روزبه دلاور، روزنامهنگار: علی مرادی، رئیس فدراسیون وزنهبرداری روز گذشته حکم بازنشستگیاش را دریافت کرد و دیگر نمیتواند بهعنوان رئیس فدراسیون فعالیت داشته باشد. از او -که از سال ۹۴ و قبلتر و در دهه 80 هم بهعنوان رئیس فدراسیون وزنهبرداری کشورمان بود- میتوان بهعنوان یکی از بادوامترین روسای فدراسیونهای یک رشته ورزشی نام برد اما حالا بهعلت بازنشستگی رفتنی شده و در روزهای آینده وزیر ورزش سرپرستی برای این رشته المپیکی انتخاب خواهد کرد تا مجمع با برگزاری انتخابات، رئیس جدید انتخاب کند. مرادی دوران پرافتوخیزی در وزنهبرداری داشت اما در سالهای اخیر منتقدانش بیشتر از حامیانش بودهاند. برای ارزیابی عملکرد کارنامه ریاست او با دبیر پیشین فدراسیون وزنهبرداری همصحبت شدیم که جزء منتقدان اوست. گفتوگوی «فرهیختگان» با حسین مقامی را بخوانید.
شنیدهاید که علی مرادی از فدراسیون وزنهبرداری رفتنی شده است؟
بله، به او میگویم همین امروز هم اگر برود خیلیها از جامعه وزنهبرداری جواب سلامش را هم دیگر نمیدهند! او میخواست خاطرات بد دهه 80 را پاک کند اما از وقتی رئیس فدراسیون شد بیشتر در حق وزنهبرداری جفا کرد. حسین توکلی و حسین رضازاده چرا باید مربی و رئیس فدراسیون جانبازان و معلولین باشند؟ یا از کوروش مرادی در وزنهبرداری آنچنان که باید استفاده نشد. چرا نباید سهراب مرادی در المپیک حضور داشته باشد؟ اینها جفاهایی بود که مرادی در حق وزنهبرداری کرد.
با اینحال او بهلحاظ مدیریت در وزنهبرداری بیشترین سابقه را بین همتایان خود داشته است. راز ماندگاری مرادی در همه این سالها چه بود؟
او کارمند وزارت ورزش است. مامور بود و در سال ۹۴ برگشت و تا الان هم رئیس فدراسیون است. تفرقه بینداز و حکومت کن جمله معروفی است، دلیل دیگر هم عدمهمبستگی بین خانواده بزرگ وزنهبرداری بود. هیاتها همبستگی نداشتند و هر استان به فکر وزنهبرداری استان خودش بود و بعضی از رئیسهای هیاتها به فکر منافع شخصی خودشان بودند، بهعنوانمثال اسم رئیس هیات بهعنوان مربی تیم ملی رد میشد و بعد از اینکه به مسافرت میرفتند کنار گذاشته میشدند. در فدراسیون مرادی از این امتیازها مشهود بود. رئیس هیات استان بهدلیل تعریف و تمجید از مرادی حق مربی استان خودش را ضایع میکرد و بهعنوان مربی تیم ملی خودش را جا میزد.
اما شما هم بهعنوان منتقد رئیس فدراسیون در وزنهبرداری پست داشتید.
من در استان خودم قزوین فعالیت میکنم و جامعه ورزش این استان به بنده محبت داشتهاند، برای منافع وزنهبرداری در همه ایران منتقد او بودم وگرنه مرادی در سال ۹۸، ۷ یا ۸ ماه مجمع را برگزار نمیکرد تا مرا کنار بگذارند اما مجمع اجازه دخالت به فدراسیون را نداد. او در بعضی استانها تفرقه انداخت و نیروهای خودش را آورد.
از نظر شما عملکرد فدراسیون بهلحاظ جذب منابع مالی چطور بود؟
در اساسنامه نوشته شده وظیفه فدراسیون جذب منابع مالی غیردولتی است. نمیشود دولت هزینهها را بدهد اما دخالتی نداشته باشد. بااینحال فدراسیون یک ریال درآمدزایی نداشته است! فدراسیون برای تیمی که به مسابقات تاشکند اعزام شد با خواهش و تمنا پول جور کرد. اوج هنر مرادی این بود که بگوید فرش خانهام را میفروشم تا تیم را اعزام کنم. سوالی برای ما بهوجود آمده بود که مگر فرش خانه او چقدر قیمت دارد؟ از شوخی گذشته چرا باید تعداد افراد اعزامی بیشتر از شرکتکنندگان باشد؟ بهجای اینکه از دولت کمک بگیرید یا بخواهید فرش خانهتان را بفروشید تعداد انسانهای غیرفنی در فدراسیون را کم کنید. خیلیها در فدراسیون حقوق میگیرند اما حضورشان الزامی نیست. رئیس وقت مجمع آقای علینژاد هم گفته بود 20 تا 30 درصد هزینه این افراد میشود. مرادی اگر بنگاه اقتصادی یا شغلی زده مشکلی نیست. از وزارت ورزش اعتبار نگیرید، خودتان درآمدزایی و هزینه کنید. چرا باید وضعیت اردوی وزنهبرداری در خارج از تهران بهتر از اردوی بیخ گوش فدراسیون باشد و بچهها از بیرون غذا بیاورند؟
کرسیای در فدراسیون جهانی بهدست نیاوردیم. نظر شما در این باره چیست؟
مرادی در دوره قبل که شرکت کرد از دولت و نظام هزینه کرد و گفت گرفتن کرسی بهنفع کشورمان است اما چهاربار رفت و رای نیاورد، چون برای هر پنج پست نام خودش را نوشته بود! اگر کشورهایی که وزنهبرداری ندارند یک نفر برای هر پست نام خودش را بنویسد برای اعضا پذیرفتنی است اما نه برای ایران. آنها میگویند مگر در ایران، انوشیروانی، توکلی و کوروش مرادی و دهها قهرمان دیگر نیستند. آقای مرادی! مگر در ایران قحطالرجال است که فقط اسم خودت را نوشته بودی؟ اگر دلت برای کشور میسوخت باید مثل دبیر در کشتی اسمهای دیگر را میدادی تا بعدها به ایران کمک کنند. مرادی ۱۲ سال دبیر آسیا بوده اما 12 کار برای ایران انجام نداد. همین نشان میدهد که او بهدنبال منافع شخصی بوده است.
رئیس فدراسیون وزنهبرداری اعتقاد دارد منتقدانش باید کسب مقام سومی دختران در جهان را هم ببینند.
آن وقت هم به دختران تبریک گفتم اما این تیم قبل از اعزام در فرودگاه امام خمینی(ره) چهارم بود. میله و وزنه خالی میزدند هم چهارم میشدند، با توجه به تعداد شرکتکننده از کشورمان اما ملاک مدال گرفتن است و نه کسب امتیاز. کشورهای قدرتمند پنج وزنهبردار میآورند و پنج مدال میگیرند، ما 10 وزنهبردار میبریم تا امتیازمان زیاد شود. اینها را مرادی خودش بهتر از همه میداند، چون خودش قهرمان بوده و میداند کیفیت بهتر از کمیت است اما او برای تبرئه خودش این حرفها را میزند. قبلا هم بعد از المپیک و پس از کسب فقط یک نقره وقتی از او پرسیدند به فدراسیون نمره چند میدهی گفت نمره الف. پرسیدند یعنی چند؟ گفت ۱۷ تا ۲۰! پس آن کشوری که مثلا سه شرکتکننده میبرد و سه طلا بهدست میآورد چه نمرهای دارد؟
بهنظر شما برای المپیک پاریس پشتوانهسازی داشتیم؟
بههیچعنوان! وقتی میشود از پشتوانهسازی گفت که مثل سال ۲۰۰۹ یا ۲۰۱۱ نوجوانان و جوانان ۸ طلا و ۶ نقره و 2 برنز گرفتند. بعدها همینها مثل کیانوش رستمی و سعید محمدی برای بزرگسالان افتخار بهدست آوردند. در دوره مرادی چهارسال قهرمان شدند و همه بهدلیل داشتن تعداد شرکتکننده زیاد و کسب امتیاز بود، نه با مدال.
بهنظر شما چرا بعضی از ملیپوشان با این رشته قهر کردند؟
از حافظ قشقایی قهرمان سبکوزن که همین آقایان دوسال مدال نقرهاش را با هیاهو به موفقیت فدراسیون ربط میدادند، مصاحبهای خواندم که گفته بود قصد مهاجرت ندارم اما میخواهم تغییر رشته بدهم و در کراسفیت شرکت کنم. چرا باید سهراب مرادی در زادگاه خودش رکورد بشکند؟ آیا در کشورهای دیگر هم با قهرمانانشان اینطور برخورد میکنند؟ همینها باعث قهر ملیپوشان شده و آنها از وزارت توقع پول و حمایت دارند اما منظور اصلی آنها همین فدراسیون است که باید تامینشان کند.
یکی دیگر از دستاوردهایی که مرادی آن را افتخار وزنهبرداری میداند وزنهبرداری پاک و عدم دوپینگ در این چندساله بوده است. نظر شما چیست؟
در جوانان و نوجوانان که تستشان مثبت درآمده. در خیلی اردوهای داخلی هم که تست مثبت بوده اما صدایش را درنیاوردهاند. کمیته دوپینگ داخلیها را برعهده همان کشور میگذارد و با محرومیتهای بیسروصدا سروته قضیه را هم میآورند. این هم یکی دیگر از بلوفهای فدراسیون است، رئیس کمیسیون پزشکی که خودش را دکتر میداند میگوید در مکمل ماده آلوده پیدا شده اما استرانازول در مکمل پیدا نمیشود، چون قیمتش چندین برابر مکمل است. مثل این است که بگوییم در طلا، نقره ریختیم تا ارزشش بیشتر شود! این حرفها جامعه ورزشی را به خنده میاندازد.
در این سالها وضعیت استانها بهلحاظ تجهیزات چطور بوده است؟
وقتی در تیم ملی مشکل وزنه داریم، وضعیت استانها که دیگر مشخص است! به استانهایی که ارتباط خوب دارند با شعار حمایت از منابع داخلی تجهیزاتی دادند که بیشتر از سهماه دوام نیاورد، چون ورزشکارهای آماتور در استانها مثل حرفهایها درست بلد نیستند از وزنهها استفاده کنند. به بعضی از استانها هم حتی یک کیلو پوست منیزیم ندادند. مرادی در انتخابات ۹۸ میگفت برای ۳۱ استان ۳۱ سالن میسازم اما یک آجر روی ساختمان فعلی فدراسیون اضافه نکرد.
یکی دیگر از انتقادها به فدراسیون قضاوت رئیس در بازیها بود.
چه بگویم، انصافا حق داورها ضایع شد. قبل از شیوع کرونا داورهای ما با حقوق ناچیز قضاوت میکردند، در بسیاری از مواقع هم مرادی یا نایبرئیسش قضاوت میکردند.
به فدراسیون با ریاست مرادی از یک تا 10 چه نمرهای میدهید؟
با ارفاق به او نمره ۲ میدهم. آیتمهای اساسنامه را در نظر بگیریم او در حق مربیان و داورها جفا کرده. درآمدزایی هم که صفر بوده، با در نظر گرفتن همه شرایط تاکید میکنم بنویسید با ارفاق ۲!