تاریخ : Sat 22 Jan 2022 - 00:07
کد خبر : 68204
سرویس خبری : سیاست

بازسازی سرمایه اجتماعی از کرملین تا کرمان

رئیس‌جمهور در روز بازگشت از روسیه به میان مردم سیل‌زده جیرفت رفت

بازسازی سرمایه اجتماعی از کرملین تا کرمان

حضور رئیس‌جمهور در مناطق درگیر با سیل، فارغ از نتایج مثبتی که می‌تواند در حل مشکل مردم کرمان داشته باشد، نشان‌دهنده بازسازی نهاد دولت در دولت سیزدهم و تلاش دولت برای احیای سرمایه اجتماعی خود است.

سیدابراهیم رئیسی، روز گذشته بلافاصله پس از بازگشت از روسیه، به کرمان و مناطق سیل‌زده این استان سفر کرد. آن‌گونه که در رسانه‌های مختلف گزارش سفر منتشر شده، می‌توان استنباط کرد که هدف از این سفر اعلام‌نشده به کرمان بازدید از مناطق سیل‌زده و رسیدگی سریع‌تر به مشکلات مردم است. حضور رئیس‌جمهور در مناطق درگیر با سیل، فارغ از نتایج مثبتی که می‌تواند در حل مشکل مردم کرمان داشته باشد، نشان‌دهنده بازسازی نهاد دولت در دولت سیزدهم و تلاش دولت برای احیای سرمایه اجتماعی خود است. به همین منظور در گزارش امروز «فرهیختگان» قصد داریم با آسیب‌شناسی گذشته، پیامدهای مثبت سفر رئیسی در میان افکار عمومی را جزئی‌تر مورد بررسی قرار دهیم.

۱-در چند سال گذشته انباشت حجم عمده‌ای از مشکلات ناشی از تحریم‌ها و ناکارآمدی دولتمردان باعث شده است نگاه مردم به کارآمدی نهاد دولت تا حد زیادی تغییر و تقلیل پیدا کند. در این شرایط علاوه‌بر موارد ذکرشده برخی رفتارهای بیرونی و اجتماعی مسئولان نیز به‌عنوان کاتالیزگر در کاهش سرمایه مردمی نهاد دولت موثر بوده است، به‌عنوان مثال در بسیاری از بحران‌هایی که کشور در 4 سال گذشته با آن روبه‌رو بوده، کنشگری دولتمردان وقت و شخص رئیس‌جمهور بسیار منفعلانه بوده، به‌نحوی که عملا میان آنها به‌عنوان مسئول و مردم عادی در حل مشکلات هیچ تمایزی نمی‌توان قائل شد. برای گزاره‌ای که طرح شد مثال‌های مصداقی متعددی وجود دارد، مثلا فروردین‌ماه سال 98 مردم برخی استان‌های کشور مانند استان گلستان و خوزستان با چالش سیل و از بین رفتن منازل و زمین‌های کشاورزی خود روبه‌رو بودند. در این شرایط بحرانی حداقل توقعی که از یک مسئول می‌رفت حضور در میان مردم و بررسی راهکارهای مدیریت بحران سیل در کوتاه‌مدت است، اما این اتفاق نه‌تنها در سیل 98 رخ نداد بلکه در تمامی جلسات مدیریت بحران گلستان استاندار وقت این استان به‌دلیل حضور در سفر خارج از کشور غایب جلسات بود.

مشابه چنین اتفاقی را چند ماه دیگر در ماجرای اعتراضات بنزینی آبان‌ماه نیز شاهد بودیم. در این واقعه تلخ قیمت بنزین یکشبه و بدون اطلاع‌رسانی مناسب سه‌برابر افزایش پیدا می‌کند، از جایی که این افزایش قیمت ناگهانی باعث ایجاد شوک به معیشت مردم و چندبرابر شدن قیمت‌ها می‌شد، مورد اعتراض بخشی از دهک‌های پایین جامعه قرار گرفت. در روزهای پرالتهاب آبان 98 مردم معترض در خیابان‌ها توقع دریافت یک پاسخ مستدل از سوی مسئولان در توضیح چرایی افزایش سه‌برابری قیمت بنزین را داشتند اما این امر نه‌تنها رخ نداد بلکه روحانی، رئیس‌جمهور وقت به‌عنوان بالاترین مسئول اجرایی کشور در واکنش به گرانی بنزین تنها اظهار داشت: «من هم مثل شما روز جمعه متوجه شدم که بنزین گران شده است!»

بیان این اظهارات غیرمسئولانه از سوی روحانی، در بحران آبان 98 بخش عمده‌ای از معترضان را به این نتیجه رساند که اساسا نهاد دولت در حل بحران‌ها کارآمد نیست. همین گزاره مهم‌ترین عامل در ناامید کردن مردم از بهبود اوضاع‌شان در آینده لااقل تا پایان دولت دوازدهم بود.

۲-در 8 سال دولت روحانی ناکارآمدی دولتمردان وقت و بی‌عملی آنها در حل مشکلات مردم بیشترین تاثیر منفی را بر سرمایه اجتماعی دولت دوازدهم گذاشت؛ اما به‌هرحال بخش مهمی از مردم نیز به‌واسطه این بی‌عملی‌ها اساسا به کارآمدی نهاد دولت فارغ از اینکه چه شخصی سکاندار آن است، ناامید شدند.

این ناامیدی باعث شد بزرگ‌ترین چالش داخلی سیدابراهیم رئیسی در آغاز به‌کار دولت سیزدهم مساله احیای سرمایه اجتماعی و بازسازی نهاد دولت بعد از بی‌دولتی‌های چهار سال اخیر باشد. رئیسی و اعضای دولتش در 5 ماه گذشته برای ترمیم چهره دولت در میان افکار عمومی اقدامات خوبی انجام داده‌اند، به‌عنوان مثال پیش از آغاز به‌کار رسمی فعالیت کابینه از سوی دفتر رئیس‌جمهور منتخب سازوکاری طراحی شد تا نظرات کارشناسان و کنشگران سیاسی مختلف درخصوص وضعیت کنونی کشور و راه‌های برون‌رفت از چالش‌ها گرفته شود. در این سازوکار سعی شد به‌صورت حداکثری نظرات تمامی دغدغه‌مندانی که حتی کوچک‌ترین قرابت فکری با دولت کنونی ندارند نیز مانند احمد زیدآبادی، غلامحسین کرباسچی، جواد امام و... گرفته شود. علاوه‌بر این مورد برجسته‌ترین کنش دولت در بازسازی افکار عمومی مربوط می‌شود به حضور بی‌واسطه رئیس‌جمهور و اعضای کابینه در میان مردم و شنیدن بدون واسطه دغدغه آنها. این حضورهای بدون واسطه تنها خلاصه به زمانی که مردم دچار یک بحران در زندگی خود شده‌اند، مانند سیل اخیر کرمان یا حتی پیش‌تر از آن، سیل لرستان نمی‌شود، بلکه در سایر وجوه نیز شاهد حضور دولتمردان در میان مردم و قشرهای جامعه بوده‌ایم، مانند حضور‌های سرزده معاون‌اول رئیس‌جمهور در بازار تهران یا جلسات متعدد رئیسی و اعضای کابینه با نخبگان قشرهای مختلف جامعه مثل دیدار با اقتصاددانان، دانشجویان و... .

موارد ذکرشده در بیان عملکرد مثبت دولت سیزدهم به این معنا نیست که کار کابینه در احیای نهاد دولت در ایران به اتمام رسیده، بلکه هنوز تا رسیدن به نقطه مطلوب و کم کردن فاصله میان جامعه متکثر ایرانی و نهاد دولت راه بسیار است. از طرفی اگر همین حضور بدون واسطه در میان مردم منتج به خروجی مناسب و ملموس در زندگی قشرهای جامعه در کوتاه‌مدت نشود، این اقدامات مثبت نیز از جایی به بعد به ضد خود تبدیل می‌شود و افکار عمومی از آن نه‌تنها برداشت مثبت نخواهد داشت بلکه این سفرها را بدون فایده و اقدامی ویترینی و تبلیغاتی از سوی دولت قلمداد خواهدکرد.

در همین رابطه مطالب زیر را بخوانید:

چرا سفر رئیسی به روسیه یک نقطه‌عطف در روابط شرقی به‌حساب می‌آید؟

تثبیت جبهه شرق (لینک)

 

ناصر ایمانی، تحلیلگر مسائل سیاسی در گفت‌وگو با «فرهیختگان» مطرح کرد

سفر رئیسی به مناطق آسیب‌دیده؛ لازمه‌ ترمیم سرمایه اجتماعی (لینک)

 

ذبیح‌الله اعظمی‌سارویی، نایب‌رئیس مجمع نمایندگان استان کرمان در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

رئیس‌جمهور با این سفر غافلگیرمان کرد (لینک)