احمد ذوعلم، مدیر آ ژانس ادبی دایره مینا: بخش زیادی از کتابهایی که هر سال در کشورهای غیرانگلیسیزبان منتشر میشوند کتابهای ترجمهای هستند. کتابهایی که زبان اصلی نگارششان زبان دیگری است و با سازوکارهای مشخصی به زبان مقصد ترجمه میشوند.
هر ناشر براساس سیاستهای خود در موضوعات و قالبهای مشخص به انتشار کتاب میپردازد. ناشران کوچکتر بهدلیل محدودیتهای مالی و غیرمالی موضوعات و قالبهای محدودتری را انتخاب میکنند. اما ناشران بزرگ و بسیار بزرگ قالبها و موضوعات متنوعتری برای انتشار کتاب دارند.
معمولا ناشران از دو طریق عناوین موردنیاز خود برای ترجمه کتاب را برمیگزینند. یا عناوینی را از میان فهرستهایی که توسط آژانسهای ادبی به آنها ارائه میشود، انتخاب میکنند، یا از طریق دیدهبانهای خود این کار را انجام میدهند. کار دیدهبان (Scout) جستوجو برای کتابهایی است که مناسب انتشار توسط یک نشر است. درنهایت ناشر پس از انتخاب عناوین موردنظر خود برای تعامل با صاحبان حقوق آثار از طریق آژانسهای ادبی با آنها مذاکره میکند.
آژانسهای ادبی چه میکنند؟
آژانسهای ادبی مفصل ارتباطی ناشران با نویسندگان و ناشران دیگر هستند. آژانسهای ادبی یا در فضای داخلی نشر هر کشور برای ارتباط ناشران و نویسندگان داخلی فعالیت میکنند یا در سطح بینالملل برای کمک به ترجمه کتابها در مناطق گوناگون دنیا و به زبانهای مختلف. ما در ایران آژانس ادبی داخلی نداریم و آژانسهای ادبی ایرانی تنها برای خریدوفروش حقوق خارجی کتاب فعالیت میکنند. در کشورهایی که صنعت نشر پیشرفته و حرفهای دارند آژانسهای ادبی از ارکان اصلی صنعت نشر هستند. بهعنوان مثال در آلمان بیش از ۱۰۰ آژانس ادبی فعالیت میکنند. در ترکیه که تعداد عناوین کتب منتشرشده سالانهاش نصف ایران است نزدیک به ۱۵ آژانس ادبی با زمینههای فعالیت مختلف کار میکنند.
آژانسهای ادبی نمایندگی ناشران برای معرفی آثارشان را بهعهده دارند. این نمایندگی با چند عامل محدود میشود. ناشر برای مدت زمان مشخص (مثلا ۳ سال) و برای منطقه زبانی یا جغرافیایی خاص و عناوین کتابهای مشخص نمایندگی خود را در قالب قراردادی با عنوان قرارداد نمایندگی به آژانس ادبی واگذار میکند. البته ممکن است یک آژانس ادبی نمایندگی تمام آثار یک ناشر در تمام مناطق زبانی و جغرافیایی را در بازه زمانی موردنظر عهدهدار شود.
انتخاب کتاب و انتشار آن با چه قواعدی انجام میشود؟
حالا فرض کنید ناشری کتابی را دید و پسندید و علاقهمند شد که آن را ترجمه و منتشر کند. در این حالت پیشنهاد خود برای انتشار کتاب را از طریق آژانس خود و با مشورت او به صاحب اصلی حق کتاب (Right Holder) یا نماینده او ارائه میدهد. به این توجه کنید که صاحب حق اصلی کتاب ممکن است ناشر یا نویسنده باشد. گاهی نویسنده تمام حقوق کتاب خود را به ناشر اصلی خود واگذار میکند. در این صورت ناشر خارجی برای گرفتن امتیاز انتشار آن کتاب باید با ناشر اصلی کتاب مذاکره کند. در موارد بسیاری هم نویسندگان تنها برای انتشار متن اصلی کتاب خود با ناشر قرارداد میبندند و سایر حقوق کتاب را به ناشر واگذار نمیکنند.
ناشر پس از انتخاب کتاب باید پیشنهاد خود درمورد شرایط ترجمه و نشر کتاب را به صاحب حق کتاب ارائه کند. در این پیشنهاد معمولا مواردی مثل عدد سالهایی که ناشر مجاز است کتاب را منتشر کند، سقف تعداد نسخههای مجاز برای انتشار کتاب، قیمت خردهفروشی کتاب، درصد صاحب حق اصلی کتاب از قیمت پشت جلد و... به صاحب حق کتاب ارائه میشود. پس از توافق بر سر موارد مختلف، قراردادی میان ناشر و صاحب حق کتاب با عنوان قرارداد حق امتیاز (Licensing) بسته میشود. این همان قراردادی است که به قرارداد کپیرایت معروف است و در قالب آن صاحب حق اصلی کتاب حق انتشار (Copy Right) اثر خود را برای مدتزمان مشخص و با شرایط معین به ناشر خارجی واگذار میکند.
کتابهای ایرانی چگونه ترجمه و منتشر میشوند؟
آنچه گفته شد، قاعده رایج و پذیرفتهشده در صنعت نشر دنیا برای خریدوفروش حق انتشار کتاب است. قواعدی که یا در قالب معاهدهها و کنوانسیونهای بینالمللی توسط کشورهای مختلف پذیرفته شده یا در طول زمان بهصورت روال حرفهای در میان فعالان صنعت نشر جا افتاده است. شبیه همین قواعد در دیگر بازارهای محتوا مثل فیلم و انیمیشن و... هم حاکم است.
اما انتشار کتاب به زبانهای مختلف همیشه تابع این قواعد نیست و ناشران، نویسندگان و مجموعههای فرهنگی مختلف ممکن است مسیرهای دیگری را برای انتشار کتاب برگزینند. اتفاقی که در سالهای گذشته در صنعت نشر کشورمان زیاد افتاده است.
تاکنون کتابهای زیادی از نویسندگان کشورمان به زبانهای مختلف ترجمه شده است. تجربه نشان داده در جاهایی که کتابی بهدرستی به ناشر خارجی ارائه شده و او کتاب را برای ترجمه و انتشار برگزیده است، نتیجه کار مطلوبتر بوده است. اما آنچه در بسیاری موارد به حبس شدن کتابهای ایرانی و دیدهنشدنشان در بازارهای خارجی میانجامد، ترجمه کتاب در داخل کشور برای یک ناشر خارجی بدون توجه به اقتضائات بازار مقصد و نیز توسط مترجمانی است که زبان اصلیشان زبان کشور مقصد نیست. به این اضافه کنید انتشار یک کتاب توسط یک ناشر داخلی و تلاش برای توزیع آن کتاب در خارج از کشور را! برای درک بهتر این وضعیت بیایید تصور کنیم ناشری از کشور ترکیه علاقهمند است کتابی از یک نویسنده ترک در ایران منتشر کند. قاعدتا مسیر حرفهای این کار گفتوگو با یک ناشر ایرانی و به توافق رسیدن با او برای ترجمه و انتشار کتاب در ایران است. اما فرض کنید این ناشر کتاب را مستقیما در ترکیه ترجمه و چاپ کند و بعد تلاش کند کتاب را در ایران توزیع کند. به فرض آنکه قواعد و قوانین داخلی ایران این اجازه را به او بدهد، آیا امکان ارتباط با شبکه توزیع کتاب در ایران و معرفی کتاب به خوانندگان ایرانی برای یک ناشر ایرانی در دسترستر است یا یک ناشر ترک؟ از میان انبوه کتابهای نویسندگان ترک که در ایران توزیع میشوند آیا یک نمونه سراغ دارید که کتابی مستقیما توسط رایزنی فرهنگی ترکیه در تهران یا توسط یک ناشر ترک منتشر شده باشد؟ متاسفانه برعکس این قضیه صادق است و کتابهای زیادی توسط رایزنیهای ایران در کشورهای دیگر منتشر شده است. اما اثری از آن کتابها در بازارهای کتاب مقصد نیست.
تلاش برای انتشار کتاب به زبانهای دیگر در قالب قواعد پذیرفتهشده، علاوهبر کمک به سهولت پیشرفت کار، در نتیجهگیری مطلوبتر و انتشار درست کتاب در بازارهای هدف هم موثر است. اگر بخواهیم در میان مردمان کشورهای مختلف مخاطبان بیشتری برای نویسندگان کشورمان داشته باشیم، باید به قواعد و قوانین پذیرفتهشده در میان فعالان صنعت نشر دنیا بیش از پیش احترام بگذاریم.