تاریخ : Mon 07 Feb 2022 - 00:08
کد خبر : 69180
سرویس خبری : فرهنگ و هنر

جذاب یا واقعی؟ اتفاقا مساله این است

نگاهی به مرز و حدود وفاداری به تاریخ در درام و نقش زنان به بهانه «هناس»

جذاب یا واقعی؟ اتفاقا مساله این است

حتما بین مریلا زارعی و شهره پیرانی (همسر داریوش رضایی‌نژاد) تفاوت‌های زیاد ظاهری و رفتاری وجود دارد اما مخاطب سینما می‌پذیرد که قرار نیست یک مستند درباره شهید را ببیند و احتمالا هم با کاراکتر مریلا زارعی ارتباط برقرار می‌کند.

سیدمهدی موسوی‌تبار، خبرنگارگروه فرهنگ: «تاریخ اگر قرار باشد عینا تکرار شود، جذاب است؟»، «مستند برای پرکردن خلأ واقعیت محوری در هنرهای تصویری آمده است؟»، «در ارائه تصویر شخصیت‌های تاریخی معاصر و قدیمی چه میزان اختیار وجود دارد؟» این سوالات و بیشتر از اینها محدود به سال‌های اخیر و تب داغ ساختن سریال‌های تاریخی نیست. شاید اصلا ریشه مشکل در این باشد که تاریخ یک پدیده قدیمی و سینما یک اختراع جدید است. اشکال البته جای دیگری هم دیده می‌شود؛ جایی که پیوند این دو به نظر سخت می‌آید. وقتی تاریخ، خود را علم بداند و سینما هنر، معلوم است که ارتباط این دو شرایط مطلوبی نداشته باشد. رابطه تاریخ و هنر، شبیه جن و بسم‌الله نیست اما لیلی و مجنون‌وار هم نیست. تاریخ ظاهرا و فارغ از تحریفات احتمالی با واقعیت کار دارد و هنر با تخیل و زیبایی و خلاقیت. سینما وظیفه و شاید اختیار دارد یک امر یا اتفاق کوچک را بزرگ نشان بدهد و برعکس، اما تاریخ چنین وظیفه و اجازه‌ای ندارد. درباره وفاداری به تاریخ و حد و مرزش بارها صحبت شده و کسی هم نتوانسته نگاه و نظرات دیگران را کاملا رد یا تایید کند. علم تاریخ می‌گوید در زمان و مکان معین، باید یک شخص، کاری را انجام داده باشد. بدیهی است که مورخ نباید و نمی‌تواند مانند هنرمند یا ادیب به تخیلش اتکا کند.

این مقدمه گفته شد تا برسیم به جایی که متوجه شویم وقتی کارگردانان تاریخی می‌گویند کار ما سخت‌تر است، از چه صحبت می‌کنند. یکی از فیلم‌هایی که در جشنواره امسال حضور دارد و به تاریخ معاصر ما می‌پردازد، هناس ساخته حسین دارابی است. فیلمی که درباره زندگی شهید داریوش رضایی‌نژاد از اولین شهدای هسته‌ای کشورمان است. طبیعتا درباره این شهید از 10 سال گذشته تاکنون اطلاعات زیادی منتشر شده و گفت‌وگوها و کتاب‌هایی هم چاپ شده که به این شناخت کمک شایانی کرده است. حالا و در چنین شرایطی و بعد از یک دهه قرار است فیلم سینمایی این شهید هم ساخته شود.

دارابی در گفت‌وگویش با «فرهیختگان» از اصل و اولویت جذابیت در ساختن این فیلم گفت، و سختی‌هایی که در اقناع دیگران برای پذیرفتن تاثیر و نقش درام وجود داشته است. همیشه کسانی بودند و هستند که معتقدند در ساختن فیلم زندگی شخصیت‌های تاریخی باید واو به واو از دل تاریخ اطاعت کرد و کمی تغییر در داستان یا شخصیت‌پردازی، یک گناه کبیره است. وقتی سریال امام علی(ع) داود میرباقری پخش شد، بسیاری از مورخان به‌درستی اشاره کردند که برخی کاراکترهای این سریال، در متون تاریخی شاید به اندازه دو خط هم نباشند. اما برخی نقش‌های این اثر نمایشی به یکی از چهره‌های مشهور تبدیل شدند و میرباقری در دفاع از این تصمیمش از اهمیت «درام» مایه گذاشت و این‌که برای شنیدن حرف‌های تاریخ باید جذابیت ایجاد کرد.

حالا و بعد از 25سال، یک کارگردان دیگر هم برای دفاع از آنچه در فیلمش به تصویر کشیده، از عنصر جذابیت گفته است. اما مرز این جذابیت‌بخشی کجاست؟ درام قرار است سوار بر تاریخ شود یا برعکس؟ آیا برای جذاب کردن یک شخصیت، اجازه اضافه‌کردن توانایی‌های افراطی به مجموعه توانایی‌هایش را داریم؟ طبیعتا جواب برخی از این سوالات منفی است و برخی دیگر مثبت. اما مهم‌تر از این پاسخگویی، ایجاد یک رابطه عمیق و شفاف بین تاریخ و سینماست. حتما بین مریلا زارعی و شهره پیرانی (همسر داریوش رضایی‌نژاد) تفاوت‌های زیاد ظاهری و رفتاری وجود دارد اما مخاطب سینما می‌پذیرد که قرار نیست یک مستند درباره شهید را ببیند و احتمالا هم با کاراکتر مریلا زارعی ارتباط برقرار می‌کند.

کارگردان هناس برای اینکه مخاطب را پای حرف اصلی‌اش بنشاند، مجبور بوده از بعضی واقعیات شاید کم‌اهمیت بگذرد و خرده‌روایت‌هایی را به آن اضافه کند که به هدف اصلی‌اش یعنی ایجاد جذابیت، کمک کند. امسال فیلم‌های تاریخ معاصر دیگری مانند «ضد» و «دسته دختران» هم در جشنواره وجود دارد که باز هم بحث بین تاریخ و هنر را یادآوری می‌کند. درنهایت اما اینکه تاریخ میهمان سینماست و باید شرایط را بپذیرد یا سینما تازه‌وارد در عرصه حیات است و چاره‌ای جز اطاعت از حرف تاریخ ندارد، مشکلی را حل نمی‌کند. مخاطب باید از فیلم‌های تاریخی لذت ببرد و حرف آن را بشنود؛ دو اصل مهم و اساسی در ارتباط با یک اثر هنری تاریخی.

زنی که مانده

اما هناس به‌جز دخل و تصرف یا ایجاد تغییرات در تاریخ معاصر، نگاه متفاوتی هم به این واقعه داشته است. این‌که مخاطب، فیلم را از زاویه دید یک زن می‌بیند. همسری که می‌دانیم در انتها قرار است بماند و در ابتدا هم چندان با اهداف شوهرش همسو نبوده است. دوستان شهید یا رفته‌ یا منصرف شده‌اند و در چنین فضایی همسر شهید قرار است در یک بستر عاشقانه، ماجرا را جلو ببرد. همسران شهدا یا مادران شهدا به‌دلیل نقش محوری خود در خانه، پس از نبود همسر و حتی در دوران زندگی مشترک و به‌دلیل احتمال وجود خطرات جانی، در شرایط سختی به سر می‌برند. شاید به‌خاطر همین نگاه باشد که دارابی در نشست خبری‌اش به‌صراحت گفت که هناس یک عاشقانه است نه یک فیلم سیاسی یا امنیتی. حتی درصورت عدم تحقق شهادت هم زندگی دانشمندان و خبرگان ما پر از ماجرا و ریسک است. این نگاه در هناس به‌خوبی بیان شده است. مخاطب با شخصیت زن فیلم همراهی می‌کند و می‌داند اوست که قرار است بماند و دخترش را بزرگ کند و اصلا همه نگاه‌ها و امیدها به اوست.

اشتباه بعضی سازندگان فیلم‌های تاریخ معاصر ما در این است که می‌خواهند واقعه سیاسی را اصل قرار دهند و درام برایشان اولویت ندارد و خود را در قامت یک محقق تاریخی می‌دانند و به هم زدن این خط مستقیم را عین خطا می‌دانند. برای شناساندن تاریخ نیاز به جذابیت داریم. جذابیتی که ما را دچار تحریف واقعیات نکند.  

در همین رابطه مطالب زیر را بخوانید:
روایت شهره پیرانی از روز شهادت داریوش رضایی‌نژاد

یک‌ ساعت بعد از ترور (لینک)

 

حسین دارابی، کارگردان فیلم سینمایی «هناس» در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

ناامید کردن مردم، خط قرمز من است (لینک)

 

مجتبی اردشیری/

تغییر ریل سینمای امنیتی (لینک)

 

گفت‌وگوی «فرهیختگان» با سیامک مختاری، کارگردان مستند «بابا آمد»

از روستای آبدانان تا ترور هسته‌ای (لینک)