تاریخ : Wed 02 Feb 2022 - 02:35
کد خبر : 68913
سرویس خبری : فرهنگ و هنر

بازنده در استفاده از کلیشه‌ها

مریم رحمانی:

بازنده در استفاده از کلیشه‌ها

مهدویان در تازه‌ترین اثر خود سعی کرده است ابتدا یک معادله چندمجهولی را برای تماشاگر ایجاد کند تا مخاطب را درپی حل کردن آن با خود به فرازوفرودها ببرد اما خروجی روایت روی یک خط فارغ از این مشخصه ایستاده است.

مریم رحمانی: درهای سالن نمایش کاخ جشنواره باز شد و «مردبازنده» به‌عنوان تازه‌ترین اثر محمدحسین مهدویان در روز اول چهلمین جشنواره فیلم فجر برای اهالی رسانه به‌نمایش درآمد؛ فیلمی که به روایت یک ماجرای پلیسی می‌پردازد و در میان گره‌گشایی از پرونده اصلی، ماجرا یا درواقع مساله بزرگ‌تری را مطرح می‌کند و به این ترتیب کارآگاه یا همان پلیس فیلم به نقش اول قصه تبدیل می‌شود. اینجاست که مردبازنده مهدویان دچار کلیشه‌های تکراری فیلم‌های پلیسی می‌شود؛ تکرارهایی مثل پیدا کردن رد قاتل از روی بوی عطر، دوست یا مقام بالادستی که همه‌چیز را می‌داند و جلوی در مغازه‌ای که آقای کارآگاه می‌خواهد از آن برای پسرش خرید کند، ظاهر می‌شود و یکی، دوجمله کارگشا می‌گوید و با همان جمله‌ها، غیر از بیان توصیه‌های کاری، گره‌های شخصی او را هم باز می‌کند و هوای بعضا گرفته و در لااقل پنج سکانس بارانی شدید که میزانسن فیلم‌ها به‌خصوصی را یادآور می‌شود و... اینها همه کلیشه‌هایی تکراری است که در فیلم مهدویان هم به‌دفعات دیده می‌شود؛ تکرارهایی مثلا از جنس سریال پلیسی پوآرو با همان تاکیدها در موقعیت‌های مختلف. البته استفاده از کلیشه تا حدی می‌تواند به روایت درست داستان کمک کند، مثل حساسیت طبیعی پلیس به بو اما طبیعتا نباید به‌اندازه‌ای زیاد باشد که مخاطب بتواند موقعیت‌های بعدی را حدس بزند.

مهدویان در تازه‌ترین اثر خود سعی کرده است ابتدا یک معادله چندمجهولی را برای تماشاگر ایجاد کند تا مخاطب را درپی حل کردن آن با خود به فرازوفرودها ببرد اما خروجی روایت روی یک خط فارغ از این مشخصه ایستاده است.

فیلم فارغ از پیگیری ماجرای پلیسی‌اش، بالاخره به داخل شخصیت قهرمانش هم نفوذ می‌کند؛ جایی که می‌بینیم آقای کارآگاه یا همان مرد بازنده فیلم مهدویان، در روابط عاطفی با فرزندانش شکست خورده است اما وقتی خبر دستگیری پسرش را در شمال به او می‌دهند، وسط تمام شلوغی‌های کاری تا مازندران می‌رود و آنجا با دیدن صورت سرخ پسرش زدوخوردی حسابی با مامور کلانتری می‌کند و از اینجا قصه شخصی نقش اول مرد فیلم تغییر می‌یابد.

در مورد کیفیت بازی‌ها، از جواد عزتی که نقش مردی ٥٦ ساله را بازی کرده تا مجید نوروزی در انتقال حس اضطراب آن لحظه که دست‌هایش به ریل قطار بسته شده و هرلحظه قطار با سرعت به او نزدیک می‌شود و باید به انتخابی اساسی دست بزند، انتقال احساس و نوع بازی‌ها درست و بجاست و همچنین گریم خوب عزتی که به دیده شدن نقشش هم کمک زیادی می‌کند از دیگر امتیازات این فیلم محسوب می‌شود؛ گریمی که به گفته عوامل برای انجام آن هر روز پنج ساعت زمان صرف می‌شد و بازیگران زن از رعنا آزادی‌ور تا آناهیتا درگاهی و... هم توانسته بودند روایت‌های زنانه فیلم را به‌درستی دربیاوردند.  به‌طورکلی باید گفت بعضی بازیگران این فیلم به‌رغم همبازی بودن در سایر آثار مهدویان سعی کرده‌اند بازی‌های متفاوتی را از خود به نمایش بگذارند که البته تا حد زیادی هم موفق شده‌اند. فیلم به‌لحاظ کیفیت بخش‌های فنی مثل تدوین هم قابلیت اصلاح دارد که این موضوع توسط عوامل در نشست خبری هم گفته شد و سرعت رساندن کار به جشنواره دلیل این اتفاق مطرح شد.

مرد بازنده به‌عنوان هفتمین اثر ثبت شده در کارنامه محمدحسین مهدویان است که از «ایستاده در غبار» سال ١٣٩٤ آغاز می‌شود. حالا باید منتظر ماند و بعد از دیدن سایر فیلم‌های جشنواره، علاوه‌بر مقایسه اثر با سایر آثار این کارگردان، فیلم را با دیگر فیلم‌های حاضر در جشنواره امسال مقایسه کرد.