میلاد جلیلزاده، خبرنگارگروه فرهنگ: مجموعه مستندهای غیررسمی را دیگر تقریبا همه میشناسند. هر قسمت از این مجموعه شرح دیدار رهبر معظم انقلاب با یکی از گروههای اجتماعی و نخبگان است؛ البته دیدارهای غیررسمی. دیدارهای هر پنجشنبه رهبر معظم انقلاب با افراد و گروههای مختلف بیشتر دوستانه است تا کاری؛ هرچند میهمانان معمولا از وضعیت خودشان و احیانا بعضی مشکلاتی که دارند هم صحبت میکنند. در چنین دیدارهایی عموما چهره حوزوی رهبر انقلاب برجستهتر از وجوه دیگر شخصیتی ایشان است. میهمانها در یک اتاق کوچک روی زمین مینشینند و به پشتیها تکیه میدهند و اگر جا نبود، صفی از آنها هم در وسط اتاق ردیف میشود. میزانسنی که بهشدت شبیه روضههای خانگی است. مثل همان روضهها «آقا» هم روی یک صندلی معمولی مینشیند که حکم منبر را دارد؛ البته منبر خانگی. این محفل بیشتر شبیه بیوت علماست تا محفل صاحبمنصبان. از این جهت است که میشود این دیدارها را برجستهکننده چهره حوزوی رهبر انقلاب نسبت به سایر جنبههای شخصیتی ایشان دانست. میدانیم که فضای حوزوی با ادبیات از یکسو و علم و دانش از سوی دیگر مأنوس است. این دیدارها هم تا حدودی همان رنگوبو را دارند و بیشتر از جنس ادبیات و هنر یا مباحث علمی هستند؛ اما در فضای غیررسمی و صمیمانه. به هر روی دیدار رهبر معظم انقلاب، یا به تعبیری که با فضای این جلسه همخوانتر باشد، آیتالله خامنهای با اهالی طنز ایران، چنانکه سایر دیدارها صمیمانه بود، از همان سنخ است اما فراموش نکنیم که خود طنزپردازان معمولا شکننده کلیشههای غیرصمیمانه در مناسبات و ملاقاتها هستند و دیدار غیررسمی آنها در این شرایط از این جهت میتواند جالبتر هم باشد. از طرفی آنها بیشتر ادیب هستند و رهبر معظم انقلاب هم از دیرباز اهل شعر و ادب بودهاند. حتی در همین دیدار که بخشی از آن در مستند غیررسمی هم آمده، یکی از طنازان شعری میخواند که از قول یک رزمنده به نامزدش روایت میشود و رهبر معظم انقلاب چنین نقد میکنند که عبارت «یره» در لهجه مشهدی برای مورد خطاب قرار دادن زنها استفاده نمیشود و اینکه یک نفر همسر خود را یره خطاب کند، عجیب است. البته همان شاعر طناز مشهدی که بهعنوان «بچه محله امام رضا» معروف شده است، در پاسخ گفت این خانم هنوز زن آن رزمنده نشده و همین متلکشناسی ظریف هم باعث خنده حضار شد. چند نفر دیگر هم در این محفل شعر خواندند و چندنفر گلایههایی از بعضی تنگنظریهای مدیران نسبت به طنز و ایجاد ممیزی و مشکلاتی از ایندست داشتند که عموما با همدلی و تایید رهبر معظم انقلاب همراه بود. در مستند غیررسمی چند نفر از حاضران در آن دیدار بهطور جداگانه جلوی دوربین میآیند و به توصیف آنچه در جلسه گذشته، میپردازند. آنها حتی خاطراتی فراتر از آن جلسه هم بیان میکنند که درحقیقت شرح مفصلتر بعضی حرفهایشان در حضور رهبر معظم انقلاب است. یکی میگوید کتابی نوشته که در آن طنزهای کلامی امام خمینی(ره) را جدا کرده و برشمرده است اما مسئولان تا ۱۰ سال به این اثر مجوز ندادهاند و درنهایت توانسته بیاید و آن را در حوزه هنری منتشر کند. او از اینهمه تنگنظری گلایه میکند و رهبر معظم انقلاب در پاسخ میگوید کسی که مقابل چنین کتابی را بگیرد فقط تنگنظر نیست، بلکه ریگی به کفش دارد. یکی دیگر از حاضران، در رابطه با از بینرفتن جوکهای قومیتی در کشور که طنزپردازان نقش عمدهای در آن داشتند، صحبت میکند و تایید محکمی در رابطه با بایسته بودن این روند از سمت رهبری میشنود. دیگری که شاعری طناز و معمم است، از اینکه توقع مردم نسبت به یک روحانی شاید با فضای طنز همخوان نباشد، میگوید و رهبر معظم انقلاب پاسخ میدهد که مظهر وقار روحانیت امام خمینی(ره) بود اما بسیاری از اوقات همین ایشان لحن طنز میگرفت. اتفاقا کارگردان مستند در اینجا چند قسمت از سخنرانیهای امام را پخش میکند که در آن طنازی خفیف بنیانگذار انقلاب باعث خنده حضار میشود. خود آیتالله خامنهای هم اشاره کرده بود که طنز امام خفیف بود و این درحقیقت نوعی از متلکشناسی ظریف سیاسیون است که با درک موقعیت پدید میآید نه با لودگی. یعنی شکستن بهاندازه و محدود فضای رسمی که گاهی با یک جمله پدید میآید و باعث خنده حضار میشود. مثلا در ابتدای همین دیدار وقتی رهبر معظم انقلاب وارد اتاق میشوند و روی صندلی مینشینند، خطاب به حضار میگویند که تا وقت اذان در خدمت آنها هستند. یکی میپرسد که آیا نماز را هم با هم خواهیم خواند و آیتالله خامنهای پاسخ میدهد که بله، البته اگر شما نماز بخوانید... این همان چیزی است که در ایران بهاصطلاح به آن متلک علمایی میگویند و بین سیاسیون هم رواج دارد.
در کل همانطور که توقع میرفت، قسمت چهارم مستند غیررسمی که درباره دیدار طنزپردازان با رهبر معظم انقلاب است، از فضای مفرح و دلنشینی برخوردار شده است. نوع ادبیات طنزپردازان و بهطورکل فضای گپوگفت شاعران، جلوههای دلنشین و متینی دارد. رهبر معظم انقلاب در بخشی از این جلسه به دوستی دیرینهاش با مرحوم صابریفومنی یا همان گلآقا اشاره میکند. مرحوم صابری همزمان با ورود شهید رجایی به دولت، سمت مشاور نخستوزیر را پیدا کرد و در دوران ریاستجمهوری آیتالله خامنهای هم این سمت را حفظ کرد. رهبر معظم انقلاب اشاره میکنند که رفاقت آنها بعد از جدا شدن مرحوم صابری از دولت همچنان ادامه داشت و البته شروع آن به قبل از تاسیس مجله گلآقا و به زمانی برمیگردد که صابریفومنی در روزنامه اطلاعات ستون طنز مینوشت. در این مستند هم بخشهایی از گپوگفت رهبر معظم انقلاب با مرحوم صابریفومنی که مربوط به سالهای پیش میشود، نشان داده شده است. در این مستند یادی هم از مرحوم زرویینصرآباد شده که خالی از لطف نیست. نکته جالب درمورد این جلسه که در پنجشنبه بیستوهفتم مردادماه سال 1398 برگزار شد این است که کمتر از یک ماه قبل از آن، ایران پهپاد گلوبال هاوک آمریکا را منهدم کرده بود، پس از آن انگلستان یک کشتی ایرانی را توقیف کرد و ایران هم به تلافی، کشتی انگلیسی را در خلیجفارس به جرم آلودهکردن محیطزیست به توقیف خود درآورد. القصه اینکه اوج تنشها در جریان بود و شاید به قول یکی از طنازان حاضر در این جلسه، رهبران غرب تصور میکردند که رهبر معظم انقلاب ایران هم اکنون در اتاقی در بسته با ماموران امنیتی جلسه گذاشته است اما بهواقع ایشان در اتاقی که میزانسن آن به روضههای خانگی شبیه بود، با شعرا و طنزپردازان گپوگفت میکردند.
در همین رابطه مطالب زیر را بخوانید: