تاریخ : Wed 09 Mar 2022 - 00:22
کد خبر : 70470
سرویس خبری : دانشگاه

دانشگاه و مشارکت در مدیریت شهری

«فرهیختگان» گزارش می‌دهد

دانشگاه و مشارکت در مدیریت شهری

ما در عصری زندگی می‌کنیم که در آن، اهمیت دانشگاه‌ها برای نشان دادن ارزشی که برای جوامع از نظر منافع عمومی و اثرات اجتماعی به ارمغان آورده‌اند، ضروری به چشم نمی‌آید و این رقابت پس از همه‌گیری برای کسب منافع عمومی موردتاکید خواهد بود. در مشارکت‌های اجتماعی بخش ثانوی شامل ارزشی است که جوامع برای دانشگاه‌ها به همراه می‌آورند.

ندا اظهری، خبرنگار گروه دانشگاه: مشارکت شهری نوعی همکاری به‌منظور ایجاد تفاوت‌ها در زندگی شهری مردم یک جامعه و توسعه ترکیبی از دانش، مهارت‌ها، ارزش‌ها و‌ انگیزه‌های لازم برای ایجاد این تفاوت‌هاست. درواقع این مفهوم به‌معنای بهبود کیفیت زندگی در یک جامعه به‌واسطه فرآیندهای سیاسی و غیرسیاسی است که از طریق فعالیت‌های سیاسی، زیست‌محیطی و خدمات اجتماعی و ملی امکان‌پذیر می‌شود. خدمات ملی و داوطلبانه بخش مهمی از اشکال مشارکت شهری به‌شمار می‌روند. توسعه یکی از ستون‌های پیشرفت کشورهاست بنابراین، توسعه اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و به‌طورکلی، توسعه جامع به برنامه‌ریزی جامعی نیاز دارد. مشارکت شهری شامل تمام فعالیت‌های گروهی یا فردی می‌شود که هم در اقدامات سیاسی و هم غیرسیاسی برای محافظت از ارزش‌های جمعی یا تغییر در یک جامعه رخ می‌دهد. هدف از مدیریت شهری، پرداختن به چالش‌های عمومی و ارتقای کیفیت جامعه است و زمانی رخ می‌دهد که افراد نقشی حیاتی در زندگی اجتماعی خود ایفا می‌کنند.

ما در عصری زندگی می‌کنیم که در آن، اهمیت دانشگاه‌ها برای نشان دادن ارزشی که برای جوامع از نظر منافع عمومی و اثرات اجتماعی به ارمغان آورده‌اند، ضروری به چشم نمی‌آید و این رقابت پس از همه‌گیری برای کسب منافع عمومی موردتاکید خواهد بود. در مشارکت‌های اجتماعی بخش ثانوی شامل ارزشی است که جوامع برای دانشگاه‌ها به همراه می‌آورند. با وجود این، به‌رغم اینکه مشارکت‌های اجتماعی در برنامه کشورهایی چون آمریکا، انگلیس، ایرلند و استرالیا قرار داشته، بسیاری از دانشگاه‌ها در اتحادیه اروپا به شیوه‌هایی سیستماتیک نسبت به آن اقدام کرده‌اند. در سال 2018 پروژه‌ای بین‌المللی با اولویت مشارکت اجتماعی دانشگاه‌ها در برنامه سیاسی اتحادیه اروپا در حوزه آموزش عالی مطرح شد و در دستورکار قرار گرفت. این پروژه که بودجه خود را از طریق پروژه «اراسموس» اتحادیه اروپا موسوم به (TEFCE)، «چهارچوب اروپایی مشارکت اجتماعی آموزش عالی»، به دست می‌آورد، تحت مدیریت موسسه توسعه آموزشی در «زاگرب» و دانشگاه فنی «درسندن» آلمان و محققان برتر، دانشگاه‌ها، مقامات محلی و شبکه‌های دانشگاهی هفت ایالت عضو اتحادیه اروپا بود. چهارچوبی برای رویکرد مشابه اروپایی به‌منظور همکاری در آموزش عالی ارائه شد و امروز هم ابزاری برای کمک به دانشگاه‌ها و سیاستگذاران در اتحادیه اروپا عرضه می‌کنند که به آنها در ارزیابی چگونگی تعامل با جوامع محلی و منطقه‌ای برای پرداختن به نیازهای اجتماعی کمک می‌کند. یکی از کارشناسان سیاسی معتقد است اگر به سیاست‌های اتحادیه اروپا تا پیش از سال 2017 نگاه کنید، بیشتر صحبت از اقتصاد دانشی مرتبط با بازار کار و انتقال فناوری در این حوزه بوده است. در این میان، از دانشگاه‌ها به‌عنوان موتور رشد و نوآوری یاد می‌شد و حرفی از مشارکت اجتماعی نبود. این بحث نخستین‌بار در برنامه تجدید شده آموزش عالی اتحادیه اروپا در سال 2017 قرار گرفت و درحال حاضر در قالب ابتکارات سیاسی ازقبیل طرح «افق 2020» و برنامه «در مقایسه با و به نفع جامعه» ظهور کرده است.

آنچه ما طی 10 سال گذشته مشاهده کرده‌ایم، مواجهه با چالش‌های متفاوت، از تغییرات آب و هوایی گرفته تا مهاجرت و بحران‌های اقتصادی است که روی مساله پوپولیسم و نبود اعتماد به موسسات آموزشی تاثیر می‌گذارد. در این زمینه نمی‌توان خیلی خود را کنار کشید و رشد اقتصادی هم به نوبه خود در این طبقه‌بندی نقش دارد. در این بین درک جامع‌تری از نقش اجتماعی دانشگاه‌ها وجود دارد. اساسا از متخصصان خواسته شده راه‌هایی را برای ارزیابی مشارکت اجتماعی پیدا کنند اما آنها دریافتند این شیوه به دلیل اینکه مفاهیم خاصی را دربرمی‌گیرد، خیلی کاربردی و عملیاتی نیست. افراد تلاش خود را برای ارزیابی و رده‌بندی این موسسات انجام داده‌اند اما این شیوه هم پاسخگو نیست؛ حتی مقایسه دانشگاه‌های مختلف در مقیاس‌های جغرافیایی مختلف هم نمی‌تواند موثر واقع شود؛ چراکه تاثیر بر مدیریت شهری کاملا به دانشگاه‌ها، اجتماع و زیست‌محیط اجتماعی- اقتصادی بستگی دارد.

به گزارش universityworldnews، مشارکت شهری متشکل از همکاری بخش‌های خصوصی در فضای عمومی است که با تعاملات مستقیم و غیرمستقیم سازمان‌های جامعه شهری و همکاری شهروندان با دولت، موسسات چندجانبه و موسسات تجاری در تصمیم‌گیری‌ها نفوذ داشته و اهداف مشترکی را دنبال می‌کنند. انجام برخی مشارکت‌های اجتماعی، اقدامی است که تمام دانشگاه‌ها نسبت به آن تمایل نشان می‌دهند اما اغلب فقط ابتکاراتی را دربرمی‌گیرند که از سوی کارکنان با‌انگیزه هدایت شده و حرکتی است که توسط مدیران ارشد به رسمیت شناخته نمی‌شود. گروه TEFCE به این نتیجه رسیده‌اند بهترین شیوه، یافتن روشی مناسب‌تر و کاربردی است تا دانشگاه‌ها بتوانند راه‌های متفاوتی را برای مشارکت و بهبود فعالیت‌های خود به کار ببرند. این ابزارها برای کمک به دانشگاه‌ها به‌منظور پیشبرد مباحثه‌ها و توانمندسازی کارکنان فعال در مشارکت‌های اجتماعی توسعه یافته‌اند تا بتوانند از آنها به‌عنوان ابزاری برای دفاع از مدیریت ارشد استفاده کنند. یکی از کارشناسان به طرحی آزمایشی و پایلوت اشاره می‌کند که از سوی دانشگاه فنی «درسدن» انجام شده است. مدیران این دانشگاه از نقشه‌برداری پایین به بالا استفاده کرده‌اند که نشان می‌دهد این موضوع در کجا مطرح می‌شود، نقاط‌قوت آن چیست و چه بخشی را می‌توان بهبود بخشید.

موضوعاتی که در تعاملات دانشگاهی و شهری اهمیت دارند

ابزارهای TEFCE (چهارچوب اروپایی مشارکت اجتماعی آموزش عالی) پنج بعد موضوعی را ترسیم می‌کنند که در آن فعالیت‌های تعاملی دانشگاه و جامعه امکان‌پذیر است: یکی از آنها، مقوله آموزش و یادگیری است که حجمی از برنامه‌های مطالعاتی را دربرمی‌گیرد که منعکس‌کننده نیازهای اجتماعی ازجمله یادگیری جامعه‌محور و جوامع خارجی در امر آموزش و یادگیری است. بحث دیگر مقوله پژوهش است که میزان پژوهشی را شامل می‌شود که با موضوع جوامع خارجی و به‌نفع آن در دستورکار قرار می‌گیرد. از دیگر موضوعاتی که در این تعاملات مد‌نظر قرار می‌گیرد، تبادل خدمات و دانش است که به موضوع همکاری کارکنان دانشگاه‌ها در اقدامات مشترک توسعه پرداخته و از توانمندسازی جوامع خارجی حمایت می‌کنند. از سوی دیگر دانشجویان هم بعد دیگر هستند که علاوه‌بر آنها، پروژه‌ها و اقدامات ابتکاری خود را با جوامع خارجی، بیرون از چهارچوب برنامه‌های تحصیلی خود هدایت می‌کنند. همچنین مدیریت (مشارکت و آزادی) هم بعد دیگری است که تا اندازه‌ای اهمیت دارد که دانشگاه، مشارکت‌های دوجانبه مفیدی را با جوامع خارجی برقرار کرده و دسترسی آنها را به تجهیزات و منابع فراهم کند. این ابزارها دو زیست‌بوم حمایتی را برای مشارکت و همکاری اجتماعی شناسایی می‌کند. این مورد شامل سیاست‌های مدیریت دانشگاهی است و از ساختارهایی حمایت می‌کند که در آن دانشگاهیان و دیگر کارمندان این فضای آموزشی به‌عنوان نیروهای حمایتی عمل می‌کنند. دانشگاه‌ها این ابزارها را به کار می‌برند تا با بحث‌های اولیه از سوی گروه‌های جامعه دانشگاهی درباره نوع و میزان مشارکت جوامع فعالیت کنند. گزارش‌ها سپس از طریق دانشگاه برای ارائه شواهد از شاغلان مشارکت‌کننده اجتماعی جمع‌آوری می‌شوند. در گام بعدی، این ماتریکس ابزاری برای نقشه‌برداری از میزان مشارکت اجتماعی دانشگاه و تعیین تمرین‌های مناسب به کار می‌رود که منجر به گزارش پس‌زمینه‌ای می‌شود. سپس گفت‌وگوهای آزاد برای ایجاد همکاری‌های مشارکتی بین مدیریت دانشگاه، کارکنان، دانشجویان و جامعه درمورد نقاط قوت و زمینه‌های بهبود شرایط در دستورکار قرار می‌گیرد. درنهایت یک گزارش سازمانی ایجاد می‌شود که شیوه‌ها و تاثیرات خوب را ترویج کرده و خود، بازتابی انتقادی برای برنامه‌ریزی بهبود مشارکت دانشگاه و جامعه را ترویج می‌کند. ابزارهای مورداستفاده نسبت به دیگر منابعی که در مشارکت اجتماعی به کار می‌روند، متفاوتند؛ چراکه ماهیت مشارکت و تعامل را در مرکز توجه قرار می‌دهد. بعضی از این مشارکت‌ها کاملا سطحی است زیرا این مشارکت و همکاری کاملا به شیوه ابزاری نسبت به اجتماع انجام می‌شود که در آن هیچ سود متقابلی جز روابطی سطحی وجود ندارد. هدف از این مشارکت تنها برگزاری یک سخنرانی در فضای اجتماعی یا قرار دادن دانشجویان در جامعه برای فراگرفتن موضوع خاصی نیست. دانشجویان باید یاد بگیرند اما جامعه هم باید در این میان سودمند باشد. باید برنامه‌های پژوهشی مشخص شده و درباره یافته‌های محققان صحبت شود. در این میان، داشتن منافع متقابل جزء نکات کلیدی محسوب می‌شود. این ابزارها را می‌توان در زمینه‌های مختلف، نه‌تنها در اروپا بلکه در سراسر جهان نیز به کار برد. درواقع باید جنبشی اروپایی ایجاد کرد و امیدوار بود نهادهای بیشتری در اروپا و سایر کشورها در این مسیر حرکت کنند.

نیاز به تغییر سیاست‌ها

اگر در نمایی وسیع‌تر مشاهده کنید، نیاز به تغییر سیاست را می‌توان به وضوح مشاهده کرد. البته این تغییر را نه‌تنها در وسعت اروپا، بلکه در سطح ملی نیز می‌توان پیاده کرد. این تفاوت‌ها درباره تغییر موقعیت چهارچوب‌های آموزش عالی است به‌طوری که فعالیت‌های در نظر گرفته‌شده برای مشارکت جامعه و تاثیر اجتماعی به‌طور فعال مورد حمایت قرار می‌گیرند. چنین تغییراتی در برخی کشورها ازجمله انگلیس و ایرلند هم مشاهده شده است به‌طوری که ساختارهایی از بالا به پایین و بودجه‌هایی ملی برای حمایت از برنامه مشارکت‌های اجتماعی اختصاص داده شده‌اند. مرکز هماهنگی ملی مشارکت عمومی انگلیس و شبکه دانشگاه شهری که به‌تازگی شکل گرفته و نیز شبکه مشارکت پردیس‌های دانشگاهی ایرلند حمایت‌هایی را در این زمینه ارائه می‌دهند. دانشگاه‌های ایرلندی براساس استراتژی ملی آموزش عالی 2030 باید مشارکت‌های آزادی را با جوامع و اجتماعات وسیع‌تر داشته باشند تا بتوانند هر جنبه‌ای از ماموریت‌های خود را به سرانجام برسانند. علاوه‌براین، قدرت آموزش عالی موظف است استراتژی هر موسسه آموزش عالی را با توجه به میزانی تعیین کند که اهداف بلندپروازانه و چالش‌برانگیز برای بهبود اوضاع را چه از منظر مدیریتی و چه از منظر زمینه‌های داخلی برآورده کند.

چالشی که برای دانشگاه‌ها وجود دارد این است که این مراکز آموزشی به سه بخش ماموریت موسسات آموزشی شامل آموزش و یادگیری، پژوهش و تولید دانش و تاثیر اجتماعی فکر نکرده و در عوض، باید باهم ادغام شوند تا بهترین نتیجه حاصل شود. دانشجویان در برخی دانشگاه‌ها در بسیاری از پروژه‌ها با جوامع محلی مشارکت دارند؛ به‌عنوان مثال، دانشجویان برنامه‌ریزی شهری به طراحی مجدد یک میدان باز کمک می‌کنند؛ دانشجویان مطالعات امنیت غذایی از خدمات سرو غذا روی چرخ‌دستی برای سالمندان حمایت می‌کنند و دانشجویان مهندسی هم کار ساخت‌وساز را برای پروژه آب سالم در آفریقا ارائه می‌دهند. این مشارکت‌ها و تعامل‌ها به‌نوعی با فعالیت اصلی دانشگاه‌ها مرتبط است. با آموزش، یادگیری یا تحقیق، از نظر کیفیت آموزشی ارائه‌شده، سود واقعی به دست می‌آید. چنانچه دانشجویان در فعالیت‌های اجتماعی درگیر شوند، دانش موضوعی یا پژوهش‌های تحقیقاتی خود را آزمایش کنند، آنها را به کار ببرند و با آن تعامل داشته باشند، به‌واقع، تجربه آموزشی متفاوتی خواهند داشت که به‌طور قطع به تقویت مدیریت شهری کمک بزرگی خواهد کرد.

دانشگاه‌ها و مشارکت‌های شهری

آموزش‌های شهری، دانشجویان را آماده می‌کند تا با ورود به جامعه، به شهروندانی تاثیرگذارتر و یکی از اعضای اثربخش در جامعه تبدیل شوند و یاد بگیرند چگونه در زندگی شهری جوامع مشارکت کنند. بسیاری از دانشگاه‌ها اصول شهری را با استانداردهای آموزشی ادغام می‌کنند تا چگونگی بسته‌بندی آموزشی شهری را در آموزش‌ها تعیین کنند. برنامه‌های درسی و آموزشی که در مرکز اندیشه سیاسی دانشگاه ایالتی آریزونا ارائه می‌شود، الهام‌بخش بیش از 30 ایالت آمریکا برای ایجاد الزامات مهارت شهری برای فارغ‌التحصیلان دوره متوسطه است که نیمی از آنها نوعی آزمون شهروندی را در این شرایط پذیرفته‌اند. این اقدام ابتکاری، علاوه‌بر این، شامل طرح‌های درسی و یک برنامه درسی آنلاین تعاملی است که درک عمیق‌تر مفاهیم شهری را ترویج می‌کند. دانشگاه «لینکلن» در برنامه‌های آموزشی خود هدفی را برای توسعه مدیریت شهری در پیش گرفته است. مقامات این دانشگاه درکنار ماموریت اصلی خود که آموزش دانشجویان است، توسعه بورس تحصیلی و هدایت پژوهشی را در راستایی دنبال می‌کنند که به‌نفع جامعه تمام شود. آنها مسئولیت‌های ویژه‌ای را برای مشارکت و کار با اجتماعات و نیز تقویت و حمایت‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دراختیار دارند. علاوه‌بر این، دانشگاه نقش یک مرکز شهری را به‌عنوان مجموعه‌ای از ارزش‌ها، اصول و فعالیت‌هایی تفسیر می‌کند که به لحاظ جهانی کاربردی است. این استراتژی عناصر کلیدی مشارکت را ایجاد کرده و ماموریت دانشگاه را برای نگاه به آینده دنبال می‌کند و در این مسیر به‌دنبال فرصت‌هایی برای توسعه می‌شود تا به لحاظ محلی، ناحیه‌ای و ملی و بین‌المللی به‌نفع آنها تمام شود. ماموریت این دانشگاه در قالب مدیریت شهری، بخش مشخص‌شده‌ای از استراتژی کلی دانشگاه بوده و در قالب فعالیت‌های آموزشی، بورسیه‌ای، پژوهشی و تبادل دانشی ادغام شده است. تمرین مشارکتی هم راهکار دیگری است که دانشگاه‌ها را متعهد به همکاری با جوامع می‌کند. آنها نقاط دسترسی آزاد، مکانیسم‌های مشارکت و سیاست‌های توسعه به موازات نیازها را در اختیار دارند. از سوی دیگر، شناسایی دستاوردهای دانشجویان و اعضای هیات‌علمی که در مشارکت‌های شهری حضور داشته‌اند و اعطای جایزه به آنها باعث حمایت از فعالیت‌های گسترده از آنها می‌شود. دانشگاه‌ها و کالج‌ها فرصت‌های بیشتری را پیش‌روی مشارکت‌های شهری قرار داده و طبق این شرایط، از دانشجویان انتظار می‌رود در اقدامات داوطلبانه بیشتری مشارکت کنند. بسیاری از دانشگاه‌ها به‌ویژه در سال‌های اخیر روی مشارکت شهری دانشجویان تمرکز کرده‌اند. مشارکت واقعی شهری تنها زمانی حاصل می‌شود که دانشجویان بتوانند در شرایط دموکراسی باهم مشارکت داشته باشند. موسسات آموزشی مهارت لازم را برای تقویت صلاحیت شهری و تفکر انتقادی دراختیار دارند که باعث می‌شود شهروندان ازجمله دانشجویان در این فعالیت‌ها مشارکت کنند. بسیاری بر این باورند که مشارکت‌های شهری به بخشی از برنامه‌های درسی دانشگاه‌ها تبدیل شده‌اند.