دهه قبل داشت. در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 2002 فرانسه نیز همانند امروز شهروندان فرانسوی از هراس راست‌های افراطی یک نه بزرگ به خانواده لوپن نشان دادند. در دور نخست انتخابات سال 2002 شیراک رئیس‌جمهور وقت فرانسه با پنج میلیون و 665 هزار رای معادل 19/88 درصد در مقام اول قرار گرفت و ژان-ماری لوپن، پدر مارین لوپن نامزد فعلی انتخابات، با کسب چهار میلیون و 804 هزار رای در مقام دوم قرار گرفت. با راهیابی این دو نامزد به دور دوم هراس از تسلط یک راست‌افراطی باعث واکنش شدید مردم فرانسه شد؛ به‌گونه‌ای که آرای شیراک در دور دوم انتخابات تقریبا پنج برابر شده و به 25 میلیون و 537 هزار رای رسید که معادل 82/2 درصد از آرا بود. درمقابل لوپن پدر تنها پنج‌میلیون و 525 هزار رای معادل 17/8درصد از آرا را کسب کرد. در این دور درحالی که لوپن 700هزار رای بیشتر به کمپین خود جذب کرده بود شیراک 20 میلیون رای به سبد خود افزود؛ آرایی که اغلب یک نه بزرگ به لوپن بودند تا یک بله به شیراک.
معترضان روز شنبه فرانسه که اعتراض‌هایشان را با حضور ده‌هاهزار تن در 30 شهر این کشور برگزار کردند با سردادن شعارهای اینچنینی علیه لوپن به وی گوشزد کردند که قائل به مبارزه همه‌جانبه با او هستند. مارین لوپن نیز در واکنش به این اعتراض‌ها گفته است برگزاری تظاهرات علیه نتایج یک انتخابات «عمیقا ضددموکراتیک بود.» این نامزد افراطی می‌گوید فرانسوی‌ها از مشاهده به چالش کشیده‌شدن آرایشان در اعتراض‌های خیابانی، احساس خوشایندی نخواهد داشت. واکنش لوپن البته نکاتی در درون خود دارد. او که در سال 2017 با شعارهای رادیکال خود دافعه‌ای بزرگ ایجاد کرده بود در سال‌های اخیر به‌ویژه دور اخیر انتخابات سعی کرده تا دیدگاه‌ها و سخنانش را ملایم‌تر بیان کند. او به خوبی می‌داند جبهه مقابلش گسترده است و هرگونه واکنش غیرمتعارف او می‌تواند آن را وسیع‌تر نیز بسازد.

  مهاجران؛ شمشیری دولبه برای لوپن
پیشران اصلی محبوبیت راست‌های افراطی در جوامع اروپایی به‌ویژه فرانسه مساله مهاجران است. در فرانسه دست‌کم 12 میلیون مهاجر و مهاجرتبار زندگی می‌کنند که تقریبا 40 درصد از آنها از کشورهای اروپایی و مابقی از آفریقا و آسیا به فرانسه آمده‌اند. از میان این مهاجران تقریبا پنج تا هفت میلیون تن مسلمان هستند که مناقشات پیرامون مساله مهاجرت در اصل به آنها مربوط است که 10 درصد از جمعیت فرانسه را تشکیل می‌دهند.  هرچند حضور این میزان از افراد مهاجر باعث هراس هویتی مردم، سیاستمداران و نهادهای فرانسوی شده است، اما همزمان بخش‌های دیگری از مردم، سیاستمداران و نهادهای فرانسوی می‌دانند کشورشان بدون این مهاجران با چه مشکلاتی مواجه خواهد شد.
روی کار آمدن راستگرایان در فرانسه تنها باعث کاهش امواج مهاجرت نمی‌شود، بلکه شامل فشار روی مهاجران ساکن در این کشور است؛ افرادی که بخشی از آنها حتی تابعیت فرانسوی را نیز اخذ کرده‌اند و فرزندان‌شان در خاک این کشور به دنیا آمده‌اند. روی کار آمدن راست‌های افراطی شاید باعث بازگشت تعداد زیادی از مهاجران به کشورهایشان یا مهاجرت به کشورهای دیگری در اروپا شود. در این صورت فرانسه نیروی کار زیادی را از دست خواهد داد. هرچند این‌گونه تصور می‌شود که مهاجران فرصت‌های شغلی بسیاری را اشغال کرده‌اند و با پایین آوردن سطح دستمزدها باعث زیان کارگران فرانسوی شده‌اند اما همه فرانسه از هزینه پایین کار مهاجران بهره‌مند شده‌اند، بدون‌حضور آنها هزینه بخش خدمات و صنعت افزایش خواهد داشت که می‌تواند باعث افزایش هزینه‌ها در فرانسه شود.
از سوی دیگر وارد آوردن فشار به قاعده تقریبا 6 میلیونی مسلمانان در فرانسه می‌تواند به ایجاد محیط مناسبی برای فعالیت گروه‌های تکفیری در این جمعیت منجر شود. مساله‌ای که قطعا از هم‌اکنون قابل پیش‌بینی است. به همین دلیل حتی آن موضوعی که راست‌های افراطی در آن مزیت نیز دارند، برایشان بیشتر از آنکه یک نقطه مثبت باشد، یک نکته منفی است.
اگر راست‌های افراطی در مزیت خود با چنین مشکلی روبه‌رو باشند نمی‌توان از آنها در دیگر موضوعات اصلی فرانسه توقع مطلوبیت داشت. از این رو است که بسیاری از مردم فرانسه با وجود تنفر همزمان از مکرون و لوپن، شخص دوم را به جهت تبار راست افراطی‌اش یک خطر بزرگ می‌دانند، زیرا فاقد ایده‌های موثر برای اداره جامعه است و همزمان درهای فرانسه را روی خطر باز می‌کند.

  ایده‌های مزیتی راست‌های افراطی
راست‌های افراطی برای مشکلات اقتصادی، هویتی و امنیتی کشورشان ایده‌هایی دارند که باعث شده در جامعه فرانسه از محبوبیت برخوردار شوند. در ادامه به بررسی مختصر ایده‌های آنان در سه حوزه پرداخته‌ایم.

1. مشکلات اقتصادی
 هرچند بسیاری از قشرهای پایین فرانسه جذب وعده‌های عوام‌فریبانه راست‌های افراطی شده‌اند، اما بخش بزرگی از جامعه فرانسه نیز می‌داند راه بهبود وضعیت اقتصادی این کشور هیچ‌گاه از دالان راست‌های افراطی عبور نمی‌کند. راست‌های افراطی با مسدودسازی مرزهای فرانسه حتی روی کشورهای اروپایی، عدم جذب مهاجران جدید و اعمال فشار و اخراج مهاجران پیشین، از نگاه مردم فرانسه دورنمای بهبود وضعیت اقتصادی را در برنامه‌هایشان ندارند.

2. مشکلات هویتی
مردم فرانسه نگران هویت ملی خود به جهت حضور و ورود امواج مهاجرتی به کشورشان هستند و عصبانیت ناشی از آن نیز به افراطی‌گری در میان‌شان منجر شده است. آنها می‌دانند راست‌های افراطی خشونت لازم را برای حفظ مرزهای زمینی فرانسه و اخراج مهاجران دارند، اما مشکل آنجاست که مردم فرانسه فراتر از مساله مهاجران، چندان تمایلی به پیگیری سیاست‌های رادیکال ملی‌گرایانه ندارند، زیرا این سیاست‌ها به‌ویژه در حوزه داخلی فرانسه می‌تواند به از دست‌رفتن آزادی‌های آنان منجر شود.

3. مشکلات امنیتی
راست‌های افراطی فرانسه خواستار خروج این کشور از ناتو نیستند اما قصد دارند این کشور را از فرماندهی مشترک ناتو خارج سازند. اقدامات راست‌های افراطی علیه ناتو، آن هم در زمانی که جنگ اوکراین جلوی چشم مردم فرانسه جریان دارد، چندان کارساز نیست. آرای نمایندگانی که نگاه خوبی به ناتو ندارند در دور اخیر بسیار بالا و حتی بیشتر از 50درصد بود؛ اما این آرا را نمی‌توان به‌عنوان تنفر شهروندان فرانسوی از ناتو دانست، زیرا احتمال دارد مردم این کشور به دلایل دیگری چنین نامزدهایی را پذیرفته باشند. ناتو از لحاظ عملکردی تضعیف شده؛ اما با حمله روسیه به اوکراین از لحاظ ذهنی تقویت شده است. براساس همین است که دیدگاه‌های امنیتی راست‌‌های افراطی نیز از نگاه مردم فرانسه امنیت‌زا نیستند.