ابوالقاسم رحمانی - فاطمه مرادیان، گروه جامعه: حقیقت ماجرا اینکه شاید برای خبرنگارها، خصوصا آنهایی که روزانه موضوعات مختلفی را بررسی میکنند و درباره مسائل گوناگونی مینویسند، اینکه بهصورت پیاپی در گیر و دار یک حوزه باشند، اصلا خوشایند نباشد، مثل چند گزارش اخیر ما در صفحه اجتماعی «فرهیختگان» که اکثرا مربوط به حوزه محیطزیست است اما استثنائا من خوشحالم، خصوصا وقتی این نوشتنها نشاندهنده دغدغه و گامی بهسمت جلو باشد. در ماهها و سالهای گذشته هم نوشتن از محیطزیست بود اما دولت قبلی آنقدر افتضاح زیستمحیطی بالا آورده بود که نوشتنها همه و همه افسوس و گلایه بود از آسیبهایی که به محیطزیست کشور وارد میشود و بلایی که بر سر مردم میآید. از مقدمه کم کنیم، به اصل مطلب برسیم، حین نوشتن از ماجرای نامههای پیاپی سلاجقه به معاون رئیسجمهور و بعد هم رئیس مجلس و بعد از گفتوگوی مفصلی که با عیسی کلانتری رئیس سابق سازمان حفاظت محیطزیست درباره اقداماتی که در این حوزه در دوران مسئولیتش داشت و بررسی شرایط زیستمحیطی کشور، ماجرای انتقال آب دریای عمان به سیستانوبلوچستان و تصویب طرح این انتقال در مجلس شورای اسلامی خبرساز شد. ناظر به همین مساله چندخطی درباره انتقال آب از دریا و چالشهایی که میتواند داشته باشد و همچنین این طرح نوشتیم. یکی از اصلیترین مسائل پیرامون انتقال آب از دریا به داخل کشورها، هزینه تمامشده این انتقال و هزینه آبی است که به دست مردم یا حتی بخش صنعت میرسد. همواره اجرای چنین طرحهایی را به همین خاطر یعنی هزینه بالا، در کشورهای متمول حاشیه خلیجفارس شاهد بودیم و حالا اجرای آن در ایران، بعد از سالها کشمکش؛ باید دید چطور پیش خواهد رفت.
انتقال آب از دریای عمان به سیستان و بلوچستان؛ نمایندگان موافق و مخالف چه میگویند؟
در نشست علنی هفتم دی امسال، مجلس شورای اسلامی بررسی گزارش کمیسیون عمران در مورد کلیات طرح انتقال آب از دریای عمان به استان سیستانوبلوچستان در دستورکار صحن علنی مجلس قرار گرفت. نمایندگان با ۲۱۰ رای موافق کلیات این طرح را به تصویب رساندند. البته در جلسه 22 دیماه این طرح با ۱۷۰ رای موافق، ۳۱ رای مخالف و ۷ رای ممتنع از میان ۲۲۷ نماینده حاضر طرح انتقال آب از دریای عمان به سیستانوبلوچستان را تصویب و نهایی کردند اما در جلسه 7 دی، موافقان و مخالفان ایرادات و دفاعیات خود را درباره این طرح بیان کردند که مرور آنها خالی از لطف نیست. علی باباییکارنامی بهعنوان مخالف اول کلیات این طرح با بیان اینکه این استان محروم است و باید با اولویت نسبت به سایر مناطق محروم درباره آن تصمیمگیری شود، گفت: «این طرح نیازمند میلیاردها تومان اعتبار است و بحث میان اصفهان، خوزستان و سایر استانها در حوزه آب بسیار جدی است. ضمن اینکه اصل تامین آب برای مناطق محروم نباید مورد سوءاستفاده قرار گیرد. شورای عالی امنیت ملی، شورای عالی آب و کمیسیونهای تخصصی باید با آمایش سرزمینی به فکر ۱۰ سال آینده کشور باشند و باید اصل ۴۳ قانون اساسی رعایت شود تا نگاه عادلانه در استانها شکل گیرد.» بعد از او، محمدتقی نقدعلی نیز بهعنوان دومین مخالف کلیات این طرح با تاکید بر اینکه انتقال آب از عمان به سیستان اشتباه است، گفت: «بسیاری از طرحها و لوایحی که امضا میکنیم در اولویت نیستند. سیستان محروم نباید تشنه بماند اما باید توجه شود امروز مساله آب فقط مربوط به برخی استانهای خاص همچون سیستانوبلوچستان، خوزستان، سمنان و استانهای مرکزی نیست، بلکه موضوع کل کشور است.» درمقابل اما موافقان نظرات دیگری داشتند؛ حبیبالله دهمرده، نماینده مردم زابل، زهک، هیرمند و نیمروز و هامون در مجلس شورای اسلامی مطرح کرد: «هرسال تقریبا چهارمیلیارد مترمکعب آب آورده داشتیم اما امسال یک مترمکعب هم نداریم. یک قطره آب هم به سیستان نمیآید و مردم از استان کوچ میکنند؛ چراکه آب شرب ندارند. تمام نقاط ایران میتوانند از دریای عمان استفاده کنند و این مشکل زیستمحیطی و کمبود آب ایجاد نمیکند و دنیا از این دریا برداشت میکند ولی ما خودمان، خودمان را از آن محروم کردهایم. چارهای جز انتقال آب از دریای عمان نمیماند و راه و گزینهای دیگر وجود ندارد، از شما درخواست دارم تا این طلسم آب یکبار برای همیشه شکسته شود.» بعد از دهمرده سیدمحمد پاکمهر در موافقت با طرح انتقال آب از دریای عمان به سیستانوبلوچستان، گفت: «با موضوع انتقال آب بهشدت موافقیم نهفقط برای این استان، بلکه برای بسیاری از استانهایی که دچار بحران آبی شدهاند که اینها کم نیستند. در سالهای گذشته ذخایر آبی حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد بوده است اما درحالحاضر زیر ۵۰درصد هستند. بحران کمآبی بحران بسیار حادی است، نهتنها برای مصارف کشاورزی و صنعت که امروزه با بحران کمآبی برای آب شرب هم مواجهیم. بحث انتقال آب از دریای عمان برای بسیاری از استانهای جنوبی و مرکزی کشور راه نجات مردم از تشنگی است. امیدوارم همه همکاران با این طرح موافقت کنند.» درنهایت همانطور که گفتیم این طرح 22 دیماه تصویب و نهایی شد و حالا وزارت نیرو با همکاری وزارت صنعت، معدن و تجارت و با استفاده از توان معاونت علمی ریاستجمهوری مکلف شده زمینه سرمایهگذاری داخلی یا خارجی را برای برداشت آب، نمکزدایی، انتقال آب و استفاده از نمکها و فلزات باقیمانده از دریای عمان فراهم کند.»
انتقال آب از دریا، موثر اما گران
ماجرای انتقال آب از دریا به مناطق داخلی کشور، همواره حاشیههای زیادی را داشته است؛ چراکه هر دو دسته موافق و مخالف آن، ادعاهای قابلنقضی را بیان میکنند و سوای این چون تجربه خاصی هم در این زمینه نداریم یا بهتر بگویم تجربه موفقی را شاهد مثال نداریم، نمیتوان به آن استناد کرد. با همه این اوصاف اصل ماجرا همان مسالهای است که در ابتدای گزارش به آن اشاره کردم؛ هزینه بالای انتقال آب از دریا به سایر نقاط کشور همواره از مهمترین دلایل عدم اجرای چنین طرحهایی بوده است. حتما خاطرتان هست و اگر نیست، یادآوری میکنیم که یکی از پرحاشیهترین طرحهای انتقال آب از دریا طرح انتقال آب دریای خزر به سمنان بود که مقاومتهای جدی استانی و مخالفتهای جدی از سوی فعالان محیطزیستی را بهدنبال داشت و البته هیچوقت هم اجرایی نشد. خاطرم هست در دوران ریاست عیسی کلانتری در سازمان حفاظت محیطزیست این مساله خیلی داغ شد و گویا وزارت نیرو هم در اجرایی کردن این پروژه بسیار مصر بود. اما تا الان که این کلمات را پشت سر هم ردیف میکنم حتی یک متر از این طرح پیش نرفته و کلنگی بر زمین نخورده است. چرا؟ چرایی این را از زبان کلانتری بخوانیم بهتر است، زیرا عدهای گمان میکردند این طرح مجوز زیستمحیطی ندارد و اصلا این موضوع مانع اجرای آن شده است اما اصل ماجرا چیز دیگری است. او در این باره به «فرهیختگان» گفت: «انتقال آب خزر به سمنان نه زمان حسن روحانی اتفاق افتاد و نه زمان محمود احمدینژاد. من با احمدینژاد میانه خوبی ندارم اما باید صادقانه پاسخ بدهم. این طرح را دولت خاتمی تصویب کرد که رئیسجمهور هم سمنانی نبود، منتها مجریان مشکل زیستمحیطی آن را حل نمیکردند. ما گفتیم مشکلی نیست و از خزر آب را انتقال دهید، چون از سهمیه خود بیشتر آب وارد دریای خزر میکنیم. در استان گیلان حق داریم 40 درصد آب تجدیدپذیر را استفاده کنیم، 13 درصد بهره میبریم، یعنی 27 درصد آب گیلان را بیش از مسائل زیستمحیطی وارد دریای خزر میکنیم. دو درصد را میتوانیم از جای دیگر برداریم. اما اتفاقی که افتاد این بود وزارت نیرو چون نمیخواست اجرا کند -و موظف بود اجرا کند- گفت محیطزیست مجوز نمیدهد. ما گفتیم مجوز ما این و شرایط چنین است که عمق آبی را که میخواهید برداشت کنید، مشخص است. در عمق 20 متری باید آب برداشت کنید، به عمق 30 متری باید آب را بازگردانید. دیگری مقدار سرعت برداشت آب بود و دیگری محل انتقال بود. اجازه نمیدهیم برای انتقال لوله آب جنگل را برداشت کنید و درختان را از بین ببرید باید از مسیر لوله گاز منتقل کنید که درختان جنگلی بریده نمیشد. مجوز را سهسال است صادر کردهایم ولی یک قدم برنداشتهاند؛ چراکه توجیه اقتصادی ندارد. پیمانکاران و مشاوران در وزارت نیرو بهجای کار اجرایی سیاستگذاری میکنند. آنجا نفوذ زیادی دارند و از قدیم چنین بوده است. در همین پروژه انتقال آب دریای خزر به سمنان از زمانی که مجوز دادهایم کاری انجام نشده است، قبلا پشت محیطزیست پنهان میشدند که ما مجوز نمیدهیم، چون برداشت آب سالی 200 میلیون مترمکعب است از استان گیلان سالانه نزدیک به یکونیم میلیارد مترمکعب آب مازاد بر سهمیه وارد خزر میکنیم. جا داریم که برداشت کنیم ولی ضوابط برداشت چنین است، ضوابط را رعایت کنید. دیدند اگر بخواهند به 30-20 متر برسند باید سه کیلومتر در داخل دریا لولهگذاری کنند و قیمت آب مترمکعبی 100 هزار تومان تمام میشود و چون بخش خصوصی سرمایهگذاری میکند، صرفه اقتصادی ندارد. بهانه زیستمحیطی از دولتها گرفته شد و میدانستیم اینطور میشود ولی وزارت نیرو پشت محیطزیست پنهان شده بود. الان سهسال است که مجوز صادر شده و یک قدم برداشته نشده است.»
انتقال آب عمان به سیستان انتقال بینحوضهای محسوب نمیشود
ناظر به همین مساله و سوای اظهارات نمایندگان و تجربیات سابق گفتوگویی با کارشناسان و فعالان محیطزیست انجام دادیم. در ابتدا محمدرضا محبوبفر، کارشناس و پژوهشگر محیطزیست و توسعه پایدار با استقبال از تصویب این طرح به «فرهیختگان» گفت: «انتقال آب دریای عمان به سیستانوبلوچستان انتقال آب بینحوضهای محسوب نمیشود و یکی از اقدامات بسیار خوبی است که انجام شده است و خیلی از کشورهای خاورمیانه از این فرآیند استفاده میکنند؛ یعنی آب دریا را شیرین میکنند و در اختیار ساکنان و مجاوران منبع آبی قرار میدهند. مشکل از اینجا ناشی میشود که آب دریای عمان و خلیجفارس که صدها کیلومتر یعنی بیش از هزار کیلومتر لولهگذاری میشود و به مرکز کشور انتقال مییابد، جاهایی همچون یزد، کرمان و اصفهان است، ولی این انتقال آب به سیستانوبلوچستان انتقال آب بینحوضهای نیست و سازمان حفاظت محیطزیست و آقای سلاجقه، رئیس سازمان محیطزیست از این مساله حمایت میکند و اتفاقا روسای قبلی هم از این مساله حمایت کردند. زودتر از اینهاباید اقدام میشد که آبشیرینکنهایی درنظر بگیرند و آب دریای عمان را شیرین کنند و در اختیار مردم استان قرار دهند. وقتی نمکزدایی میشود فاضلاب و پسماند واحد شیرینسازی آب باید بهنحوی دفع شود، باید تجهیزات و تکنولوژی در کشور وجود داشته باشد که نمک بهوجود آمده و بقایای آبی که در واحد آبشیرینکن و تصفیهخانه باقی میماند را وارد دریا نکنند. خطر از اینجا نشات میگیرد که فکر میکنم برخی از رایزنیها با دو کشور عربستان و اماراتمتحده عربی ازسوی وزارت نیرو شده که این مساله را حل کنند؛ یعنی خیلی از کشورها در خاورمیانه که ابتدا عربستان و دیگری امارات است، به تکنولوژی شیرینسازی آب و دفع بدون خطر پسماندهای واحدهای آبشیرینکن دست یافتند و برخی رایزنیها در این دولت و دولت قبلی صورت گرفته که این تکنولوژی دراختیار ایران قرار گیرد و مشکل بازچرخانی نمک وجود نداشته باشد که از واحد آبشیرینکن و تصفیهکن وارد دریا شده و موجب شوری دریا شود یا نمک در محیطزیست تخلیه شود و باعث شود زمینها شوره بزند.»
تبدیل محیطزیست به محیط نیست
این کارشناس و پژوهشگر محیطزیست درباره تبعات اجرای نادرست این طرح افزود: «پروژه انتقال آب دریای عمان به استان سیستانوبلوچستان باید در همینجا یعنی محدوده استان سیستانوبلوچستان متوقف شود و از سیستانوبلوچستان اگر فراتر رود و خارج شود انتقال آب بینحوضهای است. چون استان سیستانوبلوچستان یک استان ساحلی است، یعنی حق است که از دریای عمان آب برداشت کند و باید زودتر اتفاق میافتاد، مانند بسیاری از کشورهای دنیا همچون عربستان! اگر این آب خارج از استان سیستانوبلوچستان انتقال یابد، در این صورت انتقال آب بینحوضهای میشود، یعنی از استان خارج میشود، ولی تا زمانی که این آب در استان مورد استفاده قرار میگیرد این حق مردم استان سیستانوبلوچستان است که از این منبع آب سطحی استفاده کنند که ازطریق شیرینسازی و قابلاستفاده کردن آب دریا باشد. اما این نکته را بیان کنم که الان از دریای عمان لولهگذاری برای استان خراسان رضوی شده و از استان خراسان رضوی بهسمت یزد و کرمان رفته است. به این انتقال آب بینحوضهای گفته میشود. این اتفاق الان افتاده و مثلا علاوهبر دریای عمان از خلیجفارس هم قرار است این اتفاق رقم بخورد. درصورتیکه میگوییم خلیجفارس برای استانهایی همچون هرمزگان و بوشهر و خوزستان مورد استفاده قرار گیرد. اما اگر آب را از خلیجفارس به اصفهان یا یزد و کرمان منتقل کنند یا از دریای خزر آب را به سمنان انتقال دهند بینحوضهای است و هر پروژه و طرح عمرانی تحت عنوان انتقال آب، سدسازی و... تعریف شود فاقد مجوز زیستمحیطی و خلاف توسعه پایدار است و باید فعالان محیطزیستی دربرابر این ایستادگی کنند تا دولت مجبور به عقبنشینی شود. الان چیزهایی در دولت جدید و قبلی میبینیم که محیطزیست را تبدیل به محیط نیست کردند. برای استان سیستانوبلوچستان چقدر تالاب هامون باید خشک شود؟ باید زودتر از اینها اقدام میکردید تا آب دریای عمان برای سیستانوبلوچستان استفاده شود.»
هزینه انتقال آب و شیرینسازی آن همانند هزینههای احداث تصفیهخانههای آب است
محبوبفر درباره صرفه اقتصادی این طرح گفت: «هزینه انتقال آب و شیرینسازی آن اگر انتقال آب بینحوضهای نباشد، همانند هزینههای احداث تصفیهخانههای آب است. لولهگذاریهایی که در مناطق شهری و روستایی یک استان صورت میگیرد، هزینه زیادی ندارد که بگوییم نمیصرفد. اینها هزینههایی است که برای احداث واحدهای تصفیهخانه و لولهگذاری در یک شهر و مناطق روستایی و شهرستانهایی که در این استان وجود دارد باید صرف شود. این هزینهها توجیه اقتصادی دارد، اما آنجایی توجیه اقتصادی ندارد که بخواهید آب را از خلیجفارس و دریای عمان شیرینسازی کنید؛ یعنی واحدهای تصفیهخانه آب و شیرینسازی آب احداث کرده و لولهگذاری کنید و بیشتر از هزار کیلومتر لوله بکشید و بخواهید این آب شیرین را منتقل کنید. این هم به صرفه اقتصادی نیست و میتوان گفت شاید حدود 500 هزار میلیارد تومان هزینه لازم است و برای انتقال آب از خلیجفارس یا دریای عمان به مرکز کشور هزینههای بالایی دارد، هم برای احداث آبشیرینکنهای اضافی و هم برای لولهگذاری خطوط هزینههای زیادی دارد و نمیصرفد، ولی اینکه آب را برای یک استان مجاور با منبع آب سطحی مثل دریای عمان یا خلیجفارس استفاده میکنید، تامین مالی امکانپذیر است و با احداث تصفیهخانههای آب و همچنین لولهگذاری در محیطهای یک استان در روستاها و شهرها برابری میکند.»
انتقال آب از دریا؛ گران غیرفراگیر اما اجتنابناپذیر
احد وظیفه، رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی هم پیش از این ماجرا و در گفتوگو با ایرنا درباره اصل انتقال آب دریا به سایر نقاط سرزمین گفته بود: «انتقال آب دریا به شهرهای مرکزی برای برطرف کردن خشکسالی از جنبههای مختلفی قابلبررسی است؛ ایران هماکنون از جهات مختلف با تنش آبی مواجه است، هم مشکل تامین آب شرب در شهرها را داریم هم تامین آب کشاورزی؛ بهخصوص در فلات مرکزی کمبود آب جدی است، بهطوریکه همه از کاهش جدی آبهای زیرزمینی خبر میدهند. برداشت از آبهای زیرزمینی عوارض مختلف بدون بازگشتی ازجمله فرونشست زمین دارد. اینکه راهحل انتقال آب شیرینشده دریا میتواند جایگزین مناسبی باشد و پاسخگوی تنش آبی و نیازهای آتی؟ قطعا خیر، نمیتواند. این طرح حداکثر میتواند یک شهر یا روستا را آبرسانی کند، اما اینکه بهصورت وسیع نیازهای آبی را برطرف کند اینچنین نیست. هزینه تمامشده انتقال آب دریا آنقدر گران است که اگر حتی در بخش کشاورزی هم استفاده شود، موجب گران شدن محصولات کشاورزی خواهد شد، ضمن اینکه حجم آب محدودیت دارد و نمیتواند فراگیر باشد. با اینحال در شرایط تنش آبی تامین آب شرب اولویت است و چارهای جز این نیست که با طرحهای شیرینسازی آب دریا، آب را بهدست مصرفکننده برسانیم. با اینحال توصیه میشود با استفاده از تکنولوژی هزینه تصفیه آب را کاهش دهیم. تامین انرژی از نیروگاههای خورشیدی میتواند منجربه کاهش آلودگی هوا و در درازمدت به ارزانتر شدن این طرح کمک کند. ایران منابع بسیار غنی انرژی خورشیدی برای تولید الکتریسته دارد و اگر بتوانیم آب دریا را با طرحهای شیرینسازی با استفاده از انرژی خورشیدی شیرین کنیم، هم کارآفرینی کردهایم و هم در بلندمدت مقرون بهصرفه خواهد بود و از آلودگی زیستمحیطی ناشیاز سوزاندن سوختهای فسیلی برای شیرینسازی جلوگیری میشود.»
سازمان محیطزیست باید دربرابر این تصمیمات خلقالساعه، ضربالاجلی و انقلابی بایستد
محمد درویش، فعال و پژوهشگر محیطزیست هم در ارتباط با ماجرای انتقال آب دریای عمان به سیستانوسیستان به «فرهیختگان» گفت: «درواقع پروژههایی با این وسعت و ابعاد حتما باید ارزیابی زیستمحیطی داشته باشد تا بتوان درمورد آن قضاوت درست کرد. من چیزی درمورد ارزیابی محیطزیستی این پروژه نشنیدم. اینکه مجلس یک دفعه بگوید ما تصویب کردیم که این کار باید انجام شود یا نشود، یک بدعت خطرناک است و سازمان محیطزیست باید دربرابر این تصمیمات خلقالساعه، ضربالاجلی و انقلابی بایستد؛ یعنی اگر حتی اینکار، کار درستی هم باشد باید ارزیابی محیطزیستی بشود. تمام جوانب آن سنجیده شود، مسیر آن مورد واکاوی دقیق قرار بگیرد و هیچکدام از اینها انجام نشده و ما یکدفعه میشنویم تصویب شد که طرح انتقال آب به سیستانوبلوچستان یا مشهد یا یزد اجرا شود و اینها واقعا میتواند بسیار خطرناک باشد. همین که اعلام میشود فلان منطقه به آب نیاز دارد توجیه نمیکند که ما محیطزیست را دور بزنیم.» درویش درمورد صرفه اقتصادی این طرح گفت: «همه اینها در بحث ارزیابی محیطزیستی دیده میشود؛ یعنی در فرآیند ارزیابی ما شرایط فیزیکی، محیطزیستی، اجتماعی اقتصادی قبل و بعد از اجرای طرح را بررسی میکنیم و درنهایت اگر نتیجه آن مثبت باشد به اجرای طرح توصیه میشود و اگر منفی باشد توصیه میشود که اجرا نشود.» این فعال و پژوهشگر محیطزیست در پاسخ به این سوال که آیا مردم هم از این طرح منتفع میشوند یا نه، گفت: «سابقه خوبی در این مورد وجود ندارد. درحقیقت وقتی به تاریخ ابعاد این پروژههای کلان نگاه میکنیم، همه ضررهایشان بیشتر از سودشان بوده است.»