تاریخ : Sat 09 Apr 2022 - 03:20
کد خبر : 70982
سرویس خبری : جهان شهر

سهم افغانستان و طالبان در سقوط دولت عمران‌خان

میراحمدرضا مشرف

سهم افغانستان و طالبان در سقوط دولت عمران‌خان

هرچند شخص عمران‌خان آمریکا را متهم اصلی سقوط دولتش معرفی می‌کند- باوری که به‌درستی گوشه‌ای از واقعیت تحولات کنونی پاکستان را نشان می‌دهد- بااین‌حال نباید این مساله را نادیده گرفت که مجموعه‌ای از عوامل درونی و بیرونی در حرکت دولت وی به‌سوی سراشیبی سقوط موثر بوده‌اند.

میراحمدرضا مشرف، خبرنگار: هرچند شخص عمران‌خان آمریکا را متهم اصلی سقوط دولتش معرفی می‌کند- باوری که به‌درستی گوشه‌ای از واقعیت تحولات کنونی پاکستان را نشان می‌دهد- بااین‌حال نباید این مساله را نادیده گرفت که مجموعه‌ای از عوامل درونی و بیرونی در حرکت دولت وی به‌سوی سراشیبی سقوط موثر بوده‌اند. در این راستا می‌توان به تاثیرپذیری سرنوشت دولت عمران‌خان از افغانستان و طالبان اشاره کرد، موضوعی که در سه بعد ظاهرا متفاوت اما کاملا درهم‌تنیده قابل بررسی و ارزیابی است:                                   
1) نگاه تک‌بعدی عمران‌خان به مسائل افغانستان؛ او برای در پیش گرفتن رویکرد کاملا حمایتی‌اش از طالبان دلایل و توجیهات خاص خود را داشت؛ چراکه مرکز ثقل اندیشه‌های او درمورد افغانستان به یک‌چیز ختم می‌شد، ایجاد یک حاکمیت یکپارچه در افغانستان به‌منظور پیشبرد برنامه‌ها و اهداف اقتصادی که عمران‌خان و حزبش در انتخابات پیشین به مردم وعده داده بودند و بنابر دلایلی همچون همه‌گیری کرونا و ناآرامی‌ها در افغانستان تاکنون دستیابی به آن محقق نشده بود. در این زمینه نخستین راهبرد امنیت ملی پاکستان چندماه قبل منتشر شد و بنابر تایید صریح معبد یوسف، مشاور امنیت ملی پاکستان این راهبرد جدید بر محوریت و تمرکز بر اقتصاد تاکید داشت. در همین سند امنیت ملی به نقش و جایگاه حیاتی افغانستان برای آینده پیشرفت اقتصادی پاکستان اشاره شده است و از این کشور به‌عنوان دروازه روابط اقتصادی با کشورهای آسیای‌میانه نام برده می‌شود. اما نکته قابل‌تامل این است که در سند مذکور به معضلات و چالش‌های امنیتی مرتبط با افغانستان هیچ‌اشاره‌ای نشده بود و درواقع به‌نظر می‌رسید با روی کار آمدن طالبان و یکدست شدن قدرت در کابل، اسلام‌آباد عملا این معضلات را خاتمه‌یافته تلقی کرده است. در چنین شرایطی این نگاه یک‌سویه و تک‌بعدی مبتنی‌بر بینش اقتصادی و نادیده گرفتن معضلات امنیتی به‌خصوص در حوزه افغانستان، با انتقادهای جدی مواجه شد، چنانکه نشریه فارین‌پالیسی در تحلیلی به این موضوع اشاره می‌کند که در سند امنیت ملی انتشاریافته از سوی دولت پاکستان مجموعه‌ای از تهدیدات امنیتی فوری خارج از حوزه توجه و بحث باقی‌مانده‌اند.  
2) نگرانی غرب از بسته شدن روزنه‌های نفوذ در افغانستان؛ عمران‌خان با نزدیکی به روسیه و چین و با سفر نابهنگامش به مسکو، نه‌تنها برای غرب ابهاماتی را در مورد مواضع سیاسی آینده پاکستان به‌وجود آورد، بلکه باعث شد آنها نسبت به از دست رفتن کامل افغانستان و سقوط کامل طالبان به دامن چین و روسیه دچار نگرانی‌های عمیقی شوند. سفرهای متعدد اخیر مقامات عالی‌رتبه پکن و مسکو به کابل- که قطعا بدون هماهنگی اسلام‌آباد امکان‌پذیر نبود- موردی نیست که از دید واشنگتن و متحدانش پنهان بماند. نامه هشدارآمیزی که به‌دست سفیر پاکستان در واشنگتن رسید، کاملا گویای عمق و شدت این نگرانی است. به‌نظر می‌رسد آمریکایی‌ها با توجه به توافق دوحه و عدم مخالفت صریح طالبان با واشنگتن، هنوز امیدوار به تداوم نقش‌آفرینی در آینده افغانستان هستند و در این مسیر اقدامات عمران‌خان و رویکرد وی به‌سوی شرق را مانعی جدی ارزیابی می‌کنند.                            
3) نارضایتی نظامیان از عملکرد عمران‌خان در افغانستان؛ حمایت وی از طالبان و تایید بی‌چون‌وچرای اقدامات آنها توسط دولت اسلام‌آباد ظاهرا حتی به‌مذاق برخی نظامیان پاکستان نیز خوشایند نبوده است. برخلاف عمران‌خان فرماندهان ارتش در رابطه با افغانستان اغلب به مسائلی ماورای اقتصاد می‌نگرند؛ خطر گسترش افراط‌گرایی در سراسر پاکستان، بی‌توجهی طالبان به معضلات مرزی و به‌خصوص خط دیورند، لزوم حفظ سطوحی از روابط با آمریکا و غرب با توجه به نیاز ارتش به تداوم کمک‌های واشنگتن و درنهایت ممانعت از نزدیکی بیشتر طالبان با مسکو و پکن که احتمالا سد راه حفظ نفوذ پاکستان بر طالبان خواهد بود. در بستر چنین دیدگاه‌های متفاوتی میان دولت عمران‌خان و ارتش، در جریان سفر پر سروصدای رئیس وقت‌ آی‌اس‌آی به کابل و به‌دنبال آن انتخاب جایگزین وی از سوی ژنرال باجوا_ آن هم بدون هماهنگی با عمران‌خان _نخستین جرقه‌های اختلاف‌نظر آشکار شد. سکوت معنی‌دار ارتش در تحولات اخیر نیز می‌تواند نشان‌دهنده ناامیدی آنها نسبت به امکان تداوم همکاری با نخست‌وزیر باشد، موضوعی که همواره در تعیین سرنوشت نخست‌وزیران پاکستان نقشی حیاتی ایفا کرده است.