تاریخ : Mon 18 Apr 2022 - 01:10
کد خبر : 71212
سرویس خبری : نقد روز

پیش‌نمایش اختلاف اصلاح‌طلبان در انتخابات ۱۴۰۲

معنای حمله بدنه اصلاح‌طلبان رادیکال به روزنامه‌نگاران حاضر در جلسه با رئیسی چیست؟

پیش‌نمایش اختلاف اصلاح‌طلبان در انتخابات ۱۴۰۲

حضور مدیران رسانه‌های سرشناس و اصلی جریان اصلاحات در دیدار با رئیس‌جمهور در چند روز گذشته همراه شد با برخی هجمه‌ها و انتقادات از سوی بدنه اصلاح‌طلبان رادیکال به سوی حاضران این جلسه ازجمله محمد قوچانی .

هفته‌ گذشته رئیس دولت سیزدهم در تداوم دیدارهای رمضانی خود با اقشار مختلف در جلسه‌ای حدودا دوساعته میزبان مدیران رسانه‌های کشور بود. یکی از نکات قابل‌توجه این دیدار دو ساعته حضور نمایندگانی از رسانه‌های اصلی اصلاح‌طلب و منتقد دولت بود. حضور مدیران رسانه‌های سرشناس و اصلی جریان اصلاحات در دیدار با رئیس‌جمهور در چند روز گذشته همراه شد با برخی هجمه‌ها و انتقادات از سوی بدنه اصلاح‌طلبان رادیکال به سوی حاضران این جلسه ازجمله محمد قوچانی صاحب‌امتیاز نشریه آگاهی نو و از مشهور‌ترین چهره‌های رسانه‌ای اصلاح‌طلب در دو دهه گذشته. نقدها و هجمه‌های مجازی در این رابطه آنقدر شدید بود که باعث شد خود قوچانی نیز به این انتقادات پاسخ دهد. وی در یادداشتی که درصفحه اینستاگرامی‌اش منتشر کرد ضمن دفاع از سخنان خود در دیدار با رئیسی، هجمه‌های وارد شده به خود را طی روزهای گذشته، بی‌انصافی و بی‌نزاکتی سیاسی دانست.
بی‌انصافی اصلاح‌طلبان رادیکال همسو با جریان برانداز که قوچانی از آن گلایه می‌کند صرفا یک کنشگری منتقدانه و درون‌جناحی در اعتراض به حضور مدیران رسانه‌های اصلاح‌طلب در دیدار با رئیس دولت سیزدهم نیست، این بی‌انصافی‌ها نمونه دیگری از تناقض رویکردی اصلاح‌طلبان در مواجهه‌شان با قدرت و حاکمیت طی سال‌های اخیر است. تناقضی که در دو دهه گذشته تبدیل به یک الگوی ثابت و تکراری در برخی از فعالان این جناح سیاسی شده است. در این الگوی متناقض هرگاه فضای جامعه با اصلاح‌طلبان رادیکال و شعارهایشان همراهی داشته است، آنها نیز حامی و مروج سرسخت دموکراسی و تمامی نمادهای آن درجمهوری اسلامی مانند انتخابات، مشارکت در قدرت، فعالیت در نهادهای انتخابی و... بوده‌اند. درست مانند رفتار اصلاح‌طلبان در انتخابات‌های ریاست‌جمهوری سال 92 و 96 اما هرگاه سرمایه اجتماعی جبهه اصلاحات با افت شدیدی روبه‌رو شده است یا اینکه رادیکال‌های این جبهه به واسطه رقابت‌های درون‌جناحی و نظارت نهادهای حاکمیتی از صحنه قدرت کنار گذاشته شده‌اند، اصلاح‌طلبان رادیکال نیز سعی کرده‌اند با پیاده‌سازی ایده تکراری خروج از حاکمیت با گرفتن ژست اپوزیسیون از بار مسئولیت اجتماعی و سیاسی خود شانه خالی کنند. درست مانند رفتاری که اصلاح‌طلبان رادیکال در انتخابات‌های مجلس هفتم، نهم، یازدهم و همچنین انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم در پیش گرفتند.
 با این وجود تجربه تاریخی جبهه اصلاحات در انتخابات‌های مجلس هفتم و نهم و همچنین حوادث پس از انتخابات ریاست‌جمهوری سال 88 لااقل برای بخشی از احزاب میانه‌روی اصلاح‌طلب ثابت کرده است، «خروج از حاکمیت» راهبردی شکست خورده است، زیرا در وهله نخست این راهبرد از سوی مردم پذیرفته نمی‌شود و از جنبه‌ای دیگر انفعال اصلاح‌طلبان در فضای سیاسی نیز باعث می‌شود آنها با از دست دادن کرسی‌های انتخابی در قدرت بخشی از رابطه خود با حاکمیت را از دست بدهند. به دلیل همین تجربه تاریخی است که برخی از احزاب میانه‌روی اصلاح‌طلب و چهره‌هایی همچون قوچانی در دو انتخابات اخیر که سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان در پایین‌ترین حد ممکن خود بود، با رویکرد انفعالی انتخابات را تحریم خاموش نکرده و با وجود احتمال بالای شکست تا آخرین لحظه مردم را تشویق به حضور در انتخابات و رای دادن به کاندیدای موردنظر خود می‌کردند، اکنون نیز در شرایطی که به واسطه نارضایتی مردم از عملکرد کلی اصلاح‌طلبان آنها در دو انتخابات اخیر در برابر رقیب سنتی‌شان حتی در نهادهایی که نظارت استصوابی شورای نگهبان در آن هیچ تاثیری نداشته است، شکست خورده‌اند. بخشی از اصلاح‌طلبان میانه‌رو واقعیت‌های موجود فضای سیاسی کشور را پذیرفته و به دنبال بازگشت به قدرت از طریق سازوکارهای دموکراتیک هستند. سازوکارهایی که محترم شمردن آن،  روزگاری در سال‌های قبل از 88 مانیفست اصلی جبهه اصلاحات بود.
به همین دلیل طبیعی است در جلسه رئیس‌جمهور دولت سیزدهم با مدیران رسانه‌ها برخی از مدیران رسانه‌ای اصلاح‌طلب با مشی اعتدالی نیز حضور داشته باشند و ضمن حفظ نسبت انتقادی خود با دولت به بیان دیدگاه‌های خود بپردازند.
اما از جایی که این حضور برهم‌زننده راهبرد «خروج از حاکمیت» رادیکال‌هاست و چهره اپوزیسیون آنها را مخدوش می‌کند، بدنه اصلاح‌طلب رادیکال همسو با طیف برانداز دست به تخریب حاضران در این جلسه چه در فضای مجازی و چه در محافل سیاسی خصوصی می‌زنند. گسترش رادیکالیسم در جبهه اصلاحات چالشی است که پیش از این نیز افرادی مانند قوچانی در مقالاتی چون صدای پای رادیکالیسم و خطای عبور از اصلاح‌طلبی نسبت به آن هشدار داده بودند، شاید به همین دلیل نیز قوچانی نسبت به سایر مدیران رسانه‌ای اصلاح‌طلبی که در جلسه با رئیسی حضور داشتند، مورد هجمه و تخریب قرار گرفت. تخریبی که اگر جلویش گرفته نشود در آینده نیز ممکن است شامل حال سایر چهره‌های اعتدالی جریان اصلاحات شود، تا از رهگذر این تخریب‌ها با حذف چهره‌های اعتدالی مدیریت این جناح سیاسی به‌طور یکدست مانند دولت دوم خاتمی در اختیار رادیکال‌ها یا به قول قوچانی بلشویک‌های اصلاح‌طلب قرار گیرد.

در این رابطه بیشتر بخوانید:

انحصارطلبی عامل از بین رفتن سرمایه اجتماعی اصلاحات (لینک)
اصلاحطلبان رادیکال در عین قهر با حاکمیت مترصد فرصتی برای ورود به آن هستند (لینک)
اصلاحطلبان رادیکال حاکمیت را رقیب خود می‌دانند (لینک)