حمید قریشی، فیلمنامهنویس و منتقد: مستند «گنجینههای هیرکانی» به طیفهای مختلفی از جانوران پرداخته است که میتواند برای مخاطبانش جالبتوجه و هیجانانگیز باشد. این نوع مستند، بیشتر نوعی دغدغه برای حفاظت و صیانت حیاتوحش محسوب میشود. مستندساز برای انتقال این مفاهیم کوشیده است از فرم تصویری و گفتار سادهتری استفاده کند. تصویربرداری این مستند با دقت بالایی انجام گرفته است، چراکه نزدیک شدن به حیوانات تهدیدکننده، خطر زیادی را متوجه آنها میکند. کارگردان مستند «گنجینههای هیرکانی»، بعد از دو دهه کار مستند در زمینه طبیعت حیاتوحش و تجربه مواجهه با حیوانات شگفتآور و تهدیدکننده، همچون گرگ در مناطق برفی، اینبار به سراغ حیوانات جنگلهای هیرکانی رفته است. طبیعتی که فیالنفسه زیبایی آن چشمنواز و حیرتآور است. این مستند روایتی ساده و روان دارد که خود موضوع و سوژه آن را به ما نشان میدهد و قرار نیست طراح و کارگردان، مخاطب را از نقطهای به نقطهای دیگر هدایت کند یا با روایت کلاسیک و مشخص همراه کند. سوژه و موضوع متنوع و فراوان است همانند لوکیشن و همینطور قاببندیها و زوایایی که کارگردان آن را به ما نشان میدهد. گرچه هرازگاهی سوژهها به تکرار میانجامد اما هیچگاه ملالآور و کسلکننده نمیشود. موسیقی فیلم تم شاعرانه دارد، انتخاب خیلی خوبی بود که با شاعرانگی طبیعت ترکیب شده و با روند و ریتم مستند هماهنگ شده است. مستند «گنجینههای هیرکانی» میتوانست بهتر از این ساخته شود اگر از تکنیک فیلمبرداری نوین بهره میبرد. چنین امکانی به کارگردان ایرانی، این فرصت را میدهد تا هنر خود را با تکنیک و فناوری نوین ترکیب کند و درنهایت مستندی بسازد در حد و اندازه استانداردهای جهانی. با این حال اگر ما به چگونگی ساخت این مستند فکر کنیم، میفهمیم برای تکتک این فریمها ساعتها وقت و انرژی گذاشته شده است. تحمل گرسنگی، سرما و گذر از جادهها و صخرههای صعبالعبور، کمترین آسیبی است که به عوامل فیلمبرداری وارد میشود. آنها برای ثبت یک لحظه از رفتار حیوانی شگفتآور مانند پلنگ، ناگریزند هفتهها در دل جنگل مخوف به کمین بنشینند تا سوژه خود را به دام دوربین بیندازند. مستندساز قابهای خیرهکنندهای به ما ارائه میدهد. او از لنز تله استفاده کرده است و با انتخاب نماهای لانگشات و مدیوم، سوژه را به همراه طبیعت انبوه معرفی میکند و جزئیات صحنه را بهعهده مخاطب میسپارد. گرچه شاید برخی جزئیات از چشم بیننده پنهان بماند، اما کارگردان با این انتخاب نماها، همواره هوش و خیال مخاطب را دست بالا میگیرد.
مستند «گنجینههای هیرکانی» برخلاف اغلب مستندهای چند سال اخیر در جستوجوی هیچ حیوان خاصی نیست. در این فیلم جستوجوگر مخاطب است نه کارگردان. فیلم مخاطب را برمیانگیزاند تا به جستوجوی موضوع و حیوان موردعلاقه خود برود.