به گزارش «فرهیختگان»، بانک خصوصی آینده با نزدیک به 82هزار میلیارد تومان، بالاترین رقم زیان انباشته را بین همه بانکهای کشور دارد. این بانک سالها با پرداخت سودهای بالا و دریافت خط اعتباری از بانک مرکزی زنده مانده اما همان سودها امروز بلای جان بانک نیز شده است. در 9ماهه امسال بانک آینده درحالی 19هزار و 431 میلیارد تومان درآمد از تسهیلات اعطایی و سپردهگذاری و اوراق بدهی داشته که در این مدت 33 هزار و 565 میلیارد تومان سود سپرده به سپردهگذاران پرداخت کرده است. بهعبارتی، خالص درآمد این بانک از تسهیلات و سپردهگذاری در 9ماهه امسال منفی 14هزار و 134 میلیارد تومان بوده است. این رقم یا باید از محل سرمایهگذاریها جبران شود یا از جیب مردم و بانک مرکزی.
رقم نزدیک به 82هزار میلیارد تومانی زیان انباشته بانک آینده، معادل یکمیلیون تومان برای هر ایرانی است. ریشه این زیان بزرگ که میتواند مصداقی از اخلال در نظام اقتصادی کشور باشد و باید با عوامل موثر بر آن برخورد جدی شود، به مدیریت ناکارآمد و پر از تخلف این بانک در سالهای ۹۵ تا ۹۷ و ترکیب سهامداران آن برمیگردد که به یک شخص خاص و ذینفوذ وابسته است.
براساس «آییننامه تسهیلات و تعهدات کلان» بانک مرکزی، بانکها تنها میتوانند تا سقف هشت برابر سرمایه خود، تسهیلات کلان بپردازند. اما صورتهای مالی بانک آینده نشان میدهد این بانک با سرمایه 2100 میلیارد تومانی تا انتهای سال 1399 بیش از 112هزار میلیارد تومان «تسهیلات کلان» پرداخت کرده که بیش از 6 برابر سقف قانونی است. بهعنوان نمونه، یکی از این تسهیلات خلاف قانون، مربوط به شرکت مرتبط با ایرانمال بوده است که ۴۰ برابر بیشتر از سقف تعیینشده بانک مرکزی پرداخت شده و از این محل، بانک آینده هماکنون ۴۶هزار میلیارد تومان از شرکت مذکور طلبکار است. البته رقم ابتدایی تسهیلات حدود ۱۷هزار میلیارد تومان بوده اما عدمبازپرداخت، باعث افزایش آن شده است.
براساس دستورالعمل تملک سهام بانکها و موسسات اعتباری غیربانکی، هر شخص حقیقی حداکثر میتواند 10درصد از سهام یک بانک را در اختیار داشته باشد. اما سهامدار اصلی بانک آینده به روشهای مستقیم و غیرمستقیم بیش از 54درصد سهام این بانک را تملک کرده و خود بانک نیز بیش از 25 درصد سهام خود را از طریق شرکتهای زیرمجموعه تملک کرده است. به این ترتیب در طول چندین سال یک شخص واحد تصمیمگیر اصلی در بانک آینده بوده و این تخلف، ریشه دیگر تخلفهای این بانک است. کارشناسان پول و بانک میگویند در همه کشورها به جز ایران اگر بانکی بخواهد سرمایهگذاری در حد ساخت ایرانمال داشته باشد، بانک مرکزی اجازه چنین ریسکی را به یک بانک نمیدهد.
پویا ناظران از کارشناسان اقتصادی درخصوص ایرانمال در صفحه شخصی خود مینویسد: «وقتی یکی از تسهیلات، سهم قابلتوجهی از کل داراییهای بانک را به خود اختصاص میدهد، ریسکی ایجاد میکند که اصطلاحا به آن ریسک تمرکز (Concentration Risk) میگویند. راه اجتناب از این ریسک، متنوعسازی سبد داراییهای بانک است. یعنی بانک باید به تعداد خیلی زیاد، داراییهای به نسبت کوچک داشته باشد، به نحوی که هیچکدام سهم قابلتوجهی از کل داراییها را به خود اختصاص ندهند. اصطلاحا به این اقدام، متنوعسازی دارایی میگویند. یکی از وظایف بانکهای مرکزی، نظارت بر میزان تنوع دارایی بانکها، به جهت اجتناب از ریسک تمرکز در بانکهاست. «ایرانمال» یک نمونه ریسک تمرکز است؛ چراکه چنان سهم عظیمی از دارایی بانک آینده دارد که اگر اتفاقی برای آن بیفتد، سرمایه بانک آینده از بین میرود. در دنیا، پروژههای بزرگ توسط کنسرسیومی از بانکها تامین مالی میشوند تا آن پروژه سهم قابلتوجهی از کل دارایی هیچکدام از بانکها را نداشته باشد. اما بانک مرکزی در دوره ریاست محمود بهمنی اجازه داد یک بانک به تنهایی این پروژه را تامین کند، درنتیجه بعد از آن بانک مرکزی ناگزیر شد - ولو با اکراه – همهجوره با بانک آینده راه بیاید تا مبادا سپرده مردم از بین برود. در هیچ کشوری با اقتصاد مشابه یا بزرگتر از ایران، اجرای چنین پروژهای توسط چنان بانکی قانونی نیست. طی یک دهه اخیر با مدیریت ناکارآمد خود مدیران بانک آینده و نظارت ناکارآمد بانک مرکزی، حالا بانک آینده به نقطه خطرناکی رسیده است.
بانک مرکزی ایران در زمان مدیریت عبدالناصر همتی از آذر سال 1398 مدیریت بانک آینده را برعهده گرفت اما وضعیت بانک نهتنها بهتر نشد، بلکه به سمت قهقرا نیز رفته است. بر این اساس ضروری است وزارت اقتصاد و بانک مرکزی هرچه سریعتر وضعیت بانک را تعیینتکلیف کنند. علاوهبر اینکه لازم است تیم سابق بهطور کامل از مدیریت بانک و شرکتهای زیرمجموعه ازجمله ایرانمال خارج شوند، تیم مدیریتی فعلی نیز باید اقدامات فوریتداری را در دستورکار قرار دهند. در غیر این صورت، باید منتظر اتفاق ناخوشایند باشیم.