اگرچه دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا، فرمان ترور سردار حاجقاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس ایران را صادر کرد اما آنگونه که 15شخصیت سیاسی و امنیتی آمریکایی به یاهونیوز گفتهاند، ایده این عملیات از ابتدای دوره ریاستجمهوری ترامپ و زمانی که مایک پومپئو ریاست سیا را برعهده داشت، شکل گرفت. این منابع میگویند نگرانی از تبعات این اقدام در آن زمان باعث شده بود وزارت دفاع و مدیریت اطلاعات ملی آمریکا با این ایده مخالف کنند ولی بعد از حمله راکتی به نیروهای آمریکایی مستقر در عراق که منجر به کشتهشدن یک شهروند این کشور شد، آنها نیز متقاعد شدند این طرح را به ترامپ پیشنهاد دهند. البته روزنامه آمریکایی نیویورکتایمز 22دیماه98 در گزارشی نوشت برنامهریزی برای ترور قاسم سلیمانی ۱۸ماه طول کشیده و آمریکا از یکونیم سال قبل درحال طراحی ترور قاسم سلیمانی بوده است. این گزارش میگوید زمانی که ترامپ در تعطیلات سال نو در اقامتگاه شخصیاش در فلوریدا، تجمع اعتراضی مردم عراق به سفارت آمریکا را از تلویزیون دید، خشمگین شد. حمله به سفارت آمریکا پس از آن انجام گرفت که واشنگتن در واکنش به مرگ یک پیمانکارش، پایگاههای کتائب در عراق و سوریه را مورد حمله قرار داد و باعث شهادت 25نیروی این گروه شد. این اقدام آمریکا، منجر به تجمع اعتراضی صدها معترض و نیروهای مقاومت درمقابل سفارت آمریکا در بغداد و به آتش کشیده شدن پست بازرسی خارج ساختمان سفارت شد. ترامپ پس از دیدن این تصاویر، از میان گزینههای ارائهشده جهت «بازدارندگی ایران» ترور سردار سلیمانی را انتخاب کرده است. پس از عملیات تروریستی آمریکا، ترامپ صراحتا اعلام کرد «شخصا» دستور ترور سردار سلیمانی را صادر کرده است. او هدفش از این اقدام را «جلوگیری از بروز جنگ» اعلام کرد و مدعی شد «قاسم سلیمانی هزاران نفر را کشته و قصد برنامهریزی برای حمله به منافع آمریکا را داشته است.» ترامپ ادعا کرده بود «سردار سلیمانی برنامه داشت تا دیپلماتها و نیروهای خدماتی آمریکا در منطقه را بکشد.» ترور فرمانده نیروی قدس آنهم در میان اختلافات بین دموکراتها و جمهوریخواهان برسر اقدامات ترامپ، باعث نشد آنها خوشحالیشان را از این عملیات پنهان کنند. لختترین این خوشحالی در متن بیانیهای بود که جو بایدن رئیسجمهور فعلی آمریکا در شب شهادت منتشر کرد. او در بیانیهاش نوشت: «هیچ آمریکاییای از مرگ قاسم سلیمانی متاسف نیست.» رئیسجمهور فعلی آمریکا البته نگرانیاش را از پاسخ ایران ابراز داشته بود و بر این اساس ترور فرمانده نیروی قدس را انداختن «دینامیت در بشکه باروت» دانسته بود.
جدا از اینکه ایران در نخستین گام در ۱۸ دیماه ۱۳۹۸، با پرتاب دهها موشک بالستیک به سمت پایگاه عینالاسد آمریکا در استان الانبار عراق، نخستین کشوری بود که پس از جنگ جهانی دوم توانست پایگاههای آمریکا را هدف حملات موشکی خود قرار دهد، ایران این حمله موشکی را بخشی از پاسخ خود عنوان و هدف اصلی خود را که در قالب انتقام سخت معنا پیدا میکند را اخراج آمریکا از منطقه تعریف کرد. جدا از واکنش نظامی، دو روز بعد از اقدام تروریستی آمریکا ایران گام پنجم کاهش تعهداتش در برجام را برداشت و اعلام کرد دیگر با هیچ محدودیتی در حوزه عملیاتی(شامل ظرفیت غنیسازی، درصد غنیسازی، میزان مواد غنی شده و تحقیق و توسعه) مواجه نیست. برخلاف محاسبات آمریکا، تقابل در منطقه با این ترور، شدت بسیار بیشتری گرفت. در ادامه به بررسی منطقه 2 سال پس از شهادت سردار سلیمانی پرداخته شده است.
اکنون و در آستانه دومین سالگرد شهادت سردار سلیمانی، میتوان واضحتر درباره این گفت که اقدام تروریستی دولت آمریکا توانسته است امنیت نیروهای آمریکایی در منطقه را افزایش دهد و از بروز جنگ جلوگیری کند یا خیر؟
عراق و بازدارندگی واقعی؟
در عراق نظامیان آمریکایی هدفی برای نیروهای مقاومت بهحساب میآیند. جدا از اینکه اقدام تروریستی آمریکا باعث شد پارلمان عراق به اخراج تمامی نیروهای آمریکایی و ائتلاف ضدداعش رای بدهد و ایالاتمتحده مجبور شود تعداد سربازان خود را از 5000 به 2500 نفر کاهش دهد و حضورش را در پایگاههای کمتری تثبیت کند، آنها زیر ضربه نظامی نیز رفتهاند. مقامات عراقی و آمریکایی به نشریه پولیتیکو گفتهاند پس از ترور سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس، گروههای مقاومت بسیج شدهاند تا انتقام مرگ رهبران خود را بگیرند. این مقامات میگویند گروههای مقاومت راههای پیچیدهتری برای هدف قراردادن ائتلاف نظامی تحت محاصره آمریکا در عراق پیدا کردهاند. کارشناسان منطقه معتقدند این تغییرات حاکیاز آن است که ترورهایی که دولت ترامپ مدعی شد «بازدارندگی واقعی» ایجاد میکند، نتوانسته است از حملات بیشتر به نیروهای آمریکایی جلوگیری کند. حتی درحالیکه پسلرزههای سیاسی ترور سردار سلیمانی و المهندس همچنان حضور آمریکا در عراق را پیچیده میکند، بهنظر میرسد آنها در هدف اصلی خود با نتیجه معکوس مواجه شدهاند و نتوانستهاند از حملات به نیروهای آمریکایی جلوگیری کنند. مقامات و تحلیلگران به افزایش حملات گروههای مقاومت به منافع ایالاتمتحده اشاره میکنند.
گروههای مقاومت سال گذشته کمیته هماهنگی را برای یافتن راههای موثرتر برای هدف قراردادن ایالاتمتحده تشکیل دادند. یکی از عوامل این کمیته به پولیتیکو میگوید: «هدف بیرون راندن نیروهای آمریکایی از عراق است، اما کمیته هدف بزرگتری دارد که آن حذف همه نیروهای آمریکایی از منطقه است.»
گزارش پولیتیکو میگوید در ماههای اخیر، تاکتیکهای گروههای «مقاومت» برای استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین برای حمله به تاسیسات ایالاتمتحده و ائتلاف تکاملیافتهتر شده است. براساس دادههای ائتلاف ضدداعش، از آغاز سال 2021، 9 حمله پهپادی، علاوهبر 21 حمله موشکی، تاسیسات آمریکا در بغداد، اربیل و غرب عراق را هدف قرار دادهاند. اکثر این پهپادها «پهپادهای انتحاری» با هدایت GPS هستند. ایالاتمتحده اکنون درحال تلاش برای تهیه سیستمهایی است که بهطور خاص برای شناسایی و خنثی کردن پهپادها طراحی شدهاند، زیرا سیستمهای دفاع هوایی نصبشده در سال گذشته برای محافظت دربرابر راکتها و موشکها تاحد زیادی ناکارآمد هستند، زیرا پهپادها مسیر پروازی مشابهی را دنبال نمیکنند.
در 9 ژوئن، یک جفت هواپیمای بدون سرنشین، مرکز لجستیکی سفارت ایالاتمتحده و ائتلاف را هدف قرار داد و منجربه زخمی شدن دو پیمانکار شد. شدت این حملات به اندازهای برای آمریکاییها نگرانکننده بود که آنها ناچار شدند برای دومینبار از زمان ترورها بهجای مبارزه با داعش، روی دفاع از خود تمرکز کنند.
پولیتیکو یکی دیگر از پیامدهای ناخواسته ترور سردارسلیمانی و ابومهدی المهندس را قدرت گرفتن گروههای ضدآمریکایی مانند کتائب حزبالله در درون حشدالشعبی میداند.
مجموع این شرایط باعث شده تا در عراق، واشنگتن برای در امان ماندن از ضربات مقاومت، تعداد زیادی از پایگاههای خود در این کشور را تخلیه کرده و سربازانش را بهطور ویژه در دو پایگاه عینالاسد استان الانبار و الحریر استان اربیل متمرکز بسازد. این دو پایگاه نیز به دفعات مورد حمله موشکی و پهپادی گروههای مقاومت قرار گرفتهاند. همین حملات بود که باعث شد نیروهای آمریکایی اعلام کنند نیروهای خود را تا آخر سال 2021 از عراق خارج خواهند کرد؛ قولی که البته نیروهای مقاومت چندان اطمینانی به آن ندارند و میگویند درصورت عدم تحقق آن، خود را آماده جنگ میکنند.
دیگر کشورهای مقاومت پس از سردار
از نگاه آمریکا حضور مکرر سردار سلیمانی در میادین نبرد میتوانست همانگونه که شجاعت وی را نشان میدهد، نشانگر لزوم حضور وی برای تضمین پیروزی محور مقاومت در میدان نیز باشد. این برداشت اشتباه باعث شد پس از به شهادت رساندن سردار سلیمانی-که بنابر دلایل مختلف و متفاوتی صورت گرفت- آمریکاییها مدعی شوند دیگر شخصی برای هدایت نیروهای مقاومت در میادین جنگ وجود ندارد و نظم این نیروها از همگسیخته خواهد شد.
اثبات و رد این برداشت نیازمند گذشت زمان بود. امروز تقریبا دو سال پس از حادثه ترور فرودگاه بغداد، فرصتی مناسب برای نتیجهگیری از برداشتی است که آمریکاییها بر پایه آن عملیات ترور را طرحریزی کردند.
سوریه در دست اسد
سوریه؛ جغرافیایی که تمرکز فعالیتهای سردار سلیمانی در یک دهه پایانی عمرش به آنجا اختصاص داشت، میتواند نمونه قابلتاملی برای بررسی باشد. بلافاصله پس از شهادت فرمانده نیروی قدس، نیروهای ارتش سوریه موفق شدند بخشهای بزرگی از استان شمالی ادلب را بهعنوان مرکز اصلی تروریستها در سوریه، آزاد کنند. هنگامی که بخش اعظم ادلب آزاد شد، عملیات ارتش سوریه در این منطقه با توافق بر سر آتشبس در 15اسفند 1399 (5 مارس 2021) به پایان رسید. این دستاورد درحالی حاصل شد که تقریبا دوماه قبل از آن سردار سلیمانی به شهادت رسیده بود. استان ادلب در سالهای اخیر پایتخت تروریستهای تکفیری در سوریه بوده است و کماکان نیز دهها هزار نیروی مسلح-که تا 80 هزار جنگجو تخمین زده میشوند- در این استان حضور دارند. در سال جاری نیز پیروزیهای میدانی ارتش سوریه در سطح کلان ادامه داشته است. در این پیروزیها استان درعا که یکی از نخستین و بزرگترین کانونهای شکلگیری تروریسم در جنوب سوریه بود، بهطور کامل از تروریستها تخلیه شد. این استان بهدلیل مجاورت با دمشق پایتخت سوریه و همچنین نزدیکی به مرزهای فلسطین اشغالی از اهمیت زیادی برخوردار است. ارتش سوریه در سال ۲۰۱۸ در جریان حملات خود به درعا کنترل مرکز این استان را در اختیار گرفته بود اما پس از امضای آتشبس در همان سال تعداد زیادی از عناصر مسلح تحت شرایطی در استان درعا باقی ماندند. دور جدید این حملات در 7مرداد گذشته (29 جولای 2021) آغاز شد که در پی آن تروریستها در اواخر تابستان پذیرفتند با تحویل سلاحهای خود بهطور کامل این استان را ترک کنند. پس از این اتفاق بود که نیروهای محور مقاومت مواضع مستحکمی در نزدیکی فلسطین اشغالی ایجاد کرده و برخی منابع از نصب سامانههای پدافند هوایی پیشرفته در آن خبر دادند. در 22 آوریل سال جاری میلادی (2اردیبهشت 1400) یک فروند موشک بالستیک از سوریه بدون آنکه سامانههای پدافندی رژیمصهیونیستی بتوانند آن را ساقط کنند، بهصورت معنادار به نزدیکی تاسیسات هستهای دیمونا در مرکز فلسطین اشغالی رسید.
فلسطین و پایان حملات پیشدستانه
در فلسطین نیز پس از شهادت سردار سلیمانی تحولاتی جدی رخ داده که عالیترین قسمت آن جنگ 11روزه می2021 است. در این جنگ برای نخستینبار فلسطینیها نهتنها برای دفاع، بلکه از روی ابتکار دست به تهاجم علیه صهیونیستها زدند. اتفاقات غیرمنتظره این جنگ اما محدود به غزه و ابتکار عمل آنها نماند، زیرا همزمان با جنگ، فلسطینیهای ساکن مناطق 1948 دست به شورش زدند. منطقه اشغالی 1948 از نگاه سازمان ملل متعلق به رژیم صهیونیستی است، درحالیکه کرانه باختری و غزه بهعنوان سرزمینهای 1967 به فلسطینیان تعلق دارند. شورش فلسطینیهای 1948 که تابعیت رژیمصهیونیستی را دارند یک اتفاق مهم داخلی برای صهیونیستها بود که جنگ را یک قدم دیگر به محل زندگی آنها نزدیکتر کرد. در کنار غزه و سرزمینهای 1948، کرانه باختری رود اردن نیز به آتشفشانی فعال علیه تلآویو تبدیل شده، بهگونهای که این منطقه بهشدت امنیتی و تحت کنترل بهصورت ماهانه و حتی هفتگی شاهد حملات صهیونیستی است.
ماه گذشته «امیر بوحبوط»، تحلیلگر نظامی در وبسایت صهیونیستی والا اعلام کرد وقوع 15حادثه چشمگیر تنها در بازه زمانی چندروزه که به شکل دراماتیکی رخ دادهاند، ارتش رژیم صهیونیستی را به فکر واکنشهای خشونتآمیز انداخته است.
در روزهای پایانی ماه آبان فادی ابوشیخدم یکی از اعضای حماس در شهر قدر موفق شد در جریان عملیات شهادتطلبانه خود در نزدیکی مسجدالاقصی یک نظامی صهیونیست را به هلاکت رسانده و یک نظامی دیگر را بهشدت زخمی کند. در جریان این عملیات دو خاخام صهیونیست هم بهشدت زخمی شدند. با وجود افزایش تدابیر امنیتی پس از انجام این عملیات اما پس از عملیات شهادتطلبانه شیخدم سراسر کرانه باختری آماج اقدامات ضدصهیونیستی بوده است. در یکی از آخرین اقدامات صورتگرفته در 30آذرماه (21 دسامبر) یک فلسطینی در عملیات شهادتطلبانه خود در جنوب کرانه باختری 2 نظامی صهیونیست را زخمی کرد.
جنگ در جنوب، راکت از شمال
در منطقه شامات اما سوریه و فلسطین تنها نقاط فعالیت محور مقاومت نیستند بلکه لبنان یک جزء مهم در محور ضدصهیونیستی در این منطقه است. در لبنان نیروهای مقاومت برای نخستینبار پس از جنگ 33روزه سال 2006 حین جنگ 11روزه تعدادی راکت بهسمت فلسطین اشغالی شلیک کردند تا هشداری علیه صهیونیستها صادر کرده باشند؛ این اقدام توسط گروههای فلسطینی ساکن لبنان انجام شد. پس از آن نیز در 15مرداد سال جاری حزبالله لبنان خود برای نخستینبار طی 15سال اخیر با شلیک 20راکت بهسمت فلسطین اشغالی تلآویو را متوجه خطرات جنگ با لبنان کرد؛ این حمله ازسوی صهیونیستها واکنشی در پی نداشت چرا که آنها به دنبال جنگ در دو جبهه یکی با مقاومت غزه و دیگری با حزبالله نبودند.
یمن سراسر مقاومت
در یمن نیز نیروهای مقاومت در ماههای گذشته عملیاتی را برای آزادسازی استان بزرگ الجوف در شمال یمن و مجاورت مرزهای عربستان سعودی آغاز کردند که در مراحل اولیه باعث آزادی بخشهای مهم آن شد. روز یکشنبه هفته جاری یحت سریع، سخنگوی نیروهای مسلح یمن اعلام کرد در جریان عملیات «فجر الصحراء»، استان الجوف به جز برخی مناطق بیابانی، بهصورت کامل آزاد شده است.
در کنار آزادسازی استان الجوف، استان مارب بهعنوان قلب اقتصادی، نفتی و مواصلاتی از سه جهت محاصره شده و نیروهای دولت قانونی یمن وارد حومه آن شدهاند. این استان مرکز اصلی تجمع نیروهای نظامی دولت مستعفی منصور هادی وابسته به عربستان سعودی به شمار میرود و پاکسازی آن از وجود تروریستها یک ضربه کاری به ریاض است. در آذرماه نیز نیروهای وابسته به امارات در یمن، ساحل غربی این کشور را که یک محل تنفس برای واردات کالا به مناطق تحت تسلط دولت قانونی صنعا به شمار میرود، بهطور ناگهانی تخلیه کردند. سواحل استان الحدید در مجاورت دریای سرخ از سال 2018 در اشغال ائتلاف متجاوز عربی بود.
پایان در افغانستان
نقطه دیگری در منطقه که نیروهای آمریکایی در آن بهطور مستقیم مورد هدف قرار گرفتهاند، افغانستان است. روز هفتم بهمن 1398 تقریبا 24 روز پس از شهادت سردار سلیمانی در بغداد، یک فروند هواپیمای E-11A ساخت شرکت کانادایی بمباردیه که توسط آمریکا خریداری شده و مورد استفاده سازمان سیا بود، در ولایت غزنی در جنوب افغانستان به شکل مرموزی ساقط شد. سرنشینان این هواپیما از افسران اطلاعاتی و عالیرتبه امنیتی آمریکا بودند که واشنگتن پس از کشتهشدنشان تلاش کرد با اقدامات رسانهای اذهان را از وارد آمدن این ضربه بزرگ به آمریکا منحرف کند.
با وجود این، ساقط شدن یک هواپیمای حامل افسران عالیرتبه اطلاعاتی که در فضایی بهشدت امنیتی در منطقهای کوهستانی درحال پرواز بود، در خود حامل پیامی بیشتر از کشته شدن سرنشینان این هواپیما بود. درحالیکه مسیرهای زمینی تدارکاترسانی آمریکا به افغانستان مسدود بودند، بسته شدن آسمان سرنوشت نافرجامی را برای آنها ترسیم میکرد. ازاینرو آنها یک سال بعد و در تابستان سال جاری به شکلی بهتآور در جلوی چشم ناظران و افکار عمومی جهانی از افغانستان پس از 20 سال جنگ گریختند. شبکه طراحیشده توسط ایران که برای مدتی طولانی تحت مدیریت سردار سلیمانی بوده است، هماکنون بدون حضور وی، اما با استفاده از تجارب برجایمانده از دوران فرماندهی او پیدرپی درحال رقم زدن پیروزی برای مردم منطقه و شکست برای آمریکا هستند.
در همین رابطه مطالب زیر را بخوانید: