شاید آنها که بشنوند از بدعهدی و حق نشناسی انیماتورها بگویند اما ماجرا به همین سادگی نیست. در گفتوگو با بابک نکویی مطرح شد که تفاوت دستمزدهای انیمیشن داخلی و خارجی آنقدر زیاد است که انیماتورهای ایرانی ترجیح میدهند با شرکتها و کمپانیهای خارجی کار کنند و به دلار پول بگیرند. آنها وقتی میبینند که هزینه زندگی در ترکیه به اندازه هزینه زندگی در ایران است اما درآمدش چندین برابر بیشتر است و هروقت بخواهند میروند و میآیند ترجیح میدهند که بروند و درآمد یک سال کار در ایران را در یک ماه کار در کشور همسایه به دست بیاورند. این مساله و همچنین نبود سفارشدهندگان و سازندگان تشکیلاتی باعث شده که انیمیشنسازهای حرفهای دل به تک اثرها نبندند و یک درآمد ثابت و غیرریالی را ترجیح دهند. نکویی در این گفتوگو از دلایل به وجود آمدن وضعیت فعلی میگوید و پیشنهادهایی هم برای حل مشکلات فعلی میدهد و از شرکتهایی میگوید که در داخل کشورمان مشغول کار حرفهای هستند و آینده خوبی هم برای آنها متصور است. انیمیشن ایران حتما حرفهایی برای گفتن دارد، اگر حمایت لازم از آن به عمل بیاید.
درباره تولید انیمیشن در ایران سوالات زیادی مطرح میشود که پاسخ به آنها میتواند گره بسته این حوزه را باز کند. اینکه چقدر از این ظرفیتها در داخل استفاده میشود و چقدر میتوان کار تشکیلاتی انجام داد؟ چقدر از بچههایی که کار میکنند با رسانههای دیگر کار میکنند؟ ارادهای وجود دارد که انیمیشن داخلی قدرت بگیرد؟
سوال قدری کلی است. برای اینکه صحبت را باز کنم دورنمایی از وضعیت بیان میکنم و بعد پیشبینی برای آینده دارم. پیشنهادی هم برای بهتر شدن وضعیت انیمیشن میدهم. الان وضعیت انیمیشن ایران درحال گذار است. انیمیشن ایران از یک دوره که سفارشدهندههای محتوا و تولید انیمیشن عموما دولتی بودند و بخش زیادی هم از این سفارشها شامل صداوسیما میشد و بخش کوچکتری هم سفارشدهندههای مربوط به نهادها و ارگانهای وابسته به حاکمیت یا دولتی بود گذر کرده است. مثلا سازمان مبارزه با مواد مخدر، سازمان آب، گاز، برق، راهنمایی و رانندگی و نیروی انتظامی سفارشهایی با محتوای آموزشی و فرهنگسازی برحسب نیازهای خود میدادند. محتوا صرفا سرگرمکننده نبود و انیمیشن خدماتی یعنی تبلیغات فرهنگی و آموزشی بود. در تلویزیون بحث سرگرمی و محتوا و تولیدات سریال و انیمیشنهایی که هم جنبه سرگرمی داشتند و هم جنبههای آموزشی داشتند دنبال میشد، به هرحال عمده فعالیتها اینچنین بود. سفارش تولیدات خصوصی هم مختص انیمیشنهای تبلیغاتی بود؛ مثل ساخت انیمیشن تبلیغاتی برای برند و محصول پفک! اینها عمده سفارشها در ایران بود. در این سفارشها محدودیت در کیفیت وجود داشت بهخصوص سفارشهای دولتی که بیشتر حجم سفارشها بودند، که هم قیمت را بهسختی بالا میبردند و معمولا قیمت متناسب با کیفیت بالا نمیرفت.
قیمتها چه میزان بودند؟
خیلی تغییر کرده است. از دقیقهای 500-400 هزار تومان برای سریال در سال 1380 بوده تا الان که به 16-15 میلیون در دقیقه رسیده است. ممکن است در این میان قراردادهایی بالاتر هم بوده باشد، ولی عرف و میانگین آن را بیان میکنم. از اوایل دهه 80 تا اواخر دهه 90 این محدوده قیمتها بوده است و طی این 10سال قیمتها این اندازه تغییر کرده، ولی همچنان قیمت انیمیشن بهنسبت قیمت جهانی آن خیلی پایین است.
بهخاطر همین است پیشنهادهای زیادی از مالزی و چین و کشورهای همسایه برای انیماتورهای ایرانی میرسد؟
بله. دلیلش همین است و میخواهم به این ماجرا برسم. انیماتورهای ایرانی اوایل دهه 80 ازلحاظ تجربه و کیفیت ضعیفتر از الان بودند. اوایل دهه 80 آدمهای باتجربه کمتر بودند. کمکم بهواسطه گسترش اینترنت و دسترسی به آموزش رایگان ازطریق اینترنت یا آموزشهای کمهزینه فایلهای آموزشی در اینترنت که اگر فرد مسلط به زبان انگلیسی بود میتوانست آنها را دانلود کند، دسترسی به دانش اضافه شد و بچههای ایرانی هم پیشرفت کردند. اتفاقی که افتاد این بود که تولیدات ایران سمت تولیدات با کیفیت بالا نمیرفت و عمدتا تولیدات تلویزیونی بود، تولیدات با سرعت بالا متمرکز بود. یعنی حجم تولید زیاد بود و میگفتند این میزان دقیقه در سال میخواهیم بهجای اینکه بگویند این کار با این میزان کیفیت میخواهیم. روی کیفیت خیلی متمرکز نبودند و الان هم بحث کیفیت مطرح نیست و همچنان کمیت برای آنها مهمتر از کیفیت است. تلویزیون این ساعت برنامه پخش میکند و این ساعت تولید محتوای داخلی داشته باشیم و این ساعت عقب از تولید هستیم. سالی چندهزار دقیقه تولید نیاز داریم. یعنی باز کمیت بر کیفیت ارجحیت دارد و این نکته باعث شده شخصیت انیمیشنی باکیفیتی مثل کلاهقرمزی یا پت و مت نداشته باشیم. کلاهقرمزی از دهه 70 پخش میشود و نزدیک به 30 سال است خلق شده و محبوبیت آنهم افزایش داشته است. پس ایرانیها میتوانند تولید محتوای شخصیتهای محبوب بکنند. جنابخان هم یک نمونه است. در دنیای عروسکی باکیفیت، ایرانیها خوب هستند، ولی در انیمیشن شخصیتهای محبوب خیلی کم هستند. در حد پت و مت، پلنگ صورتی، تام و جری و غیره. ایرانیها نمونه داخلی ندارند. دلیلش نوع نگاه و دیدگاه موجود در سیستم است و نوع سفارشهایی است که در انیمیشن ایران وجود دارد و به این امر اهمیت ندادند و هنوز هم کم اهمیت داده میشود. در این ماجرا سفارشدهندهای که بخواهد پول خود را از تولید دربیاورد باید پولی بگیرد و انیمیشنی بسازد. باید سود را از روی این بردارد، پس هرچقدر ارزانتر و سریعتر بسازد، پول بیشتری برمیدارد و در زمان کمتری به پول خود میرسد. این نشان میدهد این ساختار سفارش دولتی مساوی با بیکیفیت کار کردن است، چون در تمام دنیا سود انیمیشن از فروش محصولات جانبی یا از پخش آن است. کسی از تولید انیمیشن سودی برنمیدارد.
برای اینکه به سوددهی برسد باید چه کرد؟
باید وارد بازار جهانی شویم. باید موضوعات جهانشمول باشد.
یعنی درآمد باید به دلار باشد؟
موضوع باید ابتدا جهانشمول باشد و یک فرد خارجی آن را بفهمد. داستان را باید طوری بسازید که اگر دوبله شود، امکان فهم برای خارجیها باشد. مثلا شکرستان با اینکه فروش خارجی دارد، ولی خیلی محلی است. یک آدم در ژاپن طنز این را درک نمیکند. در زمینه انتخاب موضوع ژاپن در دهه 1950 مثلا استودیو «نیپون» شروع به تولید انیمیشن کرد تا اوایل دهه 70 که ایران هم خیلی از این انیمیشنها را پخش کرد؛ مانند خانواده دکتر ارنست، مهاجران، بچههای مدرسه والت، بچههای کوه آلپ، رامکال، پینوکیو، سندباد و غیره. اینها انیمیشنهای یک شرکت در ژاپن بود. اگر دقت کنید انیمیشنهایی ساخته که داستانهایش برای مردم دنیا آشنا است. مثلا سندباد از هزار و یکشب، پینوکیو از کتاب معروف پینوکیو و از کتاب معروف خانواده سوئیسی رابینسون خانواده دکتر ارنست ساخته شد. مثلا مهاجران یک رمان معروف است. انیمیشنهای دیگر همچون بینوایان ویکتورهوگو و هاکلبریفین از رمانهای مشهور بود.
همه اینها هم بحث جهانشمول داشتند؛ یعنی بحث خانواده یا بحث انسانی بوده است.
بله. وقتی وارد بازار میشوید و هاکلبریفین یا بابا لنگدراز را میشناسند، چون از ادبیات جهان استفاده شده است. این نگاه جهانشمول است. انیمیشن فوتبالیستها به موضوعی پرداخته که جهانشمول است. تلاش یک تیم برای راه یافتن به مسابقات ردههای بالاتر است. موضوعات بهنحوی است که بهراحتی قبول میکنید و میخواهید و این موضوعات کاملا برگرفته از موضوعات جهانی است، نه صرفا کشوری همچون ژاپن، کمااینکه ادبیات خود را درکنار اینها کار کرد و روی موضوعات خود کار کرد و بعد از اینکه وارد بازیهای جهانی شد فرهنگ خود را درقالب انیمیشنهایی بهنام انیمه به دنیا معرفی کرد که خیلی متمرکز بر فرهنگ ژاپن است و در دنیا معروف است و طرفدار دارد. ژاپن در شروع با چنین دیدگاهی وارد بازار جهان شد و انیمیشنها محصولش بودند یعنی میتوانست به هر کشوری بفروشد. کارها به 26 زبان دنیا ترجمه شده بود. این یعنی پول را از فروش درمیآورد و ما در ایران پول خود را از نفت درمیآوریم؛ یعنی دولت پول نفتی دارد و بخشی را هزینه فرهنگسازی میکند و به صداوسیما و به تهیهکننده میدهند تا بسازند. مشخص است که این روش سودآور نیست. صداوسیما روی همین رویکرد و نگاه تصمیم گرفته بود قیمت را پایین نگه دارد، چون باید با یک رقم ثابتی انیمیشن بسازد. وقتی تعداد زیاد لازم داشت نمیتوانست قیمت را خیلی زیاد روی انیمیشن خرج کند. بازار جهانی هم بازار محدودی بود و خیلی در آن دغدغه جدی نهادهای دولتی نیست و انیمیشنهای ایران با قیمت کم است. کمکم که اینترنت گستردهتر شد کیفیت بچههای انیمیشن در ایران بالاتر رفت و خود اینترنت امکان ارتباط بهوجود آورد و لازم نبود ژاپن بروید و انیمیشن کار کنید، بلکه از همین جا میتوانستید با ژاپنیها و اروپاییها ارتباط برقرار کنید و کمکم دلار افزایش یافت و قیمت دلار و ریال زیاد شد، درنتیجه قیمت بهصرفه شد. هزار دلار معادل 25 میلیون تومان بود؛ بهعبارتی یک دقیقه انیمیشن هزار دلاری از بالاترین قیمت انیمیشنهایی که در ایران تولید میشود بالاتر است؛ یعنی دوبرابر قیمت صداوسیما است. چرا باید با انیمیشن داخلی کار کنید وقتی میتوانید پول بیشتری برای تولید انیمیشن برای خارج از ایران بگیرید؟ بنابراین بچههای ایرانی که باکیفیت بودند بهتدریج با قیمتهای ارزان جذب پروژههای دورکاری خارجی شدند.
درواقع پول سفر هم نمیدهند و درآمدشان هم دلاری است.
درست است. بچههای ایرانی در جابهجا کردن پول دچار مشکل شدند و خیلیها به ترکیه رفتند. رفتن به ترکیه آسان است، چون نه ویزا میخواهد و نه درخواست میخواهد و کار کردن در آنجا هم مشکلی ندارد و حساب بانکی هم میتوانید باز کنید با اینکه آنجا شهروند نیستید. خانهای اجاره کنید، روی خانه میتوانید حساب بانکی داشته باشید. اگر ثابت کنید آنجا مقیم شدید میتوانید از خدمات بانکی استفاده کنید و هر 6 ماه یکبار هم ویزای خود را تمدید میکنید. الان قیمت اجاره در تهران چقدر است؟ در ترکیه اجاره خانه نسبتبه تهران ارزانتر است و طرف با کانادا کار میکند، ولی در ترکیه زندگی میکند، چون هزینه با تهران خیلی فرق نمیکند و دستمزد دلاری است و پول هم به حساب خود او میآید.
و درآمد انیماتور بیشتر میشود، اما هزینهاش برابر است.
بله. پول هم به حساب خودتان میآید و بحث تحریم و مشکلات اینچنینی وجود ندارد. بچههای ایرانی شروع به رفتن به کشورهای اطراف کردند و خیلیها که توانستند، در شرکتهای بزرگ دنیا بهعنوان نیروی کار مجرب کار کنند و بهواسطه کار خود ویزای مهاجرت و کار گرفتند و وارد کشورهای مختلف اروپایی یا آمریکای شمالی و آسیای شرقی شدند.
از داخل هم ارادهای نبود که اینها را ساماندهی کند و بودجهای دراختیار اینها قرار دهد؟
اراده بهتنهایی کافی نیست. حمایت وجود دارد، انیمیشن در ایران حمایت میشود و کشورهای کمی هستند که انیمیشنهای دولتی داشته باشند؛ یعنی دولت پول بدهد که انیمیشن بسازند.
مشکل کجاست؟
مشکل این است که دستمزد در حوزه انیمیشن ارزان است و جوابگوی زندگی نیست.
الان دقیقهای هزار دلار است برای بچههایی که بیرون کار میکنند؟
بالاتر است. از هزار دلار به بالاست.
سقفش چقدر است؟
سقف ندارد. من دقیقهای 10 هزاردلار هم سراغ دارم.
برای کار بچههای ایرانی این رقم را پرداخت میکنند؟
بله. حال مقایسه کنید که دقیقهای 250 میلیون تومان کجا و دقیقهای 16 میلیون کجا!
16میلیون در ایران بالاترین حد است؟
بله. برای کل انیمیشنها نیست، بلکه فقط برای انیمه است؛ مثلا دوهزار دلار فقط برای انیمه است یعنی برای یک بخش کار که متحرکسازی است.
درحالیکه 16 میلیون در ایران برای کل کار است.
نمیخواهم نگاه منفی به داخل داشته باشم، ولی راهکار چیست؟ راهکار فعال شدن شرکتهای خصوصی با بنیه مالی بالاست. شرکتهایی که برایشان تولید کار و کسب درآمد مهم است. بودجه دولتی ندارند که خرج کنند و باید شرکت در ساختار یک شرکت سودآور کار کند. این شرکتها در بازار رقابتی هم به کیفیت اهمیت میدهند و هم ارزآوری مهم است. دولت ایران بهجای سرمایهگذاری مستقیم باید کمک کند زیرساخت و حمایت از تولیدکننده داخلی داشته باشد. یکی از صحبتهای مقام معظم رهبری را داشتیم که جایی که شرکتهای خصوصی است شرکتهای دولتی نباید بهعنوان رقیب وارد شوند. باید 100 درصد حمایتی باشد. جایی که شرکت خصوصی میتواند فعالیت کند شرکتهای دولتی نباید شکل بگیرند، بلکه در زیرساخت در حوزه حمایت وارد شوند. بهعنوان شتابدهنده و تسهیلکننده وارد شوند. من میگویم در ایران الان چون نیروی خوب داریم باید روی آموزش سرمایهگذاری کنیم و همچنین باید روی بحث حمایت از شرکتهای خصوصی سرمایهگذاری شود. درحال حاضر شرکتهای خصوصی خوبی هم فعال هستند که دغدغهمند هستند، متناسب با ارزشها و فرهنگ ایران اسلامی کار میسازند، متناسب با نیاز داخل کار میسازند و نگاه و نگرش آنها جهانی و بینالمللی است. درضمن برای هزینههای خود باید درآمد داشته باشند، بنابراین باید در ساختار درست وارد کار شد. باید بسازند که از آن پول دربیاورند. خیلی به این شرکتها امیدوارم. اگر بتوانند بحث نیروی انسانی و تربیت نیروی انسانی و بحث سفارش کار را سامان دهند و به سرانجام برسانند و دولت هم بهجای رقابت درجهت حمایت از آنها برآید و تسهیلات و زیرساخت به آنها بدهد، اینها میتوانند بازار انیمیشن را در ایران و جهان تغییر دهند.