تاریخ : Sun 27 Feb 2022 - 00:21
کد خبر : 70043
سرویس خبری : جهان شهر

برنامه‌ریزی برای دوره پساجنگ

جنگ در اوکراین چه تاثیراتی بر آینده دارد؟

برنامه‌ریزی برای دوره پساجنگ

ازنظر سیاسی حمله روسیه به اوکراین باعث تقویت ائتلاف‌های نظامی و سیاسی غرب در اطراف روسیه می‌شود. این ائتلاف‌ها پیش از این به‌دلیل ضعف آمریکا دچار واگرایی شده بودند. تهاجم روسیه به اوکراین با تضعیف دولت‌های کوچک اروپایی شرقی باعث وابسته‌تر شدن آنها به آمریکا می‌شود، گرچه همزمان با تضعیف آنها نیروهای نزدیک به روسیه نیز در این کشورها قدرت می‌گیرند.

سیدمهدی طالبی، خبرنگار گروه بین‌الملل: اوکراین از هفته گذشته وارد سلسله‌بحران‌هایی پی‌در‌پی شده است. شامگاه دوشنبه هفته گذشته، ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه، استقلال دو جمهوری لوهانسک و دونتسک را که پیش از این استان‌هایی در قالب اوکراین بودند را به رسمیت شناخت و تنها سه روز بعد در صبح روز پنجشنبه نیز به نیروهای ارتش روسیه دستور داد به مواضع ارتش اوکراین حمله کنند.  به‌دلیل ویژگی‌های نبرد میان روسیه و اوکراین، این جنگ باعث ایجاد شوک در جهان شده است، زیرا حداقل در سه‌دهه اخیر نمونه مشابهی برای آن یافت نمی‌شود. آنچه امروز از نگاه ناظران مهم جلوه می‌کند، اتفاقات رخ‌داده در جنگ است، اما برای متوقف نشدن در زمان راهی جز پیش‌بینی تاثیرات این جنگ بر آینده وجود ندارد.  حمله روسیه به اوکراین لاجرم دارای تاثیراتی کلان در حوزه‌های مختلف نظامی، سیاسی و اقتصادی است. جنگ اوکراین برخلاف تهاجم محدودی که در سال ۲۰۰۸ به کشور کوچک، کم‌توان و کم‌جمعیت گرجستان صورت گرفت، به‌دلیل ابعاد بزرگ آن که دومین کشور بزرگ اروپایی با جمعیت بیش از ۴۰ میلیون تن و با ارتشی بزرگ را هدف گرفته، انعکاسی وسیع خواهد داشت. در ادامه به برخی از تبعات جنگ اوکراین بر حوزه‌های گوناگون پرداخته‌ایم.

1-حوزه نظامی

حمله روسیه به اوکراین در حوزه نظامی احتمالا باعث بالارفتن هزینه‌های دفاعی و افزایش خرید تسلیحات در کشورهای حوزه پیرامون روسیه ازجمله در اروپا، آسیا و حتی شمال آفریقا می‌شود.

این بازار تسلیحاتی البته در مرحله نخست شامل خرید نظامی از روسیه نمی‌شود، زیرا چنین موجی به‌دلیل هراس از روس‌ها ایجاد شده و تولیدکنندگان غربی سلاح در اروپا و قاره آمریکا و شاید حتی چین از آن بهره ببرند. در مرحله دوم با مسلح شدن بیش از پیش کشورهای نزدیک به غرب، احتمالا کشورهای نزدیک به روسیه نیز به‌دلیل نیاز به موازنه دربرابر آنها، اقدام به افزایش خریدهای تسلیحاتی از مسکو خواهند کرد.  در حوزه راهبردهای نظامی نیز موضوع «حمله قدرت‌های بزرگ» به مساله‌ای تبدیل می‌شود که ذهن رهبران کشورهای زیادی را به خود مشغول می‌سازد. این موضوع باعث حرکت آنها به‌سمت یافتن راهکارهایی برای مقابله با این‌گونه حملات خواهد شد.  باید توجه داشت حمله آمریکا به افغانستان و عراق به‌دلیل اجماع جهانی اثری شگرف بر ایجاد هراس عمومی نداشت، اما حمله یکجانبه روسیه به اوکراین در سایه روس‌هراسی و همچنین سوابق منفی پررنگ آنها در اشغال سرزمین‌های مجاورشان حتی تا دوردست‌ها، باعث شده تا تهاجم به اوکراین مهم جلوه کند.

در اینجا راهکارهای مقابله با تهاجم قدرت‌های بزرگ احتمالا به خریدهای گسترده تسلیحات سنگین منجر نشود، زیرا قدرت‌های بزرگ در میدان نبرد قادر به نابودی آنها هستند، اما تسلیحات سبک برای نبرد میهنی طولانی‌مدت نقش بزرگی در خریدها می‌یابند، چه اینکه اوکراین باوجود تجهیز به تسلیحات پیشرفته مانند جنگنده‌ها و تانک‌ها تنها با استفاده از موشک‌های ضدهوایی دوش پرتاب استینگر و موشک‌های ضدتانک جاولین قادر به آسیب رساندن به ارتش روسیه شده است. پیش‌تر نیز طالبان و گروه‌های عراقی با استفاده از وسایل نظامی ساده به مقابله با اشغالگران پرداخته بودند که تحولات اوکراین باعث رشد مطالعات درباره آنها خواهد شد.

در حوزه ساختار نظامی نیز به احتمال فراوان کشورها به‌سمت ایجاد یک ارتش بزرگ شبه‌نظامی درکنار ارتش فعال خود خواهند رفت. هم‌اکنون نیز در بسیاری از کشورها، میلیون‌ها تن در ذخیره قرار دارند تا درصورت لزوم به ارتش فراخوانده شوند. حمله روسیه به اوکراین نشان داد آنچه بیش از پیش به کار یک کشور می‌آید نیروهای وطنی و داوطلبی هستند که برای دفاع از کشورشان مسلح می‌شوند، چنین نیروهایی به‌شدت موجب تقویت ارتش اوکراین شده‌اند.

2 -جنبه سیاسی

ازنظر سیاسی حمله روسیه به اوکراین باعث تقویت ائتلاف‌های نظامی و سیاسی غرب در اطراف روسیه می‌شود. این ائتلاف‌ها پیش از این به‌دلیل ضعف آمریکا دچار واگرایی شده بودند. تهاجم روسیه به اوکراین با تضعیف دولت‌های کوچک اروپایی شرقی باعث وابسته‌تر شدن آنها به آمریکا می‌شود، گرچه همزمان با تضعیف آنها نیروهای نزدیک به روسیه نیز در این کشورها قدرت می‌گیرند.

روسیه درکنار حمله به اوکراین خواستار عقب‌نشینی ناتو از شرق اروپاست. به‌نظر می‌رسد مسکو قصد چنین موضع به‌شدت بالایی را از این‌رو اتخاذ کرده تا بتواند غرب را به رضایت دربرابر اقداماتش در اوکراین وادار کند؛ با این‌حال به ظن قوی مسکو همچنان در سطوحی به اعمال فشار بر کشورهای عضو ناتو در شرق اروپا خواهد افزود. یک احتمال قوی در اینجا آن است که به‌دلیل تفاوت این کشورها با اوکراین به‌جهت عضویت‌شان در ناتو، روسیه به‌سمت افزایش نفوذ در غرب آسیا حرکت کرده و حضور نظامی خود در سوریه را برای انجام تحرکات موردنظرش تشدید کند.

3 -وجوه اقتصادی

روسیه و اوکراین هردو جزء بزرگ‌ترین صادرکنندگان گندم جهان هستند و جنگ میان آنها باعث ایجاد تردیدهایی در بازار مواد غذایی شده است. تولیدات کشاورزی روسیه و اوکراین درکنار یکدیگر تقریبا یک‌سوم از بازار گندم، ۸۰ درصد از بازار روغن آفتابگردان و ۱۹ درصد بازار ذرت دنیا را پوشش می‌دهند.  درگیری میان این دو کشور قطعا آسیب‌های بلندمدتی را به بازار جهانی محصولات کشاورزی و صنایع غذایی وارد می‌آورد. هم‌اکنون نیز باوجود فرا نرسیدن تاثیرات عملی جنگ به بازار، هراس از آینده تامین مواد غذایی باعث افزایش قیمت آنها شده است.

 تهدیدات ایران

تحولات ایجادشده به‌دنبال جنگ در اوکراین تاثیراتی را نیز متوجه ایران خواهد ساخت، تغییراتی که این جنگ در جهان به‌ویژه در محیط پیرامونی ایران ایجاد می‌کند، ایران را ناگزیر خواهد ساخت تا برنامه‌ریزی‌های خود را به‌روز کند.

1 -ایران و حوزه نظامی

در حوزه نظامی با افزایش حضور ناتو در شرق اروپا و تقویت استعداد ارتش آمریکا در این مناطق، ایران نیز تحت تهدید این کشور و سازمان ناتو قرار خواهد گرفت و باید به‌سمت تقویت نفوذ منطقه‌ای خود و مسلح‌سازی سطح بالاتر کشورهای محور مقاومت به‌ویژه ازلحاظ پدافند هوایی بپردازد.  اگر آمریکا در کشورهای شرق اروپا به بهانه مقابله با روسیه، موشک‌های کروز و بالستیک میانبرد نصب کند، این تسلیحات امکان استفاده علیه ایران را نیز خواهند داشت. از این‌رو تهران باید جدای از ادامه پیشرفت‌ها در حوزه موشک‌های بالستیک تاکتیکی برای هدف قرار دادن دشمن در غرب آسیا، به‌سمت توسعه موشک‌های بالستیک میان‌برد گام برداشته و همزمان برد آنها را نیز افزایش دهد.  رومانی که از گذشته محل استقرار رادارهای هشدار زودهنگام ناتو بوده، براساس شواهدی احتمالا به محل استقرار موشک‌های کروز آمریکا نیز تبدیل شده و روسیه در هفته‌های اخیر تلویحا چنین موضوعی را تایید کرده است.  به‌جز رومانی احتمال می‌رود آمریکا تسلیحاتش را در کشورهای دیگر اروپای مرکزی و در آلبانی نیز مستقر کند. در میان این کشورها، رومانی نزدیک‌ترین کشور به غرب آسیا است که تقریبا ازنظر هوایی 2000 کیلومتر با ایران فاصله دارد. اگر موشک‌های بالستیک ایران دقیقا منطبق‌بر مرزهای کشور به‌سمت رومانی شلیک شوند، باز قادر به پوشش تمام محدوده سرزمینی این کشور نیستند؛ چه اینکه ازلحاظ نظامی تهران باید قادر باشد از عمق خاک خود به‌سمت اهداف متخاصم موشک پرتاب کند. باید درنظر داشت درصورت استقرار سامانه‌های تهاجمی ناتو در رومانی، این سامانه‌ها قادر به هدف قرار دادن اهدافی تا عمق حداقل یک هزار کیلومتری داخل ایران خواهند بود. از این‌رو ایران تنها برای هدف‌گیری مواضع تهاجمی ناتو به رومانی و پوشش تمام خاک این کشور نیاز به موشک‌هایی با برد 3500 کیلومتر دارد. تهران اگر بخواهد از عمق خاک خود اروپای مرکزی و کشوری مانند آلبانی در بالکان را نیز زیر پوشش خود بگیرد، به موشک‌هایی با برد 4000 تا 5000 کیلومتر نیاز دارد.  تهران برای شدت بخشیدن به قدرت آتش خود و لزوم نیاز به کاهش هزینه‌ها باید به‌سمت توسعه موشک‌های کروز و پهپادهای انتحاری برد بلند نیز حرکت کند. درکنار تقویت توان موشکی ایران، تهران باید کشورهای متحد خود را نیز به تسلیحاتی تهاجمی ولی ارزان‌قیمت مسلح کند تا در آینده‌ای نزدیک قادر به موازنه‌سازی متناسب با توسعه اقدامات تهاجمی ناتو باشد.  ایران همچنین باید در بخش نیروهای دفاع مردمی خود تغییراتی به‌وجود آورده و به‌جای کمیت‌بخشی به آنها، یگان‌های بزرگ کیفی نیز تشکیل دهد. چنین اقدامی باید در کشورهای متحد ایران نیز صورت گیرد.

2 -ایران و حوزه سیاسی

گسترش ناتو در شرق، به هر بهانه درست یا غلطی، یک تهدید واقعی علیه ایران است. درحالی‌که ناتو از حضور کشورهای قدرتمند و ثروتمندی بهره می‌برد، افزایش انسجام آن و تهاجمی‌تر شدنش باعث می‌شود هزینه‌های مقابله با آن افزایش یافته و امکان مهار موثر آن نیز کاهش یابد. از این‌رو تهران در فضای پس از جنگ اوکراین و تهاجمی‌تر شدن ناتو، راهی به‌جز تقویت اتحادهای شرقی خود ندارد. اتحاد با کشورهای شرقی باعث می‌شود تهران ضمن دسترسی به تسلیحات جدید با هزینه‌ای بسیار کم، از اطلاعات آنها درباره ناتو نیز بهره گیرد. ازسوی دیگر هماهنگی قدرت‌های شرقی و تشکیل یک صف متحد درمقابل غرب، امکان مهار اقدامات تهاجمی این جبهه را میسر می‌کند.

3 -ایران و حوزه اقتصادی

تنش‌های روسیه و غرب باعث شده تا قیمت نفت افزایش یابد؛ این مساله خود می‌تواند منجربه کاهش اثرگذاری تحریم‌ها علیه ایران شود، زیرا با بروز نگرانی نسبت‌به تامین انرژی، کشورهای جهان ریسک بالاتری را برای خرید آن قبول خواهند کرد؛ امری که می‌تواند منجربه افزایش خرید نفت ایران شود.  با این‌حال یک فریب بزرگ، تلاش اروپا برای خرید گاز ایران است. این اقدام ازلحاظ کلی به‌دلیل نیات سیاسی غرب نه امکان‌پذیر است و نه در زمان کوتاهی میسر خواهد بود، بلکه تنها باعث ایجاد گسست میان قدرت‌های شرقی می‌شود. ایران اگر قصد صادرات بلندمدت گاز خود را داشته باشد، شبه‌قاره هند شامل دو کشور هند و پاکستان، چین، ترکیه و کشورهای عربی منطقه، مشتریان دست‌به‌نقدتر و صادق‌تری در این‌باره هستند.  به‌جز حوزه انرژی در بحث تامین مواد غذایی نیز ایران باید به‌دلیل احتمال تلاطم در بازارهای جهانی نسبت‌به ایجاد امنیت در مواد اساسی مانند گندم چاره‌اندیشی کند. در شرایط بحرانی سرمایه‌گذاری برای افزایش تولید گندم و کاهش برخی از محصولات دیگر در داخل کشور عاقلانه جلوه می‌کند. همچنین تهران باید در حوزه «کشت فراسرزمینی» تلاش بیشتری کرده و در برخی کشورهای دارای ثبات و همچنین کشورهای منطقه سرمایه‌گذاری کند. کشورهایی مانند پاکستان، قزاقستان و حتی عراق در منطقه گزینه‌های خوبی برای پیگیری کشت فراسرزمینی هستند. در حوزه فرامنطقه‌ای نیز کشورهای آفریقایی و برزیل مناسب به‌نظر می‌رسند. درحال حاضر واردات محصولات کشاورزی برزیل ازسوی ایران به سالانه میلیاردها دلار می‌رسد.

در همین رابطه مطالب زیر را بخوانید:

6 نکته مهم پیرامون تحولات جدید اوکراین

مصائب کی‌یف (لینک)