مهدی عبداللهی، دبیر گروه اقتصاد: از سال 1384 تا میانه سال 1392 محمود احمدینژاد بارها مدعی میشد لیستی از بزرگترین مفسدان و بدهکاران بانکی را در جیبش دارد که روزی افشا خواهد کرد. این «بگمبگمها» تا آخرین روز کاری وی در پاستور به نتیجه نرسید. در سالهای اول دولت حسن روحانی یک پایگاه خبری نام 15 ابربدهکار بانکی را منتشر کرد که از نتایج گزارش محرمانه هیات تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی از نظام بانکی کشور استخراج شده بود. لیست مذکور برای چندین سال محرمانه ماند اما برخی نفرات آن لیست توسط قوه قضائیه بازداشت شده یا برای آنها پرونده قضایی تشکیل شد. در کنار این اتفاقات، یکی از اصلیترین حواشی مناظره سوم انتخابات ریاستجمهوری در خردادماه 1400 زمانی بود که عبدالناصر همتی، رئیس اسبق بانک مرکزی و کاندیدای انتخابات لیست 11 نفرهای را به سیدابراهیم رئیسی، رئیس سابق دستگاه قضا و رئیسجمهور فعلی داد. همتی بهزعم خودش میخواست در رقابتهای انتخاباتی رئیسجمهور فعلی را به گوشه رینگ بکشاند اما در همان روزها با دستور رئیسی لیست 11 بدهکار اعلام و رسانهای شد. پس از استقرار دولت سیزدهم دولت و شخص وزیر اقتصاد تلاشهای جدی برای شفافسازی لیست بدهکاران کلان بانکی کرده و حالا مجلس نیز با تبصرهای که در بودجه 1401 آورده است، بانکها به لحاظ قانونی هیچ راه فراری در این زمینه نخواهند داشت. اما انتشار ناقص لیست بدهکاران بانکی در روزهای اخیر نشان داد که دولت و وزیر اقتصاد و همچنین بانک مرکزی و مجلس راه دشواری را پیش روی خود خواهند داشت که به نظر میرسد باید دولت و مجلس از همه ابزارهای قانونی استفاده کنند.
بانکها 90 درصد مطالبه وزیر اقتصاد را دور زدند
23 آبان سال 1400 سیداحسان خاندوزی، وزیر امور اقتصادیودارایی با انتشار پیامی در صفحه توئیتری خود نوشت: «در نامه رسمی به بانک مرکزی خواستم که بانکها هر سه ماه فهرست ابربدهکاران را در سایت خود منتشر کنند تا بهجای اشخاص معدود، دسترسی به تسهیلات برای طیف وسیعتری از تولیدکنندگان و مردم فراهم آید.»
در نامهای هم که خاندوزی به صالحآبادی رئیس بانک مرکزی نوشته نیز آمده است: «بانکها و موسسات اعتباری مکلف شوند: 1- مشخصات تسهیلاتگیرنده یا متعهد، 2- توجیه بانک برای تخصیص منابع، 3- مبلغ تسهیلات یا تعهدات، 4- میزان بازپرداخت، 5- مانده بدهی، 6- نرخ سود و 7- نوع کلی تضامین را منتشر کنند.»
در این نامه همچنین آمده است: «بانک و موسسات اعتباری مکلف هستند که 8- آخرین اقدامات موسسه اعتباری برای وصول مطالبات درخصوص کلیه اشخاص حقیقی و حقوقی و ذینفعان واحد و اشخاص مرتبط با آنها که مانده بدهی غیرجاری آنان اعم از بدهی تسهیلاتی یا تعهدات ارزی یا ریالی بیش از سقف مقرر در آییننامه تسهیلات و تعهدات کلان و همچنین ضوابط مقرر در آییننامه تسهیلات و تعهدات اشخاص مرتبط مصوب شورای پول و اعتبار در هر موسسه اعتباری است، در پایگاه اطلاعرسانی رسمی خود برای اطلاع عموم بهصورت گزارشهای ۳ ماهه در پایان هر فصل منتشر کنند.»
آنطور که در ادامه میآید دو بانک مسکن و ملی تنها به انتشار نام اشخاص اکتفا کرده و به خود زحمت ندادهاند اطلاعات مفصلتر و مهمتری منتشر کنند، پستبانک اصل وام و مانده آن را منتشر کرده اما نه خبری از تضامین دریافتی است، نه سال دریافت تسهیلات و... آمده است. در بانک کشاورزی نیز صرفا ارقام بالاتر از 100 میلیارد تومان قید شده و از تضامین، اصل وام، زمان دریافت و... نیست. میتوان گفت با مختصاتی که احسان خاندوزی برای شفافیت تسهیلات کلان بانکها از آنها مطالبه داشت، 90 درصد مطالبات وزیر اقتصاد محقق نشده است.
دور زدن 8 شاخص شفافیت در گزارش بانک ملی
براساس لیستی که بانک ملی بهعنوان فهرست بخشی از بدهکاران دارای بدهی غیرجاری (مشکوک الوصول) منتشر کرده، نام 128 شرکت و شخص حقیقی آمده است. نکته قابلتامل اینکه 43 شخص معادل33/4 درصد از آنها مربوط به گروه آبدار است. در جستوجوهای بیشتر از نام شرکتها به نامهای مختلف از خانواده آبدار همچون مسعود آبدار اصفهانی، سعید آبدار اصفهانی، منصور آبدار اصفهانی و مسیح آبدار اصفهانی و دیگر اشخاص میرسیم اما از این جهت که بانکها حداقل الزمات شفافیت را رعایت نکرده، نمیتوان بیش از این درخصوص این افراد و میزان بدهیهای آنان صحبت کرد.
دومین نام پرتکرار، گروه محمد کرداحمدی است. نام وی و گروهش 19 بار تکرار شده است. با احتساب 128 گروهی که بانک ملی از آنان بهعنوان بدهکاران این بانک منتشر کرده، محمد کرداحمدی نیز 14/8 درصدی از کل افشای اطلاعات بانک ملی دارد. بهعبارتی بیش از 48 درصد نامهایی که بانک ملی بهعنوان بدهکاران این بانک منتشر کرده، مربوط به دو گروه خانواده آبدار اصفهانی و محمد کرداحمدی میشود. درمجموع بدهکارانی که بانک ملی منتشر کرده، شامل 20 گروه هستند که نزدیک به 50 درصد آنها مربوط به دو خانواده است.
دومین موردی که شفافیت را در افشای اطلاعات بانک ملی خنثی و بیاثر میکند، عدم افشای میزان مطالبات این بانک از افراد بوده که بدون این اطلاعات، شفافیت به هیچوجه معنا ندارد.
سومین ایراد و اشکال افشای اطلاعات بانک ملی، نامشخص بودن مقدار انواع مطالبات این بانک شامل: 1- مطالبات سررسید گذشته، 2- معوق و 3- مشکوکالوصول است. این سه مورد انواع بدهیهای غیرجاری هستند که ارقام هر کدام مفهوم خاص خود را در حقوق بانکی دارد، برای مثال مطالبات جاری به مطالباتی گفته میشود که پرداخت اصل و سود تسهیلات یا بازپرداخت اقساط در سررسید صورت گرفته یا حداکثر از سررسید آن دو ماه گذشته است. مطالبات سررسید گذشته آن دسته از مطالباتی هستند که از تاریخ سررسید اصل و سود تسهیلات یا تاریخ قطع پرداخت اقساط بیش از دو ماه گذشته است، ولی تاخیر در بازپرداخت هنوز از ۶ ماه تجاوز نکرده است. مطالبات معوق آن دسته هستند که اصل و سود تسهیلاتی که بیش از ۶ ماه و کمتر از ۱۸ ماه از تاریخ سررسید یا از تاریخ قطع پرداخت اقساط سپری شده و مشتری هنوز اقدامی برای بازپرداخت مطالبات موسسه اعتباری نکرده است. مطالبات مشکوکالوصول مطالباتی هستند که تمامی اصل و سود تسهیلاتی که بیش از ۱۸ ماه از سررسید یا از تاریخ قطع پرداخت اقساط آنها سپری شده و مشتری هنوز اقدام به بازپرداخت بدهی خود نکرده است.
میزان بازپرداخت تا تاریخ انتشار، مانده بدهی، نرخ سود تسهیلات، نوع کلی تضامین و آخرین اقدامات بانک برای وصول مطالبات، پنج شاخص دیگری هستند که جای آنها در اطلاعات منتشر شده بانک ملی دیده نمیشود.
8سال تاخیر در انتشار این نامها!
مورد قابلتامل دیگر که ادعای شفافیت بانک ملی و البته بانکهای دولتی را نقض میکند، تاریخ اعطای تسهیلات است. درخصوص اهمیت این شاخص همین قدر کافی است بدانیم در آذرماه ۱۳۹۳ یک پایگاه اطلاعرسانی اقدام به انتشار لیست محرمانه بدهکاران کلان بانکی کرد. گزارش مذکور نتایج گزارش محرمانه «هیات تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی از نظام بانکی کشور» بود. گزارش «هیات تحقیق و تفحص از نظام بانکی کشور»، اسامی بدهکارانی را شامل میشود که از سال ۱۳۸۴ تا سال ۱۳۹۰ نسبت به دریافت تسهیلات کلان بانکی اقدام کردهاند و بازپرداخت بدهی آنان به دلایل متعدد به تعویق افتاده بود. در گزارش مذکور آمده است خانواده آبدار مبالغ هنگفتی در زمان دولت احمدینژاد از بانک ملی دریافت کردهاند. این گزارش نام همه شرکتهایی که امروز بانک ملی بهعنوان شرکتهای خانواده آبدار منتشر کرده، اشاره و با جزئیات عجیبی از بدهیهای هنگفت خانواده آبدار پردهبرداری میکند. دومین نام مشترک بین گزارش فعلی بانک ملی و گزارش محرمانه سال 1393 رستمی صفاست. سومین نام محمد کرد احمدی است. چهارمین نام مشترک، محمد ضرابیه است. چهارمین نام، شخص به نام داوطلب است. پنجمین نام مشترک، حسین رحیممنفرد است. حاجیمیری نیز ششمین نام مشترک در لیست فعلی بانک ملی با گزارش یکی از رسانهها در سال 1393 است. بنابراین آنچه جای تاسف دارد، تاخیر در انتشار و شفافسازی هشتساله این اسامی است که موجب شده بخش قابلتوجهی از مطالبات بانک ملی تبدیل به مطالبات غیرقابلبازگشت شود.
ورود جدی مجلس به مطالبات بانکی
درکنار تلاش دولت و بهویژه وزیر اقتصاد برای شفافیت لیست ابربدهکاران بانکی، مجلس نیز با مصوبهای که در بودجه 1401 تصویب کرده، بهلحاظ قانونی راه فرار بانکها را بسته است. طبق مصوبه اعضای کمیسیون تلفیق بودجه، با الحاق یک بند به تبصره (۱۶) لایحه بودجه بانک مرکزی موظف شده است، با استفاده از سامانه اطلاعاتی خود و اطلاعات دریافتی از بانکها و موسسات اعتباری غیربانکی، بهموجب مصادیق تعیینشده توسط شورای پول و اعتبار، مانده تسهیلات و تعهدات کلان و میزان پرداختی و مانده تسهیلات و تعهدات اشخاص مرتبط و میزان پرداختی هریک از بانکها و موسسات اعتباری غیربانکی را به تفکیک اشخاص در دسترس عموم قرار داده و بهصورت فصلی این اطلاعات را بهروزرسانی کند. بانکها و موسسات اعتباری غیربانکی نیز موظف هستند تمامی این موارد را بهصورت فصلی در اختیار بانک مرکزی قرار دهند. این اقدام مجلس و دولت در الزام بانکها به انتشار اسامی وامگیرندگان کلان و ذینفعان آنها گام بسیار مهمی در جهت شفافیت مالی خواهد بود و با اجرای آن، مردم بیواسطه به اسامی ابربدهکاران بانکی دسترسی دارند و نیازی نیست لیست این افراد دستاویز اهداف نمایشی و بازیهای سیاسی شود.
این پولها صرف تولید شده یا سوداگری؟
درخصوص انتشار نصفهونیمه لیست بدهکاران بانکی کارشناسان مختلف اظهارنظر کردهاند که عمده این مباحث و نقدها مربوط به همان عدم رعایت هشت شاخص اعلامی وزیر اقتصاد برمیگردد که در موارد پیشین اشاره شد. حسین درودیان، اقتصاددان میگوید: «انتشار لیست بدهکاران بانکی شاید بیشتر روی فشار افکار عمومی تاثیر داشته باشد ولی اشکال کار این است که دقیقا مشخص نشده چقدر از بدهیها جاری و چقدر از آن معوق بوده است.» وی معتقد است: «باید مشخص شود که این وام صرف چه اموری شده و صرفا بزرگی حجم تسهیلات مهم نیست، مثلا اگر وام صرف یک کسبوکار یا کار تولیدی شده باشد در صورت بالا بودن حجم بالای بدهی اهمیت کمتری نسبت به صرف شدن وام در مسائل سوداگری مانند خرید زمین دارد. این موضوع در لیست منتشرشده مورد بیتوجهی قرار گرفته است.» درودیان معتقد است: «انگیزه و توان وامگیرنده اصلیترین عنصر در معوق شدن بدهیها دارد و بعید است که انتشار لیست بدهیها در مناسبات افراد با بانک تاثیر بگذارد. خیلی از افرادی که بدهیهای سنگینی به بانکها دارند افراد خوشنامی نیستند و ترسی از هم از بدنامی ناشی از انتظار لیست بدهکاران ندارند. مدیران بانکها چون افرادی با دوره مدیریتی کوتاهمدتی هستند، بعید است که خود را درگیر پروندههای بدهی بانکی کنند، چون انگیزهای برای این کار ندارند. انتشار لیست بدهکاران باید روی رویههای قضایی تاثیر بگذارد که در شرایط فعلی این موضوع هم بعید بهنظر میرسد.»
این لیستها کامل نیست
همان اشکالاتی که در لیست بانک ملی دیده میشود، کمابیش در لیست منتشرشده از سوی دیگر بانکها نیز قابلرصد است. البته ناگفته نماند بانکهایی همانند پستبانک گرچه لیست ناقصی را اخیرا بهعنوان لیست بدهکاران بانکی منتشر کردهاند، اما درصورت مالی آنها که در سامانه کدال قابل مشاهده است، میتوان لیست شفافتری را مشاهده کرد. درخصوص بانک کشاورزی و مسکن نیز آخرین اطلاعات اعلامی این دو بانک مربوط به صورت مالی سال 1399 است که بهلحاظ شفافیت در وضعیت بهتری نسبت به بانک ملی قرار دارند. اما آنچه اخیرا دو بانک مسکن و کشاورزی منتشر کردهاند، نکات قابلتاملی دارد. در لیست اعلامی بانک مسکن همانند بانک ملی صرفا به نام چند شرکت و فرد اشاره شده و هیچ خبری از هفت شاخص دیگر (میزان مطالبات، وثایق، زمان دریافت تسهیلات، مانده و اصل تسهیلات، انواع تسهیلات غیرجاری و...) مشاهده نمیشود. در بانک کشاورزی نیز به لیست افراد با بدهی بالای 100میلیارد تومان اشاره شده اما مشخص نیست این ارقام چه زمانی و برای چه منظوری و با کدام وثایق پرداخت شده است. بهویژه اینکه رسالت این بانک عمدتا در پرداخت تسهیلات به بخش کشاورزی تعریف شده، اعلام ارقام بالای یکمیلیارد تومان در این بانک بسیار امر حیاتی است؛ چراکه در بانک کشاورزی بخش بزرگی از دریافتکنندگان تسهیلات که کشاورزان و روستاییان هستند، تسهیلاتشان خرد و کمتر از یکمیلیارد تومان است. این مساله مهم است که چه کسانی و برای مصرف در چه بخشهایی از بانک دولتی تسهیلات دریافت کرده و البته پس ندادهاند. بنابراین درمجموع لیستهای منتشرشده از سوی بانکها کاملا ناقص بوده و ارزش اطلاعاتی نداشته و شفافیت محسوب نمیشود.