تاریخ : Mon 04 Apr 2022 - 07:30
کد خبر : 70869
سرویس خبری : فرهنگ و هنر

خودزنی به‌وقت سحر

سیدمهدی موسوی‌تبار:

خودزنی به‌وقت سحر

برنامه‌ای که سال گذشته و به‌واسطه عدم حضور یک‌دفعه‌ای حامد کاشانی، میهمان برنامه در قسمت بیستم حاشیه‌ساز شد و حالا همان میهمان درحالی‌که چند روز مانده به آغاز ماه مبارک رمضان از برنامه‌ریزی و حضور در این برنامه خبر داده بود با انتشار یک پست اینستاگرامی از انصرافش خبر داد

سیدمهدی موسوی‌تبار، خبرنگار گروه فرهنگ: برنامه‌های مذهبی و اعتقادی متعددی در سال‌های اخیر ساخته شده که بخش عمده‌ای از آنها حتی در حد نام‌شان هم در ذهن مخاطبان نمانده و بخش اندکی، دیده و پرطرفدار شدند. وجه اشتراک جزیره کوچک برنامه‌های پرمخاطب، خلاقیت فرمی و محتوایی و همچنین ارائه حرف‌های جدید و مستند بوده است. برنامه‌هایی مانند «سوره»، «سمت خدا» و «این شبها» با اجرای علی درستکار و... از این دست نمونه‌های موفق بودند. یکی از برنامه‌هایی که نسبتا نوپاست و امسال به چهارمین فصل پخشش رسیده برنامه سحرگاهی «ماه من» است. برنامه‌ای که سال گذشته و به‌واسطه عدم حضور یک‌دفعه‌ای حامد کاشانی، میهمان برنامه در قسمت بیستم حاشیه‌ساز شد و حالا همان میهمان درحالی‌که چند روز مانده به آغاز ماه مبارک رمضان از برنامه‌ریزی و حضور در این برنامه خبر داده بود با انتشار یک پست اینستاگرامی از انصرافش خبر داد؛ انصرافی که با واکنش‌های منفی و مثبت روبه‌رو شد و موافقان و مخالفانی هم داشت. فارغ از این موضع‌گیری‌ها و گاه تسویه‌حساب‌های شخصی اما نکته مهم‌تر این است که تاکنون شاهد انتشار یک جوابیه از سوی رسانه ملی نبوده‌ایم و کسی در این سازمان خودش را پاسخگو نمی‌داند. دقیقا همان اتفاقی که درپی تعطیلی نابهنگام برنامه «سوره» از شبکه4 افتاد. مساله دیگر از دست دادن آسان و راحت برنامه‌هایی است که روی پای خودشان رشد کرده‌اند و توانسته‌اند مقبولیت و محبوبیتی بین نخبگان و عموم مردم به‌دست بیاورند. در شرایطی که جاافتادن بعضی برنامه‌ها با تبلیغات فراوان هم محال به‌نظر می‌رسد، از دست دادن این جایگاه کمی عجیب و ناامیدکننده است. 
دغدغه و مساله اصلی فعلی حضور یا عدم حضور کاشانی یا میهمان‌های دیگر نیستند. مساله مهم‌تر وجود نگاهی در رسانه ملی است که خود را پاسخگو نمی‌داند و خودش را از این بحث‌ها و جدل‌ها دور می‌کند و اتفاقا همین پاسخگو نبودنش باعث به‌وجود آمدن گمانه‌زنی‌هایی می‌شود که حکم بنزین روی آتش را دارند. برنامه‌ای که در سه‌سال پخشش توانسته در آن ساعت خاص -براساس آمار صداوسیما- مخاطبان زیادی را پای تلویزیون بنشاند، حتما آنقدر ارزش دارد که یک مدیر تلویزیون درباره تغییر میهمانش دست‌کم یک اطلاعیه چهارخطی بدهد یا اگر خیلی اذیت می‌شود توئیتی منتشر کند یا پستی در اینستاگرام بگذارد. 
در دوره‌ای که برنامه‌های چالشی مذهبی در میان انبوهی از شبهات و برنامه‌های شبه‌مذهبی داخلی و خارجی، مورد اقبال قرار می‌گیرد و حرف‌های درست را می‌تواند به گوش مخاطب خسته از تردیدها و تشنه واقعیات برساند، تعطیلی آنها فارغ از بدسلیقگی یک خطای نابخشودنی از سوی مدیران رسانه است؛ رسانه‌ای که اتفاقا یکی از کارکردهایش همین پاسخگویی به شبهات و سوالات طبقات مختلف اجتماعی است. در چنین شرایطی دخل و تصرف در محتوا و فرم برنامه‌ها و دخالت در حضور یا عدم حضور میهمان‌ها به محدوده مدیریتی مربوط نمی‌شود و بهانه‌هایی از این دست پذیرفتنی نیست. 
رفتارهای اینچنینی از سوی رسانه حاوی پیام‌های مستقیم و غیرمستقیم به سازندگان برنامه‌ها و افراد خارج از سازمان صداوسیماست؛ پیامی که آشکارا قدرت ریسک‌پذیری را از تولیدکنندگان برنامه‌ها می‌گیرد و این فضا به مجریان و میهمان‌های برنامه‌ها هم منتقل می‌شود و خروجی‌اش همان برنامه‌های خنثی و بی‌خاصیتی می‌شوند که سال‌هاست پخش شده‌اند و کسی هم کاری به آنها ندارد و صرفا برای پرکردن کنداکتور حضور دارند و تعداد تماشاگرانش هم از تعداد دست‌اندرکارانش کمتر است. رسانه برای دیده شدن و اثرگذاری نیاز به جسارت در ایده‌پردازی و فرم دارد و این رفتار بدیهی است که با ساخت برنامه‌های ساختارشکنانه متفاوت است و مرزبندی مشخصی دارد. 
برنامه «ماه من» یا برنامه‌هایی شبیه به آن با هر مجری و میهمانی می‌تواند به حیاتش ادامه دهد و تا انتهای ماه رمضان هم روی آنتن برود و مخاطبانی هم داشته باشد اما تاثیری که در درازمدت و کوتاه‌مدت روی ذهن جامعه نخبگانی و متدین جامعه می‌گذارد، فراتر از چیزی است که حتی بشود تصورش کرد. تصور اینکه نمی‌شود از فضایل امیرالمومنین(ع) روی آنتن زنده گفت، آن واقعیتی نیست که در این اتفاق وجود دارد. این تعبیر شاید برای جمع کردن یار بیشتر موثر باشد اما واقعیت این است که به هر دلیلی رسانه ملی علاقه‌ای به پخش برنامه‌های چالشی مذهبی ندارد و متکلم وحده بودن در این حوزه را «بهتر» و البته «کم‌خطرتر» می‌داند و دوام بیشتری هم دارد. 
فارغ از اینکه مساله حامد کاشانی، تعداد روزهای حضورش در این برنامه بوده یا محتوایی که می‌خواست ارائه بدهد، این رفتار مدیران صداوسیما یک خودسوزی کامل بود. آتش زدن به اموالی که متعلق به شخص آنها هم نیست و برایش ساعت‌ها وقت و پول هزینه شده است و یک‌دفعه دود می‌شوند و می‌روند و عجیب اینکه برای این کارشان توضیحی هم داده نمی‌شود. حضور برنامه‌های مذهبی چالشی در کنداکتور شبکه‌های تلویزیونی مختص مناسبت‌ها و ماه‌های خاص نیست و یک نیاز اساسی برای رسانه است. شناخت این نیاز در زمانه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم نباید کار سختی باشد و نیاز به سواد رسانه‌ای هم ندارد و از واضحات است. اصرار بر از دست دادن مرجعیت در حوزه‌های مختلف و به‌طور خاص پاسخگویی به شبهات و چالش‌ها از سوی رسانه ملی نمی‌تواند دلیل موجهی داشته باشد و منتظر پاسخگویی مدیران این رسانه درباره این برنامه خاص و به‌طور کلان‌تر این نگاه عجیب‌وغریب هستیم. سپردن مرجعیت رفع شبهات به فضای مجازی یا شبکه‌های فارسی‌زبان غیررسمی تبعاتی دارد که اکنون هم شاهد برخی از آنها هستیم.